فرقی نمی کند، اینکه آتش به جانش بیفتد، یا برخی تبر به دست، هستی اش را شبانه تاراج کنند، یا مورد تهاجم آفتها قرار بگیرد.
خبری که در پهنه قره داغ تازگی ندارد، افتادن آتش در دامن ارسباران است، خبر امروز نیست، هر از چندگاهی این زخم کهنه آتش، در بخش هایی از پهنه 164 هزار هکتاری این جنگل ها سر باز می کند و بعد از چند روز، فوران خبر همانند زبانه های آتش آرام می گیرد.
روز از نو روزی از نو
و فردا روز از نو روزی از نو، این خاکستر خبرها هستند که از میان شعله های گُر گرفته در نقاطی دیگر از جنگل، شعله ور می شوند.
برگردیم به اواسط مرداد امسال، ارسباران تازه از زخم های آفت پروانه دم قهوه ای بلوط و ابریشم باف، فارغ شده است که شعله های آتش در 14 مرداد در منطقه "بابای لو_ قاسم کندی" و "کیارق" کلیبر خودی نشان می دهند، فاصله هر دو نقطه از هم 40 کیلومتر است.
به گفته مهردادی مدیر کل منابع طبیعی و آبخیزداری استان با ورود نیروهای امدادی در کمتر از 2 ساعت، حریق اطفاء می شود و تا ساعت 17 همان روز عملیات لکه گیری صورت می گیرد، عملیاتی که توان نیروها را در این فاصله 40 کیلومتری به حداقل می رساند.
اگر آفت پروانه دم قهوه ای 2 سالی است که به جانش افتاده و با هر هجوم، چهره خزانی زودرس از جنگل را به نمایش می گذارد، قصه آتش سوزی تکراری است.
بالگردها، همیشه تاخیر دارند
و اینکه در مهار آتش جنگل ها، بالگردها همیشه تاخیر دارند، قصه ای تکراری تر است که روایتی صریح از آن را از پورمحمدی استاندار، در جلسه مدیریت بحران استانداری در شهریور سال 98 و در گرما گرم آتش سوزی ارسباران شنیدیم.
2 فروند بالگردی که برای فروکش کردن آتش منطقه بابای لو_ قاسم کندی و کیارق کلیبر می آیند، مناسب برای اطفاء حریق نیستند، نه بسکت دارند و نه چهار شاخه؛ به عبارتی توانایی پشتیبانی آب پاشی هوایی در مناطق سخت گذر را ندارند؛ در نتیجه نیروی انسانی در برابر شعله های بی امان آتش که از هر سو زبانه می کشند، دست خالی می ماند.
آتش کوتاه می آید، اما در پهنه 30 هکتاری از این مناطق، دمار از روزگار 18 هکتار از اراضی جنگلی و مراتع جنگلی را در می آورد.
این آتش تنها چیزی که به جا می گذارد، خاکستر بلوط است و قره تیکان، با دودی که بر منطقه سایه انداخته است. سال گذشته، زبان گنجشک ها، گونه های بلوط، قره تیکان، بنه یا پسته وحشی، سیب وحشی، زالزالک و تمشک، تازیانه های آتش را به جان خریده بودند.
علم گیاه پزشکی می گوید هر گونه ی گیاهی که می سوزد؛ سالها طول می کشد تا به وضعیت فعلی برسد، اما مسئولان این اطمینان را می دهند که سوختگی ها سطحی است و بلوط ها و قره تیکان ها زود خود را پیدا می کنند.
کمتر از 10 روز دیگر، خبری از آتش سوزی در منطقه "چای کندی" خداآفرین مخابره می شود، به ساعت 16:45 ظهر روز 24 مرداد.
این بار مدیریت بحران و فرمانداری خداآفرین به همراه تیم های امدادی و عملیاتی عازم منطقه می شوند، تلاش ها ساعت 20:30 نتیجه می دهد، و گروههای اعزامی نفس راحتی می کشند.
