پخش زنده
امروز: -
علت نامگذاری حضرت احمد بن موسی به شاهچراغ علیهالسلام چیست؟
به گزارش گروه وبگردی خبرگزاری صدا و سیما، شاهچراغ یا شاه چراغ علیهالسلام، آرامگاهی معروف و متبرک است که امروزه به صورت یکی از مهمترین نقاط دیدنی شیراز تبدیل شده است.
آرامگاه شاهچراغ علیهالسلام محل زیارت میر سید احمد، پسر امام موسی کاظم علیهالسلام است و از این رو شاهچراغ (ع) زیارتگاه بسیاری از شیعیان است.
حضرت احمدبن موسی، شاهچراغ (ع) پسر ارشد امام موسی کاظم (ع) و برادر امام علی بن موسی الرضا (ع) در راه پیوستن به برادر خود به سوی خراسان سفر کرد اما در راه به دست افراد مأمون، خلیفه عباسی، در شیراز به شهادت رسید.
شناسنامه حضرت شاهچراغ علیهالسلام:
نام: احمد
لقب: شاهچراغ (ع)، سیدالسادات
کنیه: ابوعبدالله
پدر: امام موسی کاظم علیه السلام
مادر: امّ احمد
تاریخ شهادت: بین سالهای ۲۰۳ تا ۲۱۸ هجری قمری
قاتل: قتلغ خان (حاکم شیراز) به فرمان مأمون عباسی
مادر حضرت احمد بن موسی، شاهچراغ علیهالسلام، مشهور به «ام احمد»، داناترین، پرهیزکارترین و گرامیترین زنان در نزد حضرت امام موسی کاظم علیه السلام بودند.
بیعت حضرت احمد بن موسی، شاهچراغ با امام علی بن موسی الرضا علیه السلام
چون خبر شهادت حضرت امام موسی کاظم علیه السلام در مدینه شایع شد، مردم به در خانه ام احمد، مادر حضرت شاهچراغ "احمد بن موسی" (ع) گرد آمده و حضرت سید میر احمد را با خود به مسجد بردند، زیرا از جلالت قدر و شخصیت بارز و اطلاع بر عبادات و طاعات و نشر شرایع و احکام و ظهور کرامات و بروز خوارق عادات که در آن جناب سراغ داشتند، گمان کردند پس از شهادت پدر ایشان امام موسی بن جعفر علیه السلام، امام به حق و خلیفه آن حضرت، فرزندش «احمد» است.
به همین جهت در امر امامت با ایشان بیعت کردند و او نیز از مردم مدینه بیعت گرفت، سپس بر منبر بالا رفت، خطبهای در کمال فصاحت و بلاغت انشاء و قرائت فرمود، آنگاه همه حاضران را مخاطب ساخته و خواست که غائبان را نیز آگاه سازند و فرمود: همچنان که اکنون همه شما در بیعت من هستید، من خود در بیعت برادرم علی بن موسی علیه السلام هستم. بدانید بعد از پدرم، برادرم «علی» امام و خلیفه به حق و ولی خدا است و از جانب خدا و رسول صلی الله علیه و آله و سلم، بر من و شما فرض و واجب است که امر آن بزرگوار را اطاعت کنیم و به هر چه امر فرماید، گردن نهیم.
پس از آن، شمهای از فضایل و جلالت قدر برادرش علی بن موسی الرضا علیه السلام را بیان فرمود تا آنجا که همه حاضران گفتههای آن بزرگوار را اطاعت کردند. ابتدا او بیعت را از مردم برداشت، سپس گروه حاضران در خدمت احمد بن موسی شاهچراغ (ع) به در خانه حضرت امام علی بن موسی الرضا علیه السلام آمده و همگی با آن جناب بر امامت و وصایت و جانشینی امام موسی بن جعفر علیه السلام بیعت کردند و حضرت امام رضا علیه السلام درباره برادرش احمد دعا کردند و فرمودند: همچنان که حق را پنهان و ضایع نگذاشتی، خداوند در دنیا و آخرت تو را ضایع نگذارد.
سفر حضرت شاهچراغ علیه السلام به ایران
شیعیان و محبان اهل بیت علیهم السلام، پس از حضور با برکت امام هشتم علیه السلام در خراسان برای زیارت چهره تابناک امامت و ولایت از نقاط مختلف، به سوی ایران حرکت میکنند. حضرت احمد بن موسی (ع) نیز در همین سالها (۱۹۸-۲۰۳ ه. ق) با جناب سید امیرمحمد عابد و سیدعلاءالدین حسین (برادران ایشان) و جمع زیادی از برادرزادگان و محبان اهل بیت علیهم السلام، به قصد زیارت حضرت رضا علیه السلام از مدینه حرکت میکنند تا از راه شیراز به طوس عزیمت کنند. در بین راه نیز عده زیادی از شیعیان به آنان میپیوندند. خبر حرکت چنین قافله بزرگی، مأمون خلیفه عباسی را به وحشت انداخت.
