فرا رسیدن روز مصیبت اهل بیت عصمت وطهارت ع شهادت امام حسین و و ۷۲ تن از خاندان و یاران وفادارش بر شیعیان آن حضرت تسلیت باد.
به گزارش خبرگزاری صدا و سیمای مازندران، واقعه عاشورا عمیقترین تاثیر را بر فرهنگ پویای شیعیان اهل بیت عصمت وطهارت ع داشته و پس از این واقعه قلوب مومنان ومسلمین پاک نهاد به تلاش ائمه اطهار ع در نشر آیین نبی مکرم اسلام ص واهداف قیام ابا عبدالله الحسین ع در محرم سال ۶۱ هجری بیش از پیش جذب وجلب شد.
از این رو طلوع هلال ماه محرم یادآور اندوه و حزن اهل بیت علیه السلام و دوستداران ایشان است. در این ماه خصوصا در ده روز نخست آن؛ هر شیعه و انسان آزادهای وظیفه خویش میداند تا حزن و اندوه خود را در عزای فرزند رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم با برپایی مجالس عزا، کمک مادی و معنوی به این مجالس و شرکت در دستهجات عزادارای و سینهزنی سید و سرور شهیدان نشان بدهد.
روز عاشورا که روز شهادت امام حسین (ع) و یاران با وفاى اوست، روز اندوه و غم و مصیبت ائمّه اطهار (ع) و شیعیان آن هاست.
عاشورا (به عربی: عَاشُورَاء) همچنین به روز عاشورا معروف است دهمین روز از ماه محرم در گاهشماری هجری قمری است، برای مسلمانان، عاشورا روزی است که موسی و بنی اسرائیل توسط خداوند از فرعون نجات یافتند و راهی در دریا ایجاد کردند؛ و مصادف است با روزی که حسین بن علی، نوه پیامبر اسلام حضرت محمّد (ص)، در نبرد کربلا شهید شد.
عاشورا برای شیعیان اوج یادآوری ماه محرم، و مراسم بزرگداشت شهادت حسین بن علی (ع) و خانوادهاش و حامیانش در نبرد کربلا در ۱۰ محرم در سال ۶۱ هجری قمری است. اولین سوگواری برای این حادثه تقریباً بلافاصله پس از نبرد آغاز شد. مرثیههای مردمی توسط شاعران برای بزرگداشت نبرد کربلا در دوران امویان و عباسیان سروده شد و اولین مراسم عزاداری عمومی در سال ۹۶۳ بعد از میلاد در زمان سلسله آل بویه روی داد.
این روز در ایران، الجزایر، پاکستان، لبنان، بحرین، عراق و هند به یک تعطیلی رسمی تبدیل شدهاست و بسیاری از جوامع قومی و مذهبی در آن شرکت دارند.
عاشورا یاداور مصیبت بزرگ اهل بیت (ع) تطبیق تاریخی
عاشورای سال ۶۱ هجری قمری طبق بعضی محاسبات نجومی با توجه به گاهشماری هجری قمری هلالی با سه شنبه، ۲۰ مهر سال ۵۹ هجری خورشیدی (۹ اکتبر ۶۸۰ میلادی) برابر است. اما براساس محاسبات جدولی گاهشماری هجری قمری قراردادی این روز با چهارشنبه، ۲۱ مهرماه خورشیدی (۱۰ اکتبر میلادی) همان سال تطبیق داده میشود.
پیشزمینه تاریخی
در دهم محرم ۶۱ هجری قمری نبردی میان سپاه حسین بن علی (ع) و سپاه اعزامی از سوی یزید بن معاویه در نزدیکی محلی به نام کربلا (در عراق کنونی) درگرفت. گفته میشود دلیل یزید بن معاویه برای جنگ، بیعت نکردن حسین بن علی با او بود؛ از طرفی حسین بن علی نیز حکومت و زمامداری یزید بن معاویه را غیرشرعی و غیرقانونی میدانست.
در پایان این نبرد حسین بن علی به همراه ۷۲ تن از همراهانش به شهادت رسیدند، پساز آن شیعیان هرساله در روز دهم محرم به عزادارای برای این کشتهشدگان میپردازند.
نگرش شیعه
شیخ عباس قمی در مفاتیح الجنان میگوید: «روز دهم ماه محرم روز شهادت امام حسین (ع) است، روز مصیبت و حُزن ائمه اطهار و شیعیان آنان است و شایسته است که شیعیان در این روز مشغول کارهای دنیوی نگردند و مشغول گریه و نوحه باشند و زیارت عاشورا بخوانند.»
پیشینه تاریخی سوگواری برای امام حسین (ع)
سابقه سوگواری و برپایی عزاداری برای حسین بن علی (ع) به اولین روزهای بعد از عاشورا، در محرم سال ۶۱ هجری میرسد. اولین مراسم سوگواری را زینب خواهر امام حسین (ع) در زندان برگزار کرد. همچنین دختر سهساله حسین، رقیه، در زندان اغلب برای پدرش گریه میکرد تا اینکه دستور دادند سر بریده پدر را به حضورش ببرند که این عمل باعث مرگ دختر شد. مرگ رقیه باعث بلوایی در شام شد که عاقبت یزید مصلحت دید اسرای کربلا را آزاد کرده آنها را به مدینه بفرستد.
همچنین از امام سجاد (ع) روایت شده که تا بیست سال پس از مرگ پدرش هر وقت میخواست آب بنوشد به گریه میافتاد. نقل شدهاست که روزی خدمتکاری از او پرسید «ای پسر رسول خدا! آیا وقت آن نرسیدهاست که اندوهتان به پایان برسد؟» سجاد پاسخ داد: «وای بر تو! یعقوب پیامبر دوازده پسر داشت و خداوند یکی از آنها را از چشمش پنهان کرد. از گریه زیاد چشمانش کمسو و از غصه سرش سفید شد و پشتش خمیده گشت. (قرآن: ۱۲:۸۴) اگر چه پسرش زنده بود، اما من با چشم خود دیدم که پدر و برادر و عمو و هفده تن از اعضای خانوادهام در اطرافم قربانی شدند. چگونه اندوهم به پایان رسد؟»
عاشورا یاداور مصیبت بزرگ اهل بیت (ع) عزاداری
از مراسم سنتی عزاداری برای امام حسین (ع) و دیگر امامان شیعه، که همراه نوحهخوانی و با آهنگی خاص بر سر و سینه میزنند، گاهی هم سینه خود را لخت کرده، بر آن میزنند. اصل این سنت، بهویژه در میان عربها رواج داشتهاست. بعدها به صورت موجود درآمده که با انتخاب نوحههای سنگین، حرکات دست بر سینه میخورد. به فردی هم که بر سینه خود زده، عزاداری میکند، «سینهزن» میگویند. اینگونه نوحهگری، ابتدا به صورت فردی بوده، اما با مرور زمان به شکل گروهی و دستهجات سوگواری درآمدهاست.
«دستهگردانی و سینهزنی و نوحهخوانی که در زمان صفویه رایج شده و توسعه پیدا کرده بود، در عصر قاجاریه با توسعه و تجمل بیشتر در پایتخت رواج داشت… دستهگردانی در عصر قاجار، بهویژه در زمان ناصر الدین شاه با آداب و تشریفات و تجمل بسیار برگزار میشد. دستههای روز با نقاره و موزیک جدید و علم و بیرق و کتل، و دستههای شب با طبقهای چراغ زنبوری و حجله و مشعل به راه میافتاد و در فواصل دسته سینهزنها با آهنگ موزون سینه میزدند. نوحهخوانی و سینهزنی حتی در اندرونی شاهان قاجار، بین زنان اندرون نیز متداول بود…»
ادبیات عاشورایی
بخش اندکی از قصیده سیف فرغانی (قرن ششم و متعلق به سرزمین کنونی فرغانه در ازبکستان) در مصیبت امام حسین (ع) و یاران او:ای قوم، در این عزا بگریید بر کشته کربلا بگریید
در ماتم او خمش مباشید یا نوحه کنید، یا بگریید
اشک از پی چیست؟ تا بریزید چشم از پی چیست؟ تا بگریید
همچنین شعر معروف محتشم کاشانی (سده ۱۰ قمری) در رثای واقعه کربلا که اینگونه آغاز میشود:
باز این چه شورش است که در خلقِ عالم است باز این چه نوحه و چه عزا و چه ماتم است؟
باز این چه رستخیزِ عظیم است؟ کز زمین بی نفخ صور، خاسته تا عرشِ اعظم است
این صبح تیره باز دمید از کجا کزو کارِ جهان و خلقِ جهان جمله در هم است
گویا طلوع میکند از مغرب آفتاب کآشوب در تمامیِ ذراتِ عالم است
گر خوانمش قیامتِ دنیا، بعید نیست این رستخیزِ عام، که نامش محرم است
سوگواری در میان غیرِمسلمانان
سوگواری عاشورا مختص شیعیان نیست. در ایران ارامنه نیز دستهجات عزاداری دارند.
در ترینیداد و توباگو و جامائیکا تمامی گروههای قومی و مذهبی در مراسمی که به زبان محلی «هوسِی» خوانده میشود شرکت میکنند و به سوگواری میپردازند.
اهل سنت
در مورد واقعه عاشورای سال ۶۱ اغلب تاریخنگاران اهل سنت از جمله محمد بن جریر طبری، بلاذری، عمر بن سعد، ابن قتیبه دینوری، احمد بن داوود دینوری و عزالدین بن اثیر واقعه کربلا را بهتفصیل و بر اساس روایت ابومخنف بیان کردهاند. این درحالی است که شیعیان معتقد هستند که بعد از واقعه عاشورا، بنی امیه به جعل منابع اسلامی پرداخت و به بهانه کشتن امام سومِ شیعیان آن را روز مبارک و عید، روزه، توبه آدم، نجات یونس از شکم ماهی، استقرار سفینه نوح در کوه جودی، روز شکافتهشدن دریا برای موسی، خاموششدن آتش برای ابراهیم و… اعلام نمود.
عاشورا یاداور مصیبت بزرگ اهل بیت (ع) امام حسین (ع)
حسین بن علی بن ابیطالب (ع) (۴ق-۶۱ق) امام سوم شیعیان است. او که در بین شیعیان امام حسین (ع)، اباعبدالله و سیدالشهداء نیز خوانده میشود، در واقعه کربلا به شهادت رسید. امام حسین (ع) فرزند دوم امام علی (ع) و فاطمه زهرا (س) و نوه حضرت محمد (ص) است و پس از برادرش امام حسن (ع) حدود یازده سال امامت شیعیان را بر عهده داشت.
