فرزند بیشتر روابطی بهتر
محبت بیشتری در خانوادههایی که فرزندان بیشتری دارند وجود دارد.
فرزند دار شدن یکی از شیرینترین اتفاقات زندگی است. اما یکی دو دههای میشود که ذائقه خانوادهها نسبت به این اتفاق شیرین تغییراتی پیدا کرده است، تا حدی که در خوش بینانهترین حالت ممکن حاضر نمیشوند بیشتر از یک فرزند داشته باشند.
این تغییر نگرش، جامعه را با پدیده «تک فرزندی» و در نتیجه کاهش رشد جمعیت مواجه کرده است.
تا همین یکی دو نسل قبل، تعداد فرزندان در خانوادههای ایرانی متعدد بود و داشتن فرزندانِ بیشتر نوعی فضیلت و ارزش محسوب میشد.
نگرش نسبت به فرزندآوری دچار تغییرشده است
یکی از این عوامل به برنامه ریزیهای دو سه دهه قبل برمی گردد که به نظر میرسد به اندازه کافی دوراندیشانه نبوده اند.
یعنی کسانی که بنا به تبلیغات آن زمان که داشتن فرزند کمتر برای زندگی بهتر را رواج میداد رفتار کردند و در نتیجه امروز همان خانوادهها به خانوادههای تک فرزندی تبدیل شده اند.
اهمیت رسانه ملی در تبلیغات فرزند آوری
تبلیغاتی که در این زمینه به خصوص از رسانههای ملی که مورد اعتماد مردم هستند پخش میشوند همچنان بسیار موثرند کما اینکه در حال حاضر با توجه به اشاعه فرمایشات ژرف اندیشانه مقام معظم رهبری در زمینه ترویج فرزندآوری میبینیم که وضعیت جمعیتی ما در طی مدت کوتاه اخیر تا حدودی تغییرات مثبتی پیدا کرده است.
همینجا گریزی میزنم به عامل دیگری که میشود گفت به همین اندازه در کاهش جمعیت ما موثر بوده است مسئله کسانی است که موفق به ازدواج نشده اند.
به نظر میرسد برای افزایش جمعیت لازم است در کنار بررسی اینکه چرا نگرش افراد متأهل جامعه نسبت به فرزند داشتن تغییر کرده این موضوع را هم مورد مطالعه قرار بدهیم که چه کارهایی میشود کرد تا افرادی که مجرد مانده اند ازدواج کنند و صاحب فرزند بشوند.
مشکلات تک فرزندی
تک فرزندی مشکلاتی را هم برای والدین آنها به وجود میآورد چرا که این پدر و مادرها همیشه به صورت افراطی نگران این هستند که مبادا اتفاقی برای تنها فرزندشان بیفتد و در نتیجه مراقبتهای زیادی از او به عمل میآورند.
به عبارت دیگر، در تک فرزندی عامل دیگری که در این مسئله موثر بوده است موضوع تغییر معیارها به نفع افزایش کیفیت زندگی و همینطور رواج مصرف گرایی است.
تغییر دیدگاه به زندگی
امروزه نسبت به گذشته معیارهای زندگی خانوادهها تغییر کرده و برای مثال مباحثی مثل مدرسه، متراژ خانه و نوع اتومبیل، درمان و مسائلی از این قبیل مورد توجه کمال گرایانهی بیشتری قرار گرفته اند.
به طبع این مسائل باعث افزایش دل مشغولیهای اقتصادی زن و شوهرها شده به طوری که بسیاری از آنها مجبورشده اند برای تأمین این هزینهها به چند شغل و یا چندین شیفت کاری روی بیاورند؛ و عامل دیگری که میتوانم به آن اشاره کنم تبدیل شدن خانوادهها از شکل هستهای به خانوادههای کوچک و منفرد است که باعث شده اند آن حمایت عاطفی و مادی سابق عمه و خاله و عمو و مادربزرگ در تربیت فرزندان صورت نگیرد و در نتیجه تمایل خانوادهها به داشتن فرزندان متعدد کمتر بشود.
در کنار عوامل روانی اجتماعی زمینه ساز تک فرزندی که به آنها اشاره کردید، نگرش دیگری هم در میان خانوادهها رواج پیدا کرده مبنی بر این که تربیت یک فرزند راحتتر از تربیت چند فرزند است.
لزوماً تربیت یک فرزند راحتتر از تربیت چند فرزند نیست
به دلیل اینکه وجود دو یا چند بچه در خانواده کمک میکند تا آنها رقابتهای سالمی را با هم داشته باشند که این خود احتمال موفقیت در تربیت آنها را بیشتر میکند.
