امیر خسرو دهلوی یکی از شاخصترین شاعران پارسیگوی هندی است که در ۶۳۱ شمسی به دنیا آمد و به دلیل توسعه غزل مورد توجه قرار گرفت.
به گزارش سرویس وبگردی خبرگزاری صدا و سیما امیر خسرو دهلوی یکی از شاخصترین شاعران پارسیگوی هندی به شمار میرفت که به دلیل توسعه غزل به عنوان یک نوع ادبی، ایجاد غنا در انواع ادبی فارسی با محتوا و زبان هندی و گسترش موضوعات نظم فارسی بسیار مورد توجه قرار گرفت و نقش بسیار مهمی در فرآیند تحول سبک هندی ایفا کرد.
امیرخسرو دهلوی عارف و شاعر بزرگ پارسیگوی هند بنا بر استناد به بیتهای شعری که منتسب به او است در ۶۵۲ قمری در پتیالی هند دیده به جهان گشود. پدرش سیفالدین محمود از امرای قبیله «لاچین» از ترکان ختایی ماوراءالنهر بود که بعد از حمله مغولان مانند بسیاری از ساکنان نواحی شرقی فلات ایران به هندوستان رفت و به خدمت «شمسالدین اِلتُتمش» امیر دهلی درآمد. دهلوی پس از فراگیری علم و دانش به شاعری پرداخت، سپس به دربار پادشاهان هند رفت. در حقیقت این شاعر نامدار بخش عمده زندگی خود را در خدمت به سلاطین مختلف روزگارش گذراند، وی مدتی در درگاه جلال الدین فیروز شاه بنیانگذار و نخستین پادشاه سلسلۀ خَلْجی دهلی اقامت داشت و لقب امیری گرفت اما عاملی که باعث پیشرفت وی در عرصه شعر و شاعری شد، شاگردی نزد یکی از برجسته ترین مشایخ و عارفان آن دوره یعنی شیخ نظام الدین محمد بن احمد دهلوی معروف به نظام اولیاء بود.
تصنیفها و منظومهها شعری
از دیگر تصنیفها و منظومههای او می توان به قرانالسعدین (مجموعهای از یک سلسله تشبیهات عالی قلمی که مسایل و موضوعات مختلف را مجسم میسازد)، نه سپهر (شامل ۹ بخش که در بحرهای مختلف سروده شدهاست)، مفتاحالفتوح، مثنوی دولرانی و خضرخان (عشقهای خضرخان پسر علاءالدین با دولرانی دختر امیر گجرات که گذشته از مزایای ادبی، ارزش تاریخی و اجتماعی هم دارند) و سه شاهزاده سرندیپی (افسانهای ایرانی که لغت رایج سرندیپیتی در زبانهای غربی از آن سرچشمه گرفته) اشاره کرد.
آثار منثور
دهلوی علاوه بر شاعری در زمینههای زبانشناسی، موسیقی، تصوف و نجوم نیز تجربه و جایگاه مهمی داشته و این تجربیات در شکلگیری سبک ادبی او بهویژه در "مثنوی نه سپهر" مؤثر بوده است. امیرخسرو در سرزمین هند رشد کرده و به زبان فارسی شعر گفته و حافظۀ ادبی او آکنده از موضوعات و مضامینی است که برای شناخت سیر تحول زبان و ادب فارسی ارزشمند است. امروزه نوعی موسیقی در هند وجود دارد که بدان "هندوستانی موسیقی" می گویند، این موسیقی با مشارکت موسیقی ایرانی و آسیای مرکزی در موسیقی سنتی هند ادغام شده و شیوه ای نو به وجود آورده است، امیرخسرو در این امر سهم بزرگی داشت.
وی در نثر هم آثار بی بدیلی از خود به یادگار نهاده است که از جمله آن می توان به رسایلالاعجاز یا اعجاز خسروی در ذکر قواعد انشاء زبان فارسی اشاره کرد. از جمله اسناد ارزشمندی که در این اثر آمده فتح نامه ای است که به مناسبت پیروزی بلبن بر طغرل، حاکم شورشی لکنوتی (بنگاله) نگاشته شده و در پنج رساله به نگارش درآمده است.
