با توجه به افزایش گرمای هوا در سال¬های اخیر و توجه بیشتر به منابع آبی و برای جلوگیری از خشکسالی-ها و تاثیر آن بر کشاورزی منطقه و تاثیر آن بر مهاجرت روستائیان به شهرها توجه به این موضوع و بررسی اجرای معاهده هیرمند حائز اهمیت است.
به گزارش سرویس پژوهش خبرگزاری صدا وسیما: خط مرزی ایران و افغانستان در خط القعر بخش مرکزی فلات ایران کشیده شده است، دو رودخانه هیرمند و هریررود پس از طی کردن دره هایی عمیق و پر پیچ وخم به سوی شمال غربی و جنوب غربی افغانستان جاری می شوند، که پس از رسیدن به نواحی کم ارتفاع غربی بخشی از مرز ایران و افغانستان را تشکیل می دهند.
رود هیرمند پس از رسیدن به منطقه سیستان و حرکت از مرز ایران و افغانستان سرانجام به دریاچه هامون می ریزد. براساس معاهده هیرمند سهم ایران از آب رودخانه معادل ۸۲۰ میلیون متر مکعب در سال، در حدود ۲۶ متر مکعب در ثانیه، است که البته در ماهها و فصول مختلف تفاوت می کند. از آنجائی که این رودخانه از مناطق خشک و کم آب منطقه سیستان می گذرد برای جنوب شرقی کشور در بحث تامین آب شرب و کشاورزی و ... مهم و حائز اهمیت است.
پس از آنکه طالبان بر افغانستان حاکم شد و فراخوان طالبان از شرکتهای خارجی برای احداث سد در منطقه کمال خان بر روی رود هیرمند، اختلافات وارد دور تازهای شد. به علت وجود بحران آب در مناطق شرق ایران از جمله ۱۴۰ هزار هکتار از زمینهای زابل، دولت و مردم با مشکلات بسیاری روبه رو شدند.
بعد از به وجود آمدن دولت انتقالی در افغانستان و نیز بر روی کار آمدن دولت حامد کرزای، گفتگوهای جدی میان ۲ طرف برای حل قضیه، صورت نپذیرفت. روابط دوستانه دو کشور و کاهش بیش از حد آب رودخانه هیرمند بر اثر کاهش بارندگی در هندوکش و سرچشمههای آن تا حدودی موجب فروکش کردن اختلافات شد و موجب کمرنگی یا پاک شدن صورت مسئله شده است؛ اما حل یک مسئله حقوقی را نمیتوان به تغییرات اقلیمی و عوامل طبیعی سپرد به ویژه وقتی مسئله ای، چون کشاورزی با موضوعات امنیتی و جغرافیای سیاسی جدید گره خورده باشد.
رودخانه هیرمند اصلیترین منبع تامین حق آبه تالاب هامون به حساب میآید. خشک شدن تدریجی این تالاب که از اوایل دهه ۷۰ شمسی آغاز شده و در سالهای اخیر با شدت بیشتری پیش رفته، زمینه تغییرات منفی زیست بوم منطقه را مهیا کرده است تا جایی که نام این تالاب در «لیست تالابهای در معرض خطر» (مونترو) ذکر شده است.
قوانین بالادستی سند
با اشارهای به معاهدات حق آبه هیرمند بین ایران وافغانستان در بیست و دوم اسفند ۱۳۵۱ هجری شمسی
معاهده راجع به آب رود هیرمند بین دولت ایران و دولت افغانستان مشتمل بر یک مقدمه و دوازده ماده و دو پروتکل ضمیمه، در تاریخ ۲۷ اسفند ماه ۱۳۵۱ (سیزدهم مارس ۱۹۷۳) در کابل به امضاء رسید.
این قرارداد در جلسه ۲۶ تیر ۱۳۵۲ در مجلس شورای ملی و سپس در جلسه ۱۰ مرداد ماه ۱۳۵۲ در مجلس سنا به تصویب رسید. بر مبنای این قرارداد حق آبه ایران از رودخانه هیرمند در سال نرمال آبی به طور متوسط ۸۲۰ میلیون متر مکعب برای یک سال در نظر گرفته شده و این آب به تالاب هامون میریزد.
