قیام ۱۸ دی ۱۳۵۷ ساری، در تاریخ انقلاب اسلامی ماندگار است.
در این راهپیمایی دو تن از شهروندان ساروی به نامهای سید اسماعیل عابدین پور و محمد عسگری توفیقی به درجه رفیع شهادت نایل شدند تا وقایع ۱۸ دی ساری برای ماندگاری در صفحات تاریخ انقلاب اسلامی با خون سرخشان نوشته شود.
بنا بر اسناد شفاهی تاریخ انقلاب اسلامی، حدود ۲۰ هزار نفر از جمعیت مازندران در این روز از مسجد جامع ساری که آن زمان کانون انقلابیون معروف بود به سمت میدان ساعت و خیابان ۱۸ دی که آن زمان " شاه عباس " نام داشت و میدان شهداء که در آن زمان به آن " دروازه گرگان " میگفتند، در حمایت از قیام مردم ایران بر ضد رژیم ستمشاهی به خیابانها ریختند و با ماموران ارتش و ساواک که قصد سرکوبی این قیام خیابانی مردم ساری را داشتند، درگیر شدند که علاوه بر زخمی شدن چندین نفر ۲ نفر از جوانان ساروی نیز به شهادت رسیدند.
قیام ۱۸ دی ساری را حجت الاسلام عبدالوهاب قاسمی یکی از طلاب مازندرانی بر عهده داشت، روحانیای که پس از پیروزی انقلاب اسلامی در کسوت نماینده مردم ساری وارد مجلس شورای اسلامی شد و هفتم تیر ماه سال ۶۰ در پی انفجار دفتر حزب جمهوری اسلامی در تهران به شهادت رسید.
راهپیمایی مردم ساری از مسجد جامع به سمت میدان ساعت شروع شد و پس از گذر از خیابان ۱۸ دی به میدان شهداء رسید. راهپیمایان پس از رسیدن به این میدان قصد داشتند مجسمه شاه را که در آنجا قرار داشت، تخریب کنند که به درگیری با ماموران رژیم منتهی شد.
بر اساس گزارشات تاریخی، در روز ۱۸ دی ۵۷، فرماندهی شهربانی ساری برعهده فردی به نام سروان " خلج " یکی از نیروهای متعصب وفادار به رژیم طاغوت بود که برای سرکوب قیام مردم ساری دستور شلیک داد و پس از آن مردمی که در حال فرار بودند با رگبار ماموران رژیم، زخمی شدند که ۲ نفر به نامهای شهید اسماعیل عابدین پور و محمد عسکری توفیقی به شهادت رسیدند.
قیام ۱۸ دی مردم ساری از یک جهت دیگر هم مهم است؛ این که بسیاری از شهروندان بی تفاوت نسبت به جنایات رژیم شاهنشاهی با ماهیت این رژیم از نزدیک آشنا شدند. همین مردم که به دلایلی در راهپیمایی شرکت نمیکردند، پس از حمله ماموران به انقلابیون و تظاهرکنندگانی که در حال فرار بودند، درب خانه هایشان را بر روی مردم گشودند و به آنان پناه دادند تا به دست دژخیمان تفنگ به دست و سرنیزه دار نیفتند.
در واقع حرکت انقلابی مردم مازندران پس از قیام ۱۸ دی ماه ۵۷ مردم ساری رنگ و بوی دیگری گرفت و تا ۲۲ بهمن سالروز پیروزی انقلاب اسلامی ادامه یافت و به این ترتیب بود که قیام ۱۸ دی ماه ساری در تاریخ انقلاب اسلامی ماندگار شد.
شلیک به سوی انقلابیون
شهید قاسمی سیمهای خاردار را گرفته و خطاب به مأموران فریاد زد به مردم شلیک نکنید، به من تیر بزنید.
دستور نیروهای امنیتی به ارتشیها برای شلیک مستقیم و امتناع نیروهای ارتش از این دستور با شلیکهای هوایی هم جالب بود. نیروهای امنیتی با مشاهده این وضعیت، خود به شلیک مستقیم پرداختند.
پرتاب کردن گل توسط مردم به سمت نیروهای نظامی و شعار «ما به شما گل دادیم، شما به ما گلوله» از به یادماندنیترین اتفاقات آنروز بود. چند سرباز شبانه از پادگان خود فرار کرده و، چون غریبه بودند با همان لباس سربازی به مسجد جامع پناه آوردند. مردم انقلابی و مهمان نواز ساری، لباس و مقداری پول در اختیار این سربازها قرار دادند و آنها را از دید نیروهای امنیتی پنهان نگاه داشتند و حتی جوانها برای شناسایی نشدن سربازهای فراری موهای سرشان را میتراشیدند.
بهرحال شهید قاسمی قطعنامه روز ۱۸ دی ۵۷ را قرائت کرد و اعتراض خود به کشتار رژیم طاغوت را با صدای بلند فریاد زد و به جمعیت شوری تازه بخشید.
بر اساس اسناد منتشر شده توسط مرکز اسناد انقلاب اسلامی سخنرانی آتشین شهید قاسمی و عبدالاحد بر فراز ساختمان مجاور بانک سپه ساری باعث افزایش شور در میان مردم حاضر در دروازه گرگان (میدان شهدا) شد.
