از آن جهت اربعین حسینی به عنوان پدیدهای تمدنساز مطرح میشود که در مواجهه با تمدن رقیب، یعنی تمدن مدرن، تجربه حیات در ساحتی کاملا متفاوت با محیط زیست و سبک زندگی و تعاملات منحصر به فرد خود ارائه میدهد.
به گزارش سرویس پژوهش خبرگزاری صدا وسیما: زیارت معصومین، یکی از هنجارهای ارزشمند فرهنگ شیعی شناخته میشود. مفهوم زیارت علاوه بر بعد معنوی انفرادی، از این جهت که میعادگاه جمع کثیری از محبان اهل بیت (علیهم السلام) است، جنبه اجتماعی و فرهنگی پیدا کرده است.
آیین راه پیمایی اربعین در عراق که طی دهه گذشته در ژئوپلیتیک دینی شیعه رخ داده و توجه جهانیان را به خود معطوف کرده، یک پدیده کلان فرهنگی و تمدنی در مقیاس جهانی و یکی از آداب اجتماعی اسلامی است که ظرفیتی فراتر از زیارت صرف مشاهد مشرفه را داراست، زیرا در درجه نخست حجم جمعیتی عظیم و میلیونی در آن شرکت دارند، ثانیاً تنوع جمعیتی متکثر در آن حضور مییابند و زائرانی با ملیت و اقوام مختلف گردهم میآیند. به دیگر عبارت، راهپیمایی اربعین یک همایش بزرگ انسانی، اخلاقی، فرهنگی شگفتآور است که حقایق پنهان آن بسیار فراتر از جلوههای ظاهری آن است.
پیاده روی اربعین و ظرفیتهای فرهنگی آن
این پدیده، نمادی از همبستگی اجتماعی در میان شیعیان است و از اهداف صرف عبادی و دینی گستردهتر شده و درونمایههای آن، مناسبات فرهنگی، سیاسی و اجتماعی بسیاری را تحت تاثیر قرار داده است.
روابط انسانی در این ایام بر اساس شاخصههای دنیوی و سنجههای ملیتی، سیاسی، طبقاتی یا قبیلهای شکل نمیگیرد، بلکه بر محور یک امر متعالی، معنوی و محبوب به صورت نظام خادم-زائر انجام میشود. در این نظام ارتباطی هر کسی یا زائر حسین (ع) است یا خادم زائرش و غیر از این، شناسنامه دیگری در این همایش بزرگ، بیمعنی است. در عینحال به رغم وجود تنوع و تعدد، تنازعی در کار نیست بلکه هر مقدار بر این تنوع و تعدد افزوده میشود، همزیستی، همکاری و همدلی بیشتر جلوهگر میشود.
این آیین که به بزرگترین راهپیمایی در بین همه کشورهای جهان تبدیل شده، از ابعاد مختلفی قابل تحلیل است که در یادداشت پیشرو، برخی از آنها از منظر فرهنگی مرور میشود.
پیش از هر چیز باید ویژگیهای این منسک دینی را از مطمح نظر گذراند؛ طبیعتا، پدیده اربعین، چون ماهیت دینی دارد، باید ابعاد آن شامل بینش، گرایش و رفتارها را مورد توجه قرار داد. دارا بودن بعد عاطفی، بعد حماسی، بعد عقلانی و معرفتی در کنار فرادینی، فرامذهبی و فرا ملیتی بودن آن نیز از نکات برجسته است. از دیگر سو، ظرفیت فردی و اجتماعی پدیده را باید در کنار عدم تعلق به سن، جنس، قشر و صنف خاص در نظر داشت. همچنین توانایی تولید بازنمایی قدرت و بازنمایی سبک های زندگی اهالی اربعین از مذاهب و ملیت و اقوام مختلف نیز قابل تامل است. به علاوه، ظرفیت هویت بخشی و تمدنسازی این رویداد نیز خطیر است.
از آن جهت اربعین حسینی به عنوان پدیدهای تمدنساز مطرح میشود که در مواجهه با تمدن رقیب، یعنی تمدن مدرن، تجربه حیات در ساحتی کاملا متفاوت با محیط زیست و سبک زندگی و تعاملات منحصر به فرد خود ارائه میدهد.