اما این پایان کار نیست، درست در همان ساعت، دامنه آتش به نواحی "تیروانا" منطقه ای بین خداآفرین و ورزقان کشیده می شود.
بالگرد، دید در شب ندارد
دسترسی به "تیروانا" از ورزقان راحت تر است، اطفا حریق، پای 5 اکیب از اداره کل منابع طبیعی، خدافرین، ورزقان، مس سونگون، هلال احمر و محیط زیست و مدیریت بحران را به "تیروانا" باز می کند.
با توجه به حجم آتش سوزی، درخواست بالگرد می کنند و کم کم سرو کله بالگرد نیز پیدا می شود، اما به علت تاریکی و نبود دید مناسب در شب، استفاده از آن می ماند برای وقتی که خورشید بالا بیاید.
ساعت 22:30 شب است و با تاریکی هوا، عملیات متوقف نمی شود؛ همراه نیروهای منابع طبیعی، سپاه ورزقان نیز آستین همت را بالا می زند و برای نخستین بار اطفاء حریقِ جنگل شبانه انجام می گیرد.
کاری نفس گیر که تا 5 صبح ادامه می یابد و عملیات لکه گیری تا ساعت 3 ظهر نتیجه می دهد.
بالگرد اعزامی همان طور دست نخوده می ماند، شاید اگر امداد شبانه نبود، چند سورت پرواز انجام می داد.
گزارش مساحت آتش سوزی در چای کندی و تیروانا هنوز تکمیل نشده است که 27 و 28 مرداد نیز حریق هایی مجزا در اراضی روستای "بنه کاغی" در حاشیه مناطق حفاظت ارسباران و دیزمار ورزقان گزارش می شود.
با وجود فرارسیدن تاسوعا و عاشورای حسینی، اطفاء حریق تا ساعت 11 شب ادامه می یابد و تا این لحظه برآوردی از اراضی که دچار حریق شده اند، اعلام نشده است.
عباس نژاد مدیر کل حفاظت منابع طبیعی و محیط زیست استان می گوید: در داخل مناطق تحت مدیریت، از ابتدای سال تا همین امروز که خبر منتشر می شود، 9 مورد آتش سوزی در مناطق کیامکی، ارسباران، کاغذکنان، دیزمار و منطقه قره قشلاق و منطقه شکار ممنوع ثبت شده که 76 هکتار را طعمه حریق کرده است.
در میان مناطق یاد شده، فقط قاسم کندی و بابای لو، تحت حفاظت محیط زیست قرار نداشتند، اما هر چه بود، حیات وحش منطقه، این بار هر چند خانه خراب شد، اما آسیبی به آنها نرسید.
تعداد و وسعت آتش سوزی ها کم شده اما...
آنچه هم هنربر مدیر کل مدیریت بحران استانداری و هم مهردادی مدیر کل منابع طبیعی و آبخیزداری استان به آن اشاره می کنند، کاهش تعداد و حجم آتش سوزی ها در جنگل ای ارسباران است، به طوری که نسبت به سال 98 تعداد آتش سوزی ها به یک پنجم و مساحت آتش سوزی ها نیز به یک دهم رسیده است.
آماری که تائید آن را لابلای صحبت هایی که بافرماندار خداآفرین دارم، می گیرم.
امیری راد در تشریح آنچه که اراضی جنگل های ارسباران در محدوده شهرستان دچار حریق شده است می گوید: در سال 98 حدود 590 هکتار در حوزه استحفاظی این شهرستان طعمه حریق شد که از این میزان، 80 هکتار جنگلی و ما بقی به صورت مساوی مرتع و مرتع مشجر بود.
او ادامه می دهد: این آمار در سال 99 به 47 هکتار رسید که از این 47 هکتار، 17 هکتار جنگل و بقیه مرتع بودند و امسال نیز برآوردهای اولیه نشان می دهد که آتش به جان 5 هکتار از اراضی جنگلی ارسباران افتاده است.
