به گزارش خبرنگار
خبرگزاری صدا و سیما، عباس آخوندی در همایش بررسی مطلوبیت معرفی کریدور شماره ۱۰ (بندر، اما خمینی-مرز بازرگان) و راههای تجاریسازی آن اظهار داشت: معمولا بحث کریدورها و محورهای توسعهای که در اختیار مهندسان قرار میگیرد، تبدیل به اعداد و ارقام و مشخص میشود که چه سود و فایدهای و چه مقدار از جمعیت را شامل میشود و چه میزان بار و مسافری را میتواند جابجا کند و چه حجم از تجارت را بین ملتهای مختلف میتواند داشته باشد.
وی افزود: سرانجام توسعه جز یک فهمی از موقعیت کنونی ما و ارتباط ما با پیرامون و چشمانداز به آینده نیست؛ لذا بیشتر رویکرد تمدنی و هویتی است. شاید بیان این نکته متفاوت باشد. اما من نام کریدور شماره ۱۰ را زاگرس نامگذاری کردهام، کریدور زاگرس حس و حال دیگری دارد در حالی که کریدور شماره ۱۰ یک عدد است و کریدور زاگرس نشان دهنده یک هویت تاریخی و انسانهایی که دارای تاریخ هستند.
یک اکنون و یک گذشته دارند که اکنون آن بیانگر گذشته و چشم اندازهای برای آینده خواهند داشت.
وزیر راه و شهرسازی بیان داشت: این کریدورها را بیش از جابجایی کالا میدانم.
کریدورهای ارتباطی بین انسانها است. وقتی نگاه میکنیم به استانهایی که در این کریدور زاگرس به هم متصل میشوند متوجه میشویم که استانهای آذربایجان شرقی، آذربایجان غربی، کردستان، کرمانشاه، لرستان و خوزستان را به هم متصل میکند. این خطه در واقع خطه مهم تمدن ایرانشهری است، زیرا بیشترین تراکم جمعیت ایران در کریدور زاگرس قرار دارد.
آخوندی کریدور زاگرس را از جهت دسترسی به منابع آبوخاک، منابع طبیعی، معادن بهترین دانست و گفت: با توجه به اینکه کریدور زاگرس در شمال، جنوب، شرق و غرب ملتهای فراوانی (بالغبر ۲۶ ملت) را به هم متصل میکند، پس بار دیگر به این کریدور فراتر از کالا بنگریم، هم در درون ایران که چه انسانهایی را به یکدیگر وصل میکند و میتواند چه هویتی را نمایندگی کند و با چه ملتهایی میتواند ارتباط برقرار کند؟
وی افزود: اگر پایمان را یکقدم فراتر از بحث حملونقل بگذاریم، اگر رویکرد هویتی نداشته باشیم بعدها با چالش مواجه خواهیم شد.
به کریدورها از منظر ظرفیتهای توسعهای نگاه کنیم
وزیر راه و شهرسازی بابیان اینکه «به کریدورها از منظر توسعه نگاه کنیم» ابراز داشت: اگر کریدورها به این عنوان دیده شوند در واقع میتوانیم تمام ظرفیتهای توسعه را شناسایی کنیم و فراتر از ظرفیتهای حملونقل نگاه کنیم، بهطور قطع یکی از ظرفیتهای مهم ظرفیت حملونقلی است. اما در صورتی که رویکر توسعه را انتخاب کردید و مفهوم انسان را مطرح و آن را موجودی دارای گذشتهای که نمیتواند با آن قطع رابطه کند تعریف کردید که میخواهد آن را به آینده بتاباند و آینده را با آن روشن کند، آنگاه بحث جابجایی کالا در این رویکرد کمی کوچکتر میشود.
اخوندی گفت:: این اتفاقی که مهندس امینی پایهگذاری کرد و مهندس تقیزاده در حال پیگیری آن است یک رویکرد جدید به آینده ایران است. فکر میکنم در حوزه توسعه تابهحال به دلیل اینکه حوزه تمدنی را نگاه نکردهایم و همهچیز را به عدد و رقم موکول کردهایم، در انتخاب متحدان استراتژیک خود دچار اشتباهات فاحشی شدهایم. بهطوریکه از نگاه غرب، خاورمیانهای تعریف شده و ایران در آن قرار گرفته که لزوما در حوزه تمدن ایرانشهری ما نیست. اما در مقابل ما از درون، حوزه تمدنی را نگاه میکنیم که آن حوزه با طبقهبندی غربیها کاملاً متفاوت است.
همزیستی مردم در حوزه تمدن ۲۵۰۰ ساله ایرانشهری
آخوندی توضیح داد: مردم ایران بیش از ۲۵۰۰ سال با حوزه تمدن ایرانشهری زندگی کردهاند و تاریخ ما به آن پیوسته است. همچنین بخشی از آسیای میانه، پاکستان، افغانستان و عراق تا سیحون و جیحون و دریای مدیترانه جزو این حوزه تمدنی است؛ اما وقتی در تقسیمبندی غربیها بهعنوان حوزه تمدنی خاورمیانه و شمال آفریقا نگاه شود، بخشی از حوزه تمدنی ایران بریده میشود و بخشی که نمیتواند با آن ارتباط استراتژیک داشته باشد اضافه میگردد.
