در یادداشتی بررسی شد
نمایی از چالشهای اروپا در سال ۲۰۲۰
اتحادیه اروپا و پروژه اروپا با چالشهای مختلفی مواجه است. برخی از این چالشها در بازه زمانی کوتاهتری (مثلاً بیشتر در سال ۲۰۲۰) این اتحادیه را درگیر خواهند کرد و برخی از این چالشها نیز برای حدود یک دهه آینده و ازجمله در سال ۲۰۲۰ این اتحادیه را به خود مشغول خواهند کرد. به نظر میرسد جامعه رو به پیری؛ مواجهه با تحولات ژئوپلیتیکی جدید در عرصه نظام بینالملل ازجمله قرار گرفتن در میان جنگ تجاری آمریکا و چین؛ بنبست در اصلاحات منطقه یورو و نامتوازنی منطقهای در اروپا از مهمترین چالشهایی هستند که اروپا برای حدود یک دهه آینده خود با آنها درگیر خواهد بود.
در این میان، چالشهایی، چون مذاکرات پیچیده برگزیت و مواجهه با دولتهای قانونگریز در اتحادیه اروپا نیز بخش از انرژی اروپا را به خود معطوف خواهد کرد.
اروپا در حال پیرتر شدن است
جامعه اروپا رو به سالمندی است. بر اساس گزارش اتحادیه اروپا، از سال ۲۰۰۳، متوسط سن جمعیت اتحادیه اروپا از ۳۹ سال به ۴۳ سال افزایش یافته است و جمعیت بالای ۶۰ سال از ۲۲ درصد به ۲۶ درصد رسیده است. بدیهی است جمعیت در حال پیر شدن میتواند پیامدهای اقتصادی، اجتماعی و حتی سیاسی برای اتحادیه اروپا به همراه آورد.
اروپا با تحولات جدید ژئوپلیتیکی ازجمله مواجهه با آمریکا و چین جدید مواجه است
از مهمترین تحولات ژئوپلیتیکی پیش روی اروپا، میتوان از مواجهه با چین و آمریکایی نام برد که راهبردشان نسبت به جهان تغییر کرده است.
در نظر آمریکا شرکای اروپایی پیشین بهصورت فزایندهای به رقبای راهبردی آمریکا بدل شدهاند. آمریکا به اروپا بهعنوان بازیگری مینگرد که به دنبال سواری مجانی گرفتن امنیتی و اقتصادی از آمریکا است. اروپا همچنین با چینی مواجه است که بخش مهمی از رشد اقتصادیاش به دلیل حمایتهای دولتی محقق میشود و یک سیاست صنعتی تهاجمی را دنبال و رشد فزایندهای را در حوزه فنآوریهای عالی مؤثر تجربه میکند.
دیگر آنکه آمریکا و چین در حال پیگیری اهداف استراتژیک انحصاری خود از سیاست توازن بخشی تجاری آمریکا گرفته تا تلاش هر دو کشور برای برسازی نهادهای جدیدی به جای نهادهای برتون وودز هستند. پرسشهای مهمی دراینبین پیش روی اروپا قرار دارد. اگر چین، اقتصاد خود را به سمت مرجح دانستن مصرف داخلی ببرد و آمریکا به سمت استفاده از سیاست حمایت گرایی اقتصادی بهعنوان یک سلاح راهبردی برود چگونه باید اقتصاد خود را طراحی کند؟ چه نسبت و تعادلی بین نیاز به خوداتکایی راهبردی اروپا از آمریکا و اتخاذ یک موضع غربی واحد نسبت به چین وجود دارد؟
اگر آمریکا و چین حمایت خود را از چندجانبه گرایی بردارند، آیا اروپا میتواند نگهبان چندجانبه گرایی باشد؟ اگر اروپا از سیاست تجاری جهانی به کنار گذاشته شود چگونه میتواند به "نمایش قدرت" بپردازد؟ اتحادیه اروپا بین گزینه اتحاد آتلانتیکی و مزایای درک شده از تجارت با چین کدام را برگزیند؟ تأثیر رقابتهای تجاری و ژئوپلیتیکی آمریکا و چین بر اروپا چیست؟
منطقه یورو با بنبست در اصلاح مواجه شده است
منطقه یورو در نقطه اوج مواجهه با مشکل قرار دارد. رشد اقتصادی این منطقه در سال ۲۰۱۹ نصف رشد اقتصادی سال ۲۰۱۸ بود؛ انتظارات تورمی رو به پائینی در این منطقه وجود دارد و این منطقه با خطرات اقتصادی برگزیت و جنگ تجاری آمریکا و چین مواجه است.
