دونالد رامسفلد وزیر دفاع دولت جورج بوش پسر که از تصمیمگیران اصلی جنگ افغانستان و عراق بود در سن ۸۸ سالگی درگذشت.
رامسفلد دو بار به مقام وزیر دفاع ایالات متحده آمریکا رسید. بار اول وی سیزدهمین وزیر دفاع کابینهٔ جرالد فورد بین سالهای ۱۹۷۷-۱۹۷۵ و بار دوم بین سالهای ۲۰۰۶-۲۰۰۰ در کابینهٔ جرج واکر بوش بود.رامسفلد پس از حمله یازده سپتامبر در پروژه جنگ علیه تروریسم و حمله به افغانستان و عراق نقش کلیدی ایفا کرد.
گفته میشود که او دو بار در سال ۲۰۰۴ در پی انتشار عکسهای مربوط به رسوایی اخلاقی سربازان آمریکایی در زندان مخوف ابوغریب عراق استعفا، اما بوش مخالفت کرد.در تصاویری که خشم جامعه جهانی را برانگیخت نشان میدهد که سربازان آمریکایی در حالی زندانیان را وادار به رفتارهای غیراخلاقی میکنند که خود سرگرم خوشگذرانی هستند. رامسفلد همچنین به استفاده از روشهای خشن بازجویی در جنگ شناخته میشود.
زندگی نامه
دونالد رامسفلد (Donald Rumsfeld) زادهٔ ۹ ژوئیه ۱۹۳۲ – درگذشته ۳۰ ژوئن ۲۰۲۱ سیاستمدار جمهوریخواه آمریکایی بود. وی دو بار در مقام وزیر سازمان وزارت دفاع ایالات متحده آمریکا انجام وظیفه کرد. بار اول وی سیزدهمین وزیر دفاع کابینهٔ جرالد فورد بین سالهای ۱۹۷۵–۱۹۷۷ بود، و بار دوم بین سالهای ۲۰۰۰–۲۰۰۶ در کابینهٔ جرج واکر بوش.
او همچنین چهار مرتبه وکیل مجلس نمایندگان آمریکا بوده و در کابینهٔ ریچارد نیکسون نیز عهدهدار سمتهای بالایی بودهاست. رامسفلد نمایندهٔ ایالات متحدهٔ آمریکا در ناتو نیز بوده و بین سالهای ۱۹۵۴ تا ۱۹۵۷ هوانورد نیروی دریایی ایالات متحده آمریکا بود.
وی فارغالتحصیل رشتهٔ علوم سیاسی دانشگاه پرینستون است و در این سالها در دانشگاه به ورزش کشتی علاقه داشته و فعال بوده است. وی صاحب ۳ فرزند و ۶ نوه است.
در سال ۱۹۶۲، دونالد رامسفلد انتخابات تقریبا نا امید کننده به مجلس نمایندگان، که در آن او خود را به عنوان یک جمهوری خواه لیبرال نشان داد، حمایت از حقوق مدنی به دست آورد. پس از شکست گلدواتر در سال ۱۹۶۴، او به بلوک جمهوری خواهان میانه رو نگه جرالد فورد در رهبران اقلیت. او دولت نیکسون در سال ۱۹۶۹، جایی که او برگزار شد تعدادی از مواضع، از جمله پست از مشاور اقتصادی و سفیر ناتو پیوست. اگر چه رامسفلد در چند ضبط ظاهر شد، مورد استفاده برای استیضاح رئیس جمهور، به مسئولیت کیفری، او درگیر نشده بود.
پس از استعفای نیکسون، رامسفلد اولین بار به عنوان رئیس دولت فورد (۱۹۷۴-۱۹۷۵) و سپس در سمت وزیر دفاع (۱۹۷۵-۱۹۷۷) کار کرده است. هنگامی که آن تشکیل شده بود بمب افکن "B-۱" موشک بالستیک "ترایدنت" و بین قارهای موشکهای بالستیک "صلح ساز". در سال ۱۹۷۷ او مدال ریاست جمهوری معتبر از آزادی اهدا شد.
