بستر های بریگزیت ،
زمینه تاریخی خروج انگلستان از اتحادیه
ماجرای خروج انگلیس ،که آثار متعددی برای معادلات راهبردی اتحادیه اروپا به همراه دارد خود دارای زمینه تاریخی پرنوسانی است.
به گزارش سرویس بین الملل
خبرگزاری صدا وسیما ، بریگزیت یا خروج انگلستان از اتحادیه ، دارای آثار و لایه های متعددی بر ساختار اتحادیه اروپا و مناسبات جهانی این حوزه است.
خانم تهمینه بختیاری کارشناس مسایل بین المللی در این مقاله به زمینه ها و دلایل این ماجرا می پردازد .
فهم صحیح تر از روند شکل گیری این رویکرد، می تواند ما را به درک بهتر این تحول تاریخی رهنمون سازد.
در 20 فوریه 2016 زمانی که دیوید کامرون، نخست وزیر انگلیس تاریخ 23 ژوئن را برای برگزاری همه پرسی ادامه عضویت انگلیس در اتحادیه اروپاتعیین کرد، حتی خودش هم باور نمی کرد که این روز در تاریخ اتحادیه اروپا، یک روز سرنوشت ساز باشد. این تصمیم کامرون در واقع تلاشی برای تهدید اتحادیه اروپا به منظرو از سرگیری مذاکرات درباره بررسی شرایط انگلیس برای باقی ماندن در اتحادیه اروپا بود. اما این تهدید انگلیس بیش از آنکه اتحادیه اروپا را نگران کند، در داخل انگلیس، بازتاب داشت به طوری که بلافاصله پس از اعلام کامرون دو اردوگاه طرفداران خروج و طرفداران بقا در داخل انگلیس تشکیل شد و در نهایت در 23 ژوئن، 52 درصد مردم انگلیس به خروج از اتحادیه اروپا رای دادند. در این مقاله برآنیم که دلایل مطرح شدن این خواسته و سابقه آن را بررسی کنیم.
تاریخچه بریگزیت
در اوایل سال 2015، زمانی که طرح خروج انگلیس از اتحادیه اروپا در مراحل اولیه آن بود، این خواسته بسیار دور از دسترس به نظر می رسید. اما تحولات مهمی در سال 2015 و شش ماه اول سال 2016 رخ داد که به تدریج این احتمال را تقویت می کرد. اما بریگزیت از کجا آغاز شد؟
تاریخ اختلافات میان اتحادیه اروپا و انگلیس سابقه ای طولانی دارد. برای ریشه یابی این اختلافات باید به یک دهه بعد از جنگ جهانی دوم و زمانی که هنوز اسمی از اتحادیه اروپا نبود، رجوع کرد.
در سال 1957،فرانسه، المان غربی، بلژیک، ایتالیا، لوکزامبورگ و هلند، پیمان پاریس را امضا کردند که براساس آن جامعه اقتصادی اروپایی (EEC)ایجاد شد که در واقع همان سلف اتحادیه اروپای فعلی است. تشکیل این اتحادیه، نمونه ای موفق از تلاش ملل اروپایی برای تقویت همکاری های اقتصادی بعد از ویرانی های جنگ دوم جهانی بود. البته این همکاری یک جنبه سیاسی هم داشت و آن این بود که میان دولت هایی که با یکدیگر همکاری اقتصادی دارند، احتمال وقوع جنگ کمتر است. از نظر آنها وابستگی متقابل در زمینه های اقتصادی باعث می شود که هزینه های جنگ برای طرفین افزایش یابد و به همین دلیل، در صورت بروز تنش دو طرف به جای تقابل به تعامل روی خواهند آورد.
تشکیل جامعه اقتصادی اروپا
در سال 1963، یعنی تنها شش سال، بعد از تشکیل جامعه اقتصادی اروپا، انگلیس برای اولین بار خواستار عضویت در این اتحادیه شد. در آن زمان، شارل دوگل، رئیس جمهوری فرانسه این درخواست انگلیس را وتو کرد. گفته می شود، دلیل مخالفت شارل دوگل این بود که او نمی خواست زبان انگلیسی به جای زبان فرانسه بر این اتحادیه مسلط شود. این کشمکش در نهایت ده سال طول کشید و در نهایت در سال 1973 انگلیس به عضویت اتحادیه درآمد، اما تنها دو سال بعد یعنی در سال 1975 خواستار خروج از این اتحادیه شد.
