شهادت خبرنگار خبرگزاری صدا و سیما در حلب
محسن خزائی خبرنگار اعزامی خبرگزاری صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران عصر دیروز در منطقه عملیاتی حلب سوریه به شهادت رسید.
به گزارش سرویس بین الملل
خبرگزاری صدا و سیما،
شهید خزایی در اثر اصابت ترکش ناشی از انفجار خمپاره به ناحیه سر به شهادت رسید.
محسن خزایی 15 آذر سال 51 در خانواده ای مذهبی که ذاکر اهل بیت بودند به دنیا آمد او در سال 74به عنوان متصدی صدا فعالیت خود را در صداو سیما آغاز کرد و بخاطر شور و نشاط خاصی که در برنامه های جوان ایجاد می کرد و با جوانان ارتباط زیادی داشت مدیر باشگاه خبرنگاران جوان زاهدان شد.
اوج کارش زمانی بود که جریان تکفیری گروهک جندالشیطان در جنوب شرق فعال شده بود . او یکبار از کمین گروهک تکفیری در حادثه تروریستی تاسوکی نجات یافت. شهید محسن خزایی پس ار موفقیت در باشگاه خبرنگاران جوان زاهدان به عنوان مدیرخبر معرفی شد و پس از فعالیت ها ی تخصصی و حرفه ای خبر، عشق دفاع از حرم او را به سوریه کشاند .او در سوریه بعد از هر گزارش خبری خود ، در بین رزمندگان مقاومت مداحی اهل بیت می کرد تا به امروز که ندای الهی را لبیک گفت و به خیل دوستان شهیدش پیوست.
از این شهید والا مقام دو پسر و یک دختر به یادگار مانده است.
همچنین تامر صندوق ، تصویربردار خبرگزاری صدا و سیما هم از ناحیه کتف زخمی شده و هم اکنون در بیمارستان بستری است.
گروه خبری خبرگزاری صدا و سیما به همراه سایر رسانه ها برای پوشش آخرین وضع میدان نبرد و پیشروی رزمندگان در منطقه منیان در غرب شهر حلب حضور داشت که تروریست ها با خمپاره این گروه را مورد حمله قرار دادند.
آخرین گزارش شهید خزایی از حلب ...
شور عاشقی شهید خزائی در میان رزمندگان مدافع حرم در حلب گفت و گوی شهید خزایی و شهید همدانی از زبان خود شهید :"اینها بچه های سیستانن و از نسل شهید میرحسینی اند"
با لیاقته
شهادت مبارکت باد محسن جان
خدایا مرگ مارو در این دنیا شهادت در راه خودت و اهل بیت پیامبر قرار بده
شادی روحش صلوات
انشاالله خدا به خانواده شهید بزرگوار و شما همکاران شهید عزیز، صبر عنایت کنه...
روحش شاد..
برای شادی روحش یک فاتحه و صلوات بفرستید
خبرنگار پرنده
خبر رسید به ما، راهی سفر شده ای!
خبرنگار! خودت سوژه ی خبر شده ای!
خبر رسید و رسیده ست جان به لب، برگرد!
مدافع حرم دوست، از حلب برگرد!
بیا و مژده بده انهدام داعش را
بخوان دوباره حماسی ترین گزارش را
شکسته بال بگو از رقیه و کرم اش
ز غربت و غم جانکاه زینب و حرم اش
بگو چه شد که سرت را حنای خون بستی
ترانه خوان به شهیدان عشق پیوستی؟
براستی که کبوتر! قفس سرای تو نیست
تو لایق ملکوتی و خاک جای تو نیست
برو همیشه برنده ..خدانگهدارت..
" خبرنگار پرنده " خدانگهدارت...
زهرا پردل