پخش زنده
امروز: -
کارشناس سواد رسانهای و فضای مجازی گفت: شناخت واقعیت رسانه و فرستنده پیام اولین پله در سواد رسانهای و آگاه سازی مخاطب رسانه است .
به گزارش خبرگزاری صدا و سیما ، رادیو تبیین در برنامه گفته ناگفتهها با هادی البرزی دکترای ارتباطات و کارشناس سواد رسانهای و فضای مجازی درباره سواد رسانه ای گفتگو کرد.
سوال: طبق صحبتهای شبهای گذشته شما ادامه بحث را از زبان شما میشنویم در ارتباط با جهاد تبیین و اهمیت آن در سواد رسانهای ما باید خودمان را مجهز به چه مکانیزمی بکنیم که سطح سواد رسانهای ما بالا برود؟
البرزی: امشب ما در ادامه بحث شبهای گذشته میخواهم از یک ۵ گانه سواد رسانهای در واقع با شنوندگان صحبت کنم سواد رسانهای در واقع با توجه به اینکه توانایی و مهارت درک محتوی و ارزیابی محتوی و شناخت محتوی است یک پنجگانهای را ما با اون در واقع روبرو هستیم یکی بحث خود رسانه است یعنی اینکه کسی پیام را تولید میکند و با اهداف و انگیزه خاصی اون را ارسال میکند اولین پله در واقع سواد رسانهای شناخت خود رسانه و فرستنده پیام است یعنی وقتی که ما با یک پیام رسانهای مواجه میشویم باید ببینیم این رسانه چه در فضای مجازی و چه در فضای واقعی به چه کسی تعلق دارد پشت پرده آن چیست و چه اهداف و انگیزهای را در واقع دنبال میکند بنابراین اولین گام این است که ما در مورد هر پیامی از خودمان این سوال را بپرسیم که این رسانه به چه کسی تعلق دارد مثلاً شما رسانههای معاند را که نگاه میکنید یک پشت پردهای دارند یک حامی دارند از یک جایی تغذیه فکری میشوند این خیلی مهم است که ما در واقع یک ضرب المثلی در فارسی داریم ما میگیم که گربه برای خدا موش نمیگیرد در واقع یک پشت صحنهای دارد که میاد این همه هزینه میکند این همه خبرنگار میگذارد و به طور زنده دارد محتوی علیه یک کشور در واقع منتشر میشود.
سوال: دنبال یک منفعتی است
البرزی: بله منفعتی دارد و ما گام اولمان این است که این را تشخیص بدهیم دومین گام بحث پیام است اینکه این پیامی که به مخاطب رسیده در واقع لایههای مختلفش را بررسی کنیم یک لایه، لایهی روی پیام است که با آن مواجه میشویم و میگوییم لایه سطحی یک لایهی ما داریم در واقع دقیقاً همبرگر را که شما نگاه میکنید در همبرگر نان اون همبرگر است و در داخلش محتواهای مختلفی است پیام هم اینطوری است
سوال: در واقع ما ظاهر ساده را میبینیم، ولی در بطنش پیچیدگیهای خاص خودش را دارد
البرزی: بله محتواهای مختلفی دارد لایه بعدی لایه زیرینش لایه عمیق اون محتوی و اون هسته محتوی است که مهمترین بخش محتوی است از مهترین بخشهایی است که اون پیام را در واقع شکل میدهد سومین لایه سواد رسانهای بحث این است که گیرنده کیست یعنی برای چه مخاطبی در واقع این پیام شکل داده شده آیا پیام برای مخاطب نسل جوان است یا سن بالاست در چه سنی است مثلا ًچند روز پیش ما بی بی سی انگلیسی و بی بی سی فارسی را در واقع مقایسه میکردیم مثلاً در دوره اغتشاشات معیارهایشان فرق میکرد یعنی برای مخاطب ایرانی یک پیام میدهد بی بی سی فارسی تولید میکرد بی بی سی انگلیسی برای مخاطب خودش یک پیام دیگری را تولید میکرد که مقایسه اینها نشان میدهد که مخاطب هدف این پیام چه کسی است نکته بعدی در واقع بحث خود منبع یا کسی است که این پیام را ایجاد میکند مثلاً شما میبینید در یک پیامی که اومده از چه کسانی مصاحبه گرفته شده این فرد در واقع چه مقامی دارد چه جایگاهی دارد از چه زاویهای رسانه آمده این را انتخاب کرده بحث پنجم اون بستری است که در واقع پیام دارد در آن انتقال پیدا میکند یعنی این پنجگانه سواد رسانهای به ما کمک میکند که بتوانیم یک موضوع را از زاویههای مختلف بهش بپردازیم مثلاً بعضی موقعها ما در واقع شبکههای مختلف فارسی زبان بیگانه را که بررسی میکنیم میبینیم که چقدر اینها هزینه هاشون زیاد است این هزینهها از کجا تامین میشود و به دنبال چه هدفی هستند یعنی اگر رسانه ملی بیاد یک مستندی تهیه کند از میزان هزینهای که این در واقع شبکهها دارند انجام میدهند و پشت صحنه این هزینهها را به مردم بگوید البته این اتفاق افتاده بارها من در رسانه دیدم که این کار اتفاق افتاده و پشت صحنه رسانههای معاند بررسی شده و از زاویه دیگر شما میبینید که اینها بعضی موقعها زنجیرهای عمل میکنند مثلاً میبینید که یک پیام را با یک دستور خاص بالا میآورند و رویش مانور میدهند