سفر حضرت احمدبن موسی، شاهچراغ علیه السلام به شیراز
در زمانی که حضرت امام علی بن موسی الرضا علیه السلام با ولایتعهدی تحمیلی در "طوس خراسان" بودند، حضرت احمد بن موسی (ع) به اتفاق جناب سیدمحمد عابد و جناب سیدعلاءالدین حسین، برادران خود و جمعی دیگر از برادرزادگان و اقارب و دوستان، به قصد زیارت آن حضرت از حجاز به سمت خراسان حرکت کرد. در بین راه نیز جمع زیادی از شیعیان و علاقهمندان به خاندان رسالت، به سادات معظم ملحق و به اتفاق حرکت کردند تا جایی که مینویسند: به نزدیک شیراز که رسیدند، تقریباً یک قافله شامل پانزده هزار تن از زنان و مردان تشکیل شده بود.
خبر حرکت این کاروان را به خلیفه وقت (مأمون) دادند. وی ترسید که اگر چنین جمعیتی از بنی هاشم و دوستداران و فدائیان به طوس برسند، اسباب تزلزل مقام خلافت شود. بنابر این به همه حکام بلاد دستور داد هر کجا قافله بنی هاشم رسیدند، مانع از حرکت آنها شوند و به سمت مدینه برگردانند. این دستور به هر کجا رسید، قافله حرکت کرده بود، مگر شیراز.
حاکم شیراز، فردی به نام "قتلغ خان" بود. وی با چهل هزار لشکر جرّار، در "خان زنیان" در هشت فرسخی شیراز اردو زد و همین که قافله بنی هاشم رسیدند، پیغام داد که حسب الامر خلیفه، آقایان از همین جا باید برگردید. حضرت سید احمد (شاهچراغ)علیه السلام فرمود: «ما قصدی از این مسافرت نداریم، جز دیدار برادر بزرگوارمان». اما لشکر قتلغ خان راه را بستند و جنگ شدید خونینی شروع شد.
لشکر در اثر فشار و شجاعت بنی هاشم پراکنده شدند. لشکر شکست خورده، تدبیری اندیشیدند. بالای بلندیها فریاد زدند: «الان خبر رسید که ولیعهد (امام هشتم علیه السلام) وفات کرد»! این خبر مانند برق، ارکان وجود مردم سست عنصر را تکان داد و از اطراف امامزادگان متفرق شدند. جناب سید احمد (شاهچراغ) شبانه با برادران و اقارب از بیراهه به شیراز رهسپار شدند.
شهادت حضرت شاهچراغ علیه السلام
حضرت احمد بن موسی، شاهچراغ (ع) برای امان از گزند حکومت، به همراه برادر خود به شیراز رهسپار شدند. سید احمد در شهر شیراز، در منزل یکی از شیعیان در منطقه "سردزک" که مرقد ایشان در این منطقه واقع است، سکنی گزیدند و در خانه این شخص، شب و روز را به عبادت گذراندند.
"قتلغ خان" که جاسوسانی را برای شناسایی و دستگیری سادات قرار داده بود، مکان ایشان را بعد از یک سال یافت و ایشان و همراهانشان را محاصره کردند و نبردی بین آنها و مأموران حکومت در گرفت و سید احمد با شهامت و شجاعت هاشمی به دفاع از خود و همراهان پرداخت.
هنگامی که "قتلغ" دانست که از راه ستیز مسلحانه، قدرت از میان بردن آنان را ندارد، از راه شکافی که در خانه همسایه درست کردند وارد خانهای که سید أحمد شاهچراغ علیه السلام در آن پناه برده بودند، شد و زمانی که ایشان برای استراحت و تجدید قوا، پس از نبردی طولانی به خانه رفته بودند، هنگام خروج، با شمشیری بر سر ایشان ضربهای وارد کردند. سپس به دستور "قتلغ خان"، خانه را بر روی آن بدن شریف خراب کردند و زیر آوار باقی گذاردند.
با توجه به تبلیغ گسترده حکومت و مأموران علیه تشیع و اهل بیت علیهم السلام، مخالفان تشیع، حرمت بدن شریف نوه پیامبر سلام الله علیه و آله را نگاه نداشتند و ایشان را زیر آوار گذاشته و به خاک نسپردند.