از دیگر آثار منثور او می توان از خزائنالفتوح، معروف به تاریخ علایی در تاریخ سلطان علاءالدین محمد خلجی نام برد.
اهمیت و ویژگی آثار
در غزل از پیروان سعدی در قصیده از سنایی و خاقانی تقلید میکرد. البته اگرچه دهلوی بسیاری از اشعار خود را به تقلید از شاعران بزرگ سروده است اما به دلیل استعداد هنری بالا و به سبب اینکه او در محیط جدیدی از ادب فارسی تربیت شده و لهجهای نو و ترکیباتی تازه و اندیشههایی خاص نصیبش شده بود، طبعا تازگیهای بسیار در سخن وی مشاهده میشود و بسیاری از مضامین نو و ابیات منتخب در آثار او را می توان دید و مسلما به همین سبب است که شاعران و نویسندگان، از او بارها به استادی یاد کردهاند.
یکی از دلایل موفقیت این شاعر نامدار آشنایی با زبان های فارسی، ترکی، عربی و هندی بود که از این طریق توانست اطلاعات خوبی در اشعار خود به آیندگان منتقل کند. علاوه بر شاعری، وی در موسیقی هندی و ایرانی مهارت داشت و این نوع موسیقی ها را به خوبی می شناخت.
دهلوی در واقع یکی از مهمترین شاخصها در۲ ادبیات بزرگ مشرق، یعنی فارسی و هندی محسوب میشد و به دلیل برخی ویژگیها از جمله ۲ زبانی بودن شاعر، سهم او در توسعه غزل به عنوان یک نوع ادبی، ایجاد غنا در انواع ادبی فارسی با محتوا و زبان هندی، بنیانگذاری اشعار «نظیر» که بعدها سرودن آن در ادبیات کشورهای آسیای میانه و صغیر گسترش یافت و توسعه موضوعات نظم فارسی بسیار مورد توجه است. در آثار او سبک تصویر صوفیانه عراقی و سبک زینتی هندی، با هم پیوند پیدا کرده اند و عناصر صوفیانه در بیشتر غزلیات او نقش زینتی دارند. همچنین غزلیات دهلوی تحت تأثیر صوفیسم که یکی از عوامل گسترش ادبیات کلاسیک فارسی است، سروده شده اند.
وی سرانجام در ۷۵ سالگی در ۷۲۵ هجری قمری در دهلی وفات یافت. آرامگاه او در یکی از محلههای شلوغ و پرتراکم دهلی که بنام نظامالدین اولیاء معروف است و نزدیک به ایستگاه قطار شهری بمبئی به نام ایستگاه قطار نظامالدین و در نزدیکی آرامگاه همایون واقع شده میزبان جمع کثیری از مردم و زیارتگاه مسلمانان و اهل تصوف است.
صبا نو کرد باغ و بوستان را
پیاله داد نرگس ارغوان را
به خط سبز، صحرا نسخه برداشت
سواد روشن دارالجنان را
سحرگاهان چکید از قطره ابر
گلوتر گشت مرغ صبح خوان را
مزاج از قطرهها خشک کرد نرگس
چو بیماری که یابد ناردان را
بنفشه کوژ پیش سر گویی
تواضع میکند پیر و جوان را
مگر بوسی نمیخواهد ز سوسن
که غنچه تنگ میگیرد دهان را
الاای بلبل آخر بانگ بر زن
که سوسن گرد مینارد زبان را
نگارا بلبل اینک میکند بانگ
روان کن در چمن سرو روان را
مرا گفتی مبین در من به گل بین
به گل نسبت مکن روی چنان را
جوانی میرود از دست بر باد
برو لنگر بنه رطل گران را
گل اندک عمر و چندان باد در سر
چگونه خنده ناید گلستان را
به باغ مجلس خود، همچو بلبل
نگه کن خسرو شیرین زبان را
امیرخسرو دهلوی» دیوان اشعار» غزلیات» شمارهٔ ۹