ترامپ در معرض سقوط
مقام ها و رسانه های امریکایی با تداوم و گسترش اعتراضات مردمی در امریکا, برای تطهیر ساختار سیاسی این کشور, به تقلیل بحران بر پایه دو تاکتیک پلیس و پس از آن رئیس جمهور بد متوسل شده اند.
بیش از یک هفته است که سراسر امریکا شاهد اعتراضات بی سابقه یا کم سابقه به بهانه قتل جورج فلوید شهروند سیاه پوست به دست پلیس مینیا پولیس است.
اعتراضات سراسر امریکا را فراگرفته و گسترش دامنه اعتراضات سب شده است تا ترامپ با احساس خطر از پیامدهای فراگیری اعتراضات در صدد مدیریت و کنترل اوضاع, فرمانداران ایالت ها را به باد انتقاد بگیرد و از آنها بخواهد با کمک گرفتن از نیروهای گارد ملی معترضان را سرکوب کنند.
شدت اعتراضات به حدی است که ترامپ برای ساعاتی مجبور شد به پناهگا فرار کند و در آنجا مخفی شود. هر چند ترامپ برای فرونشاندن خشم معترضان, با خانواده جورج فلوید ابراز همدردی کرد و در رسانه ها تلاش شد که این اتفاق فقط به رفتار یک پلیس بد نسبت داده شود اما با این حال نه تنها از شدت اعتراضات کاسته نشده بلکه پیام های توئیتری وسخنان ترامپ بر شدت اعتراضات افزوده است.
به نظر می رسد این تاکتیک که فقط یک پلیس در این اتفاق مقصر شناخته شود و قول محاکمه او داده شود موثر واقع نشده دلیل آن هم روشن است این اتفاق منحصر به فرد نبوده بلکه رنگین پوستان امریکایی بارها شاهد چنین جنایت هایی از سوی پلیس طی سال های گذشته بوده اند و به خوبی می دانندکه قتل فلوید هم آخرین مورد از این جنایت ها نیست.
طی ده های گذشته بارها نیروهای پلیس امریکا مرتکب چنین جنایت هایی در حق رنگین پوستان امریکایی شده و در دادگاه تبرئه شده اند که این موضوع بیانگر نقص ساختاری درسیستم سیاسی وقضایی امریکاست که نسبت به رنگین پوستان تبعیض قائل شده است.
اگر نقص در ساختار سیاسی وقضایی امریکا وجود نداشت قاتل فلوید با آن خونسردی دست به چنین جنایتی نمی زد یا ترامپ علیه اقلیت ها یا مهاجران بارها سخنان نژادپرستانه نمی گفت.
در واقع به دلیل همین ساختار ضعیف سیاسی وقضایی است که باراک اوباما با شعار تغییر توانست به کاخ سفید راه یابد و همین انتخاب او نشان داد که نه فقط سیاه پوستان بلکه دیگر اقلیت ها و حتی بخش های طبقه فقیر سفید پوستان امریکایی نیز از ساختار مدیریتی کشور خود ناراضی هستند. تبلور این نارضایتی درجنبش 99 درصدی وال استریت علیه یک درصد طبقه سرمایه دار نیز در سال 2011 نمایان شد.
این نارضایتی به ویژه در دوران ترامپ با توجه به ضعف ساختاری نظام سرمایه داری در مدیریت و کنترل کرونا و توجه به ثروتمندان, رها کردن خدمات بیمه ای که در دوره اوباما وضع شده بود سبب شد تا اعتراضات از نارضایتی از قتل فلوید به جنبشی فراگیر علیه ساختار سیاسی امریکا تبدیل شود. بیکاری 40 میلیون شهروند امریکایی و بی خانمانی و زیر خط فقر بودن نزدیک به 50 میلیون امریکایی از مواردی است که گستره اعتراضات را از رنگین پوستان به اقشار مختلف جامعه امریکایی تعمیم داده است.
بر اساس گزارش بی بی سی فقط بر اساس سرشماری که در سال 2011 انجام شد نزدیک به 47 میلیون امریکایی زیر خط فقر قرار داشته اند که با توجه به شرایط موجود کرونایی و حتی توصیفی که ترامپ از وضعیت امریکا حین انتخاب خود داشت و اضافه شدن 40 میلیون بیکار به تعداد بیکاران, این رقم وحشتناک خواهد شد.
