کارشناس سواد رسانهای ، سکوت بزرگنمایی ، کوچک نمایی و واقعنمایی را چهار رویکرد مورد انتخاب در رسانه ها اعلام کرد .
سوال: شما در هفته گذشته عنوان کردید که از زمان تولید پیام تا پایان ارسال پیام باید بدانیم که چه کنیم که پیام درست به دست مخاطب برسد، وام بگیرم و بگویم افتخاراتی که ما در ایران کسب میکنیم علیرغم همه کمبودها و تحریمها چقدر باید روی آن کار شود تا پیامش درست به گوش مردم برسد؟ این هم بخشی از سواد رسانهای و بخشی از فضای مجازی است. درست است؟
البرزی: بله، همانطور که فرمودید ما از مرحله انتقال پیام تا مرحله نهادینه سازی و گفتمان سازی موضوع باید مراقبت کنیم به عنوان رسانه، اولین وظیفه ما فقط انتقال پیام صرف است و وظایف دیگری رسانه دارد که بحث نهادینه سازی پیام و گفتمان سازی پیام است. در مسیر انتقال پیام به مخاطب، در همان شبهای ابتدایی صحبت کردیم که ممکن است پارازیتهایی وجود داشته باشد که نگذارد پیام به مخاطب برسد که این مرحله ابتدایی است، حالا اصلا پیام به مخاطب رسید این که آیا مخاطب نسبت به آن پیام چه واکنشی نشان میدهد؟ آیا پیام را میپذیرد؟ آیا نسبت به آن ابهام دارد؟ رسانههای دیگر راجع به پیام چه گفته اند؟ آیا در ذهن مخاطب اغتشاش ایجاد کردهاند؟ در واقع همه این مراحل را رسانهای که دارد کار میکند باید در نظر داشته باشد، یعنی مسیری که ما داریم آماده میکنیم فکر، کامل نیست و با انواع مخاطبان مواجه هستیم، سوادهای متفاوتی دارند، جنسیت متفاوت ممکن است داشته باشند، ممکن است پیش زمینه متفاوتی داشته باشند یعنی شناخت مخاطب که ما آن را به عنوان دانش مخاطب شناسی میشناسیم خیلی موضوع مهمی است که سالیان سال ما از آن استفاده کردیم. یعنی مخاطب شناسی یک دانش بسیار قدیمی است در حوزه رسانه که الان وارد حوزه کاربر شده است یعنی کاربر شناسی و دانستن کاربرهای متفاوت؛ بنابراین این جواب سوالی است که شما فرمودید، اما در مورد بحث سواد رسانهای اگر از زاویه مخاطب به موضوع نگاه کنیم میتوانیم سواد رسانهای را به عنوان یک رژیم غذایی بدانیم، دقیقاً مثل این که یک فردی روزانه به چه مواد غذایی نیاز دارد؟ در سه نوبت صبح و ظهر و شبانگاهی و این که در بین اینها هم چه میان وعدههایی را مصرف میکند، رسانه هم همین مدل است یعنی پیامهای رسانهای مانند یک رژیم غذایی هستند که به یک فرد میرسند و فرد باید توجه کند که این پیامها مانند مواد غذایی هستند که به دست او میرسند و اگر رژیم غذای خودش را رعایت نکند مثلاً فقط از چربیها استفاده کند یا همه رژیم غذایی اش شکر و قند و نمک باشد یا بقیه مواد غذایی باید روی این یک تاملی داشته باشد یعنی اگر ما نسبت به فرزندانمان به لحاظ رژیم رسانهای دقت نکنیم یعنی ندانیم که اینها در کل شبانه روز چه مواد رسانهای را دارند مصرف میکنند، بازیهای دیجیتالی که انجام میدهند چه چیزهایی است و به چه نسبتی باید از آن استفاده کنند، آیا رنج سنی آنها در بازیها رعایت شده یا نشده است و همه اینها میتواند مشابهتی بین رژیم غذایی و رژیم مصرف مواد رسانهای ایجاد کند.