در همان سال بود که در انگلیس یک همه پرسی با این سئوال مطرح شد که آیا شما فکر می کنید انگلیس باید در جامعه اقتصادی اروپا (بازار مشترک)باقی بماند؟ 67 درصد مردم انگلیس در آن زمان«بله» را انتخاب کردند. در نتیجه این همه پرسی اختلاف در حزب کارگر شدت گرفت و در نهایت منجر به انشعاب در این حزب شد. در نتیجه جناح چپ میانه حزب کارگر از این حزب جدا شد و حزب سوسیال دموکرات را تشکیل داد.
در سال 1984 ، یازده سال بعد از برگزاری همه پرسی، بار دیگر میان جامعه اقتصادی اروپا و انگلیس تنشی به وجود آمد. در آن زمان مارگارت تاچر نخست وزیر وقت، جامعه اقتصادی اروپا را تهدید کرد که سهمیه های انگلیس در این اتحادیه را کاهش خواهد داد. هر چند انگلیس در آن زمان، سومین کشور فقیر این جامعه اقتصادی بود، اما در مقایسه با دیگر کشورهای عضو پول بیشتری پرداخت می کرد که این به دلیل بخش کشاورزی انگلیس بود. یارانه های کشاورزی بیش از 70 درصد هزینه های جامعه اقتصادی اروپا را شامل می شد. بعد زا آن بود که سهم انگلیس از 20 درصد مجموع هشتاد درصد هزینه های کشاورزی به 12 درصد رسید.
پیمان ماستریخت
پیمان ماستریخت که در سال 1993 به وجود آمد، باعث شد که جامعه اقتصادی اروپا به اتحادیه اروپا به مرکزیت بروکسل تغییر نام دهد. هدف اتحادیه اروپا، همگرایی بیشتر در میان کشورهای اتحادیه اروپا در دو سطح اقتصادی و سیاسی و داشتن یک رویکرد منسجم تر در سیاست خارجی،حقوق مشترک برای شهروندان اروپایی و واحد پول مشترک یعنی یورو بود. البته انگلیس واحد پول مشترک را نپذیرفت.
در سال 1997، زمانی که تونی بلر از حزب کارگر به قدرت رسید، انگلیس، همکاری های خود را با اتحادیه اروپا بیشتر کرد و او تا زمانی که در این مقام بود، از همه توان خود برای ارتقای روابط انگلیس و اتحادیه اروپا استفاده کرد. با وجود این در دوره بلر هم اختلافاتی میان انگلیس و اتحادیه اروپا به وجود آمد که در این بین می توان به مسئله تعرفه بر گوشت گوساله صادراتی انگلیس به اتحادیه اروپا در اواخر دهه نود اشاره کرد ممنوعیت بر صادرات گوشت گوساله در سال 1999 به طور کامل برداشته شد، اما فرانسه شخصا این محدودیت را بر انگلیس تا سال ها بعد اعمال می کرد.
یک مورد دیگر نیز فروش شکلات انگلیسی بود که این کشور بعد از 27 سال در نهایت در سال 2000 و با حکم یک دادگاه عالی در لوگزامبورگ توانست این امتیاز را نیز دریافت کند.
در سال 2007، بعد از انکه طرح تدوین یک قانون اساسی رسمی برای اتحادیه اروپا شکست خورد، کشورهای عضو، مذاکرات بر سر پیمان جنجال برانگیز لیسبون را پایان دادند. براساس این پیمان، اختیارات مرزی کشورها به بروکسل واگذار می شد. در آن زمان یک اتفاق دیگر افتاد تردیدهایی را درباره پیمان لیسبون به وجود آورد. در مراسمی برای امضای این معاهده که 26 رهبر عضو اتحادیه اروپا حضور داشتند، گوردون براون، نخست وزیر وقت انگلیس از حزب کارگر حضور نداشت. او بعدها این سند را امضا کرد، اما بعد از آن با انتقاد شدید نخبگان انگلیسی درباره اینکه نتوانسته است از منافع این کشور در اتحادیه اروپا به خوبی دفاع کند، مواجه شد.
