يکي از دلايلي که باعث بي توجهي به مهارت آموزي و عدم استقبال از آموزش هاي فني و حرفه اي در کشور شده است، تمايل به مدرک گرايي است.
به گزارش سرویس پژوهش خبرگزاری صدا وسیما : یکی از بحرانهای جدی نظام آموزش عالی کشور، کاربردی نبودن بسیاری از دروس دانشگاهی است که همین مساله نیز چالش دیگری به نام افزایش فارغالتحصیلان بیکار را پدید آورده است، دانشجویانی که پس از فراغت از تحصیل، نه آموختههایشان به درد بازار کار میخورد و نه حاضرند در مشاغلی غیر از رشته تخصصی خود کار کنند.
آمارهای مرکز آمار ایران، نشان می دهد تعداد بیکاران دارای مدرک دانشگاهی (فارغالتحصیل) از حدود ۹۰۲ هزار نفر در سال ۹۰ به یک میلیون و ۲۵۴ هزار نفر تا سال ۹۷، به یک میلیون و ۲۰۵ هزار نفر تا پایان سال ۹۸ و به ۹۶۱ هزار نفر تا پایان زمستان سال ۹۹ رسیده است. به عبارتی، طی سال ۹۰ بیکاران دارای مدرک دانشگاهی سهم ۳۱.۳ درصد از کل بیکاران کشور را داشتند، این میزان تا سال ۹۷ به ۳۷.۱ درصد، تا سال ۹۸ به ۴۱.۶ درصد و تا پایان زمستان ۹۹ نیز به ۳۸.۸ درصد رسیده است.
یکی از مهم ترین دلایلی که در رابطه با رشد جمعیت فارغالتحصیل بدون شغل بیان می شود، بی توجهی به مهارتآموزی است. در واقع مهارت آموزی حلقه مفقوده میان آموزش و بازار کار کشور است. این موضوع باعث شده افراد زیادی با وجود داشتن تحصیلات دانشگاهی نتوانند در بازار کار جذب شوند؛ چراکه این افراد متناسب با نیاز بازار کار آموزش ندیدهاند.
این در حالی است که در قانون برنامه ششم توسعه بر ارتقای مهارت آموزی متناسب با نیاز بازار کار و به منظور نیل به رشد و توسعه اقتصادی و کاهش نرخ بیکاری از طریق توسعه آموزش های فنی و حرفه ای تأکید شده است؛ چراکه آموزش فنی و حرفهای از ارکان مهم و اساسی برای ورود افراد به بازار کار و دستیابی به اشتغال پایدار محسوب میشود تا افراد بتوانند به عنوان نیروهای خلاق و کارآمد در توسعه و پیشرفت کشور نقشی اثرگذار بر عهده گیرند.
در واقع، آموزشهای فنی و حرفه ای، نقش مهمی در افزایش اشتغال مولد و کاهش بیکاری، بهبود فضای کسب و کار و استفاده بهینه از فرصتها دارند. آموزشهای فنی و حرفهای، افراد را با توجه به شرایط اقتصادی جامعه آماده ورود به بازار کار میکند و بدین شکل مهارتهای عمومی بازار کار و صنعت را مورد توجه قرار میدهد. افراد پس از به دست آوردن دانش و مهارتهای تخصصی در زمینههای مختلف میتوانند در شغلهای مناسب به فعالیت بپردازند و به عنوان کارآفرین برطرف کننده نیاز اصلی کشور باشند.
یکی از احکامی که در قانون برنامه ششم توسعه برای این مهم در نظر گرفته شده است رسیدن به سهم ۵۰ درصدی آموزش های مهارتی در نظام آموزش و پرورش و سهم ۳۰ درصد آموزش های مهارتی در نظام آموزش عالی است، اما براساس گزارشی که اخیراً مرکز پژوهش های مجلس با عنوان " بررسی میزان تحقق احکام برنامه ششم توسعه در حوزه آموزش های فنی و حرفه ای" منتشر کرده است، تاکنون این سهم محقق نشده است.
براساس آمارهای موجود در این گزارش، در حال حاضر حدود ۱۹۰ هزار دانشجو در مقاطع کاردانی، کارشناسی و کارشناسی ارشد در دانشگاه های فنی و حرفه ای مشغول به تحصیل هستند که اگر نسبت آنها را به کل دانشجویان کشور (۳ میلیون و ۲۰۰ هزار دانشجو) محاسبه کنیم، سهم شش درصدی دارند و اگر سهم ۵ / ۸ درصد دانشجویان کاردانی را نیز به آن اضافه کنیم، دانشجویان مهارتی سهم حدود ۱۵ درصدی از کل دانشجویان دارند و این عدد فاصله بسیاری با سهم ۳۰ درصدی پیش بینی شده برای نظام آموزش عالی در برنامه ششم توسعه دارد. در نظام آموزش و پرورش نیز، آمارها حکایت از کاهش نرخ دانش آموزان متوسطه فنی و حرفه ای و کاردانش از ۲/ ۳۸ درصد در سال پایه به ۰۲/ ۳۵ درصد در سال آخر برنامه دارد.
متن کامل این مطلب در اینجا قابل دریافت است
پژوهشگر: فاطمه حسینی