سوال: البته آن توجه به سرعت و دقت در فضای مجازی هم مدنظرشان باشد.
البرزی: بله اینها هم هست من اینجا دارم از دیدگاه مخاطب نگاه میکنم، سرعت و دقت و صحت تولید پیام به حوزه رسانه مربوط است. ما به عنوان یک کاربر رسانهای باید نسبت به مصرف محتوایی که دست ما میرسد دقت کنیم و ببینیم که داریم چه چیزی مصرف میکنیم. حالا نظام تولید که نظام رسانهای است تولید و پخش که مربوط به رسانه است که به مخاطب میگوید به چه فکر کن و چگونه فکر کن، یعنی رسانهها معمولا این دو عنصر خبری را چگونه فکر کردن و به چه فکر کردن را مثلا نسبت به مخاطب در نظر میگیرند. رسانههای بیگانه و معاند در مورد اینکه مخاطب به چه چیزی فکر کند وقتی شما نگاه کنید میبینید همیشه مسائل فردی را مدنظر دارند مسائل غیر اصلی را مد نظر دارند.
مسایلی که مخاطب نسبت به مسائل اصلی خودش بی توجه باشد و به آنها فکر نکند را در دستور کار خودشان دارند یعنی ما در مورد رژیم رسانهای مخاطب میبینیم که آنها میخواهند مخاطب موادی را مصرف کند که به لحاظ ذهنی دچار اغتشاش شود و در مسیر کار روزانه اش نتواند به آن سر منزل مقصودی که برای خودش طراحی کرده برسد. مثلاً ما در روزهای گذشته آزمایش موشک فتاح را داشتیم که یک موشک ابر فراصوت بوده و بی نظیر بوده در جهان که ما را در بین چهار کشور قرار داده در دنیا که بینظیر بودند و ما هم بین آنها رفتیم که اینها خودشان ابر قدرتهای دنیا هستند. آیا این موضوع و این پیشرفت در رسانههای بیگانه چگونه انعکاس داده شده است؟ آیا اصلا به آن پرداخته اند؟ اگر آن پرداختهاند چگونه آن را منعکس کردند و چگونه خواستند ذهن مخاطب را نسبت به این موضوع بی توجه کنند و یا مسئله اصلی را با مسئله غیر اصلی جابجا کنند. اینها موضوعاتی است که اگر مخاطبان دقیق نگاه کنند یعنی با یک موشکافی به سرخط رسانههای معاند نگاه کنند ببینند اینها چه مواردی را دارند برجسته میکنند یا به آن توجه میکنند، از این جا میتوانند به پشت پرده پیامهای آن پی ببرند، آیا موفقیتها را نشان میدهند؟ به دستاوردهای کشور چگونه نگاه میکنند، معمولا رسانههای معاند در مقابل دستاوردها سکوت میکنند یعنی راهبردها و رویکرد آنها به دستاوردهای کشور سکوت و سانسور است یعنی به اینها توجه نمیکنند که این موضوع میتواند برای مخاطب ما در جامعه یک راه حلی باشد در نگاه کردن به رسانههای بیگانه
سوال: در حقیقت یک هشدار و زنگ خطری باشد که ببینید الان اینجا سکوت کردند پس دستاوردی در کار بوده است.