حتی اگر بنا را به کاهش تعداد آتش سوزی بگذاریم، این چیزی از اهمیت صیانت از جنگل های ارسباران کم نمی کند.
آتش، درد امروزش نیست
جنگل هایی با 164 هزار هکتار یکی از بینظیرترین مناطق ایران و منطقهای در شمال آذربایجان شرقی است؛ بازمانده جنگل های میلیون ساله هیرکانی از دوره سوم زمینشناسی.
تنوع حیات وحش این منطقه بقدری زیاد است که به آن موزه حیات وحش ایران میگویند، و جنگلهای هیرکانی آن، همچنان در انتظار ثبت جهانی در یونسکو به سر می برد.
جوامع محلی با نام "قره داغ" پژواک صدایشان را در دامن آن می شنوند.
آتش درد امروزش نیست، سال 98 هم دامنش آتش گرفت به وسعت 630 هکتار؛ و خبرهایش تلخ تر از آن بود که بتوان از سوز و گداز آن چشم پوشید . اما دودش به چشم هیچ کس نرفت، در قبال این همه حبس شدن نفس هایش؛ فقط دو نفر حبس شدند.
یا در خرداد سال 99، جولان بی امان آتش، صورتش را سرخ کرد و دست آخر به روز سیاه نشاندش.
خطای انسانی، آتش به پا کرده
اینکه این آتش را چه کسی به پا کرده، باز صحبت از خطای انسانی است.
هنر بر مدیر کل مدیریت بحران استانداری می گوید: در 90 درصد آتش سوزی های جنگلی، نوک اتهامات متوجه خطای انسانی است.
مهردادی هم می گوید: جرقه این آتش سوزی های بزرگ و گسترده با یک سهل انگاری ساده زده می شود؛ به سادگی وقتی که گردشگر یا جوامع محلی با کوچکترین سهل انگاری در شرایط گرم هوا؛ آتشی در دل طبعیت روشن می کنند یا شیشه و بطری آب معدنی را در عرصه های منابع طبیعی و باغ ها و اراضی کشاورزی رها می کنند.
اما در پس همه اینها، عواملی که دست به دست هم می دهند تا آتش را گستاخ تر کنند، گرمای هوا، سهل انگاری برخی طبیعتگردان و ناکافی بودن امکانات پایش آتش سوزی است.
این را هم اضافه کنید که بعضا آبی که قرار بوده با بالگرد برسد، اما نرسیده یا دیر رسیده هم؛ این زخم بر چهره سبز طبیعت را عمیق تر و ماندگارتر می کند.
کدام ارگان مسئول خاموش کردن آتش است؟
اینکه کدام سازمان ها مسئول خاموش کردن آتش از دامن جنگل ها هستند؛ موضوعی است که هنربر مدیر کل مدیریت بحران استانداری توضیح می دهد:
بعد از ابلاغ قانون جدید مدیریت بحران کشور در تاریخ 4 شهریور 98 و براساس بند "ج" ماده 14 قانون مدیریت بحران کشور مسئولیت اطفا حریق در جنگل ها و مراتع بر عهده سازمان مراتع و جنگل های کشور است.
به گفته وی علاوه بر این ابلاغیه رسمی، تقسیم کار دیگری نیز به دستور استاندار صورت گرفته است.
او می گوید: براساس این تقسیم کار، حفاظت از جنگل های ارسباران در گستره ی 3 شهرستان خدافرین، کلیبر، هوراند به منابع طبیعی و در شهرستان های ورزقان، جلفا و اهر فرماندهی میدان به محیط زیست واگذار شده و در مابقی شهرستان ها براساس همان قانون بر عهده منابع طبیعی است.