بنابر گزارشهای تاریخی شیعه و اهل سنت، پیامبر اسلام (ص) هنگام تولد او از شهادتش خبر داد و نام «حسین» را برای او برگزید. رسول خدا (ص)، حَسَنَین (امام حسن و امام حسین) را بسیار دوست میداشت و همه را به دوست داشتن آن دو سفارش میکرد. امام حسین (ع) از اصحاب کِساء و از حاضران در ماجرای مُباهله و یکی از اهل بیت پیامبر است که آیه تطهیر درباره آنان نازل شده است. روایتهای متعددی از حضرت محمد (ص) در فضیلت امام حسین (ع) نقل شده است؛ از جمله آنکه «حسن و حسین سرور جوانان بهشتاند» و «حسین چراغ هدایت و کشتی نجات است».
از زندگی سومین امام شیعیان در مدت سه دهه پس از وفات پیامبر (ص)، گزارشهای اندکی وجود دارد. او در دوره خلافت امام علی (ع) در کنار پدر بود و در جنگهای آن دوره شرکت داشت. در زمان امامت امام حسن (ع) پیرو و پشتیبان او بود و اقدام به صلح با معاویه را تأیید کرد. پس از شهادت وی نیز تا زمانی که معاویه زنده بود، به پیمان برادرش وفادار ماند و در پاسخ به نامه برخی از شیعیان کوفه که برای پذیرش رهبری او و قیام در برابر بنیامیه اعلام آمادگی کردند، آنان را به صبر تا زمان مرگ معاویه فراخواند.
دوره امامت حسین بن علی (ع) با حکومت معاویة بن ابیسفیان همزمان بود. بنابر گزارشهای تاریخی، امام حسین (ع) در مواردی به عملکرد معاویه سخت اعتراض کرده است؛ از جمله پس از کشته شدن حُجْر بن عَدِی نامهای توبیخآمیز برای او نوشت و در ماجرای ولایتعهدی یزید نیز از پذیرش بیعت خودداری کرد و در سخنانی در حضور معاویه و دیگران، این اقدام معاویه را نکوهید و یزید را فردی نالایق خواند و خود را سزاوار خلافت دانست. خطبه امام حسین در منا را نیز موضعی سیاسی در برابر اُمویان به شمار آوردهاند. با این حال، نقل شده است که معاویه مانند خلفای سهگانه در ظاهر به حسین بن علی (ع) احترام میگذاشت.
پس از مرگ معاویه، امام حسین (ع) بیعت با یزید را مشروع ندانست و با توجه به فرمان یزید برای کشتن او در صورت خودداری از بیعت، در ۲۸ رجب سال ۶۰ق از مدینه به مکه رفت. در مدت چهار ماه حضور در مکه، نامههای فراوانی از سوی مردم کوفه برای پذیرش زمامداری دریافت کرد و پس از آنکه فرستادهاش مسلم بن عقیل همدلی کوفیان را تأیید کرد، در ۸ ذیالحجه، پیش از آنکه از پیمانشکنی بعدی کوفیان و شهادت مسلم باخبر شود به سمت کوفه حرکت کرد.
وقتی ابن زیاد والی کوفه از حرکت حسین (ع) به سمت کوفه باخبر شد، لشکری به سوی او فرستاد و پس از آنکه سپاهیان حُرّ بن یزید راه را بر او بستند، چارهای نداشت جز آنکه مسیر خود را به سمت کربلا تغییر دهد. در روز عاشورا میان امام حسین و یارانش با لشکر کوفه به فرماندهی عمر بن سعد جنگی درگرفت که به شهادت امام سوم شیعیان و یارانش انجامید. پس از آن، زنان و کودکان و امام سجاد (ع) که در آن روزها بیمار بود، به اسارت درآمدند و به کوفه و سپس شام فرستاده شدند. پیکر امام حسین (ع) و یارانش روز ۱۱ یا ۱۳ محرم، توسط عدهای از قبیله بنیاسد در کربلا به خاک سپرده شد.
درباره حرکت امام حسین از مدینه تا کربلا، دیدگاههای مختلفی وجود دارد. بر اساس یک دیدگاه او برای تشکیل حکومت قیام کرد، ولی برخی معتقدند این حرکت برای حفظ جان بود. شهادت حسین بن علی (ع) تأثیر عمیقی بر مسلمانان و شیعیان در طول تاریخ داشته و الهامبخش مبارزات و قیامهایی بوده است. شیعیان به پیروی از امامان شیعه اهتمام ویژهای به گریه و سوگواری برای حسین بن علی، به ویژه در ماه محرم و صفر دارند. زیارت امام حسین نیز در روایات معصومین مورد تأکید قرار گرفته و حرم او زیارتگاه شیعیان است.
حسین بن علی (ع) افزون بر جایگاهی که در میان شیعیان به عنوان سومین امام و سرور شهیدان دارد، نزد اهل سنت نیز به سبب فضایلی که از زبان پیامبر (ص) درباره او نقل شده و همچنین به دلیل ایستادگیاش در برابر یزید، گرامی داشته میشود.
مجموعه سخنان و آثار امام حسین، در قالب حدیث، دعا، نامه، شعر و خطبه در کتاب موسوعة کلمات الامام الحسین و کتاب مسند الامام الشهید گردآوری شده و علاوه بر این، آثار فراوانی در قالب دانشنامه، زندگینامه، مَقتل و تاریخ تحلیلی درباره شخصیت و زندگی وی نگاشته شده است.
در منابع حدیثی و تاریخی
بنابر روایات شیعه و اهل سنت، حسین بن علی (ع) یکی از اصحاب کساء است، در ماجرای مباهله حضور داشته و به همراه برادرش، مصداق کلمه «ابناءَنا» (پسرانمان) در آیه مباهله هستند. او همچنین یکی از اهل بیت است که آیه تطهیر درباره آنان نازل شده است.
امام حسین (ع) پس از شهادت امام حسن (ع)، با وجود افرادی که از نظر سن بزرگتر از وی بودند، شریفترین فرد از بنی هاشم به شمار میرفت. بنا بر نقل یعقوبی، معاویه پس از شهادت حسن بن علی به ابن عباس گفت: از این پس تو سرور قوم خود هستی. ابن عباس در پاسخ گفت: تا زمانی که حسین هست، نه. همچنین گزارشهایی از مشورت بنیهاشم با حسین بن علی و ترجیح نظر او بر دیگران وجود دارد. نقل شده است که عمرو بن عاص نیز او را محبوبترین فرد از زمینیان نزد اهل آسمان میدانست.
عاشورا یاداور مصیبت بزرگ اهل بیت (ع) در فرهنگ شیعه
امام صادق (ع):
کسی نیست که آبی بنوشد و حسین و خاندانش را یاد کند و قاتلانش را لعن کند مگر آنکه خداوند صد هزار حسنه برایش بنویسد و صد هزار گناهش را محو کند و مقامش را صد هزار درجه بالا برد و روز قیامت با قلبی مطمئن محشورش کند.
کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۶، ص۳۹۱؛ ابنقولویه، کامل الزیارات، ۱۳۵۶ش، ص۱۰۶.
شهادت حسین بن علی در واقعه عاشورای سال ۶۱ق سبب شد شخصیت وی برای شیعیان و حتی غیرشیعیان بیشتر در بُعد حقطلبی، شجاعت و شهادت نمایان گردد و دیگر صفات و ویژگیهایی که در روایات برای او ذکر شده، تا اندازهای تحتالشعاع قرار گیرد. این واقعه دستکم از آن جهت که نخستین بیحرمتی و تعرض آشکار به خاندان پیامبر (ص) بود، تاثیر عمیقی بر تاریخ و فرهنگ شیعه گذاشت و قیام وی را به نماد ظلمستیزی، پیروزی خون بر شمشیر، امر به معروف و نهی از منکر، ایثار و فداکاری تبدیل ساخت. تاثیرگذاری شهادت امام حسین تا بدانجا بود که عدهای گمان کردهاند شکلگیری مذهب تشیع پس از شهادت وی رخ داده است. [۳۲]در طول تاریخ اسلام قیامهایی با الگو گرفتن از قیام امام حسین (ع) شکل گرفته که با شعار یا لثارات الحسین بوده است. ماههای محرم و صفر در فرهنگ شیعه جایگاه ویژهای دارد و بهخصوص در روزهای تاسوعا و عاشورا و اربعین حسینی، مجموعه آیینهای گوناگونی در پاسداشت این مناسبت برپا میشود. شیعیان به پیروی از پیشوایان دینی، هنگام نوشیدن آب، از تشنگی امام حسین یاد میکنند و بر او سلام میدهند.
در نگاه اهل سنت
منابع معتبر اهل سنت احادیث فراوانی درباره جایگاه و فضایل حسین بن علی (ع) نقل کردهاند. گذشته از روایات فضائل، مقام امام حسین (ع) در اعتقاد مسلمانان تا حد زیادی برخاسته از آن است که وی در راه خدا از جان و مال و نزدیکان خود گذشت. در میان اهل سنت دو دیدگاه درباره قیام امام حسین (ع) وجود دارد: دستهای آن را نکوهش کرده و بسیاری نیز آن را ستودهاند. از جمله مخالفان، ابوبکر بن عربی، عالم قرن ششم اهل سنت در اندلس است که در صدد نکوهش اقدام حسین (ع) برآمده و گفته است که مردم به سبب شنیدن احادیثی از پیامبر (درباره جنگ با کسانی که بخواهند امت را متفرق کنند و نیز بر حذر داشتن از داخل شدن در فتنه ها)، با حسین جنگیدند. ابن تیمیه نیز معتقد است اقدام حسین بن علی (ع) نه تنها موجب اصلاح اوضاع نشد، بلکه به شر و فتنه انجامید
در طرف مقابل، ابنخلدون، مورخ قرن نهم اهل سنت در اندلس، به سخن ابنعربی واکنش نشان داده و با تأکید بر شرط بودن وجودِ امام عادل برای جنگ با ستمکاران، حسین (ع) را عادلترین فرد در زمان خود برای این جنگ برشمرده و گفته است که وقتی فاسق بودن یزید بر همگان آشکار شد، حسین بر خود واجب دید که علیه او قیام کند، چون خود را دارای اهلیت و قدرت برای این کار میدانست.]شهابالدین آلوسی از عالمان اهل سنت در قرن سیزدهم قمری نیز در کتاب روح المعانی، زبان به نفرین ابنعربی گشوده و این سخن او را دروغ و تهمتی بزرگ شمرده است. عباس محمود عقاد، نویسنده و ادیب مصری در قرن چهاردهم قمری و مؤلف کتاب «ابوالشهداء: الحسین بن علی» نوشته است که اوضاع در زمان یزید به حدی رسیده بود که جز شهادت آن را علاج نمیکرد. وی معتقد است که چنین قیامی تنها از سوی انسانهایی نادر رقم میخورد که برای این کار ساخته شدهاند و نمیتوان حرکت آنان را با دیگران مقایسه کرد؛ چرا که اینان گونهای دیگر میفهمند و چیزی دیگر میطلبند. طه حسین، نویسنده اهل سنت، معتقد است بیعت نکردن حسین از سر عناد و لجبازی نبود؛ چرا که میدانست اگر با یزید بیعت کند، به وجدانش خیانت کرده و با دین خود مخالفت ورزیده است، زیرا از نظر او بیعت با یزید گناه بود. [۴۶]عمر فروخ نیز با تأکید بر اینکه سکوت در برابر ظلم به هیچ وجه جایز نیست، معتقد است ما مسلمانان امروزه نیاز داریم که «حسینی» در میان ما قیام کند و ما را به راه درست در دفاع از حق رهنمون سازد.
