به گزارش سرويس بين الملل خبرگزاري صدا و سيما به نقل از روزنامه اینترنتی رای الیوم، مدیر مسئول اين روزنامه تصریح کرد ممکن است دونالد ترامپ رئیس جمهور آمریکا برای رهایی از رسواییهای اخیر، به ماجراجویی جدیدی متوسل شود و به سوریه حمله کند.
عبدالباری عطوان نویسنده مشهور عرب درباره تحولات سوریه و نتایج نشست سه جانبه تهران درباره این کشور گفت هفته پیش رو، با دو قضیه اصلی روبرو هستیم. قضیه نخست مشکل ادلب است، آخرین استان سوریه که همچنان در تصرف تروریستها است. نیروهای بسیاری اطراف این استان تجمع کرده و در شرف اقدامی نظامی هستند تا این استان را به حاکمیت دولت سوریه بازگردانند.
موضوع دوم که به طور مستقیم با بحران ادلب در ارتباط است، رسوایی های دونالد ترامپ رئیس جمهور آمریکا است. ترامپ در اوضاعی بسیار دشوار به سر می برد. وی با حمله و هجمه ای سهمگین مواجه است، حمله ای که نتیجه انتشار کتاب "وحشت، ترامپ در کاخ سفید" نوشته باب وودوارد، روزنامهنگار مشهور آمریکایی است. باب وودوارد همچنین کتابی درباره واترگیت نوشته که سال 1974 باعث برکناری نیکسون رئیس جمهوری آمریکا شد. هم اکنون این نگرانی وجود دارد که چه بسا کتاب جدید او باعث برکناری دونالد ترامپ حتی پیش از سال 2020 شود. بین این دو موضوع یعنی موضوع استان ادلب در سوریه و موضوع انتشار این کتاب، ارتباط وجود دارد. به معنای دیگر ممکن است دونالد ترامپ به سبب رسوایی مطرح شده در این کتاب، جنگی بر سر ادلب به راه بیندازد که کل منطقه را در بر گیرد. در واقع ترامپ ممکن است برای نجات خود و منحرف کردن نگاهها از مشکلات داخلی دولتش، چنین جنگی را به راه بیندازد.
در نشست سه جانبه ای که روز جمعه بین ولادیمیر پوتین، حسن روحانی و رجب طیب اردوغان، روسای جمهور روسیه، ایران و ترکیه در تهران برگزار شد، نحوه برخورد با مشکل ادلب و مناطق اطراف آن بررسی شد. در این نشست اختلافاتی بروز کرد، اختلافاتی بسیار بزرگ و چه بسا آثار آن را در روزهای آینده مشاهده خواهیم کرد. اما این اختلافات چیست؟ پوتین و روحانی بر ضرورت این موضوع تاکید کردند که بشار اسد باید به هر قیمتی شده است، حاکمیت و اداره کامل استان ادلب را به دست گیرد. این در حالی است که اردوغان معتقد است استفاده از حمله نظامی ممکن است به فاجعه ای انسانی بینجامد، فاجعه به معنای واقعی کلمه. اما پوتین تاکید کرد که هم اکنون همه تروریستها از سراسر جهان در ادلب گرد آمده اند و ما فرصت منحصر به فردی در اختیار داریم که آنان را در هم کوبیم. روحانی نیز به طور کامل دیدگاه پوتین را تایید کرد زیرا وی همپیمان قدرتمند بشار اسد است. ولادیمیر پوتین نگران است که ادلب به پایگاهی برای حملات به پایگاه هوایی حمیمیم در لاذقیه و پایگاه دریایی طرطوس در شمال سوریه که هر دو متعلق به روسیه است، تبدیل شود و این نگرانی باعث شد وی تاکید کند که هم اکنون فرصت مناسبی وجود دارد تا تروریستهایی را که در ادلب تجمع کرده اند، نابود کنیم.