در دوران گوردون براون، در داخل انگلیس جو ناشی از عدم رضایت از پیمان لیسبون به وجود آمد. در سال 2011 بود که دیوید کامرون، نماینده وقت حزب محافظه کار با وتو کردن یکی از معاهدات اتحادیه اروپا در میان محافل سیاسی و افکار عمومی محبوبیت به دست آورد.
در سال 2013 و زمانی که یک موج ضد اتحادیه اروپایی در انگلیس لمس می شد، کامرون، دردو سخنرانی مجزا،مسئله خروج انگلیس از اتحادیه اروپا را به عنوان یکی از وعده های تبلیغاتی حزب محافظه کاران مطرح کرد. او در آن زمان وعده داد که در صورت پیروزی حزبش در انتخابات پارلمانی، یک همه پرسی برای خروج یا ماندن انگلیس در اتحادیه اروپا برگزار می کند. در انتخابات ان سال، تحول دیگری رخ داد که می توان آن را پیشران بسیاری از حوادث در سال های بعد از 2013 در انگلیس دانست. رای دهندگان انگیسی از حزب استقلال انگلیس موسوم به یوکیپ که مواضع سرسختانه ای در قبال اتحادیه اروپا داشت، اقبال نشان دادند.
هر چند این وعده کامرون در کوتاه مدت توانست، هم مشکلات داخلی حزب محافظه کار را پوشش بدهد، اما سیاستمداران این کشور می دانستند که اجرایی شدن این وعده می تواند به اقتصاد این کشور ضربه وارد کند و مسیر حرکت این کشور را برای چندین نسل تغییر دهد، ضمن اینکه کامرون می دانست که در صورت محقق شدن وعده وی و موافقت مردم با خروج، این مسئله می تواند سرنوشت سیاسی خودش را نیز تغییر دهد.
ریشه 6 دهه اختلاف
سئوالی که در اینجا مطرح می شود این است که علت اختلافات انگلیس و اتحادیه اروپا چه بود؟ به عبارت دیگر، ریشه اختلافاتی که بیش از شش دهه طول کشید و در نهایت منجر به جدایی انگلیس از اتحادیه اروپا شد، چه بود؟
در پاسخ به این سئوال می توان گفت، اختلافات انگلیس و اتحادیه اروپا را می توان در چهار بعد فرهنگی یا هویت انگلیسی، اقتصادی، سیاست خارجی و مسائل اجتماعی و امنیتی از جمله بحران مهاجران و کنترل مرزها خلاصه کرد.
در بعد فرهنگی یا هویت انگلیسی باید گفت، هر چند هویت اروپایی در جوانان انگلیسی تا حدودی نشت کرده است، اما انگلیس به دلیل موقعیت جغرافیایی، خود را جزیره چسبیده به اروپا می داند و هرگز نتوانست خود را به عنوان عضوی از اتحادیه اروپا که سیاست هایش در بروکسل تنظیم می شود، در نظر بگیرد. در همه سال هایی که انگلیس عضوی از اتحادیه اروپا بود، این کشور بیشتر تابع سیاست های آمریکا بود تا بروکسل. ضمن اینکه انگلیسی ها تاریخ امپراتوری را فراموش نکرده اند و همین دیدگاه، آنها را از تبعیت احکام و قوانین اتحادیه اروپا بازمی داشت.
در بعد اقتصادی نیز تحولات منفی در منطقه یورو که 19 کشور اروپایی را در برمی گیرد، بر دیدگاه انگلیسی ها درباره موفقیت اتحادیه اروپا تاثیر گذاشت و به طور کلی آنها به پروژه اروپا به دیده تردید می نگریستند. ضمن اینکه از نظر انگلیسی ها، 333 هزار مهاجر خالص در انگلیس، بسیاری از فرصت های شغلی را از مردم این کشور گرفته است. ضمن این که برخی معتقد بودند اقتصاد کلان اتحادیه اروپا، مانع تقویت و رشد اقتصادهای خرد و کوچک ملی خواهد شد و در نهایت اقتصاد انگلیس از این مسئله متضرر می شود. اما اثرات اقتصادی کوتاه مدت خروج ممکن است بسیار سنگین باشد. این مسئله ای بود که کارشناسان اقتصادی پیش از برگزاری همه پرسی به شدت درباره آن هشدار دادند. ارزش پوند و استرلینگ در پنجمین اقتصاد دنیا در همان روز اعلام نتایج همه پرسی، سقوط کرد. در حال حاضر، سه میلیون شغل، 25 هزار شرکت، صادرات سالیانه به ارزش 200 میلیارد پوند و 450 میلیارد پوند سرمایه گذاری داخلی در معرض خطر قرار گرفته است. علاوه بر آن نقش لندن به عنوان مهمترین مرکز خدمات مالی در جهان با تردید روبرو شده است. این شهر میزبان 250 بانک بین المللی با 160 هزار کارمند عمدتا انگلیسی از جمله جی پی مورگان است.