آیت الله جوادی آملی از مراجع تقلید:
از رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) نقل شده است: علی (علیه السلام) از من است و من از علی؛ «علىّ منّى و أنا من على». نیز رسیده است: حسین (علیه السلام) از من است و من از حسین (علیهالسلام)؛ «حسین منّى و أنا من حسین» راز روایات یاد شده، این است که امامت، چون جانشینی نبوت است، از آن مقام منیع جدا نیست؛ چنان که نبوت بی امامت سودی ندارد. این انسجام معنوی، نشان می دهد که آثار رسالت نبی اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) را باید در زندگی امامان معصوم (علیهم السلام)، به ویژه در زندگی امام حسین (علیه السلام)، جست و جو کرد.
منبع: https://javadi.esra.ir/fa/w/شناخت-مقام-و-منزلت-امام-حسین-ع-از-منظر-آیت-الله-الع*
نام، نسب، کنیه، القاب
در منابع شیعه و اهل سنت آمده است که پیامبر (ص) نام «حسین» را بر او نهاد. بر اساس روایات، این نامگذاری به فرمان خداوند انجام شد.]دو نام حسن و حسین که قبل از اسلام نزد مردم عرب سابقهای نداشت، [ معادل شَبَّر و شَبیر (یا شَبّیر)، [۵۱]نام پسران هارون است. گزارشهای دیگری نیز درباره نامگذاری امام حسین ذکر شده است؛ از جمله اینکه ابتدا امام علی (ع) وی را «حرب» یا «جعفر» نامید، ولی پیامبر (ص) نام حسین را برای او برگزید. برخی اینگونه گزارشها را ساختگی خوانده و دلایلی در رد آن برشمردهاند. [۵۴]امام حسین (ع) فرزند امام علی (ع) و حضرت فاطمه (س) و نوه حضرت محمد (ص) است. او از خاندان بنیهاشم و از قبیله قریش است. امام حسن مجتبی (ع)، حضرت عباس (ع)، محمد بن حنفیه از برادران، و حضرت زینب (س) و ام کلثوم از خواهران او هستند. کنیه حسین بن علی، «ابوعبدالله» است. بوعلی، ابوالشهداء (پدر شهیدان)، ابوالاحرار (پدر آزادگان) و ابوالمجاهدین (پدر جهادکنندگان) از دیگر کنیههای او است.
حسین بن علی (ع) القاب فراوانی دارد که برخی از آنها با القاب برادرش امام حسن (ع) مشترک است؛ مانند سید شباب أهل الجنة (سرور جوانان اهل بهشت). برخی دیگر از القاب او عبارتند از: زکیّ، طیّب، وفیّ، سیّد، مبارک، نافع، الدلیل علی ذات الله، رشید، و التابع لمرضاة الله. ابنطلحه شافعی لقب «زکی» را مشهورتر از دیگر القاب و لقب «سید شباب أهل الجنه» را مهمترین آنها دانسته است. در بعضی از احادیث، حسین (ع) با لقب شهید یا سیدالشهداء خوانده شده است. ثارالله و قتیل العبرات از دیگر القابی است که در برخی زیارتنامهها برای او ذکر شده است. [۶۱]در روایتی از پیامبر (ص) که بسیاری از منابع شیعه و اهل سنت نقل کردهاند آمده است: «حسین سِبطٌ مِن الاَسباط»؛ یعنی حسین یکی از اسباط است. سبط در این روایت و همچنین در برخی آیات قرآن به معنای امام و نقیبی است که از طرف خداوند برگزیده شده و از نسل پیامبران است.
زندگینامه
حسین بن علی در مدینه به دنیا آمد و بنابر قول مشهور، تولد او در سال چهارم قمری بوده است. با این حال برخی تولد او را در سال سوم قمری دانستهاند. [۶۵]ولادت حسین بن علی، بنابر قول مشهور در سوم شعبان بوده است، ولی شیخ مفید در کتاب ارشاد، تولد امام سوم شیعیان را پنجم شعبان دانسته است. رسول خدا فرمود:
حُسَیْنٌ مِنِّی وَ أَنَا مِنْه
أَحَبَّ اللهُ مَنْ أَحَبَّ حُسَیْنا
حسین از من است و من از حسین هستم. خدا هر که حسین را دوست بدارد، دوست دارد.
انساب الاشراف، ج۳، ص۱۴۲
الطبقات الکبرى، ج۱۰، ص۳۸۵
دوران خلفای سهگانه
۲۵ سال از عمر امام حسین (ع) در دوران خلفای سهگانه سپری شد، اما از جزئیات زندگی امام سوم شیعیان در این دوران خبر چندانی در دست نیست که شاید علت آن انزوای سیاسی امام علی (ع) و فرزندانش باشد. نقل شده است که در اوایل خلافت عمر، روزی حسین (ع) که حدود نُه سال داشت، وارد مسجد شد و، چون عمر را در حال سخنرانی بر منبر رسول خدا (ص) دید، از منبر بالا رفت و به او گفت: «از منبر پدرم فرود آی و بر منبر پدرت بنشین!». عمر گفت: «پدرم منبری نداشت». گزارشهایی از احترام ویژه خلیفه دوم به امام حسین در منابع تاریخی دیده میشود. وقتی عثمان در دوره خلافتش ابوذر را به سرزمین ربذه تبعید و همگان را از بدرقه و همراهی او منع کرد، امام حسین (ع) به همراه پدر و برادرش امام حسن (ع) و چند تن دیگر، برخلاف دستور خلیفه، ابوذر را بدرقه کردند. برخی منابع اهل سنت به حضور حسنین در نبرد افریقیه در سال ۲۶ق و نبرد طبرستان در سال ۲۹ یا ۳۰ق اشاره کردهاند، اما چنین گزارشی در هیچ یک از منابع شیعه نیامده است. بسیاری از منابع تاریخی گفتهاند که نبردهای مذکور بدون درگیری به مصالحه انجامیده است. گزارش حضور حسنین در این جنگها، موافقان و مخالفانی داشته است؛ برخی همچون جعفر مرتضی عاملی با توجه به اشکالات سندی این گزارشها و نیز مخالفت امامان با شیوه فتوحات، آنها را ساختگی دانسته و اجازه ندادن امام علی (ع) به حسنین برای ورود به میدان جنگ در صفین را تأییدی بر آن شمردهاند. بنابر برخی گزارشهای تاریخی، در اواخر حکومت عثمان که گروهی به شورش پرداختند و به قصد کشتن عثمان به سمت خانه او هجوم بردند، امام حسن مجتبی (ع) و امام حسین (ع)، به رغم ناخرسندی از عملکرد خلیفه، به فرمان امام علی (ع) از خانه عثمان محافظت کردند. این گزارش موافقان و مخالفانی داشته است. سید جعفر مرتضی با توجه به قرائن تاریخی مانند مخالفت جدی حضرت علی (ع) با عملکرد عثمان و وجود روایتهای معارض با این حدیث، مانند رد پیشنهاد کمک امام حسن (ع) از سوی عثمان، این امر را بعید و غیر قابل قبول دانسته است؛ او با استدلال به فرموده امام علی (ع) مبنی بر خوشحال نشدن و ناراحت نشدن از قتل عثمان و همچنین سیره علی بن ابیطالب در برخورد با ظالمان و یاری مظلومان، به نقل از باقر شریف قرشی در کتاب حیاة الإمام الحسن (ع) میگوید: «این جریان بر فرض وقوع، به خاطر دفع تهمت از حسنین (ع) درباره شراکت در خون عثمان بوده است». [۸۷]سید مرتضی نیز پس از تردید در فرستادن حسنین (ع) توسط امیرالمؤمنین (ع)، علت آن را جلوگیری از قتل عمدی او و رساندن آب و غذا به خانواده او میداند، نه جلوگیری از برکناری عثمان از خلافت، چرا که او به جهت کارهای ناروایش مستحق خلع از خلافت بود.
دوران حکومت امام علی (ع)
بر اساس گزارشهای اندک مربوط به دوره حکومت امام علی (ع)، حسین (ع) پس از بیعت مردم با امیرالمؤمنین (ع) خطبهای خوانده است، در روز جمل فرماندهی جناح چپ سپاه امام علی (ع) را بر عهده داشته و در جنگ صِفّین، خطبهای برای ترغیب مردم به جهاد خوانده و به گزارش برخی منابع، از فرماندهان جناح راست سپاه بوده است. گفتهاند در صفین، امام حسین (ع) در ماجرای پس گرفتن آب از شامیان شرکت داشت و پس از آن امیرالمومنین فرمود: «این نخستین پیروزیای بود که به برکت حسین به دست آمد». بر اساس گزارشهای مربوط به جنگ صفین، امام علی (ع) از جنگیدن حسنین (ع) جلوگیری میکرد و علت آن را حفظ نسل پیامبر (ص) میشمرد. به نقل برخی منابع، او در جنگ نهروان نیز حضور داشت. بسیاری از منابع گفتهاند که امام حسین (ع) در زمان شهادت امام علی (ع) کنار وی بود و در مراسم تجهیز و خاکسپاری حضور داشت. اما بنا بر گزارشی که در کتاب الکافی و انساب الاشراف آمده است، امام حسین (ع) هنگام ضربت خوردن پدر، برای انجام مأموریتی که علی (ع) به او داده بود، در مدائن به سر میبرد و با نامه امام حسن (ع) از موضوع آگاه شد و به کوفه بازگشت.