با چنین سخنانی مردم روحیهای دوچندان و شوری مضاعف در خود احساس کردند و علیه رژیم شاه با صدایی بلند شعار سر دادند طوری که ارتش، حضور مردم بی دفاع را بسیار هولناک یافت و تصیمیم گرفت که باید با آنها با زبان گلوله و آتش سخن گوید.
درگیری بین مردم و ارتش شدت گرفت و به گفته حاضرین ارتش از بکارگیری هیچ تجهیزاتی برای مقابله با مردم بی دفاع مضایقه نکرد.
برابر آمار رسمی در تظاهرات ۱۸ دی ساری دو نفر به اسامی عسکری توفیقی و سید اسماعیل عابدینپور به شهادت رسیدند، ولی بر اساس اظهارات شاهدان عینی، تعداد کشتهشدگان به بیش از ۱۲ نفر میرسد و همچنین بیش از ۲۰ نفر دیگر بر اثر اصابت گلوله و یا ضربات باتوم مجروح شدند.
شهید عسکری توفیقی ۳۸ ساله که به خاطر صلوات فرستادن بعد از شنیدن نام امام خمینی (ره) توسط ساواک دستگیر و پس از۳ روز حبس وشکنجه آزاد شده بود، آن روز همراه مردم ساری به تظاهرات آمده بود و پس از درگیری تظاهرکنندگان با نیروی امنیتی وابسته به حکومت شاه و بر اثر شلیک مستقیم کلت نیروهای نظامی رژیم به شهادت رسید.
شهید سید اسماعیل عابدین پور دیگر شهید آن روز بود که او هم در درگیری با نیروهای ضد شورش در تظاهرات با اصابت گلوله به شهادت رسید.
تظاهرات ۱۸ دی، باشکوهترین تظاهرات مردم ساری
این خونها نهال انقلاب را آبیاری کرد و مردم را بیش از پیش به صحنه کشاند تا جائیکه رژیم طاغوت با همه امکاناتش مغلوب اراده آهنین ملت انقلابی شد و سرانجام در ۲۲ بهمن ۵۷ انقلاب اسلامی ایران به رهبری امام خمینی (ره) و همراهی و اتحاد مردم به پیروزی رسید.
در ایام نزدیک به انقلاب کمتر کسی جرات هدایت تظاهرات را داشت، چون از اقدامات وحشیانه ساواک نسبت به عاملین تحرک در مردم هراس داشتند از طرفی مردم و روحانیت به شدت به اعتراض به رژیم طاغوت بودند.
طبق فرمان امام که از مردم خواسته بودند این روز را به پاس شهدای مردم قزوین، مشهد، کرمانشاه مراسم بگیرند سراسر کشور شاهد تظاهرات مردمی بود.
حدود ۲۰ هزار نفر از مردم ساری از خیابان شاه عباس (۱۸ دی کنونی) به سمت دروازه گرگان (میدان شهدا کنونی) که محل تجمع تظاهر کنندگان بود حرکت کردند که در همین بین به تدریج درگیری بین مردم و ارتش شروع میشود. شیخ عبدالله دارابی، عبدالوهاب قاسمی، حاج حسین مفتاحی و عبدالحمید عبدالاحد از عناصر اصلی رهبری، برنامه ریزی و هدایت انقلاب در ساری بودند.
شهر تاریخی و تاریخ ساز ساری در ایام منتهی به اوجگیری و پیروزی انقلاب بسیار درخشان ظاهر شد. مردان و زنان ساروی خصوصا جوانان شجاع وغیور این شهر بطرز روزافزونی به صف انقلاب پیوستند و افتخار آفریدند هرچند گذر زمان غبار فراموشی بر یاد این دلاوریها افکنده، اما تاریخ بی شک چهره انقلاب اسلامی در ساری را باز خواهد نمایاند.
در ساری، مبارزه در ماههای پایانی رژیم پهلوی در چند جبهه روحانیت، بازار، مدارس و نظامیان فراری از پادگانها متمرکز بود. در روز ۲۹ آبان سال ۵۷ بیش از دو هزار نفر از مردم انقلابی ساری در خیابان نادر آنروز و جمهوری اسلامی کنونی با سردادن شعارهای کوبنده به تظاهرات علیه رژیم طاغوت پرداختند که این حرکت با واکنش نظامیان مواجه شد تا جائیکه به روی مردم بی دفاع آتش گشودند و بدین ترتیب در ۲۹ آبان خونین ساری، همشهریان غیور ما، جوانان بیداردل و شجاعی همچون شهیدان ثمربخش، علامه و گلمایی (و به روایتی ۶ نفر از فرزندان خود) را تقدیم انقلاب کردند. این اتفاق موجب شد مردم، با اتحاد و جدیت افزونتری وارد صحنه مبارزه شوند بطوریکه یکی از کارکنان صدا و سیما بعنوان همدردی با مردم شهید داده به قطع برنامهها و پخش مارش عزا پرداخت که منجر به دستگیری وی توسط عناصر ساواک شد.
پس از تظاهرات سارویها در ۱۸ دی ماه، روز بعد در ۱۹ دی تظاهرات بزرگتری در قم رقم خورد که به جای خود بسیار ارزشمند بود.
گزارش از عباس نواییان