حزب جمهوریخواه دونالد رامسفلد، ممکن است متوسط بیش از، برای مثال، بری گلدواتر، اما در طول سال مشخصات سیاسی خود را به سمت راست منتقل شده است. این از آن بود که نتیجه شرایط و یا تغییر واقعی در چشم انداز ناشناخته است. گویا این واقعیت است که، با توجه به افسانه ای، Genri Kissindzher رامسفلد به عنوان مرد بی رحمانهترین او تا به حال ملاقات کرده بود شرح داده شده است؛ و او با مائو تسه تونگ، و آگوستو پینوشه صحبت میکرد، به استثنای هنری کیسینجر است.
کودکی تا بزرگسالی رامسفلد
وی پس از سپریکردن دوران کودکیاش در خانوادهای متوسط در ایلینوی مینویسد و خاطراتش در دوران رکود اقتصادی آمریکا و جنگ جهانی دوم را بازگو میکند.او مینویسد که در جوانی در پرینستون تحصیل کرده و در نیروی دریایی به خلبانی مشغول شدهاست.
دونالد رامسفلد که در سی سالگی به مجلس نمایندگان آمریکا راه یافته، از خاطراتش به عنوان یک جمهوریخواه در کنگره آمریکا در دوران کندی و جانسون مینویسد. رامسفلد مینویسد که درست پس از بحران جنگ ویتنام، به عنوان جوانترین وزیر دفاع آمریکا منصوب میشود. همچنین او در زمان انتصاب مجددش به وزارت دفاع در دولت بوش پیرترین وزیر دفاع آمریکا شناخته شد.
خاطرات او از دوران ریاست جمهوری ریچارد نیکسون و جرالد فورد، بخش دیگری از کتاب دانستهها و نادانستهها را تشکیل میدهد.رامسفلد نوشتهاست که در دوران رونالد ریگان، در ۲۰ دسامبر سال ۱۹۸۳ طی مأموریتی ویژه با صدام دیکتاتور عراق دیدار کردهاست.
انتشار کتاب خاطرات رامسفلد
«دانستهها و نا دانسته ها» Known and Unknown نام کتاب خاطرات «دونالد رامسفلد» وزیر دفاع سابق آمریکاست که از طریق انتشارات «سنتینال اچ سی» Centinel HC در آمریکا منتشر شد.
«رامسفلد» در این کتاب ٨٣٢ صفحهای جزئیاتی را از مدت نیم قرن فعالیتهای سیاسی و نظامی خود بازگو کرده است و به موضوعات مختلف از چگونگی آغاز جنگ عراق گرفته تا زندان «گوانتانامو» اشاره کرده است.
رامسفلد که یکی از جنجالیترین چهرههای سیاسی دوران ریاست جمهوری جورج دبلیو بوش به شمار میرود سیصد صفحه نخست کتاب خاطرات خود را به شرح زندگی کودکی و نوجوانی خود تا رسیدن به پست وزارت دفاع اختصاص داده است. او که در یک خانواده طبقه متوسط در ایالت «ایلینوی» پرورش یافته در کتاب «دانستهها و نا دانسته ها»، خاطرات خود را از دوران رکود اقتصادی آمریکا و جنگ جهانی دوم بازگو کرده است.
رامسفلد که در جوانی در دانشگاه «پرینستون» به تحصیل اشتغال داشته بعدها به نیروی دریایی میپیوندد و شغل خلبانی را برعهده میگیرد. رامسفلد که در سن سی سالگی به عنوان یک عضو جمهوریخواه به مجلس نمایندگان آمریکا راه یافت، درکتاب خود از آن دوران و وقایع مربوط به ریاست جمهوری جان اف کندی و لیندن بی جانسون مینویسد. او کمی پس از بحران جنگ ویتنام به عنوان جوانترین وزیر دفاع آمریکا به این شغل منصوب میشود.
بخشهایی از کتاب خاطرات رامسفلد نیز به دوران ریاست جمهوری ریچارد نیکسون، جرالد فورد و رانالد ریگان اختصاص داده شده است. رامسفلد در دوران رانالد ریگان در سال ١٩٨٣ در یک ماموریت ویژه برای نخستین بار با «صدام حسین» ملاقات میکند.