بنابراین زاویهای که ما الان در واقع بیشتر بهش در حوزه سواد رسانهای باهاش کار داریم در واقع زاویه واکاوی یک پیام است که سطوح مختلف پیام را بتوانیم در واقع بررسی کنیم و به مخاطب موضوع را نشان بدهیم بنابراین نکتهای که اینجا باید بررسی کنیم بحث تاثیر و اثر سنجی پیام رسانهای است که به دست مخاطب میرسد یعنی شما در یک دورهای مثلاً تاثیر فردی که به طور مداوم یک شبکه را نگاه میکند رویش زوم کنید میبینید که بعضی موقعها در یک حباب فیلتری گیر کرده اگر از زاویههای دیگر بهش پیام نرسد مثلاً دنیا را ممکن است با توجه به تکرار محتوایی که دیده خشن ببیند و حتی خودش احساس ناامنی کند ناامنی با احساس ناامنی خیلی متفاوت است بعضی موقعها رسانهها میتوانند این احساس ناامنی را در مخاطب شکل بدهند با تکرار پیام با در واقع اینکه پاره حقیقت گویی با ماساژ پیامی که ایجاد میکنند آقای مکروان یک دورهای در مورد ماساژ پیام صحبت کرده بود گفته بود که رسانهها میآیند با اضافه و کم کردن پیام، پیام را جوری تغییر میدهند که اون پیام واقعی دیگر نیست و با ماساژ پیام میآیند روی ذهن مخاطب تاثیر میگذارند بنابراین نکتهای که ما اینجا باید بهش توجه کنیم بحث اثرسنجی پیامها است در یک دورهای در دنیا در واقع به قدرت مطلق رسانهها اعتقاد داشتند ومی گفتند که رسانهها میتوانند هر کاری بکنند و اون موقع بود که نظریههای تزریقی و نظریههای گلولهای مطرح شد نظریه کاشت مطرح شد، اما این دوره، دوره جنگ جهانی اول بود بعد از اون به قدرت متعادل رسانهها پی بردند نظریه پردازها و در یک دورهای به قدرت محدود رسانهها رسیدند با آمدن شبکههای اجتماعی و فضای مجازی دوباره یک گروهی در دنیا به این نتیجه رسیدند که پیام پادشاه است یعنی گفتند این پیام رسانهای است که مهم است نه خود رسانه در واقع این پیام در هر قالبی قرار بگیرد میتواند روی ذهن مخاطب تاثیر بگذارد در یک دورهای هم آمدند گفتند که مخاطب است که مهم است حالا ما هر کدام از این سه گانه چه رسانه را مهم بدانیم چه پیام را مهم بدانیم و چه مخاطب را مهم بدانیم خدشهای به سواد رسانهای وارد نمیشود یعنی اون سواد رسانهای دانش ارزیابی تولید و انتشار و محتوا را اگر مخاطب داشته باشد در نهایت میتواند میزان تاثیری را که از رسانهها میگیرد را خودش در واقع اون را تعدیل بکند یعنی یک سویه پیامها رویش تاثیر نگذارند یا روی ذهن مخاطب اون صورت نگیرد خودش بتوان واکاوی بکند محتوا را بنابراین الان در این دورهای که ما قرار گرفته ایم دانش سواد رسانهای که ما در چند شب گذشته روی آن صحبت کردیم خیلیها ممکن است بپرسند که آیا دانش سواد رسانهای حتماً ما باید کلاس برویم و یا حتماً باید آموزش ببینیم یا میتوانیم این موضوع را خودمان با مطالعه و با دیدن رسانهها بدست بیاوریم من نکتهای که میخواهم امشب به عنوان یک راهکار ارائه بدهم این است که هر وقت هر پیامی را ما در فضای مجازی به دستمان رسید حداقل ۱۲۰ ثانیه تامل کنیم یعنی ما ۲ دقیقه روی آن تامل کنیم مثلاً ما یک پیامی که در فضای مجازی آمد نگاهی کنیم اگر در ۳ منبع معتبر این پیام را دیدم مثلاً ممکن است من خودم در گوگل سرچ کنم ببینم در خبرگزاریهای مطرح کشور آیا این خبر آمده آیا خبرگزاری فارس، ایسنا و ایرنا و یا خبرگزاری صدا و سیما این خبر را منتشر کرده اند مثلاً من بررسی میکنم میبینم که در این خبرگزاریها اصلاً چنین خبری نیامده یک موضوع این است که یک سه گانهای را بررسی کنیم حداقل سه تا خبرگزاری مطرح یک خبر را تولید کند این ۳ تا خبرگزاری مطرح هم همش ۱۲۰ ثانیه وقت میخواهد که ما چک کنیم ببینیم آیا