تاکیدات رهبر معظم انقلاب
دوستان ما در افغانستان باید به وظیفه خودشان درمورد فرستادن آب به این منطقه عمل کنند و توقع جدی ما این است که در مسئله آب هیرمند حق ایران و مردم استان سیستان وبلوچستان ضایع نشود و نظام اسلامی این توقع جدی را دنبال خواهد کرد. دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آیت الله العظمی خامنه ای، «سخنرانی رهبر انقلاب در اجتماع باشکوه مردم زابل ۱۱/ ۱۲/ ۱۳۸۱»
چرایی و اهمیت موضوع
بررسی و پیگیری حق آبه ایران باتوجه به معاهده هیرمند و ضمائم آن درخصوص استفاده از آب رودخانه هیرمند که یکی از مهمترین منابع آبی در شرق کشور محسوب می شود، حائز اهمیت است و برای اقتصاد استان سیستان و بلوچستان حیاتی است. معیشت و رفاه بخش زیادی از مردم این منطقه به آب این رودخانه وابسته است.
ارزش فراگیری و پرداخت سند
با توجه به افزایش گرمای هوا در سال های اخیر و توجه بیشتر به منابع آبی و برای جلوگیری از خشکسالی-ها و تاثیر آن بر کشاورزی منطقه و تاثیر آن بر مهاجرت روستائیان به شهرها توجه به این موضوع و بررسی اجرای معاهده هیرمند حائز اهمیت است.
سابقه موضوع:
با گسترش روابط دوستانه میان ایران و دولت محمدنادرشاه و پس از آن محمد ظاهرشاه در افغانستان در دهه ۱۳۱۰ خورشیدی، تلاش هایی برای حل و فصل مسئله آب هیرمند، آغاز شد و در سال ۱۳۱۸ خورشیدی گفت وگوهای دو طرف به امضای پیمانی میان دو همسایه منجر شد. این قرارداد در دو نسخه به زبان فارسی تحریر شد و نمایندگان مختار طرفین این قرارداد را امضا و مهر کردند. این پیمان گرچه از دید ایران، پیشرفت چشمگیری نسبت به صلح پاریس داشت و بدون تصویب تا مدتی به خصوص در سالهای بارندگی زیاد، عملی شد و علت آن روابط دوستانه بود، اما در نهایت نتوانست مهر پایانی بر اختلافات دو کشور باشد.
در ۱۳۲۸ خورشیدی ایجاد کانالهای انحرافی و موضوع ساخت دو سد بزرگ کجکی و بغران در افغانستان، تنش های بسیاری را در ایران دامن زد و موجبات اعتراض ایران را برانگیخت. دولت افغانستان در جواب اعتراض، اظهار داشت که ایجاد کانالها به آبی که به مرز باید برسد، نقصان نمیرساند.
دولت ایران این ادعا را نپذیرفت. در سال ۱۳۵۱ مذاکرات جدیدی میان دو کشور انجام شد که در نهایت گفته شد ۲۲ متر مکعب در ثانیه از آب هیرمند در منطقه دلتا، از آنِ ایران باشد که در اثر اعتراض ایران ۴ متر مکعب به آن اضافه شد و سهم ایران به ۲۶ متر مکعب در ثانیه از آب رودخانه هیرمند رسید. گفتنی است بر مبنای بند چهارم قانون معاهده راجع به آب رودخانه هیرمند، در سالهایی که در اثر حوادث اقلیمی مقدار جریان آب از سال نرمال آب کمتر باشد، ارقام تحویل آب به ایران با تعدیل صورت میپذیرد.
نتیجه
خواست ایران در موضوع هیرمند، اجرای کامل قرارداد ۱۳۵۱، نظارت موثر دولت افغانستان و انتقال بدون مشکل حقابه هیرمند است. موضوعی که در سال های گذشته اجرایی نشده است. احداث سد کمال خان و سد بخش آباد بر مقدار حقابه ایران تاثیر منفی گذاشت و موجب تنش در روابط دو کشور شد. همچنین ایجاد کانال های غیرقانونی و انحراف آب رودخانه هیرمند به زمین های کشت خشخاش بر جریان اصلی آب تاثیر داشت و میزان آب دریافتی دشت سیستان را چنان کاهش داد که اکنون با خشکی تالاب هامون مواجه هستیم.
پر واضح است که رفع نیازهای آبی منطقه سیستان از اهمیت ویژهای برخوردار است و استمرار آن تهدیدات سیاسی-اقتصادی-اجتماعی و امنیتی در پی خواهد داشت. عمل نکردن به این قرارداد آبی، خسارت جبران ناپذیری به محیط زیست سیستان، وارد خواهد کرد و از میان رفتن کشاورزی و بروز پدیده مهاجرت را در پی خواهد داشت.
پژوهشگر: مریم قربانعلی نژاد