رامسفلد در کتاب «دانستهها و نادانسته ها» مینویسد در سال ٢٠٠١ در سن ۶٨ سالگی به عنوان مسنترین وزیر دفاع به کابینه جورج دبلیو بوش خوانده میشود و به پنتاگون بازمی گردد، اما چند ماه بعد با بزرگترین چالشهای زندگی حرفهای خود یا حمله تروریستی یازدهم سپتامبر رویارو میشود. پیامد این وقایع، جنگ در افغانستان و تهاجم به عراق بود و همین مسئله رامسفلد را تبدیل به یکی از جنجالیترین چهرههای سیاسی آن زمان آمریکا کرد. رامسفلد در کتاب خاطرات خود مینویسد: «دو هفته پس از یکی از بدترین حملات تروریستی در تاریخ آمریکا، ما همه در وزارت دفاع به شدت مشغول بودیم. اما پرزیدنت بوش اصرار داشت که ما طرح تازه و به گفته خود او «خلاقی» را برای حمله نظامی به عراق پیاده کنیم.»
این وقایع در حالی اتفاق میافتد که در نخستین ملاقات پس از وقایع تروریستی یازدهم سپتامبر در کمپ دیوید در تاریخ ١۵ سپتامبر ٢٠٠١، پرزیدنت بوش از افغانستان یا مکانی که القاعده طرح حمله به آمریکا را در آن ریخته بود به عنوان هدف حمله نظامی سخن میبرد، اما در کتاب خاطرات رامسفلد آمده است که فکر حمله نظامی و تهاجم به عراق نیزهمان روز و هم زمان مورد توجه جورج دبلیو بوش بوده است.
کتاب «دانستهها و نادانسته ها» در مجموع مخلوطی است از وقایع خصوصی و سیاسی. رامسفلد مینویسد که در همان روزی که در دفتر کار پرزیدنت بوش صحبت از طرح حمله به عراق پیش آمد، رئیس جمهور آمریکا از «رامسفلد» درباره پسرش «نیک رامسفلد» میپرسد که در آن زمان با مشکل اعتیاد کلنجار میرفت و یک بار دیگر برای ترک اعتیاد به یک مرکز بهبودی مراجعه کرده بود. جورج دبلیو بوش به رامسفلد میگوید که برای او، همسرش و فرزندانشان دعا خواهد کرد.
رامسفلد در ادامه این بخش از کتاب مینویسد: «اتفاقی که برای پسرم نیک افتاده بود همراه با غم زخمهایی که از حملات تروریستی یازدهم سپتامبر بر مملکت ما وارد آمده بود و البته حمله به پنتاگون همه و همه دست به دست هم داده و مرا در حالت احساساتی شدیدی فروبرده بود. در آن لحظات اصلا نمیتوانستم حرف بزنم و قادر نبودم احساساتم را کنترل کنم. احساساتی که تا آن زمان تنها با همسرم جویس درمیان گذاشته بودم.»
هرچند دونالد رامسفلد در کتاب خاطرات خود اعتراف کرده است که این ادعای او که صدام حسین در اطراف بغداد و تکریت انبار سلاحهای کشتار جمعی داشته ادعای نادرستی بوده است، اما منتقدان معتقدند رامسفلد درمجموع در این کتاب از طرح حمله به عراق دفاع کرده است.
خواننده در کتاب دانستهها و نادانستهها از دیدگاهها و نظرات شخصی دونالد رامسفلد درباره رئیس جمهورهای مختلف آمریکا از آیزنهاور تا جورج بوش مطلع میشود. او هم چنین نظراتی هم درباره هنری کیسینجر، مارگارت تاجر، کالین پاول و حتی چهرههای شاخص دیگری، چون الویس پریسلی در این کتاب آورده است.
رامسفلد نماد فرهنگ آمریکایی
دونالد رامسفلد در زمره چهرههای سرشناس و جنجالی امریکا بوده است. وی به مدت ۲۰ سال در زمره افراد ذینفوذ و تاثیرگذار در سیاست دفاعی و امنیتی امریکا محسوب میشد. از سال ۲۰۰۳ به بعد درباره سیاست دفاعی رامسفلد انتقادات زیادی به عمل آمد.
جنگ امریکا علیه صدام را میتوان یکی از دلایل اصلی انتقادات انجام شده علیه رامسفلد دانست. وی در تلاش بود تا جنگ دیگری در خاورمیانه ایجاد نماید. کتاب شناختهها و ناشناختههای رامسفلد را میتوان بیان نگرش امنیتی وی دانست. رویکردی که با فرهنگ سیاسی و رویکرد نظامی امریکا همخوانی و مطابقت دارد.
