پخش زنده
امروز: -
استارتاپ ها شرکت های کوچکی هستند که معمولا براساس ایده و خلاقیت یک نفر یا مجموعه ای از افراد شکل گرفته اند؛ این شرکت ها، در تلاش هستند که با استفاده از ایده جدید و خلاقیتی که در ارائه محصول یا خدمت از خود نشان می دهند،درآمدزایی کنند.
- استارتاپ ها شرکت های کوچکی هستند که معمولا براساس ایده و خلاقیت یک نفر یا مجموعه ای از افراد شکل گرفته اند؛ این شرکت ها، در تلاش هستند که با استفاده از ایده جدید و خلاقیتی که در ارائه محصول یا خدمت از خود نشان می دهند،درآمدزایی کنند.
- استارتاپ ها از زمان ظهور برای بهره گیری از ارزش بازار ایجاد شده توسط اینترنت بوجود آمدند و تلاش کردند تا با مطرح کردن ایده های نو، محصولات و خدمات جدید و جذابی ارائه کنند که بتوانند مشتریان را به خود جذب کنند.
- در تحقیقی از سوی موسسه ای به نام "گاست"، از بین 579 شتاب دهنده در دنیا، چیزی حدود 11 هزار و 700 استارت تاپ شکل گرفته که حدود 209 میلیون دلار میزان سرمایه گذاری، فقط در حوزه شتاب دهی توسط این شتاب دهنده ها سرمایه گذاری شده است، که در این میان سهم کل خاورمیانه از آن 11 هزار استارت تاپ، 172/1 استارت تاپ است و درصد بسیار بسیار اندک آن متعلق به کشور ایران است.
- زمانی که افراد تشکیل تیم در جامعه کارآفرینی می دهند، معمولا مستقر در شرکت های شتاب دهنده شوند. شتاب دهنده ها معمولاً یک سرمایه اولیه نقدی را به این افراد می دهند تا فعالیت خود را شروع کنند. به این سرمایه که در اختیار این شرکت داده می شود سرمایه بذر می گویند.
پژوهش خبری صدا وسیما:استارتاپ ها شرکت های کوچکی هستند که معمولا براساس ایده و خلاقیت یک نفر یا مجموعه ای از افراد شکل گرفته اند؛ این شرکت ها، در تلاش هستند که با استفاده از ایده جدید و خلاقیتی که در ارائه محصول یا خدمت از خود نشان می دهند،درآمدزایی کنند. یکی از مزایای این نوع کسب و کارها، رشد سریع آن ها است که سبب توسعه اقتصاد کشور شده و در نتیجه اشتغال زایی خوبی نیز به همراه می آورند ونمونه موفق شرکت هایی که از مرحله استارتاپی به کسب و کار موفق رسیده اند گویای این مطلب است.
باید گفت که استارت آپ ها از زمان ظهور برای بهره گیری از ارزش بازار ایجاد شده توسط اینترنت بوجود آمدند و تلاش کردند تا با مطرح کردن ایده های نو، محصولات و خدمات جدید و جذابی ارائه کنند که بتوانند مشتریان را به خود جذب کنند.
محسن ملایری، مدیر عامل و کارشناس شتاب دهنده ها در نشست پژوهشی،اهمیت استارتاپ ها و نقش آن دررونق کسب و کار تشریح کرد و از تعامل شتاب دهنده ها برای این کسب و کارهای نو با رسانه ملی و چالش های پیش روی استارت تاپ ها خبر داد.
گذری کوتاه بر روند شکل دهی استارت تاپ ها
وقتی درباره شکل دهی شرکت های شتاب دهنده صحبت می کنیم، معمولا یک زیست بومی اتفاق می افتد که در آن افراد هسته های اولیه کارآفرینی را شکل می دهند و تشکیل یک تیم داده و سپس وارد استارت تاپ ها می شوند و در نهایت به یک شرکت استارت تاپی تبدیل می شوند.
آن چیزی که از سال های گذشته تاکنون به دنبال آن هستیم، نحوه شکل گیری شرکت های استارت تاپ است که برای این کار هم مدلی طراحی کردیم که چگونه یک شرکت استارت تاپی شکل می گیرد. به همین منظور تلاش کردیم این نوع شرکت ها را مانند قیفی در نظر بگیریم که در این جامعه باید کارآفرینی رخ دهد و افراد علاقمند به مقوله های کارآفرینی در این جامعه به هم متصل شوند تا بتوانند منجر به نوآوری و شکل دهی این شرکت ها باشد و خود بستر دانشگاه ها گردند. تمام این مراحل در هر قدم خود منجر به کارآفرینی می شود که در نهایت افراد را به دور هم جمع می کند و تشکیل تیم میدهد.