پیامی آمده یا نیامده یعنی بیشتر از دو دقیقه وقت نمیخواهد که ما محتوا را چک کنیم معمولا ًمخاطبان ما این ۱۲۰ ثانیه تامل را ندارند سریع محتوا را فوروارد میکنند برای دوستشان برای خانواده شون و یکدفعه یک محتوای خبر دست به دست میشود و باعث میشود که در افکار عمومی در واقع یک ناهماهنگی شناختی ایجاد شود من خودم یادم میاد روزی که در واقع این پیام زلزله، پیام آلارم زلزله اومد و درست نبود محتوا در واقع ما دیدیم در رسانه ملی که این دارد دست به دست میشود سریعترین راهکاری که در واقع اون موقع انتخاب شد این بود که در زیرنویس شبکه خبر سریع موضوع اطلاع داده شد وقتی که این موضوع اطلاع داده شد و در سطح جامعه اطلاع رسانی شد
مثل یک آبی بود روی آتش و همه مخاطبان از موضوع مطلع شدند و به همدیگر اطلاع دادند و اتفاقی نیفتاد یعنی بعضی موقع اقدام سریع و رجوع به سایتهای معتبر و شبکههای معتبر خیلی میتواند مخاطب را در واقع کمک بکند پس یکی از گامهای اصلی سواد رسانهای رجوع به رسانههای معتبر و رسانههایی است که در واقع از حداقل اعتماد و بررسی و صحت سنجی پیامهایشان برخوردارند این موضوع در واقع یک گام اول تامل کردن در موضوعات است البته سواد رسانهای گامهای مختلفی دارد این خیلی گام ابتدایی است، ولی خیلی کمک کننده است که ما بتوانیم در واقع یک موضوع را صحت سنجی کنیم گام بعدی ما در واقع ممکن است ما یک بیاییم یک عکس را مهندسی معکوس کنیم یعنی در گوگل این امکان به ما داده شده که هر عکسی را که بخواهیم ببینیم که اولین بار کدام سایت این را منتشر کرده آیا برای امسال است برای پارسال است برای کدام کشور است بارها شما دیدید یک عکس از کشورهای منطقه اومده در ایران دست به دست شده و بعد با بررسی اون عکس مشخص شده که اصلاً در ایران نبوده مال یک دوره دیگری بوده یا یک اتفاق دیگری افتاده بوده کاربرها وقتی که این را متوجه شدند خودشان بعضی موقع اومدند روشنگری کردند و موضوع را گفتند پس ببینید این گامهای سواد رسانهای از گامهای ابتدایی اش هر کدام میتواند به ما در واقع کمک کند که راجع به موضوعات مختلف صحت سنجی و اعتبار سنجی کنیم و در دام اخبار جعلی نیفتیم، چون اخبار جعلی وقتی که وایرال میشود و دست به دست میشود مقابله باهاش هم سختتر میشود از یک سطحی عبور میکند و در افکار عمومی میاد بالا مقابله باهاش سختتر میشود، اما در گامهای ابتدایی با یک روشنگری کوچک میشود اون موضوع را در واقع جلویش را گرفت ما در دوره اغتشاشات پاییز گذشته در واقع مواجه با این بودیم که رسانههای بیگانه روزانه یک موضوعی را مثل یک کشته سازی را بالا میآورند یک موضوعی را اعلام میکردند چند شب پیش هم این کار را کردند یعنی یک مورد را اعلام میکردند ما بعضی موقع تعلل میکردیم یعنی به جای اینکه با سرعت بیاییم موضوع را اطلاع بدهیم و پشت صحنه موضوع را بگوییم تعلل میکردیم و اونها فضا را به دست میگرفتند و بعد با یک اطلاع رسانی درست و با یک صحبت از اقوام شخص میآمدند و میگفتند که پشت صحنه موضوع چیست موضوع میخوابید میآمد پائین و اون دست به دست در واقع صورت نمیگرفت یک نکته مهم هم این است که افرادی که یک خبر را میبینند تکذیبیهها را کمتر میبینند یعنی اون خبر را میبینند تکذیبیهای که از طرف جاهای معتبر اطلاع رسانی میشود کمتر دست اونها میرسد و رسانهها نیاز است که این تکذیبیهها را بتوانند در واقع با تکنیکهای خاص خودشان به نوعی به دست مخاطب برسانند که در حد اون خبر بالا بیاد و همه مردم ازش مطلع بشوند و حالا میشوداون را در تیتر یک سایتها در جاهایی که مخاطب اون را میبیند در واقع مورد استفاده قرار بگیرد در واقع یک مجموعهای از تکنیکها وجود دارد که هم عوامل رسانه ایی از اینها اطلاع دارند که میشود از اینها استفاده کرد برای آگاه سازی مخاطب که در دام اخبار جعلی نیفتد و بتوانیم مخاطب را کم کم به جایی برسانیم که بتواند خودش بتواند این مراحل را طی کند و کمتر در دام اخبار جعلی بیفتد و خودش تبدیل شود به کاربر روشنگر.