رامسفلد جنگ علیه ایران در دهه ۱۹۸۰، جنگ علیه عراق در سال ۲۰۰۳ و ضرورت انجام عملیات نظامی علیه ایران در سال ۲۰۰۷- ۲۰۰۶ را در زمره موضوعات ضروری برای اهداف استراتژیک امریکا میدانست. اگر اسرائیل در جنگ آگوست ۲۰۰۶ به موفقیت در برابر جنبش مقاومت حزب الله در لبنان نائل میشد، مطمئناً دونالد رامسفلد موفق میشد تا جنگ علیه ایران را آغاز نماید. طبعاً کنگره و بسیاری از کارگزاران سیاست دفاعی امریکا با چنین رویکردی مخالف بودند. به همین دلیل بود که رابرت گیتس در اوایل سال ۲۰۰۷ جایگزین دونالد رامسفلد شد. در شرایط موجود، رابرت گیتس نیز از قدرت برکنار شده است. اگرچه لئون پانتا جایگزین گیتس گردیده، اما هنوز فرهنگ دفاعی و نظامی امریکا در سیاست دفاعی ایالات متحده موج میزند.
این امر نشان میدهد که هنوز سنت مک آرتور، دیک چنی و دونالد رامسفلد در فرهنگ و سیاست دفاعی امریکا باقی مانده است. بسیاری از رهبران دفاعی امریکا، نقش اجرایی خود را از دست دادهاند. اما هنوز فرهنگ دفاعی امریکا که مبتنی بر جنگ و نظامیگری میباشد ادامه یافته است. برای درک دقیقتر فرهنگ دفاعی امریکا، در صدد برآمدیم تا کتاب تازه انتشار یافته دونالد رامسفلد را مورد ارزیابی قرار دهیم. در این کتاب رامسفلد تلاش نموده است تا اقدامات خود را براساس فرهنگ سیاسی و روح نظامیگری در امریکا تبیین نماید.
دیدار رامسفلد با صدام
در ۲۰ دسامبر ۱۹۸۳ دونالد رامسفلد به عنوان نماینده ویژه رئیس جمهوری امریکا به عراق مسافرت کرد. هدف اصلی دولت امریکا آن بود که عراقیها را از حمایت امریکا مطمئن سازد.
وی در این کتاب خاطرات دیدار با صدام را بیان میدارد. در این ارتباط اعتراف میکند که: “امریکا هیچ یک از مسائلی که درباره صدام حسین به عنوان قصاب بغداد گفته میشد را جدی تلقی نمیکرد. صدام همانند تمامی حاکمان مستبد، اهداف خود را با خون و خونریزی پیش میبرد. در جنگی که عراق آغاز کرده بود از سلاح شیمیایی در مقابل مردم ایران استفاده کرد. در آن زمان صدام حسین برای آمریکا اشتها آور بود. زیرا دشمن سرسخت دو کشور انقلابی ایران و سوریه بود. کشورهایی که تهدید جدی برای منافع امریکا و اسرائیل در منطقه محسوب میشدند…
رامسفلد این موضوع را بررسی میکند که در سال ۱۹۸۳ امریکا تصمیم گرفت تا روابط خود را با صدام گسترش بیشتری بدهد. موضوع ایران بیش از هر چیز دیگری ذهن صدام را به خود مشغول کرده بود. صدام در موقعیت دشواری قرار گرفته بود. اگر چه مستقیماً از امریکا درخواست کمک نظامی نمیکرد. اما اعلام داشت که عراق روی کمک غرب حساب باز کرده است. صدام تلاش داشت تا مسیر تاریخ معاصر را تغییر دهد و عراق را تبدیل به بخشی از دنیای مدرن نماید…”
رامسفلد در کتاب شناختهها و ناشناختهها به این جمع بندی میرسد که امریکا و عراق در برخورد با ایران منافع مشترکی داشتند. گروههای که حامی حکومت ایران بودند، نگرانی دولت عراق را نیز به وجود آورده بودند. این امر زمینه همکاریهای بیشتر امریکا و عراق را به وجود آورد. مشابه چنین نگرشی را رامسفلد در سال ۲۰۰۳ برای مقابله با صدام دارا بود. وی در مطالعات خود به این جمعبندی رسید که عراق به مازاد قدرت منطقهای دست یافته است؛ بنابراین تمایلی به حفظ سیاست موازنه در منطقه نخواهد داشت.