وی پایِ بند و تبصره دیگری را نیز به موضوع باز می کند؛ تصریح بند «ز» ماده 14 قانون جدید مدیریت بحران مبنی بر تکلیف نیروهای مسلح برای اطفای حریق هوایی، که می تواند بخش مهمی از مشکلات ناشی از آتش سوزی در جنگل ها و مراتع را برطرف کند.
خدافرین یکی از حوزه هایی است که جنگل های ارسباران از آن ناحیه، به کرات، گرمای شعله های آتش را بر تن خود احساس کرده است.
دخل و تصرف بودجه به منابع طبیعی و آبخیزداری مربوط می شود
فرماندار خدافرین می گوید: دخل و تصرف بودجه به منابع طبیعی و آبخیزداری مربوط می شود، فرماندار به عنوان مدیریت شهرستان مسئول ایجاد هماهنگی در اطفاء حریق است، فارغ از کم و کیف تخصیص بودجه، در 2 سال اخیر هماهنگی و پشتیبانی بیشتر شده است.
امیری راد بر این باور است که تا فرهنگ سازی برای مراقبت از جنگل ها نباشد، اختصاص بودجه برای اطفا حریق حکایت نوشدارو و سهراب است می خواهد به موقع باشد یا بعد از مرگ.
سال 1348 اولین طرحی که برای ارسباران نوشته شد با عنوان طرح "مشه پارا" توسط منابع طبیعی وقت کشور برای زغال گیری انجام شده بود که تا پایان سال 53 پایدار ماند، سال 53 با ورود یونسکو و معرفی جنگل های ارسباران به عنوان یکی از 9 ذخیره گاه بیوسفر جهان، موضوع بهره برداری از جنگل ممنوع شد.
سال 65 نخستین طرح حفاظت از ارسباران نوشته شده و تا سال 83 این طرح حفاظت، بدون بهره برداری رسمی پا برجا بود، تا اینکه از سال 83 تا به امروز طرح صیانت از ارسباران قانون قابل استناد شد.
حالا سوالی که پیش می آید، این است که منابع مالی صیانت از جنگل های ارسباران که تا سال 84 استانی بود و از 84 تا امروز ملی شده و اوج پولی که داده اند سال 92 و مبلغ 2 میلیارد تومان بود؛ و به یکباره در سال 98 به 250 میلیون تومان تنزل پیدا کرده، هم اکنون دست کدام ارگان است؟
استاندار می گوید: منابع مالی صیانت از جنگل ها در اختیار اداره کل مراتع و آبخیزداری کشور است، منابعی که بعید می دانم، در این چند سال برای استان چکیده باشد.
پولی نیست که هزینه کنیم
مهردادی که متولی تحویل و هزینه کرد اعتبارات استانی و ملی صیانت از جنگل های ارسباران است می گوید: از سال 82 تا سال 1399 در مجموع 9 میلیارد 794 میلیون تومان اعتبار اختصاص یافته که از این رقم 6 میلیارد 200 میلون تومان تخصیص یافته چیزی معادل 60 درصد موافقت نامه ها.
به گفته مهردادی کمترین مبلغ تخصیص یافته از محل اعتبارات استانی مربوط به سال 98 است، سالی که این جنگل ها سیاه ترین روزها را تجربه کرد تا جایی که از مجموع 727 میلیون اعتبار اختصاص یافته به نام این جنگل ها، فقط 4 درصد یعنی 36 میلیون تومان به کام این جنگل ها تمام شد.
آنچه شواهد نشان می دهد، بودجه پیشنهادی اداره کل منابع طبیعی و آبخیزداری استان برای صیانت از جنگل ها از منابع استانی، یک میلیارد 640 میلیون تومان است که تا امروز نه موافقت نامه ای صورت نگرفته و نه ریالی تخصیص یافته است.
اعتبارات ملی و استانی صیانت، آب رفته است
شاید یکی از عللی که حق و حقوق صیانت از جنگل ها جدی گرفته نمی شود، به یک مصوبه در دولت دهم برمی گردد، مصوبه ای که پای اداره کل منابع طبیعی و آبخیزداری استانها را از عضویت در شورای برنامه ریزی توسعه استان کوتاه کرد.
