نماز عبادت واجبی است که در طول روز ۵ مرتبه تکرار میشود و تکرار یک عبادت آن هم هر روز برای انسان کمی سخت است اما راه حل دارد.
اگر عاشقانه یا فقیرانه هم نتوانستی بروی در خانه خدا، باید مؤدبانه بروی. گاهی از اوقات، انسان با همه نیاز و با علاقهاش به خدا، حس مناجات عاشقانه و یا گدایی در خانه خدا نرود؛ ولی همیشه میتوان ادب را رعایت کرد.
باید بدانیم نماز در ابتدای راه عشق بازی با خدا نیست. نماز درابتدا مودب شدن است.
معنای نماز
نماز یعنی مودبانه درِ خانه خدا ایستادن و از سر ادب و تواضع اقرار به عبودیت کردن...
یک نماز خوب لزوما اشک ریختن و تضرع و گدایی به درگاه خدا نیست و نماز در مرحله اول رعایت ادب است نه عشق بازی با خدا.
رفتار در نماز
مهمترین و اولین نکته برای نماز خوب خواندن، رفتار در نماز است.
رفتار درست در نماز یعنی باید عبادت مودبانه باشد و مرحله اول این رعایت ادب، وضو گرفتن با متانت و محترمانه است(نه آب بازی با آب).
مودب بودن
مرحله دوم مودب بودن در نماز قرائت درست قرآن و داشتن حواس جمع در نماز و پرت نبودن نگاه نماز گزار به این طرف و آن طرف است(برای مثال در حالت ایستادن نگاه به محل سجده باشد و در تشهد نگاه به زانوان. نه به اتفاقات اطراف).در زندگی روزمره هنگامی که با فرد بزرگی از نظر شغلی،مالی،روحی و... صحبت میکنیم هیچگاه در هنگام صحبت نگاهمان به اطراف نمیچرخد و فقط چشممان را به آن فرد میدوزیم و یا سرمان به نشانه ادب پایین است.آیا پرت بودن نگاه نمازگزار در محضر خدا به محیط اطراف نشان از بی ادبی نیست؟
تمرکز داشتن
مرحله سوم ادب در نماز: تمرکز روی این نکته که در نماز به فکرغیر خدا نباشیم.
دعاکردن
مرحله چهارم مودب بودن در نماز در انتهای نماز است.بعد از نماز خدا میگوید هر آنچه که تو بخواهی به تو میدهم! پس بهتر است با عجله نماز را ترک نکنیم که این نشان از بی ادبی است، وقتی بی نیاز مطلق ما را برای طلب حاجت ودرخواست مان به درگاه خودش دعوت میکند.
دوری از تکبر از فواید نماز
از دیگر مزایای رعایت ادب در نماز میتوان به این نکته اشاره کرد که نماز مودبانه تکبر ما را مقابل خدا خورد و کبریایی و عظمت خدارا به ما تلقین و یادآوری میکند. عظمت خدا معرفت به خدا می آورد و معرفت خدا عشق به خدا می آورد.
خداوند میفرماید وقتی ببینم بنده ی من قالبا به یاد من است ذائقه ی او را عوض میکنم و خوشی و لذت او را در مناجات و ذکر خودم قرار میدهم ، پس او عاشق من میشود و من هم عاشق او میشوم.این فرآیند لذت بردن از عبادت و عوض شدن ذائقه ی انسان و عاشق خدا شدن فرآیندی است که باعث اوج لذت و شادی انسان در دنیا میشود.
ما وقتی یک نماز خوب میخوانیم که شیرینی عبادت کردن را به دست آوریم.نماز باعث ربوده شدن غم ها از دل آدم میشود و باعث رسیدن انسان به اوج لذت معنوی میشود.
نماز را برای بهشت بخوانیم
ذکر این نکته شاید خالی از لطف نباشد که نماز را برای بهشت بخوانیم نه ترس از جهنم.این کار باعث لذت بردن ما از امر نماز میشود و انسان را به وجد میاورد.
تاثیر مکان در کیفیت نماز
مکان نمازگزار باید تمیز و پاک باشد و یا حتی از پارچه ای مخصوص نماز مانند سجاده فرش ها یا سجاده یا فرش سجاده ای استفاده کنیم زیرا دور از ادب است اگر مکان ملاقات ما با معبودمان شرایط خوبی را نداشته باشد.
آیا نماز فقط اثر آخرتی دارد و هیچ اثر دنیوی ندارد؟
الا بذکرالله تطمئن القلوب این آیه معروف بیان گر پاسخی روشن به این سوال است .ذکر و یاد خدا و نماز آرامش دهنده قلب های ماست.آیا این یک اثر دنیایی نیست؟
از سوی دیگر بنده ای که نماز میخواند سر بر سجده میگذارد و به درگاه الهی خشوع و رکوع میکند هیچ گاه مغرور نمیشود و خود را برتر از دیگران نمیداند چون میداند که خود باید کس دیگری را عبادت کند و اوهم مانند سایر بندگان معبود پروردگار است و این امر روابط او با دیگر افراد جامعه را بهبود میبخشد.