اما اردوغان نگرانی دیگری دارد. او نگران است که جنگ در ادلب باعث شود دو میلیون شهروند سوری به خاک ترکیه پناه ببرند و وارد این کشور شوند به همین علت از نیروهای مرزی ترکیه خواسته است به هر کس که قصد داشته باشد وارد خاک ترکیه شود، شلیک کنند. این در حالی است که ترکیه سالهای گذشته یک و نیم میلیون آواره سوری را به این کشور راه داد و بسیاری از کشورها با تقدیر از این اقدام ترکیه، آن را اقدامی انسانی دانستند، هرچند مقامات ترکیه با توجه به اینکه این کشور کشوری توریستی است، نگرانی خود را از آثار منفی حضور آوارگان در این کشور برای صنعت گردشگری پنهان نکردند. برهمین اساس اردوغان دیگر مایل نیست چنین اتفاقی بار دیگر رخ دهد و صدها هزار آواره وارد ترکیه شوند. وی در همین حال مایل نیست افراد مسلح بین این آوارگان، پنهانی وارد خاک ترکیه شوند، به ویژه افراد مسلح از گروههای تندرو. البته اردوغان با نابودی جبهه النصره موافق است و دو هفته پیش این موضوع را مطرح کرد، هرچند دیرهنگام بود که پس از هفت سال این موضوع را مطرح کرد. اردوغان با این حال جبهه النصره و هیئت تحریر الشام را گروههای تروریستی دانست که در واقع به معنای نشان دادن چراغ سبز برای نابودی آنها است.
باید دانست که جبهه النصره هواپیماهای بدون سرنشین به پرواز در می آورد و بارها پایگاه هوایی روسی حمیمیم را هدف قرار داده است. النصره همچنین تلاش کرده است به پایگاه دریایی طرطوس ضربه بزند.
به اعتقاد من نشستی دو جانبه بین پوتین و اردوغان و نیز بین اردوغان و روحانی برگزار شده است و البته نمی دانیم در این دیدارها چه گذشته است. چه بسا آنان توافق کرده اند که شهر ادلب باید آزاد شود، البته چه زمان این اتفاق خواهد افتاد؟ چه بسا در نزدیک ترین زمان ممکن، ما به دقت نمی دانیم، اما می دانیم که فشارهایی به روسیه و دولت سوریه وارد می شود که این حمله را در سریع ترین زمان ممکن آغاز کنند. ممکن است بشار اسد درمورد همه کسانی که در ادلب حضور دارند، به استثنای گروههایی که در فهرست تروریسم هستند، عفو عمومی اعلام و آنان را تشویق کند به مناطقی پناه ببرند که در تصرف دولت سوریه است و سپس به گروههای مسلح باقی مانده حمله کنند و بحران خاتمه یابد، به این ترتیب که افراد مسلح سلاح خود را زمین بگذارند و از ادلب خارج شوند.
این موضوع در زمان کنونی بسیار مهم و به اعتقاد من بسیار محتمل است و حمله به زودی آغاز خواهد شد. البته راه حل دیگری هم وجود دارد و آن راه حلی است که اردوغان مطرح کرده است، به این ترتیب که گروههای تروریستی به منطقه دیگری بروند به گونه ای که دیگر تهدیدی برای پایگاههای روسی نباشند، هرچند به اعتقاد من چنین راه حلی پذیرفته نخواهد شد زیرا روسیه در پی نابودی قاطع جبهه النصره و آن دسته از گروههای تروریستی است که مورد حمایت ترکیه اند و از کشورهای آسیایی به این گروهها ملحق شده اند.
به گمان من مرحله دوم، مرحله سیاسی است یعنی مرحله تدوین قانون اساسی و برگزاری انتخابات ریاست جمهوری و انتخابات پارلمانی. تا پیش از این، سخن از تجاوز سه جانبه آمریکا، انگلیس و فرانسه به سوریه مطرح بود، اما روسیه با قاطعیت در برابر چنین تجاوزی پیش از اینکه آغاز شود، ایستاد و بیش از 25 کشتی جنگی مجهز به موشک را بسیج کرد. روسیه همچنین دو ناو خود را به کار گرفت و دهها جنگنده را برای مقابله با هرگونه تجاوز احتمالی، بسیج کرد. بسیج تسلیحات روسیه در سواحل دریایی سوریه، در واقع تلاشهای غرب را برای حمله به سوریه به بهانه استفاده دولت این کشور از سلاح شیمیایی، به شکست کشاند. این سه کشور یعنی آمریکا، انگلیس و فرانسه قصد داشتند به همین بهانه به سوریه حمله و چه بسا کاخ ریاست جمهوری و تاسیسات امنیتی سوریه را بمباران کنند. روسیه از این طرح و نقشه به خوبی آگاهی داشت و برای به شکست کشاندن آن به سرعت وارد عمل شد.