آنچه از صحبت های مهردادی دستگیرم می شود این است که حال و روز اعتبارات ملی نیز کم از اعتبارات استانی برای صیانت از جنگل های ارسباران ندارد.
از منابع ملی، سال 83 تا سال 99 در مجموع 16 میلیارد 234 میلیون تومان اعتبار مصوب داشتیم که از این رقم، 10 میلیارد 800 میلیون تومان معادل 66 درصد تخصیص یافته است.
مهردادی می گوید: برای سال 1400 نیز پیشنهاد 4 میلیارد 200 میلیون تومان از محل اعبتبارات سازمان جنگل ها را داده ایم که یک میلیارد تومان علی الحساب پرداخت شده است.
ریالی برای مقابله با آفت ها دریافت نکردیم
پورمحمدی برای مثال به آفت پروانه های دم قهوه ای و ابریشم باف اشاره می کند، آفت هایی که همین چند وقت پیش بر درختان این منطقه چنبره انداخته و نای نفس کشیدن را از آنها گرفته بودند.
استاندار می گوید: با همه این مبالغی که به نام جنگل های ارسباران تمام می شود، در امحاء این آفت ریالی کمک نشد، موضوع در حد پیشنهاد مطرح شد، حتی به جلسه هیات دولت هم راه نیافت.
مهردادی در تکمیل صحبت های استاندار می گوید: جریان از این قرار است که برای مبارزه قطعی با این آفات، نامه ای به جهانگیری معاون اول وقت نوشته و درخواست 50 میلیارد تومان بودجه کردیم، نامه به دست نوبخت، رئیس سازمان برنامه و بودجه وقت رسید، ولی دریغ از ریالی که به حساب استان واریز شود.
نامه نگاری هایی که بی جواب ماند
این نامه نگاری های بی جواب، فقط به این موضوع ختم نمی شود، در سال 98 نیز برای مدیریت آفات منطقه، با استناد به ماده 18 مدیریت بحران کشور، با امضای استاندار نامه ای با مضمون درخواست یک میلیارد و 600 میلیون تومان، برای نجار رئیس مدیریت بحران کشور نوشته شده، اما ریالی عاید استان نشده است.
در پی همین پشت گوش انداختن درخواست ها و گرفتاری نامه ها در بروکراسی های اداری بود که در شورای حفاظت از اراضی ملی و منابع طبیعی و شورای تامین برای کنترل آفات و اطفاء آتش جنگل های ارسباران، با دستور دادستان و تاکید مکرر ریس کل دادگستری مقرر شد: منطقه آزاد ارس با مشارکت شرکت ملی مس ایران برای کنترل و مبارزه با آفات، محلول "بی تی" خریداری کنند.
این مصوبه هم آن طور که پیش بینی شده بود، پیش نرفت و طرف هایی که تعهد کرده بودند، تعهدات خود را آن طور که باید به جا نیاوردند و اداره کل منابع طبیعی و آبخیزداری استان ماند با بدهی هایی که از بابت خرید محلول "بی تی" بالا آورده است.
کُمیت پایگاه هوایی نیز لنگ می زند
استاندار می گوید: همین کمک 70 میلیارد تومانی هم که در مجمع عالی شرکت ملی مس، برای ایجاد پایگاه هوایی تصویب شده، کمیتش لنگ می زند، چرا که باتوجه به گستردگی این جنگل ها و صعب العبور بودن منطقه، نیازمند استقرار یک بالگرد در منطقه هستیم.
بالگرد هایی که اکنون در زمان نیاز اعزام می شوند، اگر تاخیر هم نداشته باشند، قطعا نواقصاتی برای اعزام به منطقه دارند، در همین آتش سوزی اخیر در منطقه خداآفرین، بالگردهای اعزامی، چهار شاخه و بسکت نداشتند.