بهصورت هم زمان، چشمانداز اصلاح منطقه یورو نیز چندان روشن نیست. از یکسو با ائتلافسازیهای رقیب درون منطقه یورو مواجه هستیم. بهعنوانمثال ائتلاف تازه شکلگرفته هانسیتیک، رقیب ائتلاف حمایت گرای کشورهای جنوب اروپاست. ائتلاف هانیستیک، متشکل از کشورهایی، چون دانمارک، فنلاند، ایرلند، هلند و سوئد به دنبال یک بازار توسعهیافتهتر بهویژه در حوزه خدمات و سرمایه هستند و نقشآفرینی بیشتر سازوکار ثبات اروپا در حوزه بودجههای ملی و نظارت دقیق بر کشورهای عضو در حوزه مالی را طلب میکنند. از دیگر سو با رشد جریانهای پوپولیستی در کشورهایی، چون ایتالیا، پیگیری اصلاحات ریشهای در منطقه یورو بسیار دشوار شده است.
در این چارچوب اتحادیه اروپا از جمله با این پرسش مواجه است که آیا امکان ایجاد یک منطقه همگراتر درون حوزه یورو مثلاً در زمینه ثبات سازی مشترک بودجهای وجود دارد؟
مناطق مختلف اتحادیه اروپا با رشد اقتصادی نامتوازن مواجه هستند
بین شرق و غرب اروپا؛ شمال و شمال و جنوب اروپا و همچنین بین شهرهای بزرگ و شهرهای کوچک اروپا توازن اقتصادی وجود ندارد. مسئلهای که به همراه دیگر مشکلات حوزه یورو، پیامدهای گسترده سیاسی نیز به همراه داشته و خواهند داشت. بهعنوانمثال از سال ۱۹۹۵ تاکنون، اقتصاد پایتختهای اروپای غربی نسبت به شهرهای کوچک، شاهد رشد بیشتری بوده است.
در واقع این شهرهای بزرگ و پایتختهای اروپایی بودهاند که میزبان شرکتهای با خدمات افزوده بالا و مبتنی بر فنآوریهای عالی بودهاند.
اتحادیه اروپا در خصوص برگزیت سال دشواری پیش رو دارد
با گریزناپذیر شدن برگزیت، اتحادیه اروپا و بریتانیا در سالی که دوره انتقال برگزیتی بریتانیا را شامل خواهد شد، مذاکرات پیچیده و دشواری را در خصوص ساخت ساختمان همکاریهای آینده خود دارند. بدیهی است میزان توفیق در تحقق توافق دوجانبه، به پیشرانهای مختلفی ازجمله سطح انعطاف دو طرف در خصوص خطوط قرمز خود بستگی خواهد داشت.
اتحادیه اروپا با قانونگریزی کشورهای خاطی مواجه است
قاعده گریزی کشورهایی، چون لهستان و مجارستان، حکمرانی قانون را در اتحادیه اروپا با ابهام مواجه کرده است. این نکته از آنجا اهمیت مییابد که زمانی که کشورهای عضو، نظم قانونی اتحادیه اروپا مثلاً در حوزههایی، چون اصلاحات قضایی و نحوه مواجهه با جامعه مدنی را به چالش بکشند، این مسئله برای پروژه اروپا بسیار جدی و پرمخاطره خواهد بود. دیگر آنکه رویههای تنبیهی اتحادیه اروپا در مواجهه با کشورهای خاطی، تاکنون بیسرانجام مانده است. واقعیتی که ازجمله با دشواریهای نهادی اتحادیه اروپا در حوزه اجماع سازی کنش تنبیهی و مواجهه انرژی بر اتحادیه اروپا با مسئله برگزیت در ارتباط است.
نویسنده: حسین مفیدی احمدی
پژوهشگر مسائل اروپا