شیخ عبدالناصر با قدرت بر اجرای این تجربه و این الگو و این راه پافشاری می کرد. در همین راستا او اقداماتی مشابه را در خصوص اتحاد علمای بلاد شام که بسیار گسترده تر بود و علما از مناطق و مذاهب مختلف اسلامی را در مجمع جهانی تقریب جمع می کند کامل کرد. شیخ عبدالناصر در هر اقدام و در هر مؤسسه ای که مسلمانان را به دور هم جمع و متحد و برادر می کرد پیشگام و فعال و حاضر بود. ما امیدواریم این نوع از تجربه ها به بقیه کشورهای عربی و اسلامی نیز منتقل شود.
ما در حال حاضر در زمانی قرار داریم که بیشترین نیاز را به شیخ عبدالناصر جبری ، به امثال او، فکر او، روش او، روحیه، صداقت او و برادری او نیاز داریم چرا که پرچم اسلامی ما امروز با پدیده ای بسیار خطرناک که پدیده تندروی فراری از همه محدودیتهاست مواجهیم، هم در برخی محافل سنی و هم در برخی محافل شیعی. زمانی که پدیده تکفیر و جریانات تکفیری را دنبال کنیم می بینیم که حتی در سال دو هزار و دهه نود این جریانات وجود داشته است اما در برخی کشورها و در برخی عرصه ها ، و این جریان تکفیری به این شکل که امروز وجود دارد خود را نشان نداده بود.
تکفیریها چه در پایگاههای فکری و چه در پایگاههای رسانه ای یا سیاسی یا میدانی، امروز بدون هیچ حد و مرزی و بدون هیچ قانونی موضع خود را بیان می کنند و مسائل را به فراتر از آن نیز می برند و این بسیار خطرناک است. امروز در نبرد تکفیر، تنها به تکفیر اکتفا نمی شود بلکه به قتل، کشتار، جنایت، سر بریدن، غارت و چپاول گسترش می یابد. این خطرناکترین چیزی است که یک امت می تواند به آن برسد و در حال حاضر در آن به سر می بریم.
همچنین در برخی از محافل شیعی نیز با تاسف بسیار، گرایشهای مشخصی وجود دارد که حضرت امام خامنه ای آن را تشیع لندنی یا تشیع انگلیسی می نامد. این محافل شیعی نیز به تکفیر و خیانت و اهانت به همه مقدسات و نمادها اقدام می کنند نه تنها به مقدسات و نمادهای برادران اهل سنت ما، بلکه به مقدسات و نمادهای شیعه و علما و مراجع و اسوه های اخلاقی شیعیان نیز اهانت می کنند. امروز همه امکانات برای این دو گرایش فراهم است، همه رسانه ها برای این گرایشهای تکفیر، غلو، تندروی، اهانت، توهین، اتهام، قتل و کشتار فراهم است ، شبکه های مقاومت از عربست، نایلست و ماهوارهای اروپایی حذف می شود اما همه درها در جهان به روی شبکه های فتنه مانند وصال، صفا، فدک و غیره باز می شود.
بنابراین ای خواهران و برادران و ای حضرات علما، آنچه جریان دارد تصادفی و خودبخود نیست بلکه کشورها و سرویسهای جاسوسی و مراکز مطالعاتی وجود دارند که شبانه روز فعالیت می کنند و آنها فهمیده اند که بیداری اسلامی به وجود آمده است و امت اسلامی و ملتهای مسلمان بیدار شده و به پاخاسته اند و فهمیده اند این ملتها مواضع روشنی در برابر سلطه طلبی آمریکایی و استکباری در کشورهای مسلمان و منطقه ما اتخاذ کرده اند و موضع روشن و قاطعی در پیش گرفته اند، آنها وقتی پیروزیهای مقاومت را برابر اسرائیل دیدند فهمیدند که باید اختلاف بین این امت به وجود بیاورند و هیچ راهی برای مقابله با این قیام مردمی در کشورهای اسلامی و به ویژه کشورهای عربی ندارند به جز اینکه همه این مسیرها را به طرف فتنه سوق دهند و اختلاف بیندازند و برای آنها هیچ چیز بهتر از این نیست که این نبرد را از عرصه واقعی و درست خود به عرصه های دیگر مانند جریانهای تکفیر و غلو منتقل کنند.
