احساس ارزشمندی در مسیر تربیت فرزندان
روانشناس حوزه کودک و نوجوان با بیان اینکه نکته مهم در حوزه تربیتی که عصاره امر تربیت است، مسئله احساس ارزشمندی است که فرد باید در مسیر تربیت پیدا کند، تصریح کرد: یک اصل تربیتی وجود دارد که طبق آن تمامی رفتارهای انسان برگرفته از باورهایی است که آنها را پذیرفته است.
به گزارش
سرویس وبگردی خبرگزاری صدا و سیما ، حجتالاسلام والمسلمین مصطفی محمدی شکیب، روانشناس حوزه تربیت کودک ، در رابطه با مسئله تریت دینی کودکان و نوجوانان گفت :
انسان هنگام تولد، موجودی ناتوان و نیازمند به پرستار، ولی دوستداشتنی و با یک سلسله استعدادهای مختلف است که با تولد خویش، به زندگی پدر و مادر رونقی تازه و گرمی و صفا میبخشد و ساعتها آنان را سرگرم خود میکند.
مسئله احساس ارزشمندی، یکی از مهم ترین موضوعاتی است که فرد باید در مسیر تربیت پیدا کند، و از همان لحظات آغازین زندگی یک کودک با پرورش جسمی و روحی او، آینده و سرنوشت او نیز رقم میخورد.
کودک برای اینکه بتواند انسانی مستقل، اجتماعی، تکامل یافته و دارای صفات و ملکات نیکو شود، نیاز به یک مربی شایسته و پرهمت دارد تا استعدادها و توانمندیهای او را به ثمر برساند. مربیان طفل، از جمله پدر و مادر او، معلم و یا بزرگان او موظفند گام به گام، او را به شاهراه ترقی و تکامل هدایت کنند و یاریگر او باشند تا آنجا که بتواند تا حدودی مستقل از آنان پیش رود و در کوره آزمون زندگی، به صورت فردی باتجربه درآید که شلاق عادات و سنن زشت، روح و ذهنش را مکدر نکند.
موضوع مهمی که در حوره تربیت دینی مطرح میشود، این است که عرصه تربیت تنها حوزهای است که نمیتوان بدان با چشم حوزه آزمون و خطا نگریست و ممکن است در این راستا اولین اشتباه والدین، آخرین اشتباه ایشان نیز باشد.
وی ادامه داد: لذا خانوادهها باید توجه لازم و دقیق را به این موضوع داشته باشند. افرادی که قصد ورود به مسائل تربیتی (که از پیچیدهترین مسائل است) را دارند، باید به چند پرسش پاسخ دهند. اولین سؤال این است که چه کسی قرار است تربیت شود؟ لذا در این زمینه به ویژگیهای متربی و مراحل رشدی که در آن قرار دارد، پرداخته میشود.
محمدی شکیب با بیان اینکه تربیت به معنی تشخیص درست نیاز هر مرحله از رشد و عمل کردن بر اساس همان نیاز است، اظهار کرد: هرکدام از مراحل رشدی انسان دارای نیازهای متعددی است که تشخیصها نیز باید متناسب با این نیازها بوده و فرآیند تعلیم و تربیت نیز براساس همین نیازها تعیین شود.
این روانشناس با بیان اینکه سؤال بعدی این است که چه کسی قرار است تربیت را انجام دهد؟ گفت: در این راستا بحث مربی و ویژگیهای یک مربی مطرح میشود که خداوند متعال خود را به عنوان اولین مربی عالم معرفی میکند؛ لذا والدین نیز که چنین توفیقی که به دست میآورند، قطعا باید آگاهیهای لازم را دارا بوده و از ویژگیهای یک مری برخوردار باشند.