دین داری سخت است اگر کسی از دین فاصله بگیرد ولی اگر کسی وارد آن شود میفهمد که چقدر آسان است.باید دین را در آغوش بگیریم تا لذت آن را بچشیم.دلیل دیگری که نماز خواندن را برای بعضی افراد سخت میکند احساس گناه است. آن ها حس میکنند چون گناه کار بوده اند خداوند هیچگاه آن ها را نخواهد بخشید ولی باید بدانند که اینگونه نیست و خدا برای بازگشت آنها به سویش از خود آن ها مشتاق تر است و خدا توبه پذیر مهربان است.(طبق حدیث قدسی:" اگر بندگانِ گناهکارم بدانند که چقدر مشتاق توبه و بازگشت آنان هستم، از شدت شوق میمُردند". میزان الحكمه، جلد ۴، صفحه ۲۷۹۷)
اگر نتوانستیم عاشقانه نماز بخوانیم
تلقین عظمت خدا
مهمترین مانع برای برقراری ارتباط یک عبد با مولایش، تصور اشتباهی است که عبد از خود، آنهم نسبت به مولا دارد. مرکز این تصور اشتباه خود بزرگ بینی عبد است. ما معمولا آنچنان که باید خود را در برابر خدا کوچک و حقیر احساس نمیکنیم. تا وقتی عبد خود را بزرگ بداند، و به کوچک بودن خود در برابر مولا نرسیده باشد و عظمت مولایش را درک نکرده باشد، تمام تلاشهایش برای ارتباط با مولا بیثمر خواهد بود و هیچ ارتباط موثری شکل نمیگیرد.
نه محبتی رد و بدل میشود، نه دعایی بالا میرود و نه دریافتی صورت میگیرد. کارکرد ساده اما بسیار مهم نماز رفع همین مانع است. حضرت زهرا(س) فرمود: «خدا نماز را واجب کرد تا کبر و خودبزرگبینی را از انسان جدا کند؛ فَرَضَ اللّهُ الصَّلاةَ تَنزِیها مِن الکِبرِ»(من لا یحضره الفقیه/حدیث4940) احکام واجب نماز به گونهای طراحی شده است که با تکرار چندبارۀ آن در هر روز و تمام روزهای سال، دو مفهوم کلیدی، یعنی بزرگی و عظمت خدا و حقارت انسان در برابر خدا را به انسان القاء میکند.
تعیین چگونگی نماز علت دارد
اینکه انسان در تعیین نوع حرکات و ادبی که در نماز باید رعایت کند تماماً از دستورات خدا تبعیت کند و خودش تعیین کننده نیست موجب میشود تواضع و افتادگیش بیشتر شود. اگر انسان خودش تعیین میکرد در برابر خدا چگونه اظهار ادب کند، کبر و بزرگیش تا حد زیادی حفظ میشد. اما وقتی تمام مختصات این اظهار ادب کردن توسط خود خدا تعیین شود، عملیات تلقین عظمت خدا و حقارت بنده در برابر مولا بهتر صورت میگیرد.
اهمیت دانستن اثر نماز
وقتی انسان بداند نماز چه اثری میخواهد بر او بگذارد و با چه سازوکاری میخواهد این اثر را بگذارد، فلسفۀ احکام به ظاهر سختگیرانۀ نماز و تاکیدهای ویژهای مانند نماز اول وقت را متوجه میشود و با همت و انگیزۀ بهتر و پایدارتری آنها را رعایت میکند و سختیهایش هم برایش شیرین خواهد شد.
شناخت خدا
هرچقدر عظمت خدا درجانهای ما بیشتر رسوخ کند، آثار و برکات فراوانی به دنبال دارد به عنوان یک نمونۀ مهم امیرالمؤمنین(ع) دربارۀ متقین میفرماید: «آفریدگار در جانهایشان عظمت یافت، و از این رو هر چه جز اوست در چشم هایشان خرد و حقیر شد؛ عَظُمَ الْخَالِقُ فِی أَنْفُسِهِمْ فَصَغُرَ مَا دُونَهُ فِی أَعْیُنِهِم» نمونۀ دیگر آثار مهم و کلیدی درک عظمت خداوند متعال، کسب محبت و عشق به خدا است. تا وقتی اهل ادب نشویم اهل محبت نخواهیم شد، و امکان ندارد بهرهای از عشق به خدا ببریم.
اینجا سئوالی پیش می آید که اگر یکی از مهم ترین گرایش های رفتار و محرک رفتار در انسان را اصل لذت بدانیم و بگوییم این لذت است که ما را به سمت ارتکاب یک رفتار می کشاند در این صورت این پرسش پیش می آید که چه کنیم جامعه ما این لذت را بچشد؟
پاسخ این است که اگر کسی امروز نماز خواندن را شروع کند و انتظار داشته باشد همان لذتی را در نماز تجربه کند که فلان عارف چشیده است این انتظار و توقع بجایی نیست. در واقع می توان 3 مرحله برای نماز در نظر گرفت.
