در وصیت نامه شهید قاسم اندیک آمده است: خانواده عزیزم بدانید که من بیهدف راه امام خمینی (ره) را دنبال نکردم شما مرا از دست ندادهاید بلکه هدیه کردید.
به گزارش خبرگزاری صدا و سیما مرکز کهگیلویه و بویراحمد، شهید قاسم اندیک در سال ۱۳۳۰ در روستای رودشتی متولد شد و سرانجام ۱۲ تیرماه سال ۶۵ در جبهه مهران به شهادت رسید. این شهید والا مقام در وصیتنامه خود مینویسد، خدایا به من توفیق بده که در راه تو و همراه ولی تو کشته شوم و به فیض شهادت نائل گردم، به خانواده عزیزم سلام عرض میکنم و امیدوارم که این سلام آخر ما را بپذیرید قرآن میفرماید انا لله و انا الیه راجعون به درستی که همه از او هستیم و بازگشت همه به سوی اوست. اینک که شماها را به خاطر خدا و رسول خدا ترک کردم و عازم جبهه جنگ بر علیه کفار میباشم، اما بدانید که قلبم با شما است و همواره با شما خواهم بود. آنگاه که به وسیله گلولههای دشمن تکه پاره میشوم در آن موقع نیز با شما خواهم بود ولی در آن وقت فقط روح من است که با شادی و خرمی با شما خواهد بود. اینک که در بین شما نیستم میدانم که چه احساسی دارید امیدوارم که احساس شما از روی صداقت و برای خدا باشد ذرهای غم و اندوه به خود راه ندهید زیرا آن کس که به من جان داد و حیات داد اینک جانم را خریده و من هم با کمال میل جانم را فروختم و باز میگردم به سوی او انا لله و انا الیه راجعون. خانواده عزیزم بدانید که من بی هدف راه امام و شهیدان را دنبال نکردم و کسی هم مرا مجبور به رفتن این راه نکرد و شما مرا از دست نداده اید بلکه هدیه کردید، میدانم آخرین کلامهای من برای شماها دردآور و سخت است و گریه را سر میدهید. ای مادر باید گریه کنید زیرا همین گریههای مادران شهیدان است که از اشکهای آنها سیلی جاری میشود و کاخ ستمگران و ظالمان شرق و غرب را در خود غرق و نابود میکند پدر و مادرم و برادرام شما که مرا تربیت نمودی به شما بشارت دهم که راهی را پیمودم که انشاءالله راه حسین است. خواهش میکنم با روحیهای بسیار عالی و اتکا به خدا الگو و نمونهای برای پدر و مادرهای دیگر باشید خدا اجرتان دهد، که صبر را پیشه خود خواهید کرد به برادران و خواهران دوستانم و دیگر افراد توصیه میکنم که در مرگم بی تابی نکنید چرا که مرگ امری است الهی که برای همه میباشد برادرم بدان که شهید همیشه زنده است پس چیزی را از دست نخواهد داد. شبهای جمعه سعی کن تا آنجایی که میتوانید دعای کمیل بخوانید و دعا گوش دهید و مرا دعا کنید که خدا از گناهانم درگذرد. برادر عزیزم سعی کن هرچه زودتر سفارشی که به تو داده ام انجام دهی برادرم تو خیلی خوبی در حق من کردی ولی من تا آنجایی که سراغ دارم در برابر این کارهای تو هیچگونه کاری مثبت انجام ندادم امیدوارم که مرا حلال کنی. برادر بزرگم برادران کوچک را خوب تربیت کن به خصوص نورچشمی عبدالرحیم و شجاعت را خیلی مواظب باش تا ابوذر وار ساخته شود. مادرم در شهادتم ناراحت نشود چرا که عشق به شهادت نه این است که تو را نمیخواهم نه تو جای خویش را در قلبم باز نموده ای، اما بدان که عشقی بهتر یافته ام عشق جانسوزتر سعی میکنم که عاشق واقعی او شوم پدرم و مادرم امیدوارم که توانسته باشم با شهادتم که بزرگترین کارها نزد خدا است زحمتها و رنجهای او را پاسخ داده باشم. در آخرین صحبتم به خانواده ام، برادرانم و خواهرانم توصیه میکنم که تا آخرین قطره خونشان با امام باشند پیش مرگان و جانبازان او باشند و فریاد برآورید که حزب الله میمیرد سازش نمیپذیرد. دیگر وقت شما را نمیگیرم و هرجا که پدر و مادر خواستند مرا خاک کنند در تشییع جنازه ام فریاد برآورید ما همه سرباز توییم خمینی، گوش به فرمان توییم خمینی، ایران شده کرب و بلا مهدی بیا، برای دفن شهدا مهدی بیا، حزب الله جانبازان روح الله.