البرزی: بله ما کلا در رسانه ۴ رویکرد داریم یک رویکرد سکوت است، رویکرد بزرگنمایی است و رویکرد کوچک نمایی و رویکرد واقعنمایی یعنی هر رسانهای نسبت به موضوعات مورد نظر خودش یکی ازاین رویکردها را انتخاب میکند هر رسانهای در جهان، مثلا شما در رسانههای بیگانه میبینید یک جا رویکرد سکوت است مثلاً در حضور مردم ایران در راهپیمایی ۲۲ بهمن، حضور مردم در اربعین را سکوت میکنند. فراوانی را به آن نمیپردازند و هیچ موقع نمیگویند ۲۰ میلیون و یا ۴۰ میلیون نفر در آن شرکت کرده است و شما نمیتوانید یک خط از آن پیدا کنید اینجا سکوت و سانسور است. یک جایی بزرگنمایی میکند در جایی که میخواهند یک کاستی یا یک دروغ را به جامعه القا کنند را به دنبال بزرگنمایی میروند. یک جا موضوع را کوچک نمایی میکنند آنجا که نخواهند سکوت کنند میخواهند مسئله را بگویند و بگویند، یعنی جایی که میخواهند بگویند و نگویند کوچک نمایی میکنند یعنی مثلاً میخواهند بگویند موشکی که نمیخواهند راجع به موشک سکوت کنند و راهکاری ندارند باید به آن بپردازند میآیند مثلاً بُرد آن را ممکن است کم نشان دهند و ویژگیهای آن را ضعیف نشان دهند و کوچک نمایی کنند و یک جایی میآیند رسانهها واقع نمایی میکنند یعنی همان عین موضوع که است را نشان میدهند که معمولاً ما در رسانههای بیگانه واقعنمایی نداریم و خیلی کم است.
کلاً رویکردهایی که اینها انتخاب میکنند اگر مخاطبان و شنوندگان عزیز رادیو تبیین دقت کنند یعنی به موضوعاتی که این رسانهها دارند سکوت میکنند و یا کوچک نمایی میکنند یا بزرگنمایی میکنند قطعاً سواد رسانهای شان افزایش پیدا میکند یعنی در این موضوعات بالاخره مردم عزیز ما اخبار را از رسانه ملی پیگیری میکنند و ممکن است چشمشان به رسانههای بیگانه هم بخورد و مثلا بگویند امروز مثلاً دستاوردهای هستهای رونمایی شده است با حضور رهبر معظم انقلاب، چه قدر از این دستاوردها در رسانههای غربی و رسانههای بیگانه بازتاب پیدا کرده است؟ میبینیم راجع به موضوع سکوت مطلق کردند. کلا رویکردهای خبری رسانههای جهان نسبت به موضوعات مختلف را اگر ما تحقیقی بخواهیم انجام دهیم نسبت به کشور ما و کشورهای جهان، رسانههای غربی معمولاً در مقابل دستاوردهای ملتهای دیگر به ویژه ملتهای جهان سوم، یا ملتها در کشورهای در حال توسعه، مثل مردم آفریقا، مردم مسلمان، چقدر دستاوردهای آنها در رسانههای معاند بازتاب پیدا میکند؟ مثلا شما سی ان ان را باز کنید میگوید یک پزشک مسلمان هندی یا یک پزشک مسلمان آفریقایی فلان دارو را اختراع کرده است معمولا نمیپردازند یعنی جزو رویکردهای خبری شان نیست.
آقای چامسکی کتابی دارد به نام فیلترهای خبری ایشان، چون منتقد نظام لیبرالیسم است کتابی نوشته در مورد بحث رویکردهای رسانههای غربی، در آن کتاب گفته که رسانههای غربی یک سری فیلترهایی دارند در پرداختن به موضوعات مختلف. از ۵ فیلتر خبری نام برده است یکی گفته بحث لیبرالیسم یعنی شما هیچ موقع ندیدید که بیایند لیبرالیسم را زیر سوال ببرند یعنی آن جا سکوت است یعنی در مورد خودشان. این کتاب که نوشته شده در خود آمریکا است و یک شخص آمریکایی آن را نوشته و خودش اعتراف کرده که ما در کشورمان این فیلترها را داریم یعنی در پرداختن به مسلمانها، در پرداختن به کسانی که خارج از دایره لیبرالیسم هستند سکوت میکنند و موضوع را فیلتر میکنند و من از شنوندگان عزیز دعوت میکنم این کتاب را بخوانند و در اینترنت هم قابل دانلود است مطالعه کنند و ببینند که فیلترهای خبری در رسانههای غربی چه چیزهایی است و رسانههای غربی چه چیزهایی را فیلتر میکنند و این خیلی میتواند برای افزایش سواد رسانهای کمک کند.