مسلما خروج انگلیس بر صادرات و واردات این کشور به و از اتحادیه اروپا تاثیر خواهد گذاشت. مقصد نیمی از کالاهای انگلیس به ارزش 223 میلیارد پوند،کشورهای عضو اتحادیه اروپا است و همچنین اروپا نیمی از کالاهای مورد نیاز هود به ارزش 291 میلیارد پوند را از کشورهای عپو اتحادیه اروپا می خرد. این مسئله نشان می دهد که اقتصاد اروپا و انگلیس تا چه حد در هم تنیده است.
در بعد سیاست خارجی نیز انگلیسی ها چندان با اتحادیه اروپا همپایه و هم عقیقه نبودند. آنها معتقدند که انگلیس روابط سنتی و تاریخی با کشورهای جهان دارد،در حالی که اتحادیه اروپا با 28 عضو، عملا در تصمیم گیری با کندی مواجه است و نمی تواند در بحران های بین المللی با سرعت تصمیمات خود را اتخاذ کند. در واقع موافقان خروج اتحادیه اروپا را یک سیستم به شدت بوروکراتیک می دانستند که مطابق با وضعیت و شرایط فعلی نظام بین الملل نیست. از این منظر، انگلیس بعد از خروج روابط خود را با آمریکا و 53 کشور مشترک المنافع نظیر هند تقویت خواهد کرد.
مسئله بعدی که محور اساسی تبلیغات اردوگاه طرفداران خروج انگلیس از اتحادیه اروپا بود، وضعیت آوارگان در این کشور بود. طبق قوانین اتحادیه اروپا شرایط کار و مهاجرت برای تمامی اعضا یکسان است. یعنی یک شهروند استونی یا حتی قبرس به راحتی و بدون هیچ مشکلی میتواند به انگلیس آمده و مشغول کار شود. انگلیس عضو پیمان شنگن نبود، اما همواره از سوی اتحادیه اروپا درباره واگذاری کنترل مرزها تحت فشار بود. با توجه به خطرات امنیتی ناشی از وقوع حملات تروریستی در اروپا و حادثه تیراندازی ها در پاریس، توجه انگلیسی ها به لزوم کنترل بیشتر بر مرزها جلب شد، مسئله ای که مخالف اصول اتحادیه اروپا بود و به این ترتیب مردم انگلیس کنترل مرزهای خود را بر ادامه عضویت در اتحادیه اروپا ترجیح دادند.
تاثیرات بلند مدت
برخی کارشناسان می گویند ، با توجه به تاریخ پرتنش هفتاد ساله روابط انگلیس و اتحادیه اروپا به نظر می رسد که جدایی انگلیس از اتحادیه اروپا، هر چند ممکن است تاثیرات شوک آور مقطعی داشته باشد، اما در بلند مدت می تواند هم به نفع انگلیس و هم به نفع اتحادیه اروپا باشد. البته با دقت و تامل بیشتر در مسئله خروج انگلیس از اتحادیه اروپا می توان یک مبالغه در رسانه ها درباره ابعاد تاثیرات و نتایج خروج انگلیس از اتحادیه اروپا دید.
مردم به رهنمودهای کارشناسان اقتصادی درباره تاثیرات زیانبار خروج توجه نمی کردند، چون برای بخشی از جامعه اقتصادی، زیان شرکت های بزرگ اهمیتی ندارد. چون معتقد بودند منافع آنها در خطر نمی افتد و فقط منافع اقشار ثروتمند به خطر می افتد.
نسل میانسال و پیر در انگلیس نیز به خواسته نسل جوان توجه نکرد، چون بازگشت عظمت انگلیس را برای آینده فرزندانش در مقایسه با دوران پیرامونی در اتحادیه اروپا ترجیح می داد.