سید حسن نصرالله دبیرکل حزبالله لبنان در ادامه سخنان خود در مراسم گرامیداشت شیخ عبدالناصر الجبری گفت: امروز بیش از هر زمان دیگری باید مسئولیتمان را همانند مرحوم شیخ عبدالناصر بپذیریم. بر ماست که از طرفی آن افراد را محاصره و با آنان مقابله و آنان را خاموش کنیم و از طرف دیگر باید برای نزدیکی و همکاری و برادری و وحدت و همگرایی بیشتر تلاش کنیم زیرا هدف تکفیری ها و تندروها و اربابان آمریکایی و صهیونیستی شان این است که بین ما جدایی بیفتد و ما از همدیگر دور شویم و هر کس به راه خود برود. اصرار ما بر دیدار و کار مشترک بر اساس چارچوبهای سیاسی و مقاومت بهترین پاسخ و چالش و حتی بهترین دستاوردی است که از طریق آن به شکست پروژه مقابل پی می بریم.
عنوان دوم، مقاومت است. موضع قاطع شیخ عبدالناصر درباره مقاومت از روز اول، البته ایشان موضعی درباره مقاومت اتخاد نکرد زیرا خود بخشی از مقاومت و یکی از علما، مجاهدان، اندیشمندان و افراد مشغول در مقاومت در زمینه سیاسی و رسانه ای و مردمی و اجتماعی و میدانی بود. اما در همه مراحل سخت، وقتی که مقاومت به دفاع نیاز داشت، و به دفاع از طرح و اندیشه و منطق و مشروعیت مقاومت نیاز بود، شیخ عبد الناصر مانند دیگر برادرانش در تجمع علمای مسلمان، در جبهه عمل اسلامی، و در چارچوبهای اسلامی دیگر صدایی رسا و بلند و شجاع بود، بویژه پس از اتفاقات 2005 در لبنان و حوادث 2006 و اتفاقات پس از آن. تا آخرین لحظه زندگی اش مقاومت در لبنان و فلسطین یکی از اصول اساسی ایشان در ایمان، عمل و فداکاری به حساب می آمد.
امروز کشورها، ملتها، جوامع، ارتشها و جنبشهای جهادی مقاومت مورد هدف هستند. یکی از خطرناکترین عنوانهای جنگ در جریان در منطقه از سالیان دور، جنگ علیه مقاومت و محور مقاومت است. این حقیقتی است که روز به روز از طریق اعترافات فرماندهان، سیاستمداران، دیپلماتها، ژنرالها، و مسئولان امنیتی آمریکایی و مستندات و دیگر شواهد بیشتر آشکار می شود. هدف از آنچه در منطقه ما اتفاق می افتد بسیار آشکار و روشن شده است. امروز کسانی هستند که تلاش دارند ارتشهای عربی را به نفع اسرائیل نابود و بقیه نظامهای عربی مقاومت را بخاطر اسرائیل سرنگون کنند تا ارتش اسرائیل بار دیگر به قدرتمندترین ارتش منطقه تبدیل شود، آن هم پس از آنکه مقاومت لبنان و فلسطین آن را شکست دادند، و آن را خوار و ذلیل کردند و پس از آنکه به ارتشی تهی از روحیات و اعتماد به نفس و اعتماد افسران به سربازانش و اعتماد سربازان به افسرانش تبدیل شد.می خواهند ارتش های منطقه همگی نابود شوند تا تنها یک ارتش قوی باقی بماند، و روحیه از دست رفته و اعتماد به نفس خود را پس گیرد و آن ارتش اسرائیل است.
امروز جنبشهای مقاومت در لبنان و فلسطین و همه منطقه بدنام و کنار گذاشته می شوند. امروز چهره همه حامیان و طرفداران ملت و قضیه فلسطین تخریب می شود، و در همه جای جهان کشته می شوند و مورد حمله قرار می گیرند از سوریه گرفته تا عراق و بحرین و یمن و بقیه کشورهای جهان، حتی نیجریه که اهالی آن در روز جهانی قدس و بخاطر فلسطین و قدس راهپیمایی صدها هزار نفری برگزار می کنند. مسئولیت دفاع از مقاومتی که امروز مورد هدف است، بر عهده همگان است، همانگونه که شیخ عبدالناصر عمل می کرد. این هدف گیری در همه جبهه ها ادامه دارد.
