پدر و مادرانی که فقط می ترسند
بی فرزندی و کم فرزندی بخاطر ترسهای مختلفی است که پدر و مادرها دارند، اما بیشتر این ترسها دلیل منطقی ندارند.
سرویس وبگردی خبرگزاری صدا و سیما ، اینکه جامعه ایران دچار بحران بی فرزندی شده است علتهای متعددی دارد که رفاه طلبی و ترس از آینده فرزندان مهمترین این دلایل است.
درحدود ۴۰ سال پیش، زوجها بهدلیل روشهای ناکارآمد پیشگیری از بارداری، اغلب بیش از انتظارشان، بچه داشتند.
اکنون برخلاف روندهای گذشته، خانوادهها باتوجه به قصدشان تعداد کمی فرزند دارند و بهدنبال آن هم اغلب تمایل کمتری به فرزندآوری نشان میدهند.
عوامل مؤثر بر کاهش تمایل به فرزندآوری در مطالعات متعدّدی بررسی شده است.
تغییرات درمسیر زندگی یکی از عوامل اثرگذار بر باروری است. این تغییرات شامل تأخیر در انتقالهایی مثل ترک خانه، افزایش فروپاشی خانواده، افزایش استقلال مالی زنان است که قبل و بعد از فرآیند تشکیل خانواده اتفاق میافتد.
ترک خانه ازسوی جوانان درمقایسه با گذشته دیرتر اتفاق میافتد؛ بنابراین واردشدن در پیوند زناشویی نیز با تأخیر همراه است.
ازسویی، اکنون زنان فرصتهایی برای استقلال مالی و موفقیت شغلی دارند. فرصتهایی که ممکن است در برنامههای آنها برای بچهدارشدن اختلال ایجاد کند.
بسیاری از پژوهشگران معتقدند روندهای بازار کار و اقتصاد با اثر بر الگوی مسیر زندگی بر میزان باروری اثرگذار هستند.
همچنین، مطالعات زیادی دربارۀ ارزش فرزند انجام شده است
منفعت فرزند شامل منفعت اقتصادی و منفعتهای عملی و روانی مانند کمک در انجام دادن کارهای خانه، حمایتگری فرزند در دوران پیری، معنادارکردن زندگی و ادامۀ نام خانواده است در برخی از مطالعات به اهمیت فرزند بهلحاظ تحکیم روابط اجتماعی و بهرهمندی از برخی منابع توجه شده است با این حال، مطالعات جدید در این زمینه است که منفعت اقتصادی و روانی فرزند باعث افزایش اندازۀ خانواده نمیشود؛ زیرا والدین عشقی را که نیاز دارند از حضور یک یا دو فرزند میگیرند.
دوران ناامنی شغلی با یک چرخۀ قوی اقتصادی با رونق و رکود و افزایش یا نوسان قیمت مسکن همراه بوده است که ترکیبی از آنها باعث تشویق ادامۀ اشتغال دوگانه دربین زوجها بهعنوان بیمهای دربرابر بیکاری شده است.
این وضعیت جوانان را به این سمت سوق میدهد که قبل از اینکه بچهدار شوند، روی سرمایۀ انسانی خود (تحصیل و پیشرفت شغلی خود) سرمایهگذاری کنند.
برخی به تأخیرانداختن فرزندآوری را به برخی از قطعیتنداشتنها مانند بیثباتی در کار و روابط اجتماعی مرتبط میدانند.
آنها بر این باورند که این وضعیت باعث میشود زوجها تصمیم به فرزندآوری را به تعویق بیندازند و با گذشت زمان، انتخاب آنها محدود به داشتن تعداد فرزند کم و یا بیفرزندی میشود.
اثر معنیدار ناامنی اقتصادی بر رفتار و ایده آل باروری پایین زنان را نشان دادند.
برخی نیز معتقدند والدین امروزی درمقایسه با والدین قبلی، نگرانی بیشتری دربارۀ کیفیت تجربههای روزمرۀ فرزندان، رشد عاطفی و پیشرفت تحصیلی آنها دارند.