استاندار می گوید: در آتش سوزی سال گذشته هم اتفاقا بالگردها تاخیر داشتند، حال آنکه جنگل های ارسباران در آستانه ثبت جهانی شدن است و باید بیش از پیش از این ظرفیت مراقبت کنیم.
اعتبارات مُسکن است
پورمحمدی معتقد است این سرمایه گذاری ها اساسی نیستند، و ایجاد پد بالگرد دردی را درمان نمی کند، شاید به عنوان یک مُسکن مقطعی عمل کند.
نیاز بود، سرنوشت مبالغی که را استاندار از آنها بعنوان مُسکن یاد می کند، از مدیر عامل شرکت مس منطقه آذربایجان جویا شوم.
بیات می گوید: سال گذشته به نام صیانت از جنگل های ارسباران، 25 میلیارد تومان از حقوق دولتی معادن را، به حساب خزانه دولت واریز کردیم، اما این مبلغ به کام سازمان جنگل ها و مراتع تمام شد و هیچ برگشتی به استان نداشتیم.
وی می افزاید: حالا قرار است در سیستم جدیدی شورای معادن استان، 20 درصد از محل حقوق دولتی معادن خود را به استان تخصیص دهد که 50 درصد از این 20 درصد یعنی چیزی معادل 50 میلیارد تومان با نظر استان برای صیانت از جنگل ها و طرح های زیست محیطی تخصیص خواهد یافت.
از 70 میلیارد تومان هم می پرسم و او می گوید: این مبلغ را برای ایجاد پایگاه هوایی کمک خواهیم کرد که در حال اجرایی شدن است و به زودی خبرهای خوشی مبنی بر ایجاد پایگاه هوایی و پد هلی کوپتر در منطقه ارسباران به گوش خواهد رسید.
با این همه مهردادی آن طور که باید به ایجاد پایگاه هوایی در منطقه رغبت ندارد، چرا که معتقد است، به جای این آمار و ارقامی که دست منطقه را نمی گیرد، اعتبارات جزئی می تواند نیروها را تجهیز کند، در آتش سوزی ها عملکرد بهتری خواهیم داشت.
بالگرد با اما و اگر نمی شود
به گفته مهردادی تجربه نشان داده، اگر بتوان با حضور نیروها در مناطق جنگلی آتش را در نطفه خفه کرد، قطعا بهتر از تجهیزات عمل می شود و در مناطقی که نیروها پای کار بودند بهتر از بالگرد نتیجه گرفتند، بالگردهایی که یا تاخیر داشته اند یا نواقص.
او می گوید: در اطفاء سریع آتش چند نکته مهم حائز اهمیت است، پای کار آمدن همیاران طبیعت و نیروهای بومی و پهنه بندی کل اراضی و گشت و کنترل های شبانه روزی.
به طوری که از سال 98حدود 5 تیم واکنش سریع در اداره کل منابع طبیعی و آبخیزداری استان تشکیل شده و هم اکنون 30 نفر در منطقه هستند.
هنربر هم از نحوه هزینه کرد این اعتبارات می گوید: اعتباراتی که از محل شرکت مس آذربایجان عاید جنگل های ارسباران شده است، و از بالگردی اختصاصی که در گیر و دار نامه نگاری هاست.
او می گوید: برای خرید بالگرد اختصاصی منطقه با وزیر صمت مکاتباتی داشته ایم تا از محل اعتبارات شرکت مس تامین شود، اما اکنون با گذشت 3 هفته از آخرین نامه نگاری و ارسال رونوشت آن به وزیر صنعت و شرکت ملی مس ایران، هنوز بی جواب مانده ایم.