در سه سال گذشته مفاهیمی به نام شتاب دهنده های کارآفرینی در کشور شکل گرفته است. کار شتاب دهنده این است که در دوره های فشرده به این تیم های نوپا کمک می کند تا بتوانند با برداشتن موانع در ورود به محیط کسب و کار و بازار کمک شایانی به دانش تجاری سازی گردند. بدین معنی که شتاب دهنده ها با ایجاد بستری مناسب بتوانند این تیم ها را که کارآفرینی نوپا هستند را در میان افراد توانمند و خبره قرار دهند تا از تجربیات این افراد بهره گیرند و عملاً بتوانند به عمق بازار کار، کسب و کار و دانش برسند.
تفاوت شتاب دهنده ها با مراکز رشد
1- مهم ترین تفاوتی که شتاب دهنده ها به عنوان پدیده ای که از سال 2006 در دنیا شکل گرفته اند، این است که تمرکزشان روی ایجاد فناوری نیست، بلکه روی تجاری سازی فناوری است.
2- تفاوت دیگر این که بیشتر شتاب دهنده ها در دنیا توسط بخش خصوصی و تمرکز بر روی تجاری سازی را افتاده است.
3- مراکز رشد دوره های فشرده کوتاه مدت تا 3 ماهه دارند، اما در شتاب دهنده ها این مدت بین 3 تا 9 ماه است که در این شرکت ها مستقر می شوند و به فعالیت می پردازنند و سپس از آن خارج می شوند.
4- تفاوت دیگر اینکه آن تیمی که کار شتاب دهنده با شرکت های نوپا را انجام می دهد بسیار در تعامل با اعضای شرکت است و بسیار فعال به بازاریابی و شناخت بیشتر مشتری می پردازد.
تاثیر شتاب دهنده ها در زیست بوم
(با توجه به پاورپوینت) زمانی که افراد تشکیل تیم در جامعه کارآفرینی می دهند، معمولا مستقر در شرکت های شتاب دهنده شوند. شتاب دهنده ها معمولاً یک سرمایه اولیه نقدی را به این افراد می دهند تا فعالیت خود را شروع کنند تا جایی که برخی از این شرکت ها به مرحل ای می رسند که شروع به فعالیت کارآفرینی می کنند . به این سرمایه که در اختیار این شرکت داده می شود سرمایه بذر می گویند که در این مرحله سرمایه گذاران خطرپذیر یا جسورانه و یا سرمایه گذاران توانگر می خواهند در نوآوری آن را سرمایه کنند.
در انتهای دوره رشد باز سرمایه تعدادی از این افراد مجدد جذب سرمایه می شود که در دنیا به آن سرمایه مرحله ابتدایی یا اولیه می گویند، اما به اسم سری الف آن را می شناسند، یعنی ابتدا سرمایه بذری جذب می کند تا بتواند سرمایه بعدی را جذب یا محقق کند. به عنوان مثال یک شرکت سرمایه بذر را به مبلغ 25 میلیون تومان جذب کرده و میگوید در طول یک سال آینده می توانم درآمد ماهیانه را از 5 میلیون به 70 میلیون تومان برسانم. اما این سوال پیش می آید که آیا این فرد واقعاً میتواند این سرمایه (25 میلیون) را درطول 12 ماه به 70 میلیون برساند و رشد کند. اگر در رشد سرمایه موفق باشد، این مرحله اول است، در مرحله بعدی باید این سرمایه 70 میلیون را به 700 میلیون تومان برساند. چرا، چون چیزی که استارت تاپ ها را از فضای کسبوکار معمول جدا میکند، همان پروسه رشد است وگرنه یک رستوران دار هم می تواند 70 میلیون در طول یک سال درآمدزایی داشته باشد، اما شتاب دهنده ها باید علاوه بر رشد، سرمایه هم داشته باشند. گسترش پذیری استارت تاپ ها به وسیله رشد فناوری خیلی سریع تر است. مثلاً کافه بازار در عرض 5 سال به 25 میلیون کاربر می رسد، چون گسترش پذیر و بر پایه فناوری اطلاعات است که خود این فناوری موجب رشد و توسعه آن می شود. رشد بیشتر یعنی بازار بیشتر؛ این مدلی است که ما به آن مدل زیست بوم می گوییم؛ چرا که در هر مرحله امکان ریزش برای آن وجود دارد. در دنیا بیشتر کسب وکارها نوپا محکوم به شکست خوردن هستند، اما در استارت تاپها کارشناسان بر این باورند که علاوه بر موفقیت، باید احتمال شکست را هم کاهش دهند.