با این حساب، داشتن فرزند بهلحاظ زمان و انرژی هزینهبر است. تغییر در الگوهای مسیر زندگی که باعث بهوجودآمدن خانوادههای کوچک و بیفرزندی درنهایت، تبدیل به یک هنجار شد و انتظارها و ترجیحهای افراد را شکل داد.
ازدواج و فرزندآوری بهطور فزایندهای بهجای مسیر اجتنابناپذیر در زندگی تبدیل به یک انتخاب شده است.
عقاید رفتاری، هنجارهای ذهنی و کنترل رفتار درکشده برای داشتن فرزند در پژوهش لو و مائو (۲۰۱۴) و آیزن و کلوباس (۲۰۱۳) بررسی شده است.
قصد، نگرش و خواست افراد بر کاهش باروری در مقالۀ میتچل و گری (۲۰۰۷) بررسی شده است.
براساس یافتههای این پژوهش، خطر درکشده، تمایل به اشتغال، امنیت اقتصادی، تغییر در خواست و نقش زنان در تصمیم افراد برای نداشتن فرزند مؤثر است.
ابو زید (۲۰۲۱) مهمترین تعیینکنندههای باروری پایین را در کشورهای درحال توسعه کاهش مرگومیر میداند و تقاضای کار زنان در بازار کار را در کشورهای درحال توسعه تبیین مناسبی برای کاهش باروری محسوب نمیکند.
پژوهش کیفیِ عباسیشوازی و همکاران (۱۳۸۱) در شهر یزد نشان داد که فرزند ایده آل زنان کمتر از تعداد فرزندان فعلیشان است.
زنان به کیفیت (تربیت و تحصیل) اشاره داشتند و سیاستهای تشویقی را در افزایش فرزندانشان بیاثر میدانستند.
براساس نتایج پژوهش مذکور، انگارههای فرزند عصای پیری و ترجیح جنسیتی کمرنگشده و آگاهی از وسایل تنظیم خانواده افزایش یافته است.
محمودیان و همکاران (۱۳۸۹) نشان دادند که کمفرزندی با موقعیت گفتمانی کمفرزندی / رفاه خودحمایتی زنان، چالشهای مدیریتی مدرن، توانمندسازی، میل به خودبازنمایی مثبت و تجربۀ بیننسلی رخداده و باعث استراتژی بازاندیشانهشده که پیامد آن کمفرزندی خواسته و یا ناخواسته است.
نداشتن توانایی برای تأمین هزینههای فرزند دیگر، داشتن فرزند به تعداد لازم، تداخل فرزندآوری با علایق، تفریحها، برنامههای کاری و تحصیلی و همچنین نگرانی به آیندۀ فرزند ازجمله یافتههای پژوهش عرفانی (۱۳۹۱) دربارۀ نیتهای باروری مردم تهران است که نشان داد دسترسی افراد به منابع گوناگون اقتصادی و حمایتی اثرهای متفاوتی بر نیتهای باروری زوجین دارد.
مشکلات اقتصادی و کاهش ثبات در تصمیمگیریهای اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و عادت مردم به تکفرزندی و دو فرزندی که در بیش از دو دهه شکل گرفته است، ازجمله عوامل بازدارندۀ ترغیب به رشد جمعیت است.
پژوهش حمیدیفر و همکاران (۱۳۹۵) نشان داد که افراد داشتن و یا نداشتن فرزند را مانند انتخابی میدانند که برای انتخابهای دیگر به تعویق میافتد و یا سرکوب میشود.
مهمترین دلایل افراد برای بیفرزندی، مسئولیت زیاد پدریومادری، محدودیتهای اجتماعی فرزند برای والدین، محدودیتهای زناشویی فرزند برای والدین، هزینۀ زیاد داشتن فرزند و مخاطرههای بارداری برای زنان است.
پژوهش کیفی رضویزاده و همکاران (۱۳۹۴) درزمینههای کمفرزندطلبی و تأخیر در فرزندآوری نشان دادند که دغدغههای فرزندمحور (بهویژه تربیتی) و والدمحور (اقتصادی، رفاهی و محدودیتزایی) موجب کمفرزندی و تأخیر در فرزندآوری میشود.