گمان نکنید که اسرائیل اکنون موضوع مقاومت را رها کرده باشد، و بگوید درگیری های زیادی در منطقه وجود دارد و همه مشغول جنگ هستند و من نظاره گرم. خیر، (اسرائیل) هر مغز متفکری را که ممکن است دانشمندی در مقاومت باشد یا این توانایی را دارد که زمینه ای را در مقاومت پیشرفت دهد دنبال می کند. همانطور که این کار را از طریق ترور شهید محمد الزواری در تونس و در گذشته از طریق ترور فرمانده شهید حسان اللقیس و از طریق ترور دانشمندان هسته ای ایرانی و عراقی انجام داد. این اسرائیل هیچ مغز متفکر و دانشمند و ارتش و جنبشهای مقاومت و اندیشه ای را در جوامع و ملتهای منطقه مان بر نمی تابد، زیرا اینها ممکن است دور هم جمع شوند و در مقابله با این پروژه صهیونیستی و استکباری قرار گیرند.
امروز باید از مقاومت و محور مقاومت و جنبش های مقاومت و جوامع مقاومت دفاع شود. آگاهی شیخ عبدالناصر و موضع شجاع و قاطع در دفاع از مقاومت نشانه و نماد بارزی در دنیا و آخرت برای ایشان است. ما به ملت ها و امت خود ایمان داریم و با وجود همه رنجها و دردها این امت فلسطین را تنها نمی گذارند، محاسبات اسرائیل، محاسباتی نافرجام و اشتباه است. در فلسطین این برداشت را داشتند که فلسطینی ها از قضیه و مقدسات اسلامی و مسیحی خود عقب خواهند نشست و امور بی ارزشی را که صهیونیستها به آنان می دهند خواهند پذیرفت اما ملت فلسطین همیشه اسرائیلی ها را شگفت زده می کرد، اسرائیلیها را در سالهای 1983 و 1984 ، انتفاضه اقصی، مقاومت مسلحانه و انتفاضه قدس اخیر شگفت زده کرد و همواره با گزینه مقاومت آنان را شگفت زده می کند.
در لبنان نیز همه محاسباتشان در سال 1982 ناکامی ماند و آنها اعتراف می کنند که در محاسبات خود دچار اشتباه شدند. اکنون نیز تصور می کنند ملتها و رهبران و علمای این منطقه که با جنگ و فتنه و بلایا و سختی ها روبرو هستند، زخمی و خسته از این جنگ خارج خواهند شد و چیزی به اسم اسرائیل و مقابله با پروژه صهیونیستی در اولویتهای آنان جایی ندارد. من به شما می گویم که اسرائیلی ها چنین توهمی دارند.
محور مقاومت از این نبرد جهانی، در همه کشورها با پیروزی و قدرت بیشتر بیرون خواهد آمد. ملتهای منطقه و جنبشهای مقاومت از این تجربه دردناک گذر خواهند کرد تا بار دیگر اولویت در محور مقاومت و سازمانها و ارتش ها و ملتها و احزاب و جریان های سیاسی و اندیشه و رسانه، فلسطین باشد و مقابله با پروژه صهیونیستها و آزادسازی قدس به اولویت تبدیل گردد. اگر آنها بر اینکه این جنگ در منطقه همه جنبشهای مقاومت و افراد مقاوم را زیر خاک دفن خواهد کرد، حساب باز کرده اند یقینا سخت در اشتباهند. این بر خلاف سنتهای الهی و سنتهای تاریخ و بر خلاف مقوله «خدا مردانی دارد که اگر بخواهند (به اقدامی دست بزنند) او نیز می خواهد».
در این منطقه همه افراد مقاوم بر ایستادگی و ثبات و ادامه رویارویی تا پیروزی نهایی اصرار دارند و هرگز نه فلسطین، نه لبنان، نه سوریه و نه عراق را تحویل سلطه طلبی آمریکا و صهیونیستها نخواهند داد.اکنون و با وجود فشار های اسرائیل در همه اماکن، شاهد ایستادگی اسیران در زندانهای اسرائیل هستیم، آنهایی که اعتصاب غذا می کنند یا آنان که مظلومانه در زندانها کشته می شوند؛ همان اتفاقی که دیروز برای شیخ اسعد الولی از شخصیتهای ملی در جولان اشغالی سوریه افتاد. در تشییع پیکر ایشان تعداد زیادی از اهالی جولان شرکت کردند تا هویت و موضع و پایبندی خود و همچنین عدم پذیرش رژیم صهیونیستی و تسلیم در مقابل آن را نشان دهند.