نقش استارت تاپ ها و اقتصاد مقاومتی
استارت تاپ ها در اقتصاد مقاومتی تاثیر زیادی دارند، چراکه آنها نسلی جدید از شرکت ها هستند که شفافیت، اصل اولیه آن است. در کشور ما به دلیل اینکه فضای کسب وکار پایین و موانع کسب و کار بالاست، لذا چالش های استارت تاپ ها هم در آن بالاست. در استارت تاپ ها به دلیل اینکه نحوه کسب و کار نوآورانه است و فناوری با کسب وکارهای نوینی نیز متفاوت است، بنابراین یکی از موانع همین بهبود فضای کسب و کار است. بدین معنی که ما باید فرآیندهایی را داشته باشیم که مثلاً چرا باید ثبت شرکت در کشوری مثل سنگاپور یک روزه انجام شود و در کشوری مثل ایران یک ماه و نیم طول بکشد.
استارت تاپ های ایرانی، کپی موفق از استارت آپ های جهان
اتفاق جدیدی در حال رخ دادن است و آن این که ما با نسل جدیدی مواجه شدیم که کپی از استارت تاپ ها موفق از جهان می کنند. اولین نسل "کپی موفق استارت تاپ ها" از ده سال گذشته شروع به فعالیت کرده است. مثل "دیجی کالا" که کپی "آمازون" است و یا "آپارات" که کپی "یوتیوپ" است؛ در واقع شکلگیری این نوع استارت تاپ ها در کشور از سوی کارآفرینان داخلی محقق شد و این موضوع اتفاق خوب در کشور ما بود. البته ناگفته نماند که این اتفاق در بسیاری از بازارهای نوظهور مثل ترکیه، برزیل، آرژانتین، اندونزی هم رخ داد که نسل اول این استارت تاپ ها در واقع کپی موفق استارتتاپهای جهان بود.
البته در حال حاضر نسل اول (راه اندازی استارت تاپ ها) اشباع شده و دیگر افراد به دنبال راهاندازی تاکسی اینترنتی و یا فروشگاه اینترنتی نیستند، چراکه کارآفرینان موفق در این عرصه زیاد هستند و در واقع بازار در این مرحله به بلوغ خود رسیده است. اما اتفاق جالبی افتاده است و آن هم این است که عصر دوم از نوآوری ها شکل می گیرد. بدین معنی که این استارت تاپ ها تلاش می کنند تا مشکلات محلی را حل کنند. این مسئله در جهان هم رخ داده است؛ مانند شرکت های شتاب دهنده لجستیک حمل و نقل در هند که به رفع چالشهای محلی و به نوعی به بومی سازی آن می پردازنند و با نوع خود در آمریکا متفاوت است. این موضوع در ایران هم رخ داده یعنی استارت تاپ در مرحله دوم و در حالت گذرا قرار گرفتند. در واقع نوآوری های محلی در حال رخ دادن است. به عنوان مثال استارت تاپی به نام «پرداختن» مشکل پرداخت پول خرد در تاکسی ها را برطرف می کند. در طول سال تاکسیهای خطی چیزی حدود 27 هزار میلیارد تومان تراکنش پول خرد در شهر تهران را دارند حال ببینید چقدر این تغییر چه برای راننده تاکسی و چه برای مسافر مفید و کارساز است که این خود یک نوع نوآوری شکل گرفته از سوی یک تیم جوانی است که با نصب یک اپلیکیشن موبایل می تواند نسبت به رفع نیاز ارائه پول خرد را حل کند.
وقتی می گوییم بهبود فضای کسب و کار در کشور ما پایین است، به این دلیل است که امروز تاکسیرانی نامه ای به کلیه واحدهای تاکسیرانی ارسال می کند که اگر این موضوع را مشاهده کردید،آن را تحویل پلیس دهید. چرا؟ چون نمی داند که این نوع نوآوری خلق ایده می کند، مشکل مسافر و راننده را هم حل می کند. حتی این موضوع همان طور که گفته شد در اقتصاد مقاومتی نیز می تواند تاثیرگذار زیادی باشد، چراکه ایجاد کسب وکار و خلق آگاهی رسانی، می تواند هم الگو سازی را برای مخاطب به ارمغان بیاورد و هم به رفع موانع و مشکلاتی که در بدنه این شتاب دهنده ها وجود دارد، برطرف سازد. از آنجایی که بازار 80 میلیونی کشور با بازار 8 میلیونی دنیا تفاوت دارد، پس باید شتاب دهندهها بتوانند خلق ارزش و نوآوری داشته باشد و زمینه آگاهی رسانی را ایجاد کنند.
میزان سودآوری شتاب دهنده هااینکه شتاب دهنده ها چقدر سودآور هستند، در هیچ کجای جهان مشخص نشده است. چرا که تا 7 سال نمی توان متوجه سودآوری این نوع شرکتها گردید. به این دلیل که کسب و کار نوپا این شرایط را دارد که تا 7 سال نمی توان متوجه سودآوری دقیق آن گردید. ولی می توان میزان شکل گیری سرمایه در دسترس را از طریق شتاب دهنده ها در دنیا مشخص کرد. در تحقیقی از سوی موسسه ای به نام "گاست" که در یک ماه پیش انجام شده، از بین 579 شتاب دهنده در دنیا، چیزی حدود 11 هزار و 700 استارت تاپ شکل گرفته که حدود 209 میلیون دلار میزان سرمایه گذاری، فقط در حوزه شتابدهی توسط این شتاب دهنده ها سرمایه گذاری شده است، یعنی اگر بخواهیم نگاهی به سهم شتاب دهندههای مختلف در دنیا داشته باشیم؛ سهم کل خاورمیانه از آن 11 هزار استارت تاپ، 172/1 استارت تاپ است و درصد بسیار بسیار اندک آن متعلق به کشور ایران است. ترکیه به مراتب بالاتر و رژیم اشغالگر قدس نیز بسیار بیشتر از ایران است. به عبارت دیگر در حوزه های فناوری شتاب دهنده ها ایران به سختی به 5 میلیون دلار سرمایه می رسد و این نشان می دهد که چقدر باید تمرین داشته باشیم که بتوانیم در این حوزه فعال و موفق عمل کنیم.
البته باید گفت که این نوع نوآوری ها هیچ کدام فعالیت یا کار غیرقانونی انجام نمی دهند، بلکه این نوآوری ها با خود تغییر پارادایم بازار را به همراه دارند. اما این سوال پیش می آید که آیا این نوع نوآوری روی بازار تاثیر گذار است. یعنی به عبارتی موجب فراهم شدن بیکاری برخی افراد می شود یا اینکه نه شکل بازار را تغییر می دهد.
بیشتر این سرمایه گذاری ها در حوزه فناوری قدم می گذارد؛ دستگاه هایی که اینترنت وصل هستند، مثل خانه های هوشمند در حوزه سلامت، کشاورزی، تجارت الکترونیک، آموزش بیوتکنولوژی، در حوزه تحقیقات، مسکن و ...
بالاخره در دنیا این نوآوری اتفاق افتاده است. شما دقت کنید در 20-15 سال گذشته طول عمر شرکت 65 سال بوده است، اما امروزه این عدد در دنیا به 12 سال رسیده است یعنی طول عمر یک شرکت در دنیا از موقعی که شکل می گیرد تا زمانی که از بین می رود حدود 12 سال است. چرا؟ چون بازارها سریع تر تبلیغ میکنند و سرعت شکل گیری فناوری به مراتب بالاتر رفته است.
در سال های اخیر در دنیا شرکت های بزرگ تلاش کردند تا شرکت های کوچکتر را خریداری کنند، چون از این طریق می توانستند سبد محصولات و خدمات خود را افزایش و توسعه دهد. ولی باز آن هم گران است. چون خود شرکت به یک بلوغ و رشد عالی رسیده و حال باید هزینه گزافی را برای این موضوع بپردازد تا یک شرکت دیگر را خریداری کند. اما در این مسیر یک راهکار دیگری هم مطرح می شود و آن هم حل معضل برآورد در صنایع از طریق تعامل با استارت تاپ در بازار است که ایجاد یک نوآوری می شود مثل اسنپ در حوزه حمل و نقل یک نوآوری محسوب می شود. برای همین هم هست که اگر تا دیروز ماهی بزرگ تهدیدی برای ماهی های کوچک بود یعنی شرکت های بزرگ تهدیدی برای شرکت های کوچک بود. الان قضیه برعکس شده و ماهی های کوچک تهدیدی برای شرکت های بزرگ می شود. به همین سبب است که طول عمر شرکتها کم شده است، چراکه بازار دائم در حال تغییر است.
زمانی که خودرو وارد بازار شد، درشکه چی ها برای خودشان صنفی داشتند که شاکی به آن در این خصوص شدند که چرا خودرو وارد بازار شده است. دقیقاً مثل الان آژانس ها که شاکی نسبت به استارت تاپ های اسنپ، تپسی و .. شده اند. در حالی که این ها باید با هم تعامل داشته باشند و این وظیفه ماست که با ترکیب آنها، یک فرصت یا یک تهدید از این بازارها بسازیم. چون نمی توان جلوی این تحولات بازار را گرفت. ببینید در کل دنیا گوشی های هوشمند در صنعت مخابرات چقدر به جهت تلگرام یا پیامک درآمدزایی و تبلیغ برای رسانهها داشته است. بنابراین تحولات در این عرصه اجتناب ناپذیر است و درواقع باید در کنار هم و در تعامل با هم باشند نه در تقابل با یکدیگر. در واقع از اینها فرصت سازی می شود تا فرصت سوزی. بنابراین اگر این تعامل تبدیل به یک گفتمان شود، میتواند تاثیرگذاری بیشتری در عرصه فناوری داشته باشند.
صنایع در حال تعامل با استارت تاپ هابیشترین نوآوری در حوزه های زیر در دنیا صورت می گیرد. در واقع این چهار حوزه بیشترین تعامل را با نوآوری استارت تاپ در دنیا دارند. شرکتهایی که فعالیت و تعامل را با نوآوری استارت تاپ ها می کنند در حوزه سلامت 94%، در حوزه مخابرات یعنی تلکامپ %85، در حوزه بانکداری 68% و بعد در حوزه بیمه 58%. این را هم دقت کنید که در دنیا در حال حاضر حدود 70% کسب و کارها بر پایه خدمات هستند نه تولید. لزوماً تولید یک کالای قابل لمس اقتصاد را متحول نمیکند، اما خدمات می تواند اقتصاد را متحول و یا تغییر دهد.
در اینجا یک نمونه آواتک را برایتان مثال میزنم. این شتاب دهنده در روز اول شکل گیری 2 هزار و 750 تیم استارت تاپی داشت که درخواست استفاده از خدمات شتابدهی را داشتند که در این میان ما 142 تیم استارت تاپی گزینش و آنها را توانمندسازی به نام "پیش شتابدهی" کردیم و بعد از آن از میان142 تیم، عملاً روی 46 تیم سرمایهگذاری کردیم که یک گزینش 2 درصد است از میان متقاضیان.
دستاوردهای شتاب دهنده آوا تک
در آواتک بالای 20 شتاب دهنده در کشور وجود دارد. محل استقرار آواتک در تهران است. از 44 استارت تاپ، 150 بنیانگذار است که بالای510 نفر مشغول کار هستند و در لیست بیمه قرار دارند، میزان هزینه و جذب سرمایه در این آواتک بیش از 22 میلیارد تومان است. در این حوزه آواتک موفقیت دیگری کسب کرده بود و آن هم برگرداندن فرار مغزها و جذب سرمایههای داخلی است که بالای50% موفق به جذب سرمایه در این راستا شدیم.
در اینجا مثالی را در آواتک می زنیم: سه نفر از افرادی که در آواتک فعالیت می کنند در سال گذشته یک پیشنهاد دادند که می خواهیم از آواتک خارج شویم و یک فایل صوتی را در راستای کتاب صوتی ایجاد کنیم، آنها فروردین 94 از آواتک بیرون آمدند و شروع به فعالیت در این خصوص کردند. در حال حاضر آنها 300 هزار کاربر دارند که هزار و 150 کتاب صوتی دارند و 350 هزار توزیع کتاب دارند.
چالش های پیش روی استارت تاپ ها
دسترسی به سرمایه: افزایش میزان سرمایه در دسترس در این حوزه کم که این مسئله چالشی برای شکل گیری فعالیت ها محسوب می شود.
مهارت آموزی: اگرچه بعد از آمریکا و روسیه ما بالاترین افراد مهندس را در کشور داریم، اما متاسفانه مهارت آموزی در این راستا بسیار کم است.
فضای کسب و کار: از اینکه برای ثبت شرکت، کد کارگاهی و .. باید مسیری را عبور کنیم تا به نتیجه برسیم، هرچقدر این مسیر طولانی تر شود متاسفانه بهبود فضای کسب وکار هم طولانی تر می شود.
پژوهش خبری//زهره دانشمندی