پارهای از زمینههای ذهنی و عینی ازجمله وجه ارزشییافتن کمفرزندی، تمهیدهای نهادی و مشوق کمفرزندی موجب ترغیب زوجها به کمفرزندی شده است.
پژوهش موردی شهر سیرجان دربارۀ اثر استقلال، مشارکت اجتماعی و تحصیلات زنان بر تمایل به فرزندآوری نشان داد که تحصیلات زنان و مشارکت اجتماعی نقش کاهشی بر تمایل به فرزندآوری دارد (عباسیشوازی و خواجهصالحی، ۱۳۹۲).
برمبنای پژوهش طاووسی و همکاران (۱۳۹۶) مهمترین عامل بیتمایلی به فرزندآوری نگرانی دربارۀ تأمین آیندۀ فرزند و نگرانی از افزایش مشکلات اقتصادی با آوردن فرزند دیگر و مهمترین دلیل تمایل به فرزندآوری نیز علاقۀ فطری به فرزندآوری، کسب جایگاه و نقش والدی است.
پژوهش خلجآبادیفراهانی و سرایی (۱۳۹۱) در شهر تهران نشان داد که تعیینکنندههای قصد تکفرزندی برای مردان شامل، فردگرایی، نگرانی کمتر از مشکلات تکفرزندی، باورهای جنسیتی تساویطلبانه و نگرانیهای فرزندپروری است و برای زنان، سن، نگرانیهای فرزندپروری، فردگرایی، نگرانی کمتر از مشکلات تکفرزندی و آرمانگرایی در تربیت فرزند است.
همچنین، قصد تکفرزندی در ۴۶ درصد و دو فرزندی در ۴۳.۲ درصد از نمونه گزارش شده است.
خلجآبادیفراهانی و کیانیعلیآبادی (۱۳۹۷) نشان دادند که باوجود ارزش ذاتی فرزند، رشد عقلانی موجب شده است که زنان با کنترل موقعیت قبل از فرزندآوری از کیفیت رابطۀ زناشویی اطمینان حاصل کنند و با داشتن سالمندی سالم و فعال بهدنبال تعدیل انتظارهای خود از فرزند در سالمندی باشند.
عباسیشوازی و همکاران (۱۳۹۹) در این پژوهش موضوع ناامنیهای اقتصادی بیشتر مطرح شده است که در آن به افزایش فردگرایی، رشد عقلانی، توجه به کیفیت بهجای کمیت، افزایش تحصیلات بهویژه تحصیلات زنان و اشتغال آنها بر بیتمایلی به فرزندآوری اشاره شده است.
درزمینۀ فرزندآوری بیشتر مطالعات دربارۀ ایده آلها، ترجیحها و تمایلهای زنان متأهل است.
درصورتی که تصمیم به فرزندآوری در خانواده با نظر زن و مرد اتفاق میافتد؛ بنابراین برای برنامهریزی و سیاستگذاریهای آینده درزمینۀ فرزندآوری نیاز است که تمایلها و ایده آلهای افراد مجرد در شرف ازدواج و فرزندآوری نیز درنظر گرفته شود.
ازطرفی، باوجود اینکه استان اصفهان جزء استانهایی با باروری پایین (با باروری کل بین ۳/۱ تا ۵/۱ فرزند) در ایران است (مرکز آمار ایران، ۱۴۰۰)، اما تاکنون مطالعهای کیفی درزمینههای کمفرزندی در این استان انجام نشده است. در این مطالعه سعی شده است که جامعۀ بررسیشده شامل زنان و مردان مجرد و متأهل باشد.
درواقع، تلاش بر این است که مهمترین چالشهای فردی و اجتماعی را که افراد درزمینۀ فرزندآوری با آن مواجه هستند، در شهر اصفهان و درقالب یک مطالعۀ کیفی بررسی شود.
منبع: سایت جامعه شناسی کاربردی