در کویر جاجرم به رودخانهای شیری رنگ برخوردم که آب شور آن، سالها زندگی خیلیها را شیرین کرده است. در کنارههای رودخانه "کال شور"، تپههای نمک به راحتی مشاهده میشود.
کویر سپید
وقتی به دل کویر جاجرم زدم یک لحظه احساس کردم گم شدم به خصوص که نمای شرق و غرب و شمال و جنوب فرد در این کویر همه یک طور به نظر میرسد.
هیچ پوشش گیاهی در این کویر دیده نمیشود، اما پس از طی کردن ۱۰ کیلومتر متوجه شدم دست این کویر خالی نیست برای کویر
در کویر جاجرم به رودخانهای شیری رنگ برخوردم که آب شور آن سالها زندگی خیلیها را شیرین کرده است. مردمانی آفتاب سوخته در وسط این رودخانه در حال جمع کردن بلورهای سفید نمک هستند. آنقدر نمک این رودخانه که به "کال شور" مشهوراست، زیاد است که در کنارههای رودخانه تپههای نمک به راحتی مشاهده میشود.
صحبت با مردان نمکی جاجرم
از روی تختهای که در عرض رودخانه گذاشته بودند به سختی عبور کردم، مرد میانسالی در کنار رودخانه قبل از صحبت با من کلاه کرکی اش را جابجا کرد و با پشت دست، عرق روی پیشانی اش را خشک کرد. آقای اسفندیاری یکی از کارگران این معدن نمک است که سوختگی و چروک صورتش، نشان از قدمت کارگری او در اینجا دارد.
میگفت ما با این نمک، نان میخوریم و زندگی ما به این رودخانه وابسته است. در زمانهای گذشته دبّاغ ها، نانواها، رستوران داران و مغازه دارها از ما خرید میکردند و مشتری زیادی داشتیم، اما سختی کار باعث شده افراد کمی برای کار باقی بمانند.
گروه ۶ نفرهای که تقریبا آخرین بازماندگان برداشت سنتی نمک هستند، با بیل، آب نمک کالشور را روی تپههای سفید میریختند. آب و آفتاب اینجا دست به دست هم دادند تا خوش طعمترین نمک کشور به دست آید. از مشتریهای جدید خود میگفتند که مهندس و پزشک هستند و متقاضی نمک این معدن قدیمی اند.
حاج رضا که به دسته چوبی بیلش تکیه داده میگوید: خودمان نمیتوانیم نمک را بسته بندی کنیم و همین موضوع باعث شده سود خاصی گیرمان نیاید. نمک زیاد و خوبی داریم، ولی به خاطر سختی کار، تعداد کمی پای کارند و نمیتوانیم کار چندانی انجام دهیم.
آب در کوزه و ما تشنه لبان میگردیم
به خاطر راحتی کار و استفاده از شیوههای علمی جدید، سرمایه گذاری در نزدیکی رودخانه، کارخانهای ایجاد کرده است، اما در گیر و دار موانع اداری، گیر کرده است.
وقتی آقای سجادی، دوربین صدا و سیما را در دل کویر دید، بال بال میزد و دور ما میچرخید. با انگشت به این سمت و آن سمت اشاره میکرد و چنان با حرارت و سرعت صحبت میکرد که دوباره از او خواستم شمرده شمرده، ماجرا را تشریح کند.
میگفت ما در ۶ کیلومتری معدن نمک هستیم، ولی ما نمک را از ۶۰۰ کیلومتر آن طرفتر از سمنان و گرمسار میآوریم و بسته بندی میکنیم. میگفت با نمک وارداتی، ۱۰ درصد کارخانه کار میکند و تعدادی جوان که در معدن قدیمی نمیتوانند به طور سنتی به کار استحصال نمک بپردازند، اینجا کار میکنند.
میگفت مشکل قبلی این کارخانه نقدینگی بود که با وام ۷۰۰ میلیون تومانی بانک ملی این مشکل حل شد، اما حالا اولین جایی که به این کارخانه اجازه داده، مانع شده است.
آقای سجادی که مدارکش را همیشه همراه دارد، پروانه بهره برداری صادر شده از طرف سازمان صنعت، معدن و تجارت را به من
این اتفاق برایم عجیب بود، برای همین از کویر جاجرم برگشتم و به سراغ محیط زیست رفتم تا موضوع را از معاون نظارت و پایش آن پیگیری کنم. در مصاحبه با هدایتی مسئول نظارت محیط زیست متوجه شدم موانع ممکن است خیلی آسان رفع شود. این مسئول محیط زیست میگفت اگر این سرمایه گذار چند شرط را رعایت کند، موضوع حل است و ممانعتی نیست.
او میگفت قبلا به آقای سجادی، صاحب کارخانه پیغام دادم. اگر با فعالیت شما مسیر رودخانه بسته نشود و رود با دبی ثابت روان باشد، مجوزتان را صادر میکنیم.
احساس کردم مانع اصلی این کارخانه، نبود ارتباط مستقیم تولید کننده و مسئول است و همین کار پیغام و پیغام دهی، بدون روبرو شدن با هم.
همان جا تلفن را برداشتم و روی پخش گذاشتم و رابط مستقیمِ مسئول و تولید کننده شدم.
صاحب کارخانه با شنیدن شرطهای محیط زیست، با لحنی خاص گفت: از ابتدا هم بر همین موضوع اصرار داشتم و قول داده بودم جلوی رودخانه را نمیبندم.
او ادامه داد: اصلا مجوز مشروط به من بدهید و اگر جلوی رودخانه را بستم، مجوزم را باطل کنید.
نتیجه این شد که پس از ماهها دوندگی کارخانه نمک جاجرم، مقرر شد اداره کل حفاظت محیط زیست تا چند روز آینده مجوز صادر
این گزارش را هم ببینید: درآوردن نان از نمک
نویسنده: فاطمه عطایی