یادداشت
علی (ع) صدای پایدار عدالت در جهان
سیره حضرت امیر المومنین علی (ع) - قرآن ناطق- صدای پایدار عدالت انسانی و انسانیت در تمام جهان هستی است.
سیره حضرت علی (ع) ترجمان همیشگی قرآن و اسوهای پایان ناپذیر است و ولایت حضرت علی ابن ابیطالب علی (ع)، بالاترین و والاترین نعمت الهی بر همه جهانیان و به ویژه شیعیان و امت اسلامی ایران است که همیشه عزتمندی به ارمغان آورده است.
عدالت در سیره علوی را نباید به عدالت اقتصادی و سیاسی یا اجتماعی محدود کنیم بلکه عدالت در درون فرد و تراز انسانیت را هم برتر بدانیم. یعنی وقتی عدالت در حیات فردی بشر حاکم شود، در آن صورت تمام استعدادها و ظرفیتهای انسانی فرصت ظهور پیدا میکند.
انسان اگرچه جسم کوچکی در نظام خلقت است، اما در درون او عالم و جهان بزرگی وجود دارد.
اگر در درون یک انسان اندیشه عدالت محور نهادینه شود در اجتماع نیز عادل خواهد بود.
در قرآن کریم تصریح شده است نظام هستی و آفرینش بر عدل و توازن و استحقاقها و قابلیتها استوار است. قرآن، انسان اخلاقی را به عنوان «صاحب عدل» نام میبرد.
شناخت خداوند به عنوان «امرکننده به عدل» و «به پا دارنده عدل» اساسیترین معرفتی است که در ادیان آسمانی رابطه بشر با خدا بر آن استوار شده است.
افلاطون هم میگوید «عدالت» مادر همه فضایل اخلاقی است.
افلاطون درباره عدالت اجتماعی میگوید "تفویض امور به کسانی که لیاقت آن را دارند، عدالت است؛ یعنی هر کاری به حسب لیاقت فردی به وی اعطا میشود".
اما عدالت در مکتب اسلام، جایگاه ویژه و "نخستین" دارد و معیار واقعی توسعه و رشد و پیشرفت با آن همسنجی میشود و وسعت زیادی دارد.
هر فرد انسانی را باید "جامعه فردی" بدانیم، چون با انبوهی از توانمندیها و استعدادها همراه است و باید در درون خود برای همه نیازها و خواستهای خود مانند تامین نیازهای جسمی، نیازهای روحی و ملکوتی خود عدالت برقرار کند و با شکوفایی همه داشتهها و امانتهای هستی و وجودی؛ مسیر سعادتمندی را به طور دقیق ترسیم و حرکت کند.
چون کسی که نمیتواند در رفتارهای شخصی خود عدالت پیشه کند، هرگز نمیتواند در جامعه به دنبال عدالت باشد و عادلانه رفتار کند.
الگوهای این عدالت فردی و اجتماعی را باید در سیره حضرت علی (ع) جستجو کنیم و شاخص مهم آن هم حرکت در مسیر سعادتمندی و جامه عمل پوشاندن به لباس خلیفه اللهی انسان است.
عدالت علوی ایجاب میکند که در جهان هستی خود و وجود خودمان هم بتوانیم عدالت را در میان شکوفایی همه استعدادها و خواستها و مزیتهای های انسان بودن و در نهایت خلیفه الله بودن را آشکار و فعال کنیم.
بنیاد جامعه شناسی پیشرفته را هم روانشناسی پیشرفته انسانی تشکیل میدهد و انسانی که در درون خود عدالت دارد بی شک در جامعه هم نشان برتر رفتارهای عادلانه خواهد بود. این همان عدالت به معنی عدالت انسانیت است.
ارادت راستین مردم و مسئولان ایران اسلامی به اهل بیت عصمت (ع) ترجمان عقلانیت و خرد مذهبی در همه عرصههای زندگی است و باید بدانیم که راه سعادت همان سیره ائمه (ع) است و این ملت همواره نشان داده اند " نهج و نقشه راه" حیات طیبه دنیوی و تلاش برای رسیدن به سعادت اخروی را در پیروی از امامت و ولایت میدانند.