امروز برخی از نظامها در مقابل اسرائیل تسلیم می شوند. دولت بحرین به بدترین سازمان صهیونیستی اجازه می دهد به بحرین بیاید و مورد استقبال قرار گیرد تا رسانه های اسرائیلی با خرسندی و سرمستی درباره آن سخن بگویند. رسانه های اسرائیل در مورد دو چیز سخن گفتند. اول اینکه افراد این سازمان صهیونیستی با لباس سنتی خود در کنار افرادی عرب با دشداشه و لباس سنتی عربی با هم می رقصیدند و دوم اینکه این سازمان در خیابان های بحرین سرود «هیکل (معبد سلیمان) بر خرابه های مسجد (الاقصی) بنا خواهد شد» را سر داد. اگر حکومت بحرین از زمانهای دور به عادی سازی روابط با اسرائیل دست زد، همانا ملت و علمای رنج کشیده بحرین، همان هایی که زنان و مردانشان کشته شدند، همان هایی که شکنجه و زندان دیدند و همان هایی که از جهان عرب و اسلام ناامید شده اند، آنان هیچ وقت فلسطین و قضیه فلسطین را فراموش نکردند. آنها فراموش نکردند که درگیری اصلی در منطقه با دشمن اسرائیلی است،
بنابراین در حالی که همه جهان در مقابل عادی سازی روابط بحرین با اسرائیل در سکوت به سر می برد و تنها برخی جنبش های فلسطینی آن را محکوم می کنند، ملت بحرین و علمایش تظاهرات می کنند تا این حرکت را محکوم کنند و این بدان معناست که با وجود همه دردهایی که داریم، قضیه فلسطین را فراموش نمی کنیم. در یمن، بمباران، گرسنگی و کشتار وجود دارد و هزاران کودک از گرسنگی و بیماری می میرند اما ملت یمن برای فلسطین شعار می دهد و بخاطر فلسطین در صنعا و زیر بمباران راهپیمایی می کند.در پایان این بخش به صهیونیستها می گویم که حساب باز نکنید، آینده در این منطقه برای مقاومت و محور مقاومت است. این تنها حرف نیست بلکه چیزی است که با خون و ایستادگی و فداکاری در بیشتر از یک کشور و میدان نوشته می شود.
عنوان سوم و آخر، بصیرت و پایداری شیخ عبد الناصر. بصیرت شیخ و درک صحیح ایشان از حوادث و مواضع و پروژه ها و نقشه ها. از سالهای دور منطقه ما در فتنه به سر می برد و وقتی حق با باطل در هم آمیخته می شود و شعارها جلوه زیبایی به خود می گیرند و رویارویی ها شدت می گیرد، همه ما در مقابل سخت ترین مسئولیت در زندگی مان قرار می گیریم. بر انسان است که دین و عقل خود را حکم قرار دهد و هوی و هوس و شعارها و سخنرانی های تحریک آمیز و تبلیغات وی را تحت تاثیر قرار ندهد و همانند شیخ عبدالناصر برای دنیا و آخرت خود موضعی اتخاذ کند که بتواند روز قیامت در مقابل خداوند سبحان پاسخگو باشد.
دبیر کل حزب الله لبنان در ادامه سخنانش در مراسمی که برای یادبود مرحوم شیخ عبدالناصر جبری برگزار شد، اظهار داشت، شیخ عبدالناصر درباره مسائل اخیر صاحب بصیرت، درک و دیدی نافذ بود، او در مواضعش دچار سردرگمی نبوده بلکه از همان اول دارای موضعی کاملا شفاف و مبتنی بر درک و فهم بوده است، او حتی تنها به بصیرت و فهم بسنده نمی کرد بلکه همواره مرد ایمان و عمل بود. او در میدان مبارزه و رویارویی در این جنگ ها، این فتنه ها و این چالش ها نیز همواره چنین بوده است،
نصرالله گفت: شیخ عبدالناصر در سخنرانی ها و موضعگیری هایش شخصیتی علمی، دانشگاهی، سیاسی و تبلیغی داشت، او از کشوری به کشور دیگر و از کنفرانسی به کنفرانس دیگر حضور می یافت تا با فریاد شجاعانه، عادلانه و منطق قدرتمند و متینش کمبودهایی را که در این زمینه ها وجود داشت جبران کند.