در مکتب اربعین، فردیت از بین میرود و از این منظر اتفاقی هویتساز قلمداد میشود؛ همبستگی و اتحادی که در طی راهپیمایی اربعین میان مردم از فرهنگها و کشورهای مختلف به وجود میآید، میتواند تجلیگر آن جامعه آرمانی مهدوی باشد که با یکی شدن انسانها، همراهی و شعار و هدف یکسان در زمان ظهور انتظار میرود. این چنین به مقام والای ایثار، فداکاری، ایمان و انسانیت نزدیکتر میشوند. بدین ترتیب اتحاد عاطفی و دستگیریهای انسان دوستانه، نوع مهماننوازی و همبستگی عاطفی زائران کربلا همان هویت ویژه اربعین است.
بعد تربیتیِ راهپیمایی اربعین
از بعد تربیتیِ راهپیمایی اربعین نیز نباید غافل شد که یکی از مهمترین آثار و نتایج این مراسم دینی است. در واقع کسی که عزم زیارت اربعین میکند، وارد سبک زندگی جدیدی میشود که تمام اعمال، رفتارها و گفتارهای او تحت تأثیر توجه به حضرت سیدالشهدا (ع) قرار گرفته و بر این محور تنظیم میشود تا زیارت اربعین به درستی شکل بگیرد. در حقیقت در این مدت تمام انگیزههای انسان، حسینی میشود. طبیعتاً در این مسیر با سختیهایی نیز مواجه میشود، اما این سختیها برای زائر و عاشق امام حسین (ع)، شیرین و از جهاتی سازنده است.
در کنار ظرفیتهای بینظیر اربعین در بعد اجتماعی (مانند تولید سرمایه اجتماعی، تقویت فرهنگ جامعهپذیری، همبستگی اجتماعی فراملی و فرامذهبی، افزایش آگاهی اجتماعی، افزایش تعاون و امدادرسانی و...) و در بعد سیاسی (شامل تولید قدرت نرم برای امت اسلامی در معادلات جهانی، اتحاد و یکپارچگی امت، اعلان برائت از معاندین، تظاهرات نمادین عمومی و...)، در بعد فرهنگی نیز دارای وجوه قابل توجهی است که تاثیرگذاری بر افکار عمومی، توسعه شبکه ارتباطی، انتقال اطلاعات و دانش، فراگیری و جامعیت از آن جملهاند.
در این میان، نکته مهم دیگر توجه به دیپلماسی فرهنگی زیارت اربعین است که عبارتست از استفاده از عناصر فرهنگی در ارائه تصویر صحیح از این زیارت به مردم.
در یک جمعبندی، علاوه بر استعدادها و تاثیر چشمگیر زیارت اربعین در مقیاس منطقهای و جهانی، در سطح ملی و از حیث فرهنگ عمومی مردم، میتوان تقویت نحوه مواجهه با تکثر فرهنگی به عنوان ضرورت تمدنسازی، شکسته شدن مناسبات مادی، مفهوم عقلانیت دینی در آموزههای شیعی و احیاء ذائقه معنوی از طریق فرهنگ ایثار را مهم ترین ظرفیتهای پیادهروی اربعین به شمار آورد.
اما کلام آخر.
حال در وضعیتی که این رویداد به صورت یک نماد جهانی به قدرت سیاسی اجتماعی و فرهنگی مسلمانان بدل شده، اما پوشش آن عموما با انفعال، تحریف و سانسور از سوی رسانههای بینالمللی انجام میپذیرد، برای ترویج و تحکیم گفتمان اربعین حسینی و استفاده از ظرفیت نامتناهی آن، بهرهبردن از ابزارها و فضاهای نوین رسانهای ضرورتی انکارناپذیر است.
تبلیغ از طریق بخش های دیگر فرهنگی-رسانهای مانند برنامههای نمایشی و سینمایی، هنرهای تجسمی، کتاب، اسباب بازی و سایر محصولات فرهنگی نیز باید بیش از پیش مورد توجه سیاستگذاران، برنامه ریزان و فعالان این عرصه باشد.
پژوهشگر: یاسر بهشتی