در این شرایط, این امکان که امریکا را وارد انقلاب فرودستان علیه طبقه 1 درصدی سرمایه دار کند دور از ذهن نیست وبه نظر می رسد به همین دلیل ترامپ خواستار شدت عمل در سرکوب اعتراضات شد تا از فراگیری اعتراضات جلوگیری شود.
ترامپ حتی برای ساکت کردن معترضان به انجیل هم متوسل شد و در واقع با در دست گرفتن انجیل به بخش هایی از سفید پوستان افراطی ومسلح طرفدار خود پیام داد که با آنهاست و آنها برای بر هم نخوردن وضعیت فعلی ساختار , وارد میدان شده و به معترضان حمله ور شوند.
این ارزیابی از این جهت قابل توجه است که بر اساس جلسه ترامپ با فرمانداران خود معلوم شد که ترامپ برای فرونشاندن اعتراضات به تاکتیک به میدان آوردن هزارن نیروی گارد ملی متوسل شده و از آنجایی که چنین نیرویی در عمل غیر ممکن است احتمالا منظور او از به دست گرفتن انجیل پیام به افراطی های مسلح است که به میدان بیایند که البته این خود خطر درگیری های مسلحانه داخلی را افزایش می دهد.
این ارزیابی از این جهت هم قابل توجه است که بسیاری از نیروهای گارد ملی با معترضان ابراز همدردی کرده اند و حاضر نشده اند که در سرکوب ها مشارکت کنند وحتی برخی مقام های پنتاگون نسبت به دستورهای ترامپ در مورد سرکوب ها ابراز نگرانی کرده اند.
در این خصوص سی ان ان گزارش داد برخی مقامات آمریکایی در وزارت دفاع این کشور نسبت به تصمیمات ترامپ در قبال اعتراضات جاری علیه نژادپرستی اعلام نگرانی کردند.
سی. ان. ان همچنین به نقل از مقام رسمی پنتاگون که نامش فاش نشده، گفته است که نارضایتی زیادی در میان نیروهای گارد ملی برای انجام مأموریت نظامی در داخل شهرهای آمریکا وجود دارد، در صورتی که این نیروها از چند روز پیش در حالت آماده باش به سر میبرند.
درچنین شرایطی البته برخی رسانه ها و از جمله برخی مقام های امریکایی و همچنین دموکراتها هم دست بکار شدند و سعی کردند با انتقاد شدید از عملکرد ترامپ, اورا مقصر اوضاع جلوه دهند.
ارائه نظر سنجی مبن بر مخالفت دو سوم مردم امریکا با رفتار ترامپ و هم دردی آنها با معترضان, یا اظهار نظر فرماندار ایالت میشیگان در مصاحبه با ناو دیس نیوز که خطاب به ترامپ گفت در برابر قلدرمآبی تسلیم نمی شوم از جمله این تلاش هاست.
در همین ارتباط دموکراتهای مجلس سنای آمریکا نیز طرح پیش نویس قطعنامه ای را برای محکومیت ترامپ به دلیل صدور فرمان استفاده از گاز اشک آور و گلوله های پلاستیکی علیه معترضان ارائه کردند که اکثریت سناتورهای جمهوری خواه با آن مخالفت کردند.
اما آیا این تاکتیک ها می تواند موج روزافزون اعتراضات را خاموش کند؟ هر چند برخی کارشناسان سعی می کنند وانمود کنند قدرت اقتصادی و نظامی امریکا بر این بحران فائق خواهد آمد اما به نظر می رسد این ارزیابی ها از روی تمایلات شخصی ابراز شده و تحولات روزهای آینده می تواند پاسخ به این سوال را روشن کند.
به هر حال آنچه روشن است اینکه تازه کار آغاز شده و بعید است که اعتراضات با توجه به اوضاع سیاسی, اجتماعی و اقتصادی و سیستم حکومت تبعیض آمیز 1 درصدی سرمایه داری بر اکثریت 99 درصدی فروکش نماید.
-------------------------------------------
رضا محمدمراد