دوران امام حسن (ع)
گزارشهای تاریخی از ادب و احترام حسین بن علی (ع) به برادرش امام حسن (ع) حکایت دارد؛ نقل شده است که اگر در مجلسی امام حسن (ع) حضور داشت، او به خاطر رعایت احترام سخن نمیگفت. پس از شهادت امام علی (ع) گروهی از خوارج که به جنگ با شامیان اصرار داشتند، با امام حسن بیعت نکردند و نزد حسین (ع) رفتند تا با او بیعت کنند، اما وی گفت: «به خدا پناه میبرم که تا زمانی که حسن زنده است بیعت شما را بپذیرم». در ماجرای صلح با معاویه، او در برابر شیعیان معترض، حامی برادر بود و اقدام او را تایید کرد و نقل شده است که گفت: «او (امام حسن (ع)) امام من است». بر پایه برخی گزارشها، امام حسین (ع) پس از برقراری صلح نیز همچون امام حسن (ع) با معاویه بیعت کرد و حتی پس از شهادت امام حسن (ع) بر عهد خود باقی ماند. در مقابل، گزارشهایی حاکی از بیعت نکردن حسین (ع) است. به نقل برخی منابع، او از صلح ناخرسند بوده و امام حسن (ع) را سوگند داده که دروغ معاویه را نپذیرد. برخی محققان این گزارشها را با دیگر روایات و قرائن تاریخی ناسازگار دانستهاند. از جمله اینکه حسین (ع) در پاسخ به دستهای از معترضان به صلح، که او را به گردآوری شیعیانش برای حمله به معاویه فراخواندند، گفت: «ما پیمان بستهایم و هرگز پیمان خود را نمیشکنیم». [۱۰۸]در گزارش دیگری آمده است که به معترضان گفت: «تا زمانی که معاویه زنده است منتظر بمانید؛ هر گاه او مُرد، تصمیم میگیریم». حتی وقتی شیعیان بعد از شهادت امام حسن (ع) وی را به قیام دعوت کردند در پاسخ ضمن دفاع از عملکرد امام مجتبی (ع) در صلح با معاویه، انجام این کار را تا زمانی که معاویه زنده باشد منتفی دانست. امام حسین (ع) در سال ۴۱ قمری (پس از صلح با معاویه)، همراه برادرش از کوفه به مدینه بازگشت.
همسران و فرزندان
درباره تعداد فرزندان امام حسین (ع) اختلافنظر وجود دارد؛ برخی از منابع این تعداد را چهار پسر و دو دختر و برخی دیگر، شش پسر و سه دختر نوشتهاند. در کتاب لباب الانساب از منابع قرن ششم، از دختری به نام رقیه و در کتاب کامل بهایی از منابع قرن هفتم، از دختری چهار ساله برای امام حسین سخن به میان آمده که در شام از دنیا رفته است. در منابع متأخر، نام رقیه بازتاب گستردهای یافته است. همچنین در برخی منابع نامهای علیاصغر فرزند شهربانو، محمد فرزند رباب و زینب (بدون ذکر نام مادر) نیز به عنوان فرزندان امام حسین آمده است. ابنطلحه شافعی در کتاب مطالب السؤول فی مناقب آل الرسول تعداد فرزندان امام را ده تن شمرده است.
دوران امامت
شروع امامت حسین بن علی (ع)، با دهمین سال حکومت معاویه مصادف بود. معاویه در سال ۴۱ق پس از صلح با امام حسن حکومت را در دست گرفت و خلافت اموی را پایهگذاری کرد. منابع اهل سنت او را فردی زیرک و بردبار خواندهاند. او به ظواهر دینی پایبند بود و حتی برای تثبیت خلافت خود از برخی اصول دینی بهره میبرد و با وجود آنکه با زور و با بهرهگیری از حیلههای سیاسی قدرت را به چنگ آورد، حکومت خود را از سوی خدا و قضای الهی میدانست. معاویه خود را برای اهل شام، همردیف پیامبران، از بندگان صالح خدا و از مدافعان دین و احکام آن معرفی میکرد. در منابع تاریخی آمده است که معاویه خلافت را به سلطنت تبدیل کرد و آشکارا میگفت به دینداری مردم کاری ندارد. یکی از مسائل دوره حکومت معاویه، وجود اعتقادات شیعی در میان بخشی از مردم، بهویژه در عراق بود. [نیازمند منبع]شیعیان دشمنان معاویه بودند، چنانکه خوارج نیز دشمن او بودند، ولی خوارج پایگاه مردمی چندانی نداشتند، بر خلاف شیعیان که در اثر نفوذ امام علی (ع) و اهل بیت، پشتوانهای قوی داشتند. از این رو معاویه و کارگزارانش، چه با روش سازشکارانه و چه با سختگیریهای شدید، با جریان شیعه برخورد میکردند. یکی از مهمترین روشهای معاویه، ایجاد بیزاری از امام علی (ع) در میان مردم بود تا جایی که لعن و سبّ علی (ع) در دوره معاویه و سپس امویان به صورت سنتی متداول ادامه یافت. معاویه پس از استحکام پایههای قدرتش، سیاست سرکوب و فشار بر شیعیان را در پیش گرفت و به کارگزارانش نوشت که نام دوستداران علی (ع) را از دیوان، حذف کنند و دریافتی آنها از بیتالمال را قطع کنند و شهادتشان را نپذیرند. او همچنین کسانی که فضایل امام علی (ع) را نقل کنند، تهدید کرد، تا جایی که محدثان از علی (ع) با عنوان «مردی از قریش» و «یکی از اصحاب رسول خدا» و «ابوزینب» یاد میکردند.
دلائل امامت
امام حسین (ع) پس از شهادت برادرش در سال ۵۰ق به امامت رسید و تا روزهای آغازین سال ۶۱ق رهبری شیعیان را بر عهده داشت. علمای شیعه علاوه بر دلایل عامی که برای اثبات امامت امامان شیعه ارائه کردهاند، به دلایل خاصِ امامت هر امام نیز استدلال کردهاند؛ شیخ مفید در کتاب ارشاد به برخی احادیثِ امامت حسین بن علی (ع) اشاره کرده است، از جمله اینکه پیامبر (ص) فرمود: «اِبنای هذانِ امامان قاما او قَعَدا (ترجمه: این دو پسرم [حسن و حسین]، امام هستند، خواه قیام کنند یا نکنند.)» همچنین امام علی (ع) در هنگام شهادت، بر امامت حسین (ع) پس از امام حسن (ع) تأکید کرد و امام حسن نیز در هنگام شهادت، در وصیت به محمد بن حنفیه، حسین بن علی (ع) را امام پس از خود معرفی کرد. شیخ مفید با استدلال به این احادیث، امامت امام حسین را ثابت و قطعی دانسته است؛ به گفته او امام حسین به دلیل رعایت تقیه و عهدی که در ماجرای صلح امام حسن کرده بود، تا زمان مرگ معاویه مردم را به سوی خود دعوت نکرد، ولی پس از مرگ معاویه، امر خود را آشکار کرد و جایگاه خود را برای کسانی که آگاه نبودند، روشن ساخت. در منابع آمده است که حسین (ع) پیش از خروج از مدینه در سال ۶۰ق بخشی از وصیتها و ودایع امامت را به امسلمه همسر پیامبر (ص) و بخشی دیگر را پیش از شهادت خود در ماه محرم سال ۶۱ قمری، به دختر بزرگش فاطمه داد تا آنها را به امام سجاد (ع) بسپارند. پ
پایبندی به صلح امام حسن (ع)
امام حسین (ع) در دوره حکومت معاویه به پیمان صلحی که برادرش با معاویه بسته بود، وفادار ماند و در پاسخ به نامه برخی از شیعیان که برای پذیرش رهبری او و قیام در برابر بنیامیه اعلام آمادگی کردند، نوشت: «اکنون عقیده من چنین نیست. تا هنگامى که معاویه زنده است اقدامی نکنید و در خانههایتان پنهان شوید و از کارى که به شما بدگمان شوند بپرهیزید. اگر او مُرد و من زنده بودم، نظرم را برایتان مینویسم».
موضعگیری در برابر اقدامات معاویه
هر چند امام حسین (ع) در دوره حکومت معاویه، عملی بر ضد او انجام نداد، ولی به گفته رسول جعفریان، تاریخپژوه، روابط امام و معاویه و گفتگوهایی که بین آن دو صورت گرفت، نشان از آن دارد که امام حسین (ع) از نظر سیاسی، مشروعیت قطعی معاویه را نپذیرفت و در برابر آن تسلیم نشد. از نظر وی، یکی از مهمترین دلایل، نامه مفصل امام به معاویه است که در آن به جنایات معاویه در حق شیعیان اشاره شده است. در عین حال از گزارشهای تاریخی برمیآید که معاویه مانند خلفای سهگانه در ظاهر به حسین بن علی (ع) احترام میگذاشت و او را بزرگ میشمرد و به کارگزارانش دستور داده بود که متعرض فرزند رسول خدا (ص) نشوند و از بیاحترامی به وی بپرهیزند.
پاسخ امام حسین به معاویه در دعوت به بیعت با یزید
یزید فکر و عقیده خود را نشان داده است؛ تو نیز برای او همان را بخواه که خودش خواسته: به جان هم انداختن سگها و پرواز دادن کبوترها و معاشرت با کنیزکان نوازنده و دیگر انواع سرگرمیها... [ای معاویه]از این کار دست بردار! تو را چه سود که خدا را با بار گناهی دیدار کنی، بیش از بار گناهی که اکنون از این مردم به گردن داری؟!
ابنقتیبه، الامامة و السیاسة، ۱۴۱۰ق، ج۱، ص۲۰۹.
معاویه هنگام وصیت به فرزندش یزید نیز بر جایگاه حسین (ع) تأکید کرد و او را محبوبترین فرد نزد مردم دانست و سفارش کرد در صورت غلبه بر حسین از او درگذرد، چرا که او حقی بزرگ دارد.
اعتراض به کشتن یاران امام علی (ع)
اقدام معاویه در کشتن افرادی، چون حجر بن عدی، عمرو بن حمق خزاعی و عبدالله بن یحیی حضرمی از مواردی بود که اعتراض شدید امام حسین (ع) را در پی داشت؛ و بنابر گزارش منابع متعدد، نامهای به معاویه نوشت و کشتن یاران امام علی را محکوم کرد و ضمن برشمردن برخی از کارهای ناشایست معاویه، او را نکوهید و گفت: «من برای خود و دین خود چیزی بالاتر از جهاد با تو نمیدانم». در ادامه این نامه آمده است: «من فتنهای بزرگتر از حکومت تو بر این امت سراغ ندارم». همچنین نقل شده است که وقتی معاویه در سفر حج با امام حسین (ع) رو در رو شد، به او گفت: «آیا شنیدهای ما چه بر سر حُجر و اصحاب او و شیعیان پدرت آوردیم؟». امام فرمود: «چه کردید؟». معاویه گفت: «آنها را کشتیم، کفن کردیم، بر آنها نماز خواندیم و دفن کردیم». حسین بن علی (ع) گفت: «اما اگر ما یاران تو را بکشیم، نه آنها را کفن میکنیم، نه بر آنها نماز میخوانیم و نه دفنشان میکنیم» .