به علاوه خیلی وقتها تجربهای که پدر و مادرها از تربیت بچه اول به دست میآورند در تربیت بچههای دوم و سوم به آنها کمک زیادی میکند.
دلیل دیگر هم توجه انحصاری و زیادی است که به تک فرزندان میشود.
اصطلاحی که درباره این بچهها وجود دارد این است که این بچهها لوس میشوند که البته واقعی هم است، چون بچههای تک فرزند رقیبی نداشته اند و فکر میکنند که باید به همه انتظاراتشان برسند و همه اینها باعث میشوند که تربیت یک فرزند لزوماً آسانتر و موفقیت آمیزتر از تربیت چند فرزند نباشد.
در بعضی مطالعات روان شناسی از تک فرزندی به عنوان شمشیر دو لبه یاد میشود.
ببینید در تک فرزندی باید چند مسئله
در گذشته بزرگ شدن همراه با خواهر و برادرها باعث میشد که یک نوع رقابت سالم و احساس حمایت روانی در بچهها شکل بگیرد و این باعث تقویت روحیه اجتماعی آنها میشد.
اما در وضعیت تک فرزندی امروز، رشد اجتماعی بچهها تا حدود زیادی مختل شده و اتفاقی که افتاده این است که جمع گریزی جایگزین جمع گرایی شده که این مسئله روی سلامت روان، روابط آینده کاری و خانوادگی آنها تأثیری منفی خواهد گذاشت.
به علاوه اکثر بچههایی که تک فرزند هستند به دنبال این هستند که از پدر و مادرشان ماهی بگیرند در حالی که بچههای خانوادههایی که بیشتر از یکی هستند اغلب به دنبال این هستند که از آنها ماهیگیری یاد بگیرند.
این بچه در آینده با فردی مثل خودش ازدواج کند و چون هیچ کدام از آنها مدیریت کردن و مدارا کردن را یاد نگرفته اند طبیعتاً زندگی مستحکمی نخواهد داشت.
مشکلاتی که تک فرزندی در پی دارد
تک فرزندی مشکلاتی را هم برای والدین آنها به وجود میآورد چرا که این پدر و مادرها همیشه به صورت افراطی نگران این هستند که مبادا اتفاقی برای تنها فرزندشان بیفتد و در نتیجه مراقبتهای زیادی از او به عمل میآورند.
این توجهات زیاد به غیر از اینکه سلامت روان پدر و مادرها را تحت تأثیر قرار میدهد این تصور را هم برای فرزند به وجود میآورد که محور کائنات است و این میتواند مضرات زیادی داشته باشد.
تصور کنید که این بچه در آینده با فردی مثل خودش ازدواج کند و، چون هیچ کدام از آنها مدیریت کردن و مدارا کردن را یاد نگرفته اند طبیعتاً زندگی مستحکمی نخواهد داشت.
توصیه پایانی تان به خانوادهها
به طور کلی توصیه ما این است که اگر افراد از لحاظ مسائل اقتصادی و معیشتی به حداقلهای ضروری مانند شغل و مسکن دست پیدا کرده اند، از تک فرزندی اجتناب کنند.
به علاوه این را هم در نظر داشته باشید که فرزند داشتن «چنان» را «آنچنان» خواهد کرد.
به این معنی که اگر زن و شوهری مشکلات عدیدهای با هم داشته باشند، داشتن فرزند وضعیت شان را بدتر خواهد کرد.
اما اگر روابط زن و شوهر از استحکام کافی و لازم برخوردار باشد، داشتن فرزند رابطه آنها را محکمتر و عاشقانهتر خواهد کرد و خود این احساس مادر بودن و پدر بودن هم به سلامت روان آنها و همینطور به روابط اجتماعی شان کمک زیادی میکند؛ و آخر کلام هم اینکه داشتن حداقل دو فرزند را توصیه میکنم.
این مسئله در آیندهی خود این بچهها هم تأثیر زیادی دارد.
بچههایی که تک فرزند هستند هم خودشان در آینده تنها خواهند ماند و هم فرزندانشان، و این محرومیت از حمایت عاطفی خواهر و برادر و خاله و عمه و دایی و عمو سلامت روانی آنها را در آینده تحت تأثیر قرار خواهد داد و باعث خواهد شد که آنها به آدمهای غریبهای که در اطرافشان هستند تکیه کنند که این خود مخاطراتی را به همراه خواهد داشت.
منابع: تبیان