پس از رحلت این عالم، امروز این مسئولیت ها هم بزرگتر شده است و همه ما باید به این موضوع توجه داشته باشیم که باید مواضعمان را برای همه افرادی که در اطراف ما هستند روشن کنیم و بر وحدت، برادری، تسامح به عنوان راه رویارویی با فتنه ها پافشاری کنیم چنانچه این روند در بسیاری از عرصه ها مثل سوریه یا دیگر مناطق پیگیری می شود. وقتی در شهری معین، برخی از ستیزه جویان و گروههای مسلح سالها علیه نیروهای ارتش سلاح به دست می گیرند و آنان را می کشند یا اتفاقات مشابهی را که شاهد هستیم، همان اتفاقاتی که نتیجه آنها در جایی تسامح و در جای دیگر یافتن حل مشکل است، ما نیز در این منطقه باید با منطق تسامح، منطق حل مشکلات داخلی و منطق عبور از مصائب برخورد کنیم زیرا آنان در تمامی عرصه ها می خواهند خونریزی به راه بیندازند، کینه و نفرت ایجاد کنند و تا می توانند خسارات روحی، روانی، انسانی و نظامی را بیشتر کنند. هم زمان با استواری در موضع دفاعی، آغوش ما باید باز باشد، سینه های ما باید گشوده باشد و فضای حاکم بر ما باید فضای تسامح باشد. منطق حاکم باید منطق باز و توام با سیاست گفتگو و تلاش برای حل همه مشکلات، اعم از مشکلات کوچک و بزرگ، باشد، حتی حل آن دسته از مشکلاتی که به رویارویی های خونینی هم منجر شده است باید با گفتگو، با راه حل سیاسی، با زبان نرم و متخلقانه باشد زیرا پیگیری این روند به معنی ساختن آینده فرزندان و نوه های ماست.»
سید حسن نصرالله افزود:« رحلت این عالم ربانی، برادر دوست داشتنی، عزیز، بزرگوار و مجاهد شیخ عبدالناصر الجابری برای همه ما زیانبار بود اما از خدای متعال می خواهم به خانواده گرامی ایشان و فرزندان بزرگوارش و به شما ، به علما ی مجاهد و ثابت قدم صبر دهد، خداوند ایشان را قرین رحمتش فرماید، وقتی تکفیری ها، تندروها ،صهیونیست ها یا آمریکایی ها این صحنه ایی که الان شاهدیم، یعنی حضور معممین و علما از مذاهب مختلف اسلامی، با جهت گیری های سیاسی متفاوت در حوزه دینی و ملی، را می بینند می فهمند شیخ عبدالناصر در دوران حیاتش با آنان مقابله کرد و پس از وفاتش سبب گرد هم آمدن این مومنان و صالحان شده است تا برای جهانیان این امر آشکار شود که فتنه انگیزی، جنگ افروزی، توطئه چینی و برنامه ریزی هایشان، سبب تفرقه میان ما نخواهد شد بلکه وحدت ما را تقویت خواهد کرد. ای شیخ گرانقدر، شیخ عبدالناصر، ما این راه را ادامه می دهیم، این عهد ما با شماست، این عهدی با همه بزرگان، با شیخ فتحی یکن، شیخ سعید شعبان، شیخ فیصل مولوی و همه عزیزانی است که برای شکل گیری چنین الگویی، برای شکل گیری چنین وحدت دیدگاهی و برای شکل گیری چنین برادریی در لبنان تلاش کردند، عهد ما با همه علمایی است که از میان ما رفتند، با همه شهدایی است که میان ما نیستند عهد ما این است که به راه وحدت، برادری، راه مقاومت و جهاد ادامه دهیم تا به خواست خدا کلمه الله هی العلیا محقق شود.»