کدام زندگی را انتخاب میکنیم؟
زندگی هر انسانی در جامعههای بشری بر دوگونه است؛ زندگیای خودخواهانه و حیوانوار و زندگیای غیرخواهانه و انسانوار یا به تعبیری دیگر؛ زندگیای قطرهای و زندگیای دریایی.
به گزارش
خبرگزاری صدا و سیما؛ زنده یاد استاد محمد رضا حکیمی فیلسوف عدالت، زندگی انسانی اسلامی را اینگونه توضیح میدهد:
در زندگی قطرهای روح انسان و احساسات و افکار او مانند قطرهای کوچک و محدود است که تنها خود را میبیند و خود را میخواهد و کسانی و چیزهایی را که به خود او مربوطند، نه دیگران را. این انسان حقیر همین که خودش و فرزندانش سیر شدند، خانه و مسکن داشتند، از آسیب سرما و گرما رهیدند، در امان و آسایش بودند و از امکانات رفاهی و بهداشتی و تحصیلی و امثال آن برخوردار گشتند، دیگر به هیچ کس دیگر و انسان دیگر و خانوادهی دیگری کار ندارند؛ بر سر دیگران هرچه آمد آمد. این زندگی، زندگی حیوانی و حیوانوار است و این خصلت، خصلت جانور است که تنها خود و خوراک و خانهی خود و بچههای خود را میخواهد و مییابد و بسی این زندگی به هیچ روی زندگیای افقی نیست و مناسب روح انسان و شأن انسانیت نیست تا چه رسد به اسلام و مسلمانی.
اما در زندگی_دریایی، انسان بزرگ میشود میگسترد، از محدودهی بسیار کوچک وجود قطرهای خویش رها میشود و به اقیانوس کبیر انسان و جامعه (بلکه انسان و جامعهها) میپیوندد، خود را عضوی از اعضای پیکر جامعه و جامعه را فصای گستردهی خویش میداند، درد همه را چونان درد خود حس میکند. آسایش همه را آسایش خود میشمارد:
- اگر کسی گرسنه بماند، چنان است که او گرسنه مانده است، اگر کسی برهنه بماند، چنان است که او برهنه مانده است، اگر کسی بیخانه باشد، چنان است که او بیخانه است، اگر بیماری بی دوا و درمان بماند، چنان است که او بی دوا و درمان مانده است، اگر زن و فرزند کسی به دلیل فقر و حرمان در معرض انواع خطرها باشند، چنان است که زن و فرزند او در معرض انواع خطرها هستند، اگر طفل خردسال دیگران بیمار گردد و رنج ببرد، چنان است که طفل خردسال او بیمار گشته است و رنج میبرد، اگر دیگران از رفاه و بهداشت و تعلیم و تربیت محروم باشند، چنان است که او و فرزندان او محرومند، اگر بر کسانی دیگر ستم رود، چنان است که بر او ستم رفته است، اگر انسانهای دیگر تحقیر شوند، چنان است که او تحقیر شده است
و ...
این زندگی، زندگیای انسانی و اسلامی است. تعلیم اسلامی (قرآنی و حدیثی) اینگونه زیستن و انسان بودن مورد تأکید بسیار قرار گرفته و ملاک ارزشها خوانده شده است.