سابقه این نامه نگاری ها به زمانی برمی گردد که "رضا رحمانی" سکان وزارت صمت را برعهده داشت، و با نمایندگان منطقه و استاندار دیداری داشته و قول و قرارهایی گذاشته بودند، اما علی رغم پیگیری های مکرر با امضای استاندار، تا این لحظه آب از آب تکان نخورده است.
مدیر کل مدیریت بحران اما به قولی که از تهران گرفته امیدوارم می کند او می گوید: تهران قول داده، یک فروند بالگرد در استان مستقر شود و این مهم تا پایان تابستان محقق خواهد شد.
او این خبر را نیز می دهد که در منطقه عاشقلو، پایگاه دائمی اطفا حریق جنگل های ارسباران اجرایی شده و هم اکنون محیط زیست در حال تجهیز و تامین نیرو است.
به گفته هنربر در "خونیه رود" نیز کلنگ دومین پایگاه دائمی اطفاء حریق به زمین زده خواهد شد که برای ساخت آن 24 میلیارد تومان از اعتبارات شرکت مس در نظر گرفته شده است.
اما در این میان کسی پاسخی برای سرنوشت 35 میلیارد تومان بودجه ای که برای ساخت سامانه هوشمندسازی اطفاء حریق در نظر گرفته شده بود هم نداشت.
عمدی یا غیر عمدی؛ تعلل ها به ضرر جنگل تمام می شود
فرمانده یگان حفاظت سازمان جنگلها، مراتع و آبخیزداری میگوید: این درد منحصرا به ارسباران محدود نمی شود.
آنچه غیر قابل انکار است، این است که در مناطق صخرهای و کوهستانی، اطفای حریق هوایی همیشه پای وزارت دفاع و سازمانهای جنگلها و حفاظت محیط زیست را به میان میکشد؛ اما فرمانده یگان معتقد است نبود این تجهیزات ناشی از کمکاری سازمان برنامه و بودجه است.
سرهنگ علی عباسنژاد توضیح میدهد که «وزارت دفاع بالگرد ندارد و برای همین با سپاه، نیروی انتظامی و هوانیروز قرارداد میبندد تا بالگرد برای اطفای حریق در اختیار بگذارند. این ارگانها هم هزینه سوختشان را مطالبه دارند که بهحق است. با وجود این دستوبال وزارت دفاع هم بسته است و کاری نمیتوانیم انجام دهیم".
براساس اظهارات این مقام ارشد در حفاظت از جنگل ها مهر سال 98 هیأتوزیران بودجه 20 میلیارد تومانی را به تصویب رساند اما سازمان برنامه و بودجه از پرداخت معوقات خودداری میکند.
عباسنژاد می گوید: نمیدانم در این پرداختنشدنها عمدی وجود دارد یا دلیل دیگری، اما منابع طبیعی پیش چشممان میسوزد و نمیتوانیم نجاتش دهیم. سازمان برنامه و بودجه اگر مطالبات را پرداخت کرده بود، این مشکلات را نداشتیم.
با همه این گره های مالی که برای صیانت از جنگل های ارسباران پیش پای درختان سد شده است، نماینده مردم هوراند، خدافرین و کلیبر ترجیح می دهد سکوت اختیار کند.
حاتمی استدلال خود برای این سکوت خود را، ضعف عملکرد صدا و سیما در پوشش اخبار حوزه انتخابیه خود اعلام می کند، به همین راحتی.
چشم هیچ کس آب نمی خورد اگر ...
با این تزریق های مالی قطره چکانی، و با این بند و تبصره های دست و پاگیر، چشم هیچ کس آب نمی خورد که آب خوش از گلوی گونه های گیاهی و جانوری قره داغ پایین برود.
حالا باید دست به آسمان بود، تا زمان برپایی پایگاه هوایی اطفای حریق در ارسباران، آتشی دیگر برپا نشود، چرا که ریه های قره داغ، تاب این حجم از دود و خاکستر را ندارد.
گزارش مکتوب از: اعظم قربانی ـ خبرگزاری صداوسیما ـ تبریز