پخش زنده
امروز: -
از اواخر نخستین ماه تابستان تا به امروز هفت فیلم روی پرده نقرهای رفته است. مجموع فروش این هفت فیلم تا به امروز حدود ۵ میلیارد و ۸۰۰ میلیون تومان بوده است. این فیلمها معمولا فیلمهای پر بازیگر و پر هزینهای هستند، اما آنچنان که باید و شاید با اقبال مخاطبان همراه نشده اند. در ادامه نگاهی به این هفت فیلم و دلایل اقبال نه چندان مطلوب مخاطبان از آنها میاندازیم.
نیوکاسل محسن قصابیان از ۲۶ تیر مهمان سینماها شد. فیلمی در گونه کمدی که حمید گودرزی، بهرام افشاری، نسرین مقانلو، سحر قریشی، رضا ناجی، نیما شاهرخ شاهی، رز رضوی و پژمان بازغی از جمله بازیگران سر شناسی هستند که در آن نقش آفرینی کرده اند.
این فیلم قصه یک خانه قدیمی و ساکنانش را روایت میکند. جدای از فیلمنامه پر لکنت فیلم، موردی که بیش از همه در ذوق مخاطب میزند بازیگرانی هستند که به درستی برای نقشها انتخاب نشده اند و بازیها یک دست نیست. موقعیتهای قصه ارتباط منطقی و داستانی درستی با هم ندارند و نمیتوانند مخاطب را راضی از سالن سینما خارج کنند. نیوکاسل تنها عنوان کمدی را یدک میکشد و از موقعیتهای کمدی بی بهره است.
قصر شیرین سیدرضا میرکریمی از دوم مرداد به سینماها آمد. قصر شیرین نسبت به سایر فیلمهای روی پرده بیشتر به قواره سینما میآید. این فیلم همان فضای انسان دوستانه و لطیف فیلمهای سیدرضا میرکریمی را دارد. در قصر شیرین شاهد هنرنمایی درخشان دو بازیگر خردسال و نقشی متفاوت از حامد بهداد هستیم. بهداد در این فیلم یک پدر درون گراست که مرتکب گناهی شده است که پیامدهایش رهایش نمیکند. انتخاب نام این فیلم هم با توجه به قصه و شرایطی که سال گذشته در کرمانشاه وجود داشت انتخاب هوشمندانهای است. با وجود ساختار منسجم و قصه دل نشین قصر شیرین ضرباهنگ فیلم در جاهایی میافتد. اما قصر شیرین نسبت به سایر فیلمهای روی پرده بیشتر به دل مخاطبان نشسته است.
سرکوب، فیلمی از رضا گوران است. کارگردانی که دوستداران تئاتر او و آثارش را خوب میشناسند. اما عوامل مختلفی دست به دست هم داده تا اولین فیلم بلند سینمایی این کارگردان با اقبال مخاطبان مواجه نشود. این فیلم فضایی سرد و رخوت انگیز دارد. طراحی لباس و چهره شخصیتها حس یاس و دلمردگی به مخاطب منتقل میکند. داستان فیلم درباره یک مادر و سه دخترش است. افرادی که به دست مردان «همسر وپدرشان» سرکوب شده اند. گوران تلاش کرده است در فیلمش گاه و بیگاه به نقد مسائل اجتماعی و سیاسی بپردازد، اما در هیچ موردی به عمق نرفته و همین مسئله سبب سردرگمی مخاطب میشود. اگرچه گوران از بازیگران چهرهای استفاده کرده و بازی بازیگران یک دست و به اندازه است امافیلمنامه پرلکنت فیلم و شخصیت پردازیهای ناملموس سبب شده است، سرکوب در جذب مخاطب موفق نباشد و تاکنون نزدیک به ۶۰۰ میلیون تومان بفروشد.
قسم، محسن تنابنده را میتوان به دو نیمه تقسیم کرد. نیمه اول ضرب آهنگ کندی دارد و قصه به آهستگی پیش میرود. موضوع فیلم قسامه است و در ابتدای داستان با جمعی روبرو میشویم که برای قسامه به مشهد میروند. در ابتدا قصه قتل یک زن توسط همسرش مطرح و رفته رفته گرههای داستان گشوده میشود. نیمه دوم فیلم روانتر و جذابتر پیش میرود و پایان بندی فیلم هم قابل قبول است. در کل فیلم محسن تنابنده فیلم خوبی است؛ چه به لحاظ بازیگران نقشهای اصلی، چه به لحاظ سوژه و چه به لحاظ فیلمنامه و کارگردانی.
ایده اصلی آزیتا موگویی یک فیلم لاکچری است! از لباس و چهره پردازی بازیگران تا ماشینها و موقعیتهای جغرافی و سبک زندگی افراد بسیار شیک و مجلل است. موگویی تمام تلاش خود را کرده که فیلمش به لحاظ فرم شبیه به فیلمهای هالیوودی باشد، اما به دلیل نداشتن قصه پر کشش در گیشه موفق نبوده است. کل فیلم در یک خط خلاصه میشود؛ دست بالای دست بسیار است.
جانان کامران قدکچیان هم از آن دسته از فیلمهایی است که به مذاق مخاطب امروز سینما که به دنبال ضرب اهنگ تند میگردد انچنان خوش نمیآید. این فیلم قصه عشقی ناب از گذشتههای دور و تلاقی این عاشقانه با داستان عشق دختر و پسری از نسل امروز را روایت میکند. روند کند داستان و موضوع تکراری فیلم از عوامل کم رونق بودن گیشه اش است.
تپلی و من، تنها فیلم گونه کودک این روزهای سینما فیلمی از حسین قناعت است. فیلمی که فضایی شاد دارد و کودکان و حتی برخی از خانوادهها با آن ارتباط خوبی برقرار کرده اند. داستان زندگی رامین، فیلمنامهنویس ۴۰ ساله تنها و ناموفق با ورود پسری ۸ ساله به نام تپلی دگرگون میشود. قناعت در چند سال اخیر ثابت کرده است نگاهی دغدغهمند به مسائل فرهنگی کودکان دارد و معمولا آثارش متناسب با نیاز جامعه ساخته میشود و نظر مخاطبان را هم به خود جلب میکند.
آنچه بیش از همه در فیلمهای حال حاضر سینما به چشم میآید نبود خلاقیت و مسائل اصلی جامعه روی پرده نقرهای است. بعضی از کارگردانان یک کپی دسته چندم از فیلمهای هالیوودی را روانه سینما کرده اند بدون آنکه قدری خلاقیت و نوآوری در روایت به خرج دهند. تعدادی از کارگردانان هم گویی حدیث نفسی ساخته و مهمان سینما کرده اند، بعضی هم با چاشنی سیاه نمایی فیلم هایشان را برای پذیرفته شدن و جایزه گرفتن در جشنوارههای خارجی ساخته اند. همچنان مهمترین ضعف فیلمها فیلمنامه هایشان به حساب میآید. فیلمنامههایی که گاه سنخیتی با روزمرگیهای مردم ندارد و همین میشود که با وجود داشتن بازیگرانی چهره و هزینه تولید زیاد توسط مخاطب پس زده میشود.
سحر قناعتی؛