۲۷ شهریورماه سالروز خاموشی استاد محمدحسین بهجت تبریزی متخلص به «شهریار» شاعر پرآوازه معاصر است.
شهریار شاعری است که هنوز هم اشعارش به دل مینشیند و پیر و جوان ابیاتی از اشعار او را در سینه دارند.
اشعار شهریار، سالهاست که نقل محافل ایرانیها و شهریاردوستان در بیرون از مرزها است و هیچگاه رنگ نباخته و کهنه نشده است، گویی که مردمان همچنان با شهریار زندگی میکنند.
حیدربابا ایلدیریملار شاخاندا
سئل لر سولار شاق قیل داییب آخاندا
قیزلار اونا صف باغلاییب باخاندا
سلام اولسون شوکت ایزه ائلیزه
منیم ده بیر آدیم گلسین دیلیزه
این مطلع یک منظومه بی نظیر است، سروده بی همتای استاد شعر و ادب ایران زمین و به واقع این همه تصویرسازی ازبهار دل انگیز روستا، از رعد و برق، از تماشای دخترکان به باران، از عزت یک ایل و خاطره شدن برای مردمان تنها از شعر شهریار شیرین سخن برمی آید.
او ۲۸ هزار بیت شعر زیبای فارسی و ترکی از خود به یادگار گذاشته که زینت زبان هر اهل دلی است.
علی محمدی، ادیب و پژوهشگر که دوران جوانی خود را نزد استاد شهریار شاگردی کرده است میگوید: وی مکتب خاص خود را با زدن پلی میان شعر کلاسیک و شعر نیمایی بنیان نهاد و اشعار مشهوری، چون "ای وای مادرم " و " هذیان دل " به تمامی در مکتب شهریار و با ویژگیهای ادبی خاص خودش سروده شده اند.
او با اشاره به وجود ۸۰۰ اسم خاص در اشعار شهریار، توضیح میدهد: برخی از این افراد معروف هستند، ولی برخی به گونهای رازآلود نام برده شده اند و هر پژوهشگری بر اساس وجهی از شخصیت شهریار آنها را تفسیر کرده است.
علی محمدی که مولف کتاب ۲ جلدی فرهنگ اعلام دیوان شهریار است میگوید: نام علی(ع) ۹۷ بار در سرودههای استاد تکرار شده و این نشان از ارادت خاص وی به امیرالمومنین علی بن ابی طالب (علیه السلام) است. پس از آن نام حافظ شیرازی با ۸۷ تکرار برجسته شده است.
دیوان شهریار سرشار از شخصیتهای سیاسی، فرهنگی، ادبی، اجتماعی، هنری دوران معاصر شاعر است و درک اشعارش بدون شناخت این افراد دور از دسترس مینماید.
به گفته وی هیچ شاعر بنامی از دوران طلایی شعر ایران و دوران معاصر نیست که شهریار نامی از او در دیوانش نبرده باشد و ادای دینی به او نکرده باشد و این یعنی استاد مطالعه و شناخت کاملی از تمامی سبکهای سرایش داشته است.
شاعر پرآوازه تبریزی که تخلص خود را از حافظ گرفت، سید محمد حسین بهجت تبریزی نام داشت.
وی در ۱۱ دی ۱۲۸۵ شمسی در خانوادهای اهل ادب در روستای زیبای خوشکناب بستان آباد آذربایجان شرقی متولد شد.
نام پدر او حاج میرآقا خشکنابی و مادر او خانم ننه نام داشت. پدر شهریار در تبریز وکیل و اهل ادب و مادرش خانه دار بود.
محمدحسین تحصیل را در مکتب خانه زادگاهش آغاز نمود و پس از آشنایی با دیوان حافظ با شعر و ادبیات آشنا شد.
بعد از پایان تحصیلات مقدماتی در سال ۱۳۰۰ راهی تهران و مدرسه دارالفنون شد و بعد از ۳ سال برای ادامه تحصیل رشته طبابت را برگزید. هر چند تقدیر بر این بود که به وادی شعر و ادب وارد شود و از همین رو ۴ سال بعد ترک تحصیل کرد و کارمند اداره اسناد شد.