اعتراض به ولایتعهدی یزید
معاویه در سال ۵۶ق بر خلاف مفاد صلحنامه (درباره اینکه کسی را ولیعهد و جانشین خود نکند) مردم را به بیعت با یزید به عنوان جانشین خود فراخواند و برخی از شخصیتها از جمله امام حسین از بیعت خودداری کردند. معاویه به مدینه رفت تا نظر بزرگان این شهر را برای ولایتعهدی یزید جلب کند. امام حسین در مجلسی که معاویه و ابنعباس و برخی از درباریان و خاندان اموی حضور داشتند، معاویه را نکوهش کرد و با اشاره به خلق و خوی یزید، معاویه را از تلاش برای جانشینی او بر حذر داشت و ضمن تأکید بر جایگاه و حق خود، به ابطال استدلالهای معاویه برای جلب بیعت با یزید پرداخت.
فرازی از خطبه حسین (ع) در منا
اگر بر آزارها شکیبا بودید و در راه خدا، هزینهها و سختیها را تحمل میکردید، امور خداوند به دست شما میافتاد...، ولی شما ستمگران را بر جایگاه خود مسلط و امور خدا را به آنان تسلیم کردید.. ترس شما از مرگ و خوشایندتان از دنیا، ستمگران را بر این کار قادر ساخت.
تحف العقول، ص۱۶۸.
همچنین در مجلس دیگری که عموم مردم در آن حضور داشتند، امام حسین در واکنش به سخنان معاویه درباره شایستگی یزید، خودش را به لحاظ فردی و خانوادگی برای خلافت سزاوارتر دانست و یزید را شرابخوار و اهل هوا و هوس معرفی کرد. [۱۶۴]خطبه
امام حسین در منا
امام حسین در سال ۵۸ قمری، دو سال قبل از مرگ معاویه، خطبهای اعتراضآمیز در منا خواند. در این زمان فشار معاویه بر شیعیان به اوج رسیده بود. حسین بن علی در این خطبه ضمن برشمردن فضائل امام علی (ع) و اهلبیت (ع) و دعوت به امر به معروف و نهی از منکر و تأکید بر اهمیت آن، وظیفه علما و لزوم قیام آنان در مقابل ستمگران و نیز زیانهای سکوت عالمان در مقابل زورگویان را گوشزد کرد.
واکنش به خلافت یزید
پس از مرگ معاویه در ۱۵ رجب ۶۰ق، یزید به حکومت رسید و تصمیم گرفت از چند تن از بزرگانی که ولایتعهدی او را نپذیرفته بودند، از جمله حسین بن علی، به زور بیعت بگیرد، ولی حسین (ع) از بیعت خودداری کرد و همراه خانواده و یارانش در ۲۸ رجب، مدینه را به قصد مکه ترک کرد. او در مکه با استقبال مردم مکه و عمرهگزاران روبرو شد و بیش از چهار ماه (از ۳ شعبان تا ۸ ذیالحجه) در این شهر اقامت گزید. حسین بن علی برای اطمینان از همدلی مردم کوفه و جدیت دعوتشان، مسلم بن عقیل را به کوفه فرستاد تا اوضاع را به او گزارش کند، مسلم پس از مشاهده استقبال و بیعت مردم، امام حسین را به کوفه فراخواند و او نیز همراه خانواده و یارانش در هشتم ذی حجه از مکه به سمت کوفه حرکت کرد. از برخی گزارشها برمیآید که امام حسین از وجود توطئهای برای کشتن او در مکه باخبر شده بود و از این رو برای آنکه حرمت مکه حفظ شود، از این شهر خارج شد و به سمت عراق رفت.
عاشورا یاداور مصیبت بزرگ اهل بیت (ع) واقعه کربلا
واقعه کربلا که به شهادت حسین بن علی (ع) و یارانش انجامید، مهمترین بخش از زندگینامه او به شمار میآید. بر پایه برخی گزارشها، امام حسین (ع) پیش از حرکت به سوی عراق، از شهادت خود آگاه بوده است. این واقعه در پی خودداری او از بیعت با یزید رخ داد. حسین (ع) که به دعوت کوفیان، همراه خانواده و یارانش به سوی این شهر حرکت کرده بود، در منطقهای به نام ذو حسم با سپاهی به فرماندهی حر بن یزید ریاحی رو به رو گردید و مجبور شد مسیر حرکت خود را تغییر دهد. امام حسین (ع)
و عَلَی الإسلامِ السلامُ إذ قَد بُلِیَت الاُمّةُ بِراعٍ مثلَ یَزید
(ترجمه: اگر امت به حاکمی، چون یزید گرفتار آید، فاتحهٔ اسلام خوانده است!)
ابن اعثم الکوفی، الفتوح، ج۵، ص۱۷.
به نقل بیشتر منابع، آنها روز ۲ محرم به کربلا رسیدند و فردای آن روز سپاهی چهار هزار نفری از مردم کوفه به فرماندهی عمر بن سعد وارد کربلا شد. بنابر گزارشات تاریخی چند مذاکره بین حسین بن علی و عمر سعد انجام شد؛ اما ابن زیاد جز به بیعت حسین (ع) با یزید یا جنگ راضی نشد. عصر روز تاسوعا سپاه عمر سعد آماده جنگ شد؛ ولی امام حسین آن شب را برای مناجات با خدا مهلت گرفت.
شب عاشورا برای یاران خود سخن گفت و بیعت از آنان برداشت و اجازه رفتن داد؛ ولی آنان بر وفاداری و حمایت از او تأکید کردند. صبح روز عاشورا جنگ آغاز شد و تا ظهر بسیاری از یاران حسین (ع) به شهادت رسیدند. در طی جنگ، حر بن یزید از فرماندهان سپاه کوفه، به امام حسین پیوست. پس از کشته شدن یاران، خویشانِ امام به میدان رفتند که اولین آنان، علی اکبر بود و آنان نیز یکی پس از دیگری به شهادت رسیدند. سپس خود حسین بن علی (ع) به میدان رفت و عصرگاه روز دهم محرم به شهادت رسید و شمر بن ذیالجوشن و به نقلی سنان بن انس سر او را جدا کرد. سر حسین بن علی همان روز برای ابن زیاد فرستاده شد. عمر سعد در اجرای فرمان ابن زیاد دستور داد چند اسب سوار بر بدن حسین (ع) تاختند و استخوانهای او را درهمشکستند. زنان و کودکان و امام سجاد (ع) که آن روز بیمار بود، به اسیری گرفته و به کوفه و سپس شام فرستاده شدند. پیکر امام حسین (ع) و حدود ۷۲ نفر از یارانش، روز ۱۱ یا ۱۳ محرم توسط گروهی از بنی اسد و بنابر نقلی با حضور امام سجاد (ع) در همان محلِ شهادت به خاک سپرده شد.
دیدگاهها و پیامدها
درباره حرکت امام حسین (ع) از مدینه به مکه و از آنجا به طرف کوفه و جنگ با سپاهیان عمر سعد در کربلا، دیدگاههای مختلفی وجود دارد. به گفته محمد اسفندیاری، عاشوراپژوه، مشهورترین نظریه این است که هدف حسین بن علی (ع) از قیام، شهادت بوده است. این نظریه طرفداران بسیاری دارد، از جمله لطفالله صافی، مرتضی مطهری، سید محسن امین و علی شریعتی.
بر اساس دیدگاهی دیگر امام حسین برای تشکیل حکومت قیام کرد. از گذشتگان، سید مرتضی و از معاصرین صالحی نجفآبادی در کتاب شهید جاوید این دیدگاه را دارند. به گفته صحتی سردرودی افرادی مانند شیخ مفید، شیخ طوسی، سید بن طاووس و علامه مجلسی مخالف این دیدگاهاند. برخی همچون شیخ علیپناه اشتهاردی نیز حرکت امام سوم شیعیان را نه به قصد قیام و پیکار، بلکه صرفاً برای حفظ جان دانستهاند. قیام امام حسین (ع) بیداری گروههای بسیاری را در پی داشت و بلافاصله پس از شهادت او حرکتهای انقلابی و اعتراضی آغاز شد و تا سالیان دراز ادامه یافت. اولین اعتراض، برخورد عبدالله بن عفیف با ابن زیاد بود. قیام توابین، قیام مختار، قیام زید بن علی و قیام یحیی بن زید نیز از آن جمله است. همچنین در قیام سیاه جامگان به رهبری ابومسلم خراسانی علیه امویان از شعار یا لثارات الحسین نیز استفاده شد که این قیام به سقوط امویان انجامید.
انقلاب اسلامی ایران نیز الهام گرفته از قیام امام حسین (ع) بود و به گفته امام خمینی «اگر این مجالس وعظ و خطابه و عزاداری و اجتماعات سوگواری نبود، کشور ما پیروز نمیشد. همه در تحت بیرق امام حسین - سلام الله علیه - قیام کردند.» در حوزه فرهنگ عمومی نیز مسلمانان و حتی پیروان دیگر ادیان، حسین بن علی (ع) را نماد و الگوی فداکاری، ستمناپذیری، آزادیخواهی، پاسداری از ارزشها و حقطلبی میدانند.
ویژگیها و فضایل
در بیشتر منابع حدیثی، تاریخی و رجالی، از شباهت حسین (ع) به پیامبر اکرم (ص) سخن گفته شده و در روایتی شبیهترین فرد به ایشان دانسته شده است. درباره او گفتهاند گاه لباسی از خز بر تن میکرد یا عمامهای از خز بر سر میگذاشت و موی سر و محاسن خود را خضاب میکرد.
از زبان پیامبر
روایات متعددی از پیامبر (ص) در فضائل او نقل شده است از جمله:
• حسن و حسین سرور جوانان بهشتاند • بر سمت راست عرش نوشته است «حسین چراغ هدایت و کشتی نجات است».
• حسین از من است و من از حسین هستم. هر کس این دو (حسن و حسین) را دوست بدارد مرا دوست داشته و هر که با آنان دشمنی ورزد با من دشمنی نموده است.
پیشگویی شهادت
روایات فراوانی درباره پیشگویی شهادت حسین بن علی (ع) وجود دارد از جمله در حدیث لوح به نقل از پیامبر (ص) آمده است خداوند حسین را به شهادت گرامی داشته و او را برترین شهیدان قرار داده است. مجلسی در جلد ۴۴ بحارالانوار، باب ۳۰، روایاتی نقل کرده است درباره اینکه خداوند خبر شهادت حسین (ع) را به برخی از پیامبرانش از جمله آدم، نوح، ابراهیم، زکریا و محمد (ص) داده و آنها بر او گریستهاند. همچنین نقل شده است امیرالمومنین (ع) در راه صفین، وقتی به کربلا رسید، با انگشت جایی را نشان داد و گفت: اینجا محل ریخته شدن خونهایشان است.
کرامتها و اعجازگونهها
در برخی روایات ویژگیهایی متمایز برای امام حسین برشمرده شده از جمله اینکه اعجازگونه از انگشت پیامبر (ص) شیر نوشیده و فرشتهای شکستهبال به نام فطرس به برکت او نجات یافته و از آن پس، مامورِ رساندن سلام زائران، به او شده است.]نیز در روایات آمده است که خداوند شفا را در تربت حسین (ع) و استجابت دعا را کنار قبر او (زیر قبّه او) قرار داده است. در کتاب الخصائص الحسینیة بیش از سیصد ویژگی اختصاصی برای امام حسین برشمرده شده است.
