اقدام آمریکا و انگلیس در تقویت برنامه غیرصلحآمیز هستهای استرالیا سندی بر سیاسیکاری آنها برای سایر کشورهاست که با استانداردهای دوگانه و بر اساس منافع آمریکا تعریف شده است.
نکته مهم در این توافق آن است که برنامه زیردریاییهای اتمی استرالیا اولین پروژه بزرگ این توافق خواهد بود. در چارچوب این معاهده به استرالیا برای دستیابی به زیردریاییهای اتمی کمک خواهد شد.
هر چند به ادعای محافل رسانهای و سیاسی هدف از تشکیل این معاهده مقابله با نفوذ روزافزون چین در جهان عنوان شده، اما نگاهی ریشهای به این اقدام چند نکته مهم را در آشکار میسازد:
نخست؛ این توافق با محوریت دستیابی استرالیا به زیردریایی هستهای نقض آشکار قوانین آژانس بینالمللی انرژی اتمی و پیمان منع گسترش تسلیحات هستهای است که بر اساس آن کشورها موظف به نابودی تسلیحات هستهای هستند نه آنکه به توسعه آن بپردازند.
با توجه به اینکه این توافق تهدید هستهای برای جهان است و میتواند به رقابتی ناسالم و بدعتی خطرناک در جهان مبدل شود، آژانس موظف به بازخواست و مقابله با عاملان این توافق است.
البته آژانس باید پاسخگوی این نیز باشد که چرا در برابر بودجه ۷۰۰ میلیارد دلاری آمریکا برای تقویت توان هستهای نظامی و نیز مواضع رسمی انگلیس و فرانسه مبنی بر افزایش کلاهکهای هستهای و نیز تسلیحات هستهای رژیم صهیونیستی سکوت کرده و از پرداختن به آنها خودداری میکند.
دوم؛ رفتار آمریکا و انگلیس در تقویت برنامههای غیرصلحآمیز هستهای استرالیا، سندی بر سیاسیکاری و پروندهسازیهای واهی آنها برای سایر کشورها است که با استانداردهای دوگانه و بر اساس منافع آمریکا تعریف شده است، چنانچه سالهاست که علیه فعالیتهای صلحآمیز و حقوق هستهای ایران که کاملا تحت نظارت آژانس است کارشکنی و حتی به اعمال تحریم و تهدید نظامی میپردازد حال آنکه در مقابل برای تقویت اتمی غیر صلح آمیز کشوری همچون استرالیا و نیز رژیم صهیونیستی اقدام میکند.
سوم؛ اقدام انگلیس و آمریکا زمینهساز آشوب و رقابت تسلیحاتی در اقیانوس آرام و شرق آسیا میشود که پیامدهای آن سراسر جهان را فرا خواهد گرفت. آمریکا و انگلیسی که زمانی با ایجاد القاعده و سپس داعش امنیت جهان را تهدید کردهاند اکنون گویا با تسلیح اتمی کشوری همچون استرالیا به دنبال تکرار بعد جدیدی از این بحرانسازی جهان هستند که تهدیدی برای امنیت نظام بینالملل خواهد بود لذا مقابله با این اقدام از سوی سازمان ملل و نهادهای بینالمللی امری ضروری برای امنیت جهان ارزیابی میشود
چهارم؛ این توافق که خسارتهای سنگینی برای متحدان اروپایی آمریکا دارد چنانکه لودریان وزیر خارجه فرانسه از این توافق با تعییر خنجر از پشت به پاریس یاد کرده است که ضرری ۹۰ میلیاردی برای فرانسه داشته و این بیانیه انتقاد آمیز اتحادیه اروپا به این توافق، سندی آشکار بر حقانیت مواضع جمهوری اسلامی مبنی بر غیر قابل اعتماد بودن آمریکاست.
این سوال مطرح است که چگونه میتوان به تعهدات و قولهای آمریکا اعتماد کرد در حالی که حتی پایبند به تعهداتش در قبال متحدان اروپایی اش که همواره همراه و مطیع این کشور بودهاند، نمیباشد. این رفتار حقانیت مواضع ایران است که لغو تحریمها و راستی آزمایی این لغو و تعهد مکتوب طرفهای غربی مبنی بر عدم بازگشت تحریمها و تهدیدات را پیش شرط بازگشت به تعهدات برجامی قرار داده است.
در جمعبندی نهایی از آنچه ذکر شد میتوان گفت که آمریکا و انگلیسی که در سال ۲۰۰۱ جنگ افغانستان و در سال ۲۰۰۳ جنگ عراق را و در سال ۲۰۱۱ داعش علیه امنیت جهان به پا کردند، اکنون با چنین توافقی به دنبال گرفتار سازی جهان در بحرانی جدید با محوریت شرق آسیا و اقیانوس آرام هستند، فتنهای که راهکار مقابله با آن اجماع جهانی برای مقابله با یکجانبه گرایی این کشورهاست.
با توجه به اینکه ابزار اقتصادی امروز مهمترین مولفه قدرت نمایی و زورگویی آمریکا شده است، عدم همراهی با تحریمهای این کشور علیه سایر کشورها و نیز کاهش و حذف دلار از معادلات جهانی میتواند گامهایی مهم برای مقابله با یک جانبه گرایی آمریکایی و تهدیدات آن برای امنیت نظام بینالملل باشد در حالی که اژانس نیز موظف است در چارچوب منع گسترش تسلیحات هستهای به جای سیاسی کاری و کارشکنی در حقوق هستهاس صلحآمیز کشورهایی مانند جمهوری اسلامی، مقابلهای جدی و همه جانبه با بدعتهای خطرناک هستهای آمریکا و انگلیس داشته باشد و به تعبیری از سیاست بستن سنگ و رها کردن سگ دست بردارد.