مرحله اول نماز خاشعانه است
نماز خاشعانه به این معناست که چون خدا فرموده است نماز را بخوان من نماز را می خوانم. انسان در این مرحله در برابر خداوند، خاشع است. بلکه کل نماز، انسان را به این سمت و سو می برد یعنی به انسان خشوع می دهد که نسبت به سایر اعمال خود نیز خاشع باشد. یعنی نماز تمرینی برای تن دادن به حکم الهی است؛ تمرینی برای این که انسان در حکم الهی چون و چرا نکند. اگر کسی به این خشوع در نماز برسد، کم کم به مرتبه ای می رسد که نمازش نماز متفکرانه می شود.
مرحله دوم نمازمتفکرانه
وقتی کسی تن دادن به حکم الهی را تمرین و ممارست کرد، آرام آرام جان و روح او مستعد پذیرش نماز متفکرانه می شود، یعنی معانی نماز در قلب او راه پیدا می کند و کم کم درک می کند که حقیقت و سرّ نماز چیست؟ پس ما گام اول را با افتادگی برمی داریم. خشوع همان افتادگی است. می گویند: "افتادگی آموز اگر طالب فیضی / هرگز نخورد آب، زمینی که بلند است." زمینی که می خواهد آب بخورد اول باید گود باشد و افتاده باشد، زمین متکبر نمی تواند آب بخورد، حتی اگر در معرض بارش ها قرار بگیرد. درباره انسان هم همین طور است. زمین روح و جان انسان زمانی می تواند باران رحمت الهی را دریافت کند که به مرتبه افتادگی و خشوع برسد. وقتی که این مرحله را آغاز کرد کم کم به آن نماز متفکرانه می رسد و اسرار اوراد و اذکار نماز برای نمازگزار عیان و واضح می شود.
مرحله سوم نماز عاشقانه
مرحله سوم، نماز عاشقانه است. یعنی وقتی نمازگزار خشوع و افتادگی آموخت و در عمل به اجرا درآورد به مرحله نماز متفکرانه می رسد و با پشت سر گذاردن آن به مرتبه عشق می رسد. در روایات داریم که نمازگزار در این مرتبه، "هم سخن خدا" می شود. یعنی نمازگزار می گوید و خداوند می شنود. خدا می گوید و نمازگار می شنود. انگار که نشستی و جلسه ای خصوصی میان خدا و نمازگزار است. در این مرتبه نمازگزار می بیند که در محضر حق نشسته است و خداوند او را به حریم نماز راه داده است. در این مرتبه است که نمازگزار لذت غریب و عجیبی را از نماز می چشد و عاشقانه از نماز خود لذت می برد.
در حالات امام سجاد علیه السلام آمده است که روزی امام به نماز ایستادند و در حمد نماز به "ایاک نعبد و ایاک نستعین" رسیدند و آن چنان مدهوش شدند که از حال رفتند. وقتی از امام علت آن حال را جویا شدند امام سجاد علیه لسلام فرمودند آن قدر ایاک نعبد و ایاک نستعین را گفتم که آیه را از قائل اش از خداوند شنیدم. توجه کنید که این اوج نماز عاشقان و عارفان است و البته در همان روز اول هم به دست نمی آید. به تعبیر آن شعر معروف "اوحدی شست سال سختی دید / تا شبی روی نیک بختی دید." این طور نیست که در مرتبه اول به این مرتبه برسید.
مثل این می ماند که کسی در بیابانی، چاهی می کَند. نباید انتظار داشته باشد که با همان ضربه اول کلنگ به آب برسد. بلکه باید ساعت ها و روزها بکَند و آن خاک خشک را کنار بزند و آرام آرام به خاک نمناک و مرطوب برسد و روزی هم چشمش به جمال آب بیفتد.
مداومت باعث رسیدن به نتیجه می شود
همین طور است. این رابطه ای که شما گفتید، در عالم معنا هم صدق می کند. کسی بدون رنج نمی تواند به آن آب حیات دست پیدا کند. سرچشمه، همان عشق به خداوند است اما درک این اتفاق در آن مرحله اول دشوار است و بهره نمازگزار هم ضعیف و ناچیز. مثل کسی که به تعبیر شما آن کلنگ را بر خاک خشک می زند. او چقدر از آب بهره می برد؟ اما اگر صبوری کند و از پا نایستد و در بزند آرام آرام به مراتب بالاتر خواهد رسید.
بیشتر بخوانید:چگونه فرزندانمان را نماز خوان کنیم+ فیلم
راه تشویق بی نماز ها به نماز خواندن
اگر بخواهیم بی نماز ها نمازخوان شوند راهش این است که ابتدا به نماز خواندن خودمان توجه بیشتری داشته باشیم. اگر نماز خوان ها قشنگ نماز بخوانند و از نمازشان لذت و بهره کافی ببرند طبیعتا اکثر بی نماز ها هم به نماز خواندن گرایش پیدا خواهند کرد.
منابع: سایت پناهیان؛ شبستان
سخنان خانم نیلچی زاده درباره لذت در نماز