تاریخچه حرم مطهر شاهچراغ علیه السلام
بنای شاهچراغ علیه السلام در دوره اتابکان فارس، در سده ششم هجری قمری ساخته شد. حیاط حرم مطهر شاهچراغ (ع)، دارای دو در اصلی ورودی است که در سمت جنوب و شمال حرم از زیر دو سردر بزرگ کاشی کاری شده، گذشته و وارد حیاط وسیع حرم میشود. حرم شاهچراغ (ع) در سمت غرب حیاط و حرم میرمحمد، برادر شاهچراغ (ع)، در سمت شمال شرقی حیاط قرار دارد.
دور تا دور حیاط شاهچراغ (ع)، اتاقهایی دو طبقه ساخته شده که پیشانی و جرزهای جلوی آنها کاشی کاری شده است. ستونهای آهنی ایوان حرم به وسیله چوبهای نفیس پوشش داده شده و در سقف مسطح آن نیز چوب منبت کاری شده به کار رفته است.
در سال ۷۴۵ ه. ق. ملکه تاشی خاتون؛ مادر شاه شیخ ابو اسحاق اینجو، حاکم فارس، اقدامات نیکویی بر بارگاه آن حضرت انجام داد. این بانوی نیکوکار، اقدام به بهسازی بارگاه شاهچراغ (ع) کرد و در عرض ۵ سال از سال ۷۴۵ تا ۷۵۰ ه. ق. آرامگاهی وسیع و گنبدی بلند بر آن ساخت. همچنین در جنب آرامگاه شاهچراغ (ع)، مدرسهای وسیع بنا کرد. او همچنین تعداد زیادی از مغازههای بازار نزدیک حرم شاهچراغ (ع) و ملک میمند فارس را وقف بر این آستان مقدس کرد.
ابن بطوطه، جهانگرد مراکشی که در سال ۷۴۸ ه. ق. برای بار دوم به شیراز سفر کرده، در سفرنامه خود درباره اقدامات ملکه تاشی خاتون و توصیف آرامگاه، چنین نوشته است: آرامگاه شاهچراغ (ع) در نظر شیرازیها احترام تمام دارد و مردم برای تبرک و توسل به زیارت شاهچراغ (ع) میروند. تاشی خاتون، مادر شاه ابواسحاق، در جوار این بقعه بزرگ، مدرسه و زاویهای ساخته که در آن به اطعام مسافران میپردازند و عدهای از قاریان پیوسته بر سر تربت امامزاده شاهچراغ (ع)، قرآن میخوانند. شبهای دوشنبه، خاتون به زیارت آرامگاه شاهچراغ (ع) میآید و در آن شب قضات و سادات شیراز نیز حاضر میشوند. این جمعیت در بقعه جمع شده و با آهنگ خوش به قرائت قرآن مشغول میشوند. خوراک و میوه به مردم داده میشود و پس از صرف طعام، واعظ، بالای منبر میرود و همه این کارها در بین نماز عصر و شام انجام میگیرد.
در سال ۹۱۲ ه. ق. به دستور شاه اسماعیل صفوی، بهسازی گستردهای بر آرامگاه شاهچراغ (ع) انجام گرفت. ۸۵ سال بعد بر اثر زلزله سال ۹۹۷ ه. ق. نیمی از گنبد آرامگاه ویران شد که دوباره در سالهای بعد بازسازی شد. در سال ۱۱۴۲ ه. ق. نادرشاه افشار بهسازی گستردهای بر آرامگاه شاهچراغ (ع) انجام داد و به دستور او قندیل بزرگی در زیر سقف و گنبد آویزان کردند.
نادرشاه پیش از گرفتن شیراز و غلبه بر افغانها، پیمان بسته بود که اگر در جنگ پیروز شود، بهسازی شایستهای بر این بقعه انجام دهد؛ بنابراین پس از پیروزی بر افغانها و تسلط شیراز، ۱۵۰۰ تومان پول آن زمان را صرف بهسازی حرم مطهر شاهچراغ (ع) کرد. قندیل او ۷۲۰ مثقال وزن داشته که از طلای ناب و زنجیر نقرهای ساخته بوده اند. این قندیل تا سال ۱۲۳۹ ه. ق. همچنان آویزان بود. در زلزله سال ۱۲۳۹ ه. ق. بنابر تحقیق آنوبانینی، شیراز با خاک یکسان شد.