وزیر راه و شهرسازی تأکید کرد: باید خوب به این نکته توجه شود، چون این موضوع کوچکی نیست بلکه داستان بسیار مهم و پیچیدهای است و باید چندین بار در مورد آن فکر شود تا مشخص شود انسان چندین بار میتواند در ادامه مسیر ما مؤثر باشد. اگر شما یک ستون فقرات برای حوزه تمدن ایران شهری در نظر بگیرید در واقع این حوزه حول دو سلسله جبال زاگرس و البرز میچرخد. بنابر این این ستون فقرات زاگرس بیش از یک کریدور حملونقل است.
وی کریدور زاگرس را دارای پشتوانههای تاریخی مستحکمی دانست و گفت: اگر بتوانیم غباری که طی این مدت روی کریدور نشسته را غبار روبی کنیم میتوانیم ببینیم که چطور میتوانیم در این کریدور ارتباط بین انسانها را توسعه دهیم. یعنی این کریدور چطور میتواند به سمت غرب حرکت کند و با عبور از کردستان عراق و سوریه خود را به مدیترانه برساند و انسانهایی که در این منطقه زندگی میکنند را به هم متصل کند.
به گفته آخوندی شمال و شمال شرق کریدور زاگرس به راحتی میتواند به آسیای میانه متصل شود، در آنجا انسانهایی که با یکدیگر تاریخ، حس و زبان و تجربه تاریخی مشترک داشته اند و داد و ستد فرهنگی با یکدیگر انجام داده اند. اما وقتی به سمت مرکز میآییم متوجه میشویم این کریدور چقدر به سمت مرکز کشش دارد.
وزیر راه و شهرسازی ادامه داد: بنابراین اگر کریدور زاگرس را بر مبنای توسعه ارتباطات انسانی قرار دهیم، حملونقل، تجارت و مبادله کالا غیرقابلانکار و مخالفت است و در کنار آن گردشگری و مبادلات علمی و ارتباطات درون منطقهای میتواند موضوعات بسیار برجستهای باشد. از اینرو شاید مجبور باشیم چندین هاب در این منطقه ایجاد کنیم که به طور حتم مباحث جدیدی در خصوص سکونتگاهها و جمعیتپذیری، انواع پایانهها مانند کشاورزی مطرح خواهد شد.
ایجاد ارتباط دانشگاهی در کریدور ایرانشهری زاگرس
آخوندی همچنین گفت:: در این کریدور شما میتوانید ارتباط دانشگاهی را هم فراهم کنید، بهطوریکه دانشگاههای منطقه میتوانند فرصتهای مناسبی برای مطالعه دانشجویان و پژوهشگران فراهم کنند تا دیگر افراد دانشگاهی نیازی به عزیمت به سمت دانشگاههای اروپا و امریکا نداشته باشند. آیا دانشگاههای منطقه ظرفیت مطالعاتی ندارند؟ لذا از منظر کریدور توسعه که نگاه میکنیم باید عینکمان را عوض کنیم.
وزیر راه و شهرسازی تصریح کرد: اصرار دارم کریدورهای تعریفشده از سوی ما از منظر کریدور توسعه دیده شوند. به طور مثال جاده ابریشم فقط جاده حملونقلی نبوده است بلکه یک کریدور تمدنی بوده که تمدنهای مختلف در آن به گفتگو میپرداختند.
۲۰ درصد جمعیت ایران در کریدور زاگرس زندگی میکنند
وزیر راه و شهرسازی معتقد است امروزه اسیر عدد و رقم شدهایم بنابر این وقتی در مسیر کریدور توسعه قرار گرفتیم باید عینکمان را عوض کنیم؛ زیرا عد و رقم حس و حال ندارد بلکه انسانها و روابط حاکم بر آن این حس را منتقل میکند.
آخوندی بیان داشت: جمعیت ساکن در کریدور زاگرس ۱۷ میلیون نفر است که ۲۰ درصد جمعیت ایران را تشکیل میدهد و سهم آن بهتنهایی دو برابر متوسط جمعیت کریدورهای دیگر است به همین خاطر این کریدور نزد من از اهمیت بالایی برخوردار است.
وی خاطرنشان کرد: اگر ظرفیتهای طبیعی و زیستی کریدور شماره ۱۰ استخراج شود به عقیده من یکی از برجستهترین کریدورهای ایران است، اما به دلیل اینکه همواره ما به دنبال عدد و رقم بودهایم آخر کار عدد و رقم همه انسانها را به سمت مرکز کشانده است و بهجای اینکه ما را به سمت پیرامون بکشاند و ارتباط سهل و آسان برای منطقه ایجاد کند و هویت تاریخی را به رسمیت بشناسد، هویت همه آنها تحت تأثیر تهران قرارگرفته است و آنها دیگر هویت ندارند.