اشعار عاشقانه و عارفانه شهریار، لطیف، لبریز از احساس و پرشور هستند که شاید علت آن را بتوان در زندگی شهریار سرشار از عشق این شاعر جستجو نمود.
این عشق زمینی بال پرواز او را بسوی عشق نامحدود آسمانی گشود و مسیر زندگی شهریار را تغییر دادو تاثیری تکان دهنده بر روح و جان شهریار نهاد و جهان روان او را از هم پاشید.
شهریار را شاعری مومن، حساس، فروتن و درویش مسلک معرفی کرده اند که دستی در شعر، موسیقی و خوشنویسی نیز داشته است. او به چهار زبان ترکی، فارسی، عربی و فرانسوی مسلط بوده است.
دوران جوانی اش با مبارزات مشروطه خواهان همزمان بود و در ۲۵ سالگی اولین دفترش با مقدمه ملک الشعرای بهار منتشر شد و بعدها مهمترین منظومه او به نام " حیدربابایه سلام " در دنیای ادبیات غوغایی به پا کرد.
صدرمحمدی، شاعر و پژوهشگر میگوید: این منظومه به ۶۸ زبان زنده دنیا ترجمه شده و در دانشگاههای ترکیه، آذربایجان و آسیای میانه تدریس میشود.
از دیدگاه صاحبن ظران تحلیل و تفسیر اشعار نغز شهریار به زبان مادری در این اثر که با الهام از از ادبیات ملی آذربایجان سروده، به سالها مطالعه و تحقیق نیاز دارد.
از شهریار به عنوان شاعری متواضع و عالم به ادب و معرفت یاد میشود. او تسلط خاصی به شناخت آیینها و آداب و رسوم و البته اعتقادات اجتماعی دارد و از همین روست که بعد مردمی و متعهد بودن او در اشعارش هویدا است.
این شاعر پرآوازه ایران زمین در دوران انقلاب اسلامی و همچنین در دوران دفاع مقدس، هنر متعهد خود را در اختیار حرکت توفنده انقلاب و مردم انقلابی سرزمینش قرار داد و با سیل خروشان جمعیت به پا خواسته همراه شد.
دیوان شعر شهریار پر است از سرودههایی که شاعر در آن از ارادت خود به رهبر و انقلاب اسلامی سخن گفته است. پرداختن او به مناسبتهای مختلف، شخصیتهای تأثیرگذار بر جریان انقلاب از جمله موضوعاتی است که او در این زمینه به آن پرداخته است.
آبی که خاک کشور ما در میان گرفت
خاکش جواهری است که در پرنیان گرفت
بنشان غبار فتنه که این نوبهار عشق
چون ابر انقلاب به سر سایبان گرفت
جانبخش بود باد بهارش به کوه و دشت
هر جا گذشت سبزه بجنبید و جان گرفت
سیمرغ دین به کوری اسفندیار کفر
پرورد رستمی که کمین و کمان گرفت
خواهم شدن بهنعره، به خاک حکیم طوس
کان ژنده پیل زنده شد و هفت خوان گرفت
سر پنجه «ولی» است کزین آستان برون
بیخ گلوی فتنه آخر زمان گرفت
شهریار شیرین سخن در ۲۷ شهریور ماه ۱۳۶۷ پس از مدتی تحمل بیماری ریوی در سن ۸۲ سالگی به علت ایست قلبی دیده از دنیا فروبست و در مقبره الشعرای تبریز به خاک سپرده شد.
از وی ۲ دختر به نامهای شهـرزاد و مریم و یک پسر به نام هادی به یادگار مانده اند.
شهریار، شاعری برای همیشه است چرا که عشق، جریان همواره جاری در زمان است و هرگز کهنه، فرسوده و تکراری نمی شود و شهریار ملک سخن، عاشقانه های یک نسل را به زیبایی سرود.
سالروز خاموشی او در تقویم کشورمان به روز ملی شعر و ادب فارسی نامگذاری شده است.