پس از زلزله، قندیل اهدایی نادرشاه را فروختند و صرف بازسازی آرامگاه شاهچراغ (ع) کردند. در سال ۱۲۴۳ ه. ق. به دستور فتحعلی شاه قاجار، حسینعلی میرزا فرمانفرما، پیگیر شد تا کف بقعه شاهچراغ را یک متر از سطح زمین بلندتر بسازد. این کار صورت گرفت و به جای استفاده از سنگ و ساروج، آن را از سنگ و آجر و گچ بنا کردند و در آخر ضریحی نقرهای بر قبر نصب کردند. در سال ۱۲۶۹ ه. ق. بر اثر زلزله، گنبد آرامگاه شاهچراغ (ع) شکست و فرو ریخت. در همان سال محمدناصر ظهیرالدوله آن را نوسازی کرد. پس از آن بارها تغییرات دیگری در بقعه شاهچراغ (ع) صورت گرفته تا به شکل امروزی خود درآمده است.
دلیل نامگذاری حضرت احمد بن موسی به شاهچراغ (ع)
تا زمان امیر عضدالدوله دیلمی کسی از مدفن حضرت احمد ابن موسی (ع) اطلاعی نداشت و آنچه روی قبر را پوشانده بود، تل گلی بیش به نظر نمیرسید که در اطراف آن، خانههای متعدد ساخته و مسکن اهالی بود.
از جمله پیرزنی در پایین آن تل، خانهای گلی داشت و در هر شب جمعه، ثلث آخر شب میدید چراغی در نهایت روشنایی در بالای تل خاک میدرخشد و تا طلوع صبح روشن است. چند شب جمعه مراقب میبود، روشنایی چراغ به همین کیفیت ادامه داشت با خود اندیشید شاید در این مکان، مقبره یکی از امامزادگان یا اولیاءالله باشد، بهتر آن است که امیر عضدالدوله را بر این امر آگاه کنم. هنگام روز پیرزن به همین قصد به سرای امیر عضدالدوله دیلمی رفت و کیفیت آنچه را دیده بود، به عرض رسانید. امیر و حاضران از بیانشان در تعجب شدند.
درباریان که این موضوع را باور نکرده بودند، هر کدام به سلیقه خود چیزی بیان کردند اما امیر که مردی روشن ضمیر بود و باطنی پاک و خالی از غرض داشت، فرمود: شخصا به خانه پیرزن میروم تا از موضوع آگاه شوم. شاه به خانه پیرزن آمده و پیرزن را فرمود هر وقت چراغ روشن شد، مرا بیدار کن. چون ثلث آخر شب شد، پیرزن بر حسب معمول روشنایی پرنوری قویتر از دیگر شبهای جمعه مشاهده کرد و از شدت شعفی که به او دست داده بود بر بالین امیر عضدالدوله آمد و بی اختیار سه مرتبه فریاد زد: «شاهچراغ».
امیر بیدار شد و ناگهانی از خواب پریده و چشمش را متوجه سمتی کرد که پیرزن چراغ را به او نشان میداد و چون علنا و آشکارا چشمش نور چراغ را دید، در شگفتی عجیب بماند و چون رو به سمت چراغ بر بالای تل برآمد، اثری از چراغ ندید و چون به پایین آمد باز نور چراغ با روشنایی زیاد خودنمایی میکرد.
خلاصه اینکه امیر شخصی را جهت کاوش در آن منطقه مأمور میکند و مقبره فرزند ارشد حضرت موسی بن جعفر (ع)، حضرت شاهچراغ پیدا میشود و به دستور امیر بر بالای آن جایگاهی ساخته میشود که تا امروز زیارتگاه عاشقان اهل بیت عصمت و طهارت است.
زیارتگاه شاهچراغ (ع)، از لحاظ گردشگری مذهبی نیز شیراز را جزو نقاط مهم ایران قرار داده است. به نحوی که همهساله زائران بسیاری برای زیارت مکان مقدس شاهچراغ (ع) به شیراز مسافرت میکنند.
السلام علیک یابنَ ولیِّ الله
السلام علیک یا أخا وَلیِّ الله
السلام علیک یا عَمَّ ولیِّ الله
یا احمد إبن موسَی الکاظم یا سَیِّدَالسّاداتِ الأعاظم
بِنَفسی أنتَ و أهلی و مالی یا مولایَ یا مظلومِ الشهید
أغثنا و ادرکنا بحق اُمّک فاطمةالزهرا سلاماللهعلیها
أغثنی و أدرکنی بحق أبیکَ بابَالحوائج
و أخیکَ علی إبن موسَی الرضا
و اُختکَ فاطمةالمعصومه سلاماللهعلیها
مشکل بزرگ ایران غرب زدگی است