خصوصیات اخلاقی
وی با مسکینان مینشست، دعوت آنان را میپذیرفت و با آنان غذا میخورد و آنان را به خانه خود دعوت میکرد و آنچه در منزل داشت از ایشان دریغ نمیکرد. روزی نیازمندی از او درخواست کمک کرد. امام که در حال نماز بود، نمازش را کوتاه کرد و هر چه داشت، به او داد. او غلامان و کنیزانش را در قبال خوش رفتاریشان آزاد میکرد. گفتهاند کنیزی را که معاویه همراه با اموال و لباسهای فراوان برایش هدیه فرستاده بود، در برابر خواندنِ آیاتی از قرآن و سرودن شعری درباره فنای دنیا و مرگ انسانها آزاد کرد و آن اموال را به او بخشید. همچنین روزی کنیزی دسته گلی تقدیم او کرد. ایشان آن کنیز را آزاد کرد. گفتند تنها برای یک دسته گل او را آزاد کردی؟ امام حسین (ع) با استناد به آیه «و اذا حیّیتم بتحیّة فحیّوا بأحسن منها أو ردّوها» ترجمه:هرگاه به شما تحیّت گویند، پاسخ آن را بهتر از آن بدهید؛ یا (لااقل) به همان گونه پاسخ گویید. گفت: خدا این گونه ما را ادب آموخته است. امام حسین (ع) بسیار بخشنده بود و به گشادهدستی شناخته میشد، اما در بخششهایش نیز سعی داشت به امام حسن (ع) احترام گذارد و مقداری کمتر از برادر به دیگران کمک میکرد. در منابع آمده است وی ۲۵ بار پیاده به حج رفت.
اعمال شب و روز عاشورای حسینی
دهمین روز از ماه محرم مصادف با روز عاشوراست که در این روز امام حسین (ع) و یاران باوفایش به دست سپاهیان یزید مظلومانه به شهادت میرسند. برای این روز اعمال و آدابی ذکر شده است که به شرح آن پرداختهایم.
برای روز دهم ماه محرم اعمال مستحبی در نظر گرفته شده که در ادامه به آن اشاره میکنیم.
اعمال شب عاشورا
۱- احیای شب عاشورا
در روایتی از رسول خدا (ص) آمده است که «هر کس شب عاشورا را بیدار بماند (و به عبادت بپردازد)، گویا عبادت فرشتگان را انجام داده است...».
۲- خواندن نماز ۱۰۰ رکعتی
۱۰۰ رکعت نماز بخوانید و در هر رکعت یک بار سوره حمد و سه بار سوره توحید را قرائت کنید و بعد از هر دو رکعت سلام بگویید، وقتی همه این ۱۰۰ رکعت نماز را خوانید، ۷۰ بار بگویید: سبحان الله والحمدلله ولاإلهإلاالله والله اکبر ولا حول ولاقوة إلا بالله العلی العظیم.
۳- خواندن نماز ۴ رکعتی
۴ رکعت نماز در آخر شب بخوانید به این صورت که در هر رکعت پس از سوره حمد، هر کدام از آیة الکرسی و سورههای توحید، فلق و ناس را ۱۰ مرتبه بخوانید و پس از سلام صد مرتبه سوره توحید را قرائت کنید.
۴- نماز دیگر برای شب عاشورا
بنا بر روایتی از پیامبر اکرم (ص) آمده است: مستحب است انسان در شب عاشورا چهار رکعت نماز بخواند؛ در هر رکعت سوره حمد یک بار و ۵۰ بار سوره توحید و هر گاه سلام رکعت چهارم را دادید، بسیار خدا را یاد کنید و بر رسول خدا صلوات بفرستید و هر اندازه توانستید بر دشمنان اهل بیت لعنت کنید.
اعمال روز عاشورا
۱- ترک اعمال و کارهای دنیوی
۲- فرستادن لعن و نفرین بر قاتلان امام حسین (ع)
هزار مرتبه بگویید: اَللّهُمَّ الْعَنْ قَتَلَةَ الْحُسَینِ (علیه السلام)
۳- هزار مرتبه سوره توحید را بخوانید.
۴- خواندن دعای عشرات
بِسْمِ اللهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
سُبْحَانَ اللهِ وَ الْحَمْدُ للهِ وَ لا إِلَهَ اِلّا اللهُ وَ اللهُ أَکْبَرُ وَ لا حَوْلَ وَ لا قُوَّةَ اِلّا بِاللهِ الْعَلِیِّ الْعَظِیمِ سُبْحَانَ اللهِ آنَاءَ اللَّیْلِ وَ أَطْرَافَ النَّهَارِ سُبْحَانَ اللهِ بِالْغُدُوِّ وَ الْآصَالِ سُبْحَانَ اللهِ بِالْعَشِیِّ وَ الْإِبْکَارِ سُبْحَانَ اللهِ حِینَ تُمْسُونَ وَ حِینَ تُصْبِحُونَ وَ لَهُ الْحَمْدُ فِی السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضِ وَ عَشِیّا وَ حِینَ تُظْهِرُونَ یُخْرِجُ الْحَیَّ مِنَ الْمَیِّتِ وَ یُخْرِجُ الْمَیِّتَ مِنَ الْحَیِّ وَ یُحْیِی الْأَرْضَ بَعْدَ مَوْتِهَا وَ کَذَلِکَ تُخْرَجُونَ سُبْحَانَ رَبِّکَ رَبِّ الْعِزَّةِ عَمَّا یَصِفُونَ.
وَ سَلامٌ عَلَى الْمُرْسَلِینَ وَ الْحَمْدُ للهِ رَبِّ الْعَالَمِینَ سُبْحَانَ ذِی الْمُلْکِ وَ الْمَلَکُوتِ سُبْحَانَ ذِی الْعِزَّةِ وَ الْجَبَرُوتِ سُبْحَانَ ذِی الْکِبْرِیَاءِ وَ الْعَظَمَةِ الْمَلِکِ الْحَقِّ الْمُهَیْمِنِ [الْمُبِینِ]الْقُدُّوسِ سُبْحَانَ اللهِ الْمَلِکِ الْحَیِّ الَّذِی لا یَمُوتُ سُبْحَانَ اللهِ الْمَلِکِ الْحَیِّ الْقُدُّوسِ سُبْحَانَ الْقَائِمِ الدَّائِمِ سُبْحَانَ الدَّائِمِ الْقَائِمِ سُبْحَانَ رَبِّیَ الْعَظِیمِ سُبْحَانَ رَبِّیَ الْأَعْلَى سُبْحَانَ الْحَیِّ الْقَیُّومِ سُبْحَانَ الْعَلِیِّ الْأَعْلَى سُبْحَانَهُ وَ تَعَالَى سُبُّوحٌ قُدُّوسٌ
رَبُّنَا وَ رَبُّ الْمَلائِکَةِ وَ الرُّوحِ سُبْحَانَ الدَّائِمِ غَیْرِ الْغَافِلِ سُبْحَانَ الْعَالِمِ بِغَیْرِ تَعْلِیمٍ سُبْحَانَ خَالِقِ مَا یُرَى وَ مَا لا یُرَى سُبْحَانَ الَّذِی یُدْرِکُ الْأَبْصَارَ وَ لا تُدْرِکُهُ الْأَبْصَارُ وَ هُوَ اللَّطِیفُ الْخَبِیرُ اللهُمَّ إِنِّی أَصْبَحْتُ مِنْکَ فِی نِعْمَةٍ وَ خَیْرٍ وَ بَرَکَةٍ وَ عَافِیَةٍ فَصَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ وَ أَتْمِمْ عَلَیَّ نِعْمَتَکَ وَ خَیْرَکَ وَ بَرَکَاتِکَ وَ عَافِیَتَکَ بِنَجَاةٍ مِنَ النَّارِ وَ ارْزُقْنِی شُکْرَکَ وَ عَافِیَتَکَ وَ فَضْلَکَ وَ کَرَامَتَکَ أَبَدا مَا أَبْقَیْتَنِی اللهُمَّ بِنُورِکَ اهْتَدَیْتُ وَ بِفَضْلِکَ اسْتَغْنَیْتُ وَ بِنِعْمَتِکَ أَصْبَحْتُ وَ أَمْسَیْتُ.
اللهُمَّ إِنِّی أُشْهِدُکَ وَ کَفَى بِکَ شَهِیدا وَ أُشْهِدُ مَلائِکَتَکَ وَ أَنْبِیَاءَکَ وَ رُسُلَکَ وَ حَمَلَةَ عَرْشِکَ وَ سُکَّانَ سَمَاوَاتِکَ وَ أَرْضِکَ [أَرَضِیکَ]وَ جَمِیعَ خَلْقِکَ بِأَنَّکَ أَنْتَ اللهُ لا إِلَهَ اِلّا أَنْتَ وَحْدَکَ لا شَرِیکَ لَکَ وَ أَنَّ مُحَمَّدا صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ عَبْدُکَ وَ رَسُولُکَ وَ أَنَّکَ عَلَى کُلِّ شَیْءٍ قَدِیرٌ تُحْیِی وَ تُمِیتُ وَ تُمِیتُ وَ تُحْیِی وَ أَشْهَدُ أَنَّ الْجَنَّةَ حَقٌّ وَ أَنَّ النَّارَ حَقٌّ وَ [أَنَ]النُّشُورَ حَقٌّ وَ السَّاعَةَ آتِیَةٌ لا رَیْبَ فِیهَا.
وَ أَنَّ اللهَ یَبْعَثُ مَنْ فِی الْقُبُورِ وَ أَشْهَدُ أَنَّ عَلِیَّ بْنَ أَبِی طَالِبٍ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ حَقّا حَقّا وَ أَنَّ الْأَئِمَّةَ مِنْ وُلْدِهِ هُمُ الْأَئِمَّةُ الْهُدَاةُ الْمَهْدِیُّونَ غَیْرُ الضَّالِّینَ وَ لا الْمُضِلِّینَ وَ أَنَّهُمْ أَوْلِیَاؤُکَ الْمُصْطَفَوْنَ وَ حِزْبُکَ الْغَالِبُونَ وَ صَفْوَتُکَ وَ خِیَرَتُکَ مِنْ خَلْقِکَ وَ نُجَبَاؤُکَ الَّذِینَ انْتَجَبْتَهُمْ لِدِینِکَ وَ اخْتَصَصْتَهُمْ مِنْ خَلْقِکَ وَ اصْطَفَیْتَهُمْ عَلَى عِبَادِکَ وَ جَعَلْتَهُمْ حُجَّةً عَلَى الْعَالَمِینَ.