حضرت امیرالمومنین علی (ع) که امیر عالیترین سطح اندیشههای انسان ساز و جامعه آفرین است، همیشه مورد احترام این ملت است.
خوشبختانه این احترام به حجتهای الهی، حرمت شناسنامهای محدود نیست بلکه باید اندیشههای فردی و اجتماعی، سیرههای انسانی و رفتارهای دنیوی و اخروی آنها را در دستور کامل زندگی قرار دهیم، چون اسوههای حسنه هستند.
عدالت اجتماعی و فردی هم تنها بخش اندکی از این درسهای بی نهایتی است که میتوانیم از این مکتب بگیریم و امروز بیش از هر زمان دیگر به آن "تشنه تر" هستیم.
عدالت همچنین انسانیترین تلاش برای ایجاد نظم در حیات اجتماعی است که احتمال بروز بحران و انحراف را به صفر میرساند و خداوند هم "امامت و ولایت" را برای استقرار نظم در میان امت قرار داده است.
شیرینترین مأموریت الهی انسان هم قدم گذاشتن در راه عدالت و ایستادگی در مسیر اجرای آن است چرا که وقتی عدالت میآید دلها و اندیشهها آباد میشود و نورانیت و معنویت با آن میآید.
جهان امروز به عدالت، تشنهتر هم است.
نابرابریهای اقتصادی و تبعیض در عرصههای قوانین اقتصادی و بازرگانی و اجتماعی دنیا نشان میدهد امکانات اجتماعی، مالی و اقتصادی به طور عادلانه توزیع نشده است و باید به این روند پایان داده شود.
شکاف اقتصادی فقط به کشورهای در حال توسعه محدود نیست و تظاهرات در کشورهای غربی و اعتراضهای تودهای علیه شکاف طبقاتی و مخالفت با قوانین اقتصادی نابرابر در سرتاسر جهان و امروز هم بی عدالتی در ارائه خدمات بهداشتی و درمانی در مقابل بیماری ویروس کرونا هم نشان میدهد، بی عدالتی گسترده است و برای استقرار عدالت هیچ چشم اندازی هم دیده نمیشود، اما جهان هر روز تشنهتر هم میشود.
اما تلاش برای استقرار عدالت رکن پایدار نظام جمهوری اسلامی ایران است و عدالت اقتصادی و اجتماعی یک رویکرد و بی بدیل در کشور است و خوشبختانه همه در مقابل بی عدالتی فریاد زده اند و فریاد میزنند.
عدالت واقعی و ملموس و نه فقط سخن گفتن از عدالت - آرزو و آرمان و هدف برنامه ریزی هاست و باید هر پدیده ضد عدالت مورد سؤال قرار گیرد.
فلسفه برپایی حکومت، استقرار عدالت است، عدالت زمینه ساز و مقوم برادری و دوستی است و به واقع پایه اصلی امنیت پایدار، عدالت است، چون در جامعهای که عدالت نباشد ممکن نیست امنیت پایدار برقرار شود.
یکی از مختصات برتر نظام جمهوری اسلامی ایران با تکیه بر ایدئولوژی اسلامی و دینی خود این است که استقرار عدالت را همواره در اولویت قرار داده است و از کنار بی عدالتی؛ بی تفاوت نمیگذرد. البته همیشه عدهای هستند که عدالت را برنمی تابند و اجرای عدالت برایشان سخت است.
اگر روابط انسانی هم به صورت متعادل و متعارف شکل گیرد با دغدغههای کمتری به سوی مطلوب خود حرکت خواهد نمود.
عدالت به معنای یکسان بودن همه برخورداریها نیست؛ به معنای یکسان بودن "فرصت"هاست؛ یکسان بودن حقوق است، همه باید بتوانند از فرصتهای حرکت و پیشرفت بهرهمند شوند و همزمان باید سرپنجه عدالت گریبان ستمگران ومتجاوزان از حدود را بگیرد و مردم به این؛ اطمینان پیدا کنند".