وی با اشاره به اینکه سؤال بعدی در حوزه تربیتی این است که چه اصولی باید در این حوزه رعایت شود؟ تصریح کرد: اصول تربیتی همان بایدها و نبایدهایی هستند که باید در تربیت دینی کودکان و نوجوانان رعایت شود. البته این اصول در مبانی دینی و تربیتی جامعه ما نیز وجود دارد. برای مثال یکی از اصول، بحث اصل تکریم است. خداوند متعال اولین تکریم کننده انسان است. «وَلَقَدْ کَرَّمْنَا بَنِی آدَمَ». این آیه شریفه نشان میدهد که تکریم الهی فقط مختص مسلمانان و پیروان مکتب خاصی نیست بلکه تمامی انسانها مدنظر قرار گرفتهاند. این مسئله اصل تکریم و احساس ارزشمندی را در انسان نشان میدهد که او را در امور تربیتی یاری میکند.
حجتالاسلام والمسلمین محمدی شکیب ادامه داد: سؤال بعدی که در حوزه تربیتی به ویژه تربیت دینی مطرح میشود، این است که تربیت با چه مکانیسم و روشهایی ارائه میشود؟ روشهای متعددی برای امر تربیتی ارائه میشود که شامل مواردی همچون روشهای محیطی، خودکنترلی و ... است. موضوع بعدی مراحل تربیت است که گستردگی وسیعی دارد.
این روانشناس با بیان اینکه نکته مهم در حوزه تربیتی که عصاره امر تربیت است، مسئله احساس ارزشمندی است که فرد باید در مسیر تربیت پیدا کند، تصریح کرد: اصل تربیتی وجود دارد که طبق آن تمامی رفتارهای انسان برگرفته از باورهایی است که آنها را پذیرفته است. اگر رفتار انسان صحیح باشد، نشاندهده باور و نگرش صحیحی است که دارد و چنانچه رفتار انسان نادرست و غیر اخلاقی باشد نیز نشان دهنده باورهایی غلطی است که در ذهن او وجود دارد.
وی با بیان اینکه باورهای انسان تأثیر بسزایی در شکلگیری رفتارهای او دارد، افزود: زمانی که بر روی باورهای انسان متمرکز میشویم، متوجه میشویم که این باورها بر پایه دو عنصر شناخت و احساس تشکیل شدهاند. شناخت صحیح در کنار یک حس خوب باعث ایجاد باور و نگرش مثبت در انسان شده و باور و نگرش مثبت نیز باعث بروز رفتارهای صحیح در او خواهد شد.
حجتالاسلام والمسلمین محمدی شکیب اظهار کرد: چنانچه این نوع شناخت صحیح همراه با آگاهی دادن و حس خوب نباشد، نگرش و باوری که شکل میگیرد باوری منفی شده و حتی افرادی در خانوادها مذهبی هستند که علیرغم تلاش زیاد برای تربیت دینی فرزندان خود، با مشکلات تربیتی در رابطه با آنها مواجه میشوند. امروزه هستند خانوادههایی که فرزندان خود را از کودکی به مسجد و هیئتهای عزاداری بردهاند، اما همین فرزندان در سنین بزرگسالی دچار خطا و لغزش شده و دچار معضلات فراوانی شدهاند. واکاوی این مسئله نشان میدهد که چنین فرزندانی مدام در معرض شناخت از مسائل گوناگون بوده و حس خوب را کمتر درک و تجربه کردهاند.
این روانشناس حوزه کودک و نوجوان ادامه داد: احساس ارزشمندی یکی از عناصر خیلی مهمی است که تأثیر بسزایی در مسیر تربیتی فرزندان دارد. البته عزت نفس و احساس محبت به فرزندان نباید مشروط باشد؛ چراکه این مسئله باعث از بین رفتن حس ارزشمندی در آنها میشود؛ لذا در فرآیند تربیت که دارای نقاط شروع، خط پیوست و نقطه پایانی است، هم نقطه شروع باید دقیق، علمی، آگاهانه و همراه با یک حس خوب باشد و هم نقاط پیوست و نقاط پایانی آن باید به جمعبندی صحیح برسد.
وی بیان کرد: مسئلهای که باید بدان توجه شود این است که اولویتهای فرزندان در سنین مختلف با اولویتهای والدین و اطرافیان متفاوت است. در این فرآیند ممکن است که گاهی اولویت اول والدین، اولویت پنجم فرزندان باشد و بالعکس. مسئله مهم در این مسیر این است که فرزندان بتوانند احساس ارزشمندی و حس مفید بودن را در کنار خانواده و جامعه تجربه کنند.
حجتالاسلام والمسلمین محمدی شکیب تصریح کرد: در بحث توجه به فرزندان برخی از والدین این سؤال را مطرح میکنند که آیا باید به تمامی خواستههای فرزندان پاسخ دهیم تا حس ارزشمندی در ایشان شکل گیرد که پاسخ منفی است؛ چراکه در این زمینه نیازمند مکانیسم و روشی صحیح هستیم تا تربیت فرزندان در مسیر درست قرار گیرد.
وی افزود: گاهی اوقات ممکن است که والدین با فرزندان خود اختلاف نظر پیدا کنند. زمانی که بر روی این اختلاف نظرها متمرکز میشویم، مشاهده میکنیم که این اختلافات از سه نوع هستند که میتوان آنها را به چراغ راهنمایی تشبیه کرده و سبز، قرمز و زرد نامید. زمانی که اختلاف نظر سبز است، این معنا را ارائه میدهد که با وجود اختلاف نظر میان والدین و فرزندان، چنانچه پدر و مادر نظر فرزندان را به خود ترجیح دهند، آسیبی برای خانواده به دنبال نخواهد داشت. در این زمینه تدبیر این است که والدین به فرزندان خود امتیاز داده و نظر آنها را به خود ترجیح دهند.
این روانشناس حوزه کودک و نوجوان اظهار کرد: رنگ زرد در اختلافات میان والدین و فرزندان نیز زمانی است که این اختلاف نظر آسیبزا است، اما آسیبهایی که ایجاد میشود خیلی جدی نیست. بسیاری از مشکلات والدین و فرزندان در این قسمت است. امیرالمؤمنین (ع) میفرماید: «سرزنش زیاد نوجوان فرد را لجباز خواهد کرد» ما چارهای نداریم که به فرزندان برای اینکه بتوانند به شناخت لازم دست پیدا کنند، اجازه اشتباه دهیم. این قسمت زرد رنگ مانند آن است که قصد داریم تا به کودک یک ساله راه رفتن یاد داده و او را به دیوار تکیه میدهیم و از او میخواهیم تا به سمت ما آید. ممکن است در این مسیر کودک ما به زمین افتاده و دچار آسیب نیز بشود، اما این افتادن بدین معنا نیست که دیگر این کار را انجام ندهیم، بلکه ممکن است در روز دیگر نیز این عمل تکرار شود تا کودک خانواده راه رفتن را بیاموزد.
حجتالاسلام والمسلمین محمدی شکیب بیان کرد: لذا برخی مواقع والدین ناگزیر هستند که نوعی کنترلهای غیر مستقیم بر روی فرزندان خود داشته باشند و مواردی که آسیبهای ایجاد شده، خیلی جدی نیستند، به فرزندان اجازه دهند تا تصمیمگیری کنند. اگر آگاهی لازم به فرزندان عرضه نشود، فرآیند تربیتی آنها نیز ناقص خواهد شد.
وی با اشاره رنگ قرمز در اختلافات بین والدین و فرزندان نیز بیان کرد: این نوع اختلافات آسیبزا بوده و آسیبهای جدی و خطرناکی را به بار میآورد. طبیعی است که والدین باید در برابر خواستههای نابجای فرزندان در این مورد مقاومت کنند. البته مقاومت بدین معنا است که با بروز چنین اختلافاتی بلافاصله باید شورای امنیت خانواده با حضور دو عضو اصلی پدر و مادر تشکیل شده و به واکاوی اشتباهات خود در مسیر تربیتی فرزندان بپردازند که باعث شده تا آنها از خط قرمزهای خانوادگی عبور کنند.
این روانشناس حوزه کودک و نوجوان با بیان اینکه مقاومت به معنای بازنگری در سبک تربیتی فرزندان است، گفت: بکارگیری خشونت و رفتار تند با فرزندان در این زمینه هیچ ارزش و فایدهای ندارد. والدین باید سبک تربیتی خود با را فرزندان را در گذشته مرور کرده و اشتباهات تربیتی خود را به دست آورند تا بتوانند نسبت به تصحیح رفتار خود اقدام کنند.
حجتالاسلام والمسلمین محمدی شکیب تصریح کرد: بالاترین سرمایهای که فرزندان در صندوق ذخیره ارزی پدر و مادر خود دارند، اعتماد است. چنانچه روزی فرزندان یک خانواده احساس کنند که والدین اعتمادی بدانها ندارند، چالشهای فراوانی گریبانگیر خانواده خواهد شد. والدین نباید به گونهای رفتار کنند که فرزندان احساس کنند که ایشان اعتمادی به آنها ندارند. اگر آرامش و مأمن فرزندان در خانواده از بین برود، مشخص نیست که ایشان در چه مکانهای دیگری به دنبال کسب آن بروند.
وی افزود: زمانی که خانوادهها با رنگ قرمز در اختلافات خود با فرزندان میرسند، باید مشکلات خود را با مشاوران متخصص در میان بگذارند تا با دریافت مشاوره و دانش لازم، اعتماد از بین رفته میان ایشان و فرزندانشان ترمیم شود. البته در اینجا نیز مسئله درک نوجوان اولویت داشته و باید رعایت شود. خانهای که یک نوجوان دارد، مانند خانهای است که یک بیمار در آن وجود دارد. امیرالمؤمنین (ع) میفرمایند: «عقل و جهل نوجوان به طور دائم با یکدگیر در ستیز هستندتا او به ۱۸ سالگی برسد».
این روانشناس حوزه کودک و نوجوان گفت: نوجوان به خودی خود به دلیل برخی تجربهها و سؤالاتی که پدیدههای نوظهور در درون او ایجاد میکند، همواره در حال تحمل تنشها و چالشهای فراوانی است که والدین نباید دیگر چیزی به این تنشها بیفزایند و همواره باید مراقبتهای لازم از فرزندان خود را در این زمینه داشته باشند. انسانها به دو شکل یکدیگر را درک میکنند. شکل اول ابراز همدردی و شکل دوم آن نیز ایجاد همدلی است. همدردی به معنای ابراز تأسف خالی است، اما همدلی ببه این معنا است که انسان خود را به صورت کامل جای فرد مقابل قرار داده و از نگاه او به مسائل بنگرد.
حجتالاسلام والمسلمین محمدی شکیب اظهار کرد: نوجوانان و فرزندان ما نیازمند همدلی خانواده هستند. نقش پدر و مادر از مدرسه نیز بسیار بالاتر است و توجهات ایشان به مسائل تربیتی مهمترین فاکتور و عامل تربیت دینی و صحیح فرزندان است؛ لذا در دوران نوجوانی که بحرانیترین دوره رشد انسان است، لازم است تا والدین توجه ویژهای به نوجوانان خود داشته باشند. والدین معمولا در دوران کودکی فرزندان خود مشکلات کمتری نسبت به دوران نوجوانی آنها دارند، لذا والدین باید پیش از آغاز دوران نوجوان فرزندان خود، به مشاوران متخصص رجوع کرده و با شرایط این دوران آشنا شوند تا بتوانند خیلی راحتتر با این مرحله رشدی ارتباط برقرار کنند.
منبع : ایکنا