صَلَوَاتُکَ عَلَیْهِمْ وَ السَّلامُ وَ رَحْمَةُ اللهِ وَ بَرَکَاتُهُ اللهُمَّ اکْتُبْ لِی هَذِهِ الشَّهَادَةَ عِنْدَکَ حَتَّى تُلَقِّنَنِیهَا یَوْمَ الْقِیَامَةِ وَ أَنْتَ عَنِّی رَاضٍ إِنَّکَ عَلَى مَا تَشَاءُ قَدِیرٌ اللهُمَّ لَکَ الْحَمْدُ حَمْدا یَصْعَدُ أَوَّلُهُ وَ لا یَنْفَدُ آخِرُهُ اللهُمَّ لَکَ الْحَمْدُ حَمْدا تَضَعُ لَکَ السَّمَاءُ کَنَفَیْهَا [کَتِفَیْهَا]وَ تُسَبِّحُ لَکَ الْأَرْضُ وَ مَنْ عَلَیْهَا اللهُمَّ لَکَ الْحَمْدُ حَمْدا سَرْمَدا أَبَدا لا انْقِطَاعَ لَهُ وَ لا نَفَادَ وَ لَکَ یَنْبَغِی وَ إِلَیْکَ یَنْتَهِی فِیَّ وَ عَلَیَّ وَ لَدَیَّ وَ مَعِی وَ قَبْلِی وَ بَعْدِی وَ أَمَامِی وَ فَوْقِی وَ تَحْتِی وَ إِذَا مِتُّ وَ بَقِیتُ فَرْدا وَحِیدا ثُمَّ فَنِیتُ.
وَ لَکَ الْحَمْدُ إِذَا نُشِرْتُ وَ بُعِثْتُ یَا مَوْلایَ اللهُمَّ وَ لَکَ الْحَمْدُ وَ لَکَ الشُّکْرُ بِجَمِیعِ مَحَامِدِکَ کُلِّهَا عَلَى جَمِیعِ نَعْمَائِکَ کُلِّهَا حَتَّى یَنْتَهِیَ الْحَمْدُ إِلَى مَا تُحِبُّ رَبَّنَا وَ تَرْضَى اللهُمَّ لَکَ الْحَمْدُ عَلَى کُلِّ أَکْلَةٍ وَ شَرْبَةٍ وَ بَطْشَةٍ وَ قَبْضَةٍ وَ بَسْطَةٍ وَ فِی کُلِّ مَوْضِعِ شَعْرَةٍ اللهُمَّ لَکَ الْحَمْدُ حَمْدا خَالِدا مَعَ خُلُودِکَ وَ لَکَ الْحَمْدُ حَمْدا لا مُنْتَهَى لَهُ دُونَ عِلْمِکَ وَ لَکَ الْحَمْدُ حَمْدا لا أَمَدَ لَهُ دُونَ مَشِیَّتِکَ وَ لَکَ الْحَمْدُ حَمْدا لا أَجْرَ لِقَائِلِهِ اِلّا رِضَاکَ وَ لَکَ الْحَمْدُ عَلَى حِلْمِکَ بَعْدَ عِلْمِکَ.
وَ لَکَ الْحَمْدُ عَلَى عَفْوِکَ بَعْدَ قُدْرَتِکَ وَ لَکَ الْحَمْدُ بَاعِثَ الْحَمْدِ وَ لَکَ الْحَمْدُ وَارِثَ الْحَمْدِ وَ لَکَ الْحَمْدُ بَدِیعَ الْحَمْدِ وَ لَکَ الْحَمْدُ مُنْتَهَى الْحَمْدِ وَ لَکَ الْحَمْدُ مُبْتَدِعَ الْحَمْدِ وَ لَکَ الْحَمْدُ مُشْتَرِیَ الْحَمْدِ وَ لَکَ الْحَمْدُ وَلِیَّ الْحَمْدِ وَ لَکَ الْحَمْدُ قَدِیمَ الْحَمْدِ وَ لَکَ الْحَمْدُ صَادِقَ الْوَعْدِ وَفِیَّ الْعَهْدِ عَزِیزَ الْجُنْدِ قَائِمَ الْمَجْدِ وَ لَکَ الْحَمْدُ رَفِیعَ الدَّرَجَاتِ مُجِیبَ الدَّعَوَاتِ مُنْزِلَ [مُنَزِّلَ]الْآیَاتِ مِنْ فَوْقِ سَبْعِ سَمَاوَاتٍ
عَظِیمَ الْبَرَکَاتِ مُخْرِجَ النُّورِ مِنَ الظُّلُمَاتِ وَ مُخْرِجَ مَنْ فِی الظُّلُمَاتِ إِلَى النُّورِ مُبَدِّلَ السَّیِّئَاتِ حَسَنَاتٍ وَ جَاعِلَ الْحَسَنَاتِ دَرَجَاتٍ اللهُمَّ لَکَ الْحَمْدُ غَافِرَ الذَّنْبِ وَ قَابِلَ التَّوْبِ شَدِیدَ الْعِقَابِ ذَا الطَّوْلِ لا إِلَهَ اِلّا أَنْتَ إِلَیْکَ الْمَصِیرُ اللهُمَّ لَکَ الْحَمْدُ فِی اللَّیْلِ إِذَا یَغْشَى وَ لَکَ الْحَمْدُ فِی النَّهَارِ إِذَا تَجَلَّى وَ لَکَ الْحَمْدُ فِی الْآخِرَةِ وَ الْأُولَى وَ لَکَ الْحَمْدُ عَدَدَ کُلِّ نَجْمٍ وَ مَلَکٍ فِی السَّمَاءِ وَ لَکَ الْحَمْدُ عَدَدَ الثَّرَى وَ الْحَصَى وَ النَّوَى وَ لَکَ الْحَمْدُ عَدَدَ مَا فِی جَوِّ السَّمَاءِ وَ لَکَ الْحَمْدُ عَدَدَ مَا فِی جَوْفِ الْأَرْضِ.
وَ لَکَ الْحَمْدُ عَدَدَ أَوْزَانِ مِیَاهِ الْبِحَارِ وَ لَکَ الْحَمْدُ عَدَدَ أَوْرَاقِ الْأَشْجَارِ وَ لَکَ الْحَمْدُ عَدَدَ مَا عَلَى وَجْهِ الْأَرْضِ وَ لَکَ الْحَمْدُ عَدَدَ مَا أَحْصَى کِتَابُکَ وَ لَکَ الْحَمْدُ عَدَدَ مَا أَحَاطَ بِهِ عِلْمُکَ وَ لَکَ الْحَمْدُ عَدَدَ الْإِنْسِ وَ الْجِنِّ وَ الْهَوَامِّ وَ الطَّیْرِ وَ الْبَهَائِمِ وَ السِّبَاعِ حَمْدا کَثِیرا طَیِّبا مُبَارَکا فِیهِ کَمَا تُحِبُّ رَبَّنَا وَ تَرْضَى وَ کَمَا یَنْبَغِی لِکَرَمِ وَجْهِکَ وَ عِزِّ جَلالِکَ.
پس از خواندن دعای عشرات هریک از موارد زیر را ۱۰ مرتبه بگویید:
لا إِلَهَ اِلّا اللهُ وَحْدَهُ لا شَرِیکَ لَهُ لَهُ الْمُلْکُ وَ لَهُ الْحَمْدُ وَ هُوَ اللَّطِیفُ الْخَبِیرُ.
لا إِلَهَ اِلّا اللهُ وَحْدَهُ لا شَرِیکَ لَهُ لَهُ الْمُلْکُ وَ لَهُ الْحَمْدُ یُحْیِی وَ یُمِیتُ وَ یُمِیتُ وَ یُحْیِی وَ هُوَ حَیٌّ لا یَمُوتُ بِیَدِهِ الْخَیْرُ وَ هُوَ عَلَى کُلِّ شَیْءٍ قَدِیرٌ.
أَسْتَغْفِرُ اللَهَ الَّذِی لا إِلَهَ اِلّا هُوَ الْحَیُّ الْقَیُّومُ وَ أَتُوبُ إِلَیْهِ.
یَا اللهُ یَا اللهُ
یَا رَحْمَانُ یَا رَحْمَانُ
یَا رَحِیمُ یَا رَحِیمُ
یَا بَدِیعَ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضِ
یَا ذَا الْجَلالِ وَ الْإِکْرَامِ
یَا حَنَّانُ یَا مَنَّانُ
یَا حَیُّ یَا قَیُّومُ
یَا حَیُّ لا إِلَهَ اِلّا أَنْتَ
یَا اللهُ یَا لا إِلَهَ اِلّا أَنْتَ
بِسْمِ اللهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
اللهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ.
اللهُمَّ افْعَلْ بِی مَا أَنْتَ أَهْلُهُ
آمِینَ آمِینَ
۵- خواندن زیارت عاشورا
خواندن زیارت عاشورا در روز دهم ثواب بسیار زیادی دارد و میتوان آن را از دور یا نزدیک خواند و به حضرت سلام و عرض ادب کرد.
«اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاللَّهِ اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یَابْنَ رَسُولِ اللَّهِ اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا خِیَرَةَ اللَّهِوَابْنَ خِیَرَتِهِ اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یَابْنَ اَمیرِالْمُؤْمِنینَ وَابْنَ سَیِّدِ الْوَصِیّینَاَلسَّلامُ عَلَیْکَ یَابْنَ فاطِمَةَ سَیِّدَةِ نِساَّءِ الْعالَمینَ اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا ثارَ اللَّهِ وَ ابْنَ ثارِهِ وَ الْوِتْرَ الْمَوْتُورَاَلسَّلامُ عَلَیْکَ وَعَلَی الاْرْواحِ الَّتی حَلَّتْ بِفِناَّئِکَ عَلَیْکُمْ مِنّی جَمیعاً سَلامُ اللَّهِ اَبَداً ما بَقیتُ وَ بَقِیَ اللَّیْلُ وَالنَّهارُیا اَباعَبْدِاللَّهِ لَقَدْ عَظُمَتِ الرَّزِیَّةُ وَ جَلَّتْ وَ عَظُمَتِ الْمُصیبَةُ بِکَ (ِبکُمْ) عَلَیْنا وَ عَلی جَمیعِ اَهْلِالاْسْلامِوَجَلَّتْ وَ عَظُمَتْ مُصیبَتُکَ فِی السَّمواتِ عَلی جَمیعِ اَهْلِ السَّمواتِ فَلَعَنَ اللَّهُ اُمَّةً اَسَّسَتْ اَساسَ الظُّلْمِ وَ الْجَوْرِ عَلَیْکُمْ اَهْلَ الْبَیْتِوَ لَعَنَاللَّهُ اُمَّةً دَفَعَتْکُمْ عَنْ مَقامِکُمْ وَاَزالَتْکُمْ عَنْ مَراتِبِکُمُ الَّتی رَتَّبَکُمُ اللَّهُ فیهاوَلَعَنَ اللَّهُ اُمَّةً قَتَلَتْکُمْ وَ لَعَنَ اللَّهُ الْمُمَهِّدینَ لَهُمْ بِالتَّمْکینِ مِنْ قِتالِکُمْبَرِئْتُ اِلَی اللَّهِ وَ اِلَیْکُمْ مِنْهُمْ وَ مِنْ اَشْیاعِهِمْ وَ اَتْباعِهِمْ وَ اَوْلِیاَّئِهِمیا اَباعَبْدِاللَّهِ اِنّی سِلْمٌ لِمَنْ سالَمَکُمْ وَ حَرْبٌ لِمَنْ حارَبَکُمْ اِلی یَوْمِ الْقِیامَةِوَ لَعَنَ اللَّهُ آلَ زِیادٍ وَ آلَ مَرْوانَ وَ لَعَنَ اللَّهُ بَنی اُمَیَّةَ قاطِبَةً وَ لَعَنَ اللَّهُ ابْنَ مَرْجانَةَ»
۶- خواندن زیارت وارث
السَّلامُ عَلَیْکَ یَا وَارِثَ آدَمَ صَفْوَةِ اللَّهِ السَّلامُ عَلَیْکَ یَا وَارِثَ نُوحٍ نَبِیِّ اللَّهِ السَّلامُ عَلَیْکَ یَا وَارِثَ إِبْرَاهِیمَ خَلِیلِ اللَّهِ السَّلامُ عَلَیْکَ یَا وَارِثَ مُوسَی کَلِیمِ اللَّهِ السَّلامُ عَلَیْکَ یَا وَارِثَ عِیسَی رُوحِ اللَّهِ السَّلامُ عَلَیْکَ یَا وَارِثَ مُحَمَّدٍ حَبِیبِ اللَّهِ السَّلامُ عَلَیْکَ یَا وَارِثَ أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ علیه السلام [وَلِیِّ اللَّهِ]السَّلامُ عَلَیْکَ یَا ابْنَ مُحَمَّدٍ الْمُصْطَفَی السَّلامُ عَلَیْکَ یَا ابْنَ عَلِیٍّ الْمُرْتَضَی السَّلامُ عَلَیْکَ یَا ابْنَ فَاطِمَةَ الزَّهْرَاءِ السَّلامُ عَلَیْکَ یَا ابْنَ خَدِیجَةَ الْکُبْرَی السَّلامُ عَلَیْکَ یَا ثَارَاللَّهِ وَ ابْنَ ثَارِهِ وَ الْوِتْرَ الْمَوْتُورَ أَشْهَدُ أَنَّکَ قَدْ أَقَمْتَ الصَّلاةَ وَ آتَیْتَ الزَّکَاةَ وَ أَمَرْتَ بِالْمَعْرُوفِ وَ نَهَیْتَ عَنِ الْمُنْکَرِ وَ أَطَعْتَ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ حَتَّی أَتَاکَ الْیَقِینُ
فَلَعَنَ اللَّهُ أُمَّةً قَتَلَتْکَ وَ لَعَنَ اللَّهُ أُمَّةً ظَلَمَتْکَ، وَ لَعَنَ اللَّهُ أُمَّةً سَمِعَتْ بِذَلِکَ فَرَضِیَتْ بِهِ یَا مَوْلایَ یَا أَبَا عَبْدِ اللَّهِ أَشْهَدُ أَنَّکَ کُنْتَ نُورا فِی الْأَصْلابِ الشَّامِخَةِ وَ الْأَرْحَامِ الْمُطَهَّرَةِ لَمْ تُنَجِّسْکَ الْجَاهِلِیَّةُ بِأَنْجَاسِهَا وَ لَمْ تُلْبِسْکَ مِنْ مُدْلَهِمَّاتِ ثِیَابِهَا وَ أَشْهَدُ أَنَّکَ مِنْ دَعَائِمِ الدِّینِ وَ أَرْکَانِ الْمُؤْمِنِینَ وَ أَشْهَدُ أَنَّکَ الْإِمَامُ الْبَرُّ التَّقِیُّ الرَّضِیُّ الزَّکِیُّ الْهَادِی الْمَهْدِیُّ وَ أَشْهَدُ أَنَّ الْأَئِمَّةَ مِنْ وُلْدِکَ کَلِمَةُ التَّقْوَی وَ أَعْلامُ الْهُدَی وَ الْعُرْوَةُ الْوُثْقَی وَ الْحُجَّةُ عَلَی أَهْلِ الدُّنْیَا وَ أُشْهِدُ اللَّهَ وَ مَلائِکَتَهُ وَ أَنْبِیَاءَهُ وَ رُسُلَهُ أَنِّی بِکُمْ مُؤْمِنٌ وَ بِإِیَابِکُمْ [بِآیَاتِکُمْ ]مُوقِنٌ بِشَرَائِعِ دِینِی وَ خَوَاتِیمِ عَمَلِی وَ قَلْبِی لِقَلْبِکُمْ سِلْمٌ وَ أَمْرِی لِأَمْرِکُمْ مُتَّبِعٌ صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَیْکُمْ وَ عَلَی أَرْوَاحِکُمْ وَ عَلَی أَجْسَادِکُمْ وَ عَلَی أَجْسَامِکُمْ وَ عَلَی شَاهِدِکُمْ وَ عَلَی غَائِبِکُمْ وَ عَلَی ظَاهِرِکُمْ وَ عَلَی بَاطِنِکُمْ.
بِأَبِی أَنْتَ وَ أُمِّی یَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ بِأَبِی أَنْتَ وَ أُمِّی یَا أَبَا عَبْدِ اللَّهِ لَقَدْ عَظُمَتِ الرَّزِیَّةُ وَ جَلَّتِ الْمُصِیبَةُ بِکَ عَلَیْنَا وَ عَلَی جَمِیعِ أَهْلِ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضِ فَلَعَنَ اللَّهُ أُمَّةً أَسْرَجَتْ وَ أَلْجَمَتْ وَ تَهَیَّأَتْ لِقِتَالِکَ یَا مَوْلایَ یَا أَبَا عَبْدِ اللَّهِ قَصَدْتُ حَرَمَکَ وَ أَتَیْتُ إِلَی مَشْهَدِکَ أَسْأَلُ اللَّهَ بِالشَّأْنِ الَّذِی لَکَ عِنْدَهُ وَ بِالْمَحَلِّ الَّذِی لَکَ لَدَیْهِ أَنْ یُصَلِّیَ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ أَنْ یَجْعَلَنِی مَعَکُمْ فِی الدُّنْیَا وَ الْآخِرَةِ.
اللَّهُمَّ إِنِّی صَلَّیْتُ وَ رَکَعْتُ وَ سَجَدْتُ لَکَ وَحْدَکَ لا شَرِیکَ لَکَ لِأَنَّ الصَّلاةَ وَ الرُّکُوعَ وَ السُّجُودَ لا یَکُونُ إِلا لَکَ لِأَنَّکَ أَنْتَ اللَّهُ لا إِلَهَ إِلا أَنْتَ اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ أَبْلِغْهُمْ عَنِّی أَفْضَلَ السَّلامِ وَ التَّحِیَّةِ وَ ارْدُدْ عَلَیَّ مِنْهُمُ السَّلامَ اللَّهُمَّ وَ هَاتَانِ الرَّکْعَتَانِ هَدِیَّةٌ مِنِّی إِلَی مَوْلایَ الْحُسَیْنِ بْنِ عَلِیٍّ عَلَیْهِمَا السَّلامُ اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ عَلَیْهِ وَ تَقَبَّلْ مِنِّی وَ أْجُرْنِی عَلَی ذَلِکَ بِأَفْضَلِ أَمَلِی وَ رَجَائِی فِیکَ وَ فِی وَلِیِّکَ یَا وَلِیَّ الْمُؤْمِنِینَ.
السَّلامُ عَلَیْکَ یَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ السَّلامُ عَلَیْکَ یَا ابْنَ نَبِیِّ اللَّهِ السَّلامُ عَلَیْکَ یَا ابْنَ أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ السَّلامُ عَلَیْکَ یَا ابْنَ الْحُسَیْنِ الشَّهِیدِ السَّلامُ عَلَیْکَ أَیُّهَا الشَّهِیدُ السَّلامُ عَلَیْکَ أَیُّهَا الْمَظْلُومُ وَ ابْنُ الْمَظْلُومِ لَعَنَ اللَّهُ أُمَّةً قَتَلَتْکَ وَ لَعَنَ اللَّهُ أُمَّةً ظَلَمَتْکَ وَ لَعَنَ اللَّهُ أُمَّةً سَمِعَتْ بِذَلِکَ فَرَضِیَتْ بِهِ.
السَّلامُ عَلَیْکَ یَا وَلِیَّ اللَّهِ وَ ابْنَ وَلِیِّهِ لَقَدْ عَظُمَتِ الْمُصِیبَةُ وَ جَلَّتِ الرَّزِیَّةُ بِکَ عَلَیْنَا وَ عَلَی جَمِیعِ الْمُسْلِمِینَ فَلَعَنَ اللَّهُ أُمَّةً قَتَلَتْکَ وَ أَبْرَأُ إِلَی اللَّهِ وَ إِلَیْکَ مِنْهُمْ. السَّلامُ عَلَیْکُمْ یَا أَوْلِیَاءَ اللَّهِ وَ أَحِبَّاءَهُ السَّلامُ عَلَیْکُمْ یَا أَصْفِیَاءَ اللَّهِ وَ أَوِدَّاءَهُ السَّلامُ عَلَیْکُمْ یَا أَنْصَارَ دِینِ اللَّهِ السَّلامُ عَلَیْکُمْ یَا أَنْصَارَ رَسُولِ اللَّهِ السَّلامُ عَلَیْکُمْ یَا أَنْصَارَ أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ السَّلامُ عَلَیْکُمْ یَا أَنْصَارَ فَاطِمَةَ سَیِّدَةِ نِسَاءِ الْعَالَمِینَ السَّلامُ عَلَیْکُمْ یَا أَنْصَارَ أَبِی مُحَمَّدٍ الْحَسَنِ بْنِ عَلِیٍّ الْوَلِیِّ [الزَّکِیِ ]النَّاصِحِ السَّلامُ عَلَیْکُمْ یَا أَنْصَارَ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ بِأَبِی أَنْتُمْ وَ أُمِّی طِبْتُمْ وَ طَابَتِ الْأَرْضُ الَّتِی [أَنْتُمْ ]فِیهَا دُفِنْتُمْ وَ فُزْتُمْ فَوْزا عَظِیما فَیَا لَیْتَنِی کُنْتُ مَعَکُمْ فَأَفُوزَ مَعَکُمْ.
گزارش خانم دیوارگر: