سردبیر رای الیوم نوشت تنها نکته مثبت در میان اخبار ضد و نقیض جریان جنگ سودان این است که ملت سودان از هیچ یک از دو طرف حمایت نمی کند، زیرا آنها را مسئول فروپاشی اقتصاد کشور، نبود امنیت و ثبات، وخامت گرسنگی و اجرا نشدن توافق انتقال قدرت به گروه های مدنی می داند.
در توضیح بیشتر درباره این موضوع می گوییم آنتونی بلینکن وزیر خارجه آمریکا تلفنی با دو همتای سعودی و اماراتی اش گفتگو کرد و از آنها خواست برای برقراری آرامش در سودان، نقش مهمی ایفا کنند و این جنگ را که روز شنبه بین عبد الفتاح البرهان و معاونش محمد حمدان دقلو (معروف به حمیدتی) دو متحد سرسخت سودانی درگرفت، متوقف کنند. حمیدتی بدون اینکه از یک دانشگاه نظامی یا غیر نظامی فارغ التحصیل شده باشد، به درجه سرتیپی رسیده است. اما دارای شایستگی های بالایی در عمل میدانی است و فرماندهی شبه نظامیان (واکنش سریع) را بر عهده دارد که دارای تجارب نظامی و میدانی در زمینه قتل و سرکوبگری (جنگ دارفور) هستند.
برخی شاخص ها وجود دارد که شاید نقشه و هویت طرف های داخلی که بر سر قدرت در سودان می جنگند و همچنین طرف های خارجی حامی آنها در عرصه منطقه ای، عربی یا بین المللی را نشان دهد:
نخست، یورش نیروهای واکنش سریع به یک پایگاه نظامی با حضور نیروهای مصری و حمله به سربازان مصری و اسیر گرفتن شمار زیادی از آنهاست. این موضوع نشان می دهد مقامات مصری به حمایت از عبد الفتاح البرهان و ارتش سودان متهم هستند.
دوم، روابط گسترده حمیدتی با گروه واگنر روسیه است. حمیدتی بر تجارت طلا و معادن آن در سودان مسلط است. موضوع دیگر، اعمال فشار آمریکا بر عبد الفتاح البرهان برای بیرون راندن این گروه از سودان به این بهانه است که گروه واگنر نه تنها در طلایابی و تجارت آن در سودان بلکه در کشورهای آفریقایی همسایه سودان نیز دست دارد و از این طریق، جنگ روسیه در اوکراین را تامین مالی می کند، همچنین به منزله نوک پیکان نفوذ روسیه در آفریقا و شاخ آفریقا است و زمینه را برای ایجاد پایگاهی روسی در دریای سرخ فراهم می کند.
سوم، امارات بیشترین نقش سرمایه گذاری را در سودان ایفا می کند و چند روز پیش مقادیری طلای سودان به ارزش یک میلیارد و پانصد میلیون دلار و همچنین میلیون ها هکتار از زمین های کشاورزی را خریداری کرد که نشان دهنده وجود روابط گسترده بین حمیدتی و امارات است. ذکر این نکته نیز مفید است که نیروهای واکنش سریع حمیدتی تنها نیروهایی بودند که در جنگ یمن، در کنار عربستان و امارات ایستادند و هزاران نیرو به این کشور اعزام کردند.
چهارم، تاکنون موضع سعودی با ابهام همراه بوده و بین دو محور درگیر در نوسان است. همین موضوع ابهام قضیه را بیشتر می کند. روابط سعودی با هر یک از مصر و امارات حامیان اصلی دو طرف درگیر در سودان، خوب نیست و قابل توجه بود که امارات انور قرقاش مشاور دیپلماتیک شیخ محمد بن زاید رئیس امارات را برای مشارکت در نشست وزرای خارجه در جده به دعوت محمد بن سلمان ولیعهد سعودی برای بحث و گفتگو درباره بازگشت سوریه به اتحادیه عرب و عمل مشترک عربی، فرستاد و شیخ عبد الله بن زاید وزیر خارجه امارات در این نشست حضور نیافت. اما روابط مصر و عربستان در بهترین شرایط نیست؛ به طوری که بر اساس اخبار درز کرده، بیشتر اهداف سفر کوتاه عبد الفتاح السیسی رئیس جمهور مصر برای کسب حمایت مالی سریع سعودی محقق نشد و شاید بتوان گفت این بی طرفی مبهم سعودی، عاملی برای دعوت مسئولان این کشور از البرهان و حمیدتی برای حضور در ریاض و انجام مذاکرات برای توقف جنگ بوده است.
