بایدن به رغم وعده های خود درباره پایان بخشیدن به جنگ یمن بار دیگر به نقش هژمونیک (سلطه گر) آمریکا در خاورمیانه (غرب آسیا) بازگشته است.
بایدن در فوریه گذشته در اولین سخنرانی مهم خود در مورد سیاست خارجی اعلام کرد: «جنگ در یمن باید پایان یابد». اما با گذشت نزدیک به یک سال، مرگ و ویرانی در یمن به دست آمریکا با سرعت زیاد ادامه دارد.
در روزهای اخیر، نیروهای تحت حمایت عربستان سعودی وفادار به «عبد ربه منصور هادی»، رئیس جمهور مستعفی و فراری یمن و دولت تبعیدی وی در ریاض، مجموعهای از حملات را با پشتیبانی حملات هوایی عربستان سعودی انجام داده اند.
این حملات کاملا با ادعای ماه گذشته سعودیها مبنی بر نیاز آنها به تسلیحات آمریکایی برای دفاع از خود در برابر حملات برون مرزی حوثیها در تضاد است، ادعایی که در رسانههای مطرحی، چون وال استریت ژورنال بازنشر شد. در ماه دسامبر، دولت بایدن با این استدلال که از این تسلیحات برای مقاصد «دفاعی» استفاده میشود، فروش موشکهای بیشتر به عربستان سعودی را درکنگره تصویب کرد.
دور اخیر خشونتها نشان میدهد، حمایت آمریکا همچنان سعودی ها، اماراتیها و دولت هادی را جسورتر می کند و موجب تداوم جنگی میشود که تاکنون جان ۳۷۷ هزار یمنی را گرفته است. سلاحهای پیشرفته آمریکایی به ارزش ۶۵۰ میلیون دلار که بایدن به تازگی به عربستان سعودی فروخته است، چه میکند؟ موجب صلح میشود؟
وزارت امور خارجه آمریکا روز کریسمس «به شدت حمله فرامرزی حوثیها (انصارالله) به استان جیزان عربستان سعودی را محکوم کرد»، اما درباره بمباران صنعا توسط سعودیها و حملات مداوم ائتلاف سعودی سخنی به میان نیاورد.
الگوی عملکرد بایدن مشخص است. او به رغم وعدههای خود در مورد پایان بخشیدن به جنگ یمن و متعهد شدن به وادار کردن سعودیها به پرداخت هزینه و نمایاندن پستی آنها، بار دیگر به نقش هژمونیک (سلطه گر) آمریکا در خاورمیانه (غرب آسیا) بازگشته است و جانب یکی از طرفین دعوا را گرفته و آمریکا را در درگیریها و فروش بیشتر تسلیحات نظامی به قیمت از دست رفتن منافع، صلح، ثبات و حقوق بشر دخیل میکند.
بایدن به جای پیگیری منافع آمریکا در خاورمیانه از طریق عدم مداخله در رقابتهای شرکا، کاهش حضور نظامی و پایان دادن به جنگهای بیپایان در آنجا، بار دیگر پیگیر اولویتهای کشورهای منطقه همچون عربستان و امارات است.
کارمندان ارشد دموکرات مجلس سنای آمریکا میگویند، استراتژی دولت حمایت گسترده از عربستان سعودی به امید توفیق این پادشاهی در جنگ در چند ماه آینده است تا جایی که بن سلمان بدون آبروریزی به پایان جنگ یمن رضایت دهد.
اما دلیلی ندارد که به چنین قمار خیرخواهانهای با دیکتاتور سعودی اعتماد کنیم. حتی اگر بن سلمان یک رهبر محتاط و معقول بود باز هم احمقانه است که انتظار داشته باشیم با چرخش اوضاع به نفع یک طرف، جنگ فروکش کند.
ارتش به رهبران سیاسی آمریکا وعده میدهد که جنگ رو به پیروزی است و آنها فقط به کمی زمان، و منابع بیشتر و آمریکا - یا شرکای آن – نیاز دارند تا یا به پیروزی برسند یا در موقعیتی قرار بگیرند که بتوانند برای صلح مذاکره کنند. همین فکر واهی ادامه جنگ «فقط برای چند ماه دیگر» به جای خاتمه آن، به جنگهای بی پایان انجامیده است.
این همان چیزی است که فرماندهان نظامی در مورد افغانستان به سران واشنگتن گفتند. خیلی طول نکشید تا «یکی دو ماه دیگر»، به جنگ ۲۰ ساله بدون پیروزی تبدیل شود. ابتدا ترامپ و سپس دولت بایدن اذعان کردند که جنگ افغانستان بی ثمر بوده است. چنانکه بایدن در آوریل ۲۰۲۱ گفت: «هیچ کس نمیخواهد بگوید که ما باید برای همیشه در افغانستان باشیم، اما آنها اصرار دارند که اکنون زمان مناسبی برای خروج نیروها نیست. پس چه زمانی زمان مناسب است؟ یک سال دیگر؟ دو سال دیگر؟ ده سال دیگر؟»
با این حال، به نظر میرسد بایدن در مورد یمن همان منطق معیوبی را دارد که آمریکا را ۲۰ سال در منجلاب جنگ افغانستان نگه داشت: اینکه وضعیت در یمن با انگشت شست ایالات متحده بر روی ترازو تغییر خواهد کرد. این منطق که که شرایط میدان در یمن با حضور آمریکا تغییر خواهد کرد. اما این تغییر رو به سوی وخامت اوضاع است.
غیرنظامیان بیشتری در اثر جنگ، بیماری یا گرسنگی جان خود را از دست میدهند. نهادها و خدمات رو به فرسایش و فروپاشی هستند. ارزش پول در حال کاهش است. یمن که پیش از شروع جنگ، دولت درمانده محسوب میشد، با مداخله نظامی بیشتر قدرتهای خارجی بیش از پیش در گرداب بحران غیرقابل کنترل فرو میرود.
تبدیل یمن به افغانستانی دیگر نه به نفع آمریکا و نه مردم یمن و نه عربستان سعودی است. بایدن باید همچون پایان جنگ در افغانستان، قدرتمند ظاهر شود و به حمایت شرم آور آمریکا از ویرانگری بن سلمان در یمن هم پایان دهد. در غیر اینصورت، به جای آنکه ما بتوانیم پستی آنها را به دنیا نشان دهیم، بن سلمان موفق شده است بایدن را تبدیل به سالوسی (ریاکاری) کند که نباید باشد.