اما مشکل هم اکنون چیست؟ به اعتقاد من مشکل این است که دونالد ترامپ در وضع بسیار دشواری به سر می برد زیرا به معنای واقعی رسوایی به بار آورده است.
باب وودوارد، روزنامهنگار مشهور آمریکایی و نویسنده کتاب "وحشت، ترامپ در کاخ سفید"، صدها ساعت مصاحبه را با مسئولان بلند پایه در کاخ سفید و نیز در سازمانهای آمریکایی، در کتاب خود آورده است و همه آنها اقرار کرده اند که دونالد ترامپ مردی خودشیفته و تازه کار است و به گونه ای رفتار می کند که گویی کلاس پنجم یا کلاس ششم ابتدایی است، فردی غیر قابل اعتماد است، کسی است که خواستار حمله پیشدستانه به کره شمالی شده بود، خواستار ترور بشار اسد رئیس جمهور سوریه شده بود و این در حالی است که فرماندهان نظامی را جمع می کرد و می پرسید در افغانستان چه می کنید؟ چرا ما در افغانستان پیروز نمی شویم؟ ما ابر قدرت هستیم، ما باید در سریع ترین زمان ممکن پیروز شویم. مطالبی در این کتاب آمده است که نشان می دهد دونالد ترامپ بسیار ساده اندیش است. حتی ایوانکا دختر ترامپ با جان کلی رئیس کارکنان کاخ سفید به گونه ای بسیار ناشیانه در کاخ سفید رفتار می کردند، به گونه ای که جان کلی می گفته من رئیس کارکنان هستم اما ایوانکا مقابل او می ایستاده و می گفته من دختر نخست ترامپ هستم و این در حالی است که بانوی نخست آمریکا، زن دیگری است.
این مطالب نشان می دهد که در کاخ سفید بلوا بر پا است. این بلوا در حدی است که نشریه نیویورک تایمز مقاله ای بی نام منتشر کرد که یکی از افراد بلند پایه دولت دونالد ترامپ نوشته و از این امور در کاخ سفید پرده بر داشته است. در این مقاله آمده است که همه یا بیشتر کارکنان کاخ سفید، از اقدامات دونالد ترامپ ناخشنودند و رفتار او را نمی پسندند.
بر همین اساس این نگرانی وجود دارد که این رسوایی ها و اقدامات نابخرادانه دونالد ترامپ، باعث مشکلی بزرگ در خاورمیانه شود به این معنی که وی برای انحراف افکار عمومی و برگرداندن نگاهها از داخل کاخ سفید، نوعی درگیری در خاورمیانه به وجود آورد، برای مثال درگیری با روسیه یا باعث جنگ جهانی سوم شود، زیرا این مرد دیوانه، ماجرا جو و خودشیفته است و ممکن است از این فرصت استفاده و به ادلب حمله کند به ویژه با توجه به این موضوع که وی از فاجعه انسانی سخن می گوید و خود را دوستدار مردم سوریه می داند. این در حالی است که همین دونالد ترامپ، موصل را به کلی ویران کرد، ترامپ رقه را در سوریه ویران کرد و تا همین زمان نمی دانیم چه تعداد افراد بیگناه در موصل، رقه و در شهرهای مختلف عراق و لیبی قربانی اقدامات نابخردانه دونالد ترامپ شده اند. این موضوع بسیار خطرناک است. اوضاع به صورتی غیر عادی بحرانی و ملتهب و ممکن است اقدامات ترامپ باعث تغییر چهره خاورمیانه و حتی جهان شود. هم اکنون گزینه دیگری وجود ندارد زیرا روسیه، ایران و دولت سوریه مصمم هستند که استان ادلب را آزاد کنند و آن را به حاکمیت دولت بازگردانند و این موضوعی کاملا منطقی و عاقلانه است زیرا نمی توان پذیرفت که شهری در سوریه، خارج از تصرف دولت مرکزی باشد و در آن سازمانها و گروههای تروریستی بتوانند آزادانه هر کاری می خواهند انجام دهند. ما در انتظار چنین نبرد نهایی هستیم.