اطلاعات نظری نشان می دهد احتمال پایان جنگ به نفع ارتش سودان و شکست نیروهای رقیب وجود دارد، زیرا ارتش رسمی سودان در فهرست قدرتمندترین ارتش های جهان، رتبه 75 را به خود اختصاص داده است و شمار نیروهای آن به 205 هزار نیرو می رسد و 191 جنگنده و 170 تانک در اختیار دارد. اما باید گفت اطلاعات نظری یک چیز است و با توجه به مداخلات روزافزون خارجی، تحولات میدانی چیز دیگری است که کاملاً با عرصه نظری تفاوت دارد.
صرف نظر از میانجی گری ها و صدور بیانیه ها در مطالبه توقف فوری درگیری، باید گفت این جنگ جز با پیروزی یک طرف علیه طرف دیگر پایان نمی یابد و همه شاخص ها نشان می دهد احتمال طولانی شدن این جنگ و تبدیل آن به جنگ داخلی یا منطقه ای وجود دارد که در پی آن، در زمینه سلاح در این کشور هرج و مرجی ایجاد خواهد شد.
اگر جنگ یمن که قرار بود سه ماهه پایان یابد، هشت سال و جنگ داخلی لبنان 15 سال به طول انجامید، جنگ احتمالی داخلی سودان چند سال طول خواهد کشید؟
نویسنده ادامه داد: امیدواریم که این جنگ به طول نیانجامد. این جنگ تاکنون به کشته شدن 100 نفر و زخمی شدن صدها فرد از جمله غیر نظامیان منجر شده است. امیدواریم این جنگ فوراً پایان یابد؛ اما چیزی که ما را نگران می کند و بدبینی ما را به دنبال داشته است، مداخلات خارجی است که برای انفجاری شدن اوضاع این جنگ و تشدید اختلافات بین دو طرف توطئه و در گذشته و حال، آتش اختلافات میان دو طرف را شعله ور کرده اند.
تنها اتفاق مثبتی که شاید بتوان آن را در میان اخبار ضد و نقیض درباره جریان جنگ رصد کرد، این است که ملت خوب سودان از هیچ یک از دو طرف حمایت نمی کند، زیرا آنها را مسئول فروپاشی اقتصاد کشور، نبود امنیت و ثبات، وخامت گرسنگی در کشور می دانند. (بر اساس برنامه جهانی غذا، یک سوم مردم سودان زیر خط فقر هستند.) مهم تر از این مسائل، ملت سودان بر این باور است که دو طرف درگیر عامل شکست توافق برای انتقال قدرت به گروه های مدنی هستند.
با تمام حسرت می گوییم سودان قربانی توطئه بزرگی شده است که احتمال هر نتیجه ای درباره آن وجود دارد؛ از تجزیه گرفته تا وقوع جنگ داخلی. به هیچ وجه شک و تردید نداریم که نهاد نظامی سودان متهم اصلی است و بیشترین نقش را در قرار دادن سودان در این فاجعه ایفا کرده است؛ آن هم به خاطر درگیری بین ژنرال ها و فرماندهانش بر سر قدرت؛ بدون اینکه آنها برای تمامیت ارضی کشور و منافع ملت سودان در زمینه داشتن زندگی عزتمندانه اندکی اهمیت قائل شوند.
این شرایط نتیجه عادی سازی روابط و فریبکاری بزرگ آمریکاست که رفاه و آرامش را به ملت سودان وعده داده است، به طوری که برهان با بنیامین نتانیاهو نخست وزیر رژیم اشغالگر دست داد و حمیدتی به تل آویو رفت و این رژیم را به عنوان دوستی دانستند که سودان را از همه بحران هایش خارج خواهد کرد.
همچنین نگران هستیم که هدف از جنگ بین ژنرال های سودانی، مصر، ارتش، ملت و امنیت آبی آن باشد و این کشور را به سمت جنگ فرسایشی بکشاند که شاید آن را از سد النهضه دور کند و به گرسنه نگه داشتن پنج میلیون کشاورز مصری منجر شود.
بسیار خلاصه می گوییم که با فاجعه بزرگ دیگری مواجه هستیم و تردیدی نداریم که آمریکا و رژیم اشغالگر در آن دست دارند و برخی نظام های عربی با قصد یا بدون قصد، در آن توطئه کرده اند.