۲۸ تیرماه ۵۷ مردم انقلابی به دفتر حزب رستاخیز در تبریز حمله کردند و آن را که نماد مخالفت انقلاب مردم به رهبری امام خمینی (ره) بود به آتش کشیدند.
درباره زمان شروع بحرانی که سر انجام به انقلاب اسلامی منجر شد توافقی به چشم نمیخورد. گروههای مخالفت رژیم پهلوی با رهیافت خاصی که نسبت به انقلاب دارند، مقطع خاص با جریان ویژهای را به عنوان نقطه شروع انقلاب ترسیم کرده اند.
جبهه ملی، نقطه شروع را خردادسال ۵۶ میداند زمانی که سه نفر از رهبران وقت جبهه ملی نامهای سرگشاده خطاب به شاه انتشار دارند.
حزب توده هم فروردین ۵۶ را که در آن چند فقره اعتصاب کارگری صورت پذیرفت و زندانیان سیاسی دست به اعتصاب غذا زدند، نقطه شروع میداند.
چریکهای فدایی خلق بر روی مبارزات خارج از محدوده با شهرداری و عوامل انتظامی در تابستان همان سال به عنوان اولین جرقه انقلاب تاکید میکنند و بالاخره مخالفان مذهبی رژیم فوت مشکوک و ناگهانی سید مصطفی خمینی فرزند امام در آبان ۵۶ یا درج مقاله توهین آمیز روزنامه اطلاعات درباره امام خمینی در دی ماه این سال را، به عنوان نقطه شروع انقلاب قلمداد میکنند.
لکن با توجه به ماهیت اسلامی انقلاب و نیز روند حوادث و رویدادهای نهضت امام خمینی از ۱۵ خرداد ۴۲ به این سو، باید گفت حادثهای که مشعل انقلاب را روشن کرد و عامل شتاب زای انقلاب شد، انتشار مقاله مذکور با امضای مستعار احمد رشیدی مطلق در ۱۷ دی ماه ۵۶ بود.
به علاوه، اکثر قریب به اتفاق مردمی که در انقلاب شرکت کردند از حوادثی که گروههای غیر مذهبی از آن به عنوان نقطه شروع انقلاب یاد میکنند. خبر نداشته اند، ولی همگی درج مقاله توهین آمیز را میدانستند.
مخالفت شاه با امام خمینی (ره)
شاه برای گروههای چریکی که گاه دست به عملیات تروریستی میزدند یا گروههای روشن فکری که اغلب با لحن تمسخر آمیزی از آنها سخن میگفت اهمیت، زیادی قایل نبود و از میان نیروهای مخالفش تنها از آیت الله خمینی واهمه داشت.
بدین جهت مبارزه با ایشان را با دستور تهیه و انتشار مقاله مذکور به منظور تحقیر و بی اعتبار کردن ایشان آغاز کرد.
رژیم شاه با این اقدام وارد مهلکهای آن چنان خطرناک شد که وسعت دامنه و عظمت ابعاد آن موجب در هم شکستن پایههای نظام شاهنشاهی در ایران شد.
عمومیتی که این حادثه به اعتراضات مردم ایران بخشید در رویدادهاهی آن سالها همانندی نداشت.
بازتاب های مقاله توهین آمیز
اولین بازتاب انتشار مقاله مذکور، در مرکز انقلاب - قم - منعکس شد. در روز انتشار مقاله، هنگامی که کامیون حامل روزنامههای اطلاعات برای قم و اصفهان از دروازه قم وارد این شهر میشد، مردم قم که از پیش، خبر انتشار مقاله را از تهران شنیده بودند به کامیون هجوم برده، روزنامهها را به آتش کشیدند.
فردای آن روز، طلاب کلاسهای درس را تعطیل کرده و در مسجد اعظم دست به تجمع زدند. طی این روز زد و خوردهای پراکندهای رخ داد، ولی حرکت اصلی مردم در روز ۱۹ دی شکل گرفت در این روز مردم در حالی که شعارهای تندی علیه دولت میدادند، نمایندگی روزنامه اطلاعات و دفتر حزب رستاخیز را به آتش کشیدند.
در جریان این حوادث، تعدادی از اهالی قم به شهادت رسیدند. رژیم در عکس العمل حوادث قم و مهار حرکت مردم، گروهی از شاگردان امام را به دیگر شهرها تبعید کرد، ولی با این تبعیدها امواج نهضت از قم به دیگر نقاط کشور پراکنده شد.
خشم مردم قم و تبریز
در چهلم شهدای قم در ۲۹ بهمن ۵۶ مردم تبریز به پا خاستند و کنترل شهر را تا مدتی از دست ماموران رژیم خارج کردند. مردم با به آتش کشیدن سینماها، مشروب فروشیها و مقر حزب رستاخیز، خشم خود را نسبت به رژیم بروز دادند و سر انجام ارتش با کامیونهای سرباز و تانکهای خود، صحنهای خونین به وجود آورده دهها نفر را به شهادت رساند.
پیام امام به مردم
پس از این حادثه، امام خمینی با فرستادن پیامی به مردم تبریز و آذربایجان فرمود:
سلام بر اهالی شجاع و متدین آذربایجان عزیز... خاطره بسیار اسف انگیز قم هنوز ما را در رنج داشت که فاجعه بسیار ناگوار تبریز پیش آمد... اهالی معظم و عزیز آذربایجان بدانند که در این راه حق و استقلال و آزادی طلبی و در حمایت از قرآن کریم تنها نیستند.
شهرهای بزرگ، چون شیراز، اصفهان، اهواز و دیگر شهرها و مقدم از همه (قم) مرکز روحانیت و پایگاه حضرت صادق - سلام الله علیه - و تهران بزرگ با آنها هم صدا و هم مقصد و همه و همه در بیزاری از دودمان پلید پهلوی شریک اند.
بیشتر بخوانید: محمد خیابانی، مبارز ضد استعمار
تاریخچه حزب رستاخیز
حزب رستاخیز ملت ایران معروف به «حزب رستاخیز» به عنوان تنها حزب واحد فراگیرتشکیل شده بود که تیر خلاصی بر مشروطیت و آزادی بیان بود.
حزب رستاخیز به دستور محمدرضا پهلوی در ۱۱ اسفند ۱۳۵۳ خورشیدی تشکیل شد. پس از اعلام تشکیل این حزب، به دستور شاه همه احزاب و سندیکاهای فعال در نظام شاهنشاهی ایران، مانند حزب ایران نوین، حزب مردم، حزب پانایرانیست و حزب ایرانیان، موظف شدند به حزب رستاخیز بپیوندند. نظام شاهنشاهی در قدم بعدی، تمام کارمندان دولت را مجبور به عضویت در حزب نمود.
منبع: حوزه نت، ویکی پدیا