الگوی آبشاری توسعه در بازار کار ایران
اشتغال به معنی ترکیب عوامل تولید سخت و نرم تولید است که به ایجاد ارزش افزوده منجر می شود.
به گزارش
خبرگزاری صدا و سیما ؛ اشتغال موقعی ایجاد می شود که عوامل تولیدی شناسایی و در ساختاری هدفمند ترکیب شود.
الگوی آبشاری توسعه در بازار کار ایران به این معنی است که همه فرصت ها و مزیت ها را به خوبی شناسایی و فعال کنیم که شامل همه اقتصاد فضای ایران اسلامی خواهد
بود.
در این الگو دیگر یک بخش خوش تیپ و لوکس به تنهایی مد نظر نیست بلکه کل اقتصاد مانند یک سیستم هوشمند تولید ثروت عمل می کند و هرفردی در هر کجای ایران اسلامی فرصت تولید داشته باشد ، فعالانه وارد عرصه تولید ثروت می شود و کشوری
"تمام کارافرین" خواهیم داشت اعم از اقتصاد شهری و روستایی یا صنعتی و خدماتی و کشاورزی تا نسل های تازه اقتصادی از جمله اقتصاد دانش بنیان و جهان تراز ؛ اما همراه با بازرگانی و تجارت هوشمند و رابطه مبادله منصفانه.
با این اندیشه ها و رویکردها می توان از جامعه عاری از بیکار هم صحبت کرد و هر یک روستایی که حداقل ظرفیت جذب ده تا 15 مهندس کشاورزی را خواهد داشت با منابع خوداتکا و ثروت افرین.
کارآفرینی تنها راه و بهترین شیوه برای ایجاد اشتغال است و حمایت و همکاری همه جانبه با کارآفرینان می تواند به ایجاد اشتغال و رفع بیکاری در کشورکمک کند.
اشتغال زایی نباید مقطعی و محدود زمانی باشد و کارآفرینان در بخشهایی برنامه ریزی می کنند که سازگار با علایق و نیازمندیهای منطقه است و باعث اشتغال پایدار می شود.
امروز در تمام دنیا دولت ها متوجه شده اند که خودشان نمی توانند توسعه و رشد ایجاد کنند بنابراین دولت ها در جهان سیاست هایی دارند که در کشورشان کارآفرینان رشد و نمو پیدا کنند یعنی بخش خصوصی را رشد و توسعه می دهند تا فضای کسب و کار ایجاد شود .
بنابراین ظرفیت کار افرینی را می توان با ظرفیت اشتغال زایی در درون یک اقتصاد هم سنجی کرد.
ظرفیت اشتغالزایی معادل تمام فرصت هایی است که در مختصات پنجگانه سرزمین یعنی طول ، عرض ، فضا و زیرزمین ( توسعه سرزمینی و منطقه ای جامع و امایشی ) و زمان و همچنین جغرافیای جمعیتی ان قابل شناسایی و درک این فرصت هاست.
اقتصاد ایران در همه زیربخش های کشاورزی شامل دامداری ، زراعت ، جنگل و مرتع ، اب و خاک ، شیلات ، ابخیزداری ، باغداری ، تحقیقات کشاورزی ، شبکه توزیع ، صنایع تبدیلی و بازرگانی خارجی و در همه زیربخش های صنعتی شامل صنایع معدنی، خودروسازی ، کشاورزی ، ماشین الات ، صنایع فلزی، نفت و گاز و پتروشیمی ، و صنایع خدماتی و الکترونیکی و همچنین اقتصاد دانایی محور دارای فرصت ها و مزیت های خوبی برای توسعه و اشتغالزایی و ظرفیت کارافرینی است.
برای توسعه فرهنگ کارافرینی باید مهارت کار کردن از خانواده و مدرسه به نسل جوان کشور اموزش داد.
یکی از موانع تولید، سرمایه گذاری و کارافرینی هم نشناختن استراتژی مزیت ها و ظرفیتهای کشور است.
صنایع نفت ، گاز ، پتروشیمی، کشاورزی ، صنایع غذایی، صنعت گردشگری ، حمل و نقل و ترانزیت با تمام پیوندهای پسین و پیشین می توانند بهانه ای برای کارافرینی باشند برای اینکه هنوز ارزش افزوده قابل قبولی از انها تولید نکرده ایم.
دانش اموختگان با ورود به بازار کار نباید منتظر شغل اماده باشند بلکه با استفاده از فرصت های بالقوه ؛ شغل افرینی کنند.
آیا دولت باید بیکاران را جذب کند و برای آنها ایجاد اشتغال کند آیا به غیر از دولت و بخش دولتی از راه های دیگری نمی توان برای جوانان کار ایجاد کرد ؟
سرزمین ایران ، منابع و مختصات گسترده ای از ارزش های تولید را دارد و مدیران و راهبران اقتصادی باید تلاش کنند این فرصت ها و استعدادهای بالقوه را تکمیل و به ثروت های واقعی تبدیل کنند.
کارآفرینی ، پادزهر بیکاری
...............
به اعتقاد کارشناسان و متخصصان در شرایط فعلی کشور بهترین روش ایجاد اشتغال و حل مسئله بیکاری - توسعه و گسترش فرهنگ کارآفرینی در جامعه است زیرا یکی از علل اصلی رشد نرخ بیکاری در کشور ما توسعه نیافتگی فرهنگ کار و کارآفرینی در جامعه است و اینکه مردم و حتی تحصیلکرده ها و فرزندان خانواده های متمول هم دنبال این هستند که ازطریق بخش دولتی کسب و کاری برای خود ایجاد کنند.
تجربه کشورهای گوناگون جهان به خصوص در سال های اخیر نشان می دهد که اقتصاد دولتی و حکومتی در هیچ کشوری سرانجام خوشی ندارد و در بیشتر کشورها نه تنها با شکست روبرو شده بلکه یکی از عوامل اصلی فسادهای مالی و حتی اخلاقی در آن جوامع بوده است.
در دهه های اخیر کشورهایی که اقتصاد آنها به صورت دولتی اداره می شد ناچار شدند سیستم اقتصادی خود را متحول و دگرگون کنند و به جای پافشاری روی اقتصاد دولتی به سایر بخش های اقتصادی مانند بخش خصوصی و بخش تعاونی توجه بیشتر کنند.
در اقتصا د ایران هم این چالش باعث شد سیاستهای کلی اصل 44 قانون اساسی ابلاغ شود و با اجرای کامل ان می توان به ایجاد (( نهضت کارافرینی )) در اقتصاد کشور که به معنی استفاده از حداکثر توان بخش های غیردولتی است امیدوار بود.
از طرف دیگر با گسترش روند جهانی سازی اقتصاد که ایران هم از مشتریان ان است باید تقاضای های ایجاد شده در درون هر اقتصادی به سرعت با تقاضای مناسب پاسخ داده شود. این کار از عهده دولت تاجر بر نمی اید.
در این عرصه فقط کارفرینان جهان تراز می توانند به سرعت تقاضاهای را با عرضه موثر ترکیب کنند و برنامه ریزی اقتصاد دولتی در این نظام کارایی نخواهد داشت چون فاصله کشف تقاضا در عرصه ملی و بین المللی با عرضه موثر کالا و خدمات خیلی زیاد است و باعث از دست رفتن فرصتهای می شود مگر اینکه این کالاها و خدمات انحصار طبیعی و جغرافیایی باشد که ان هم باید به سرعت تامین شود.
اقتصاد دانش مدار
.....
اقتصاد دنیای امروز بر پایه نواوری ، خلاقیت و استفاده از دانش به ویژه دانش اطلاعات و ارتباطات استوار است ، چنین اقتصادی را اقتصاد مبتنی بر دانش یا اقتصاد دانش محور می گویند.
در اقتصاد دانایی محور، تولید و بهربرداری از دانش در قسمت بزرگی از رشد اقتصاد و تولید ثروت سهیم می شود.
در حالی که عوامل سنتی تولید ، اهمیت خود را دارند ، دانش عامل اساسی رشد، ایجاد ارزش جدید و تدارک پایه ای برای باقی ماندن در رقابت محسوب می شود. هسته اصلی اقتصاد دانایی محور ، نیروی انسانی هستند.
امروزه عده ای معتقدند هر گونه ورود فناوری به بخش تولید باعث بیکاری نیروی انسانی می شود اما همه باید بدانند نسل اینده اقتصاد دانس محور است و هر کسی که قدرت تولید دانش داشته باشد می تواند به ثروت هم برسد.
ظرفیت اشتغال در بازار کار اقتصاد دانش محور، بی نهایت است و هیچ محدودیتی ندارد
و اگر کسی دانش افرین باشد می تواند ثروت هم تولید کند.
یادداشت: اسماعیل محمدی