در پایان سومین سال خروج امریکا از برجام دولت بایدن باید به این نتیجه رسیده باشد که اگر قرار بود ایران تسلیم فشارها شود به توافقی جدید با ترامپ رضایت می داد.
سه سال پیش در ۱۸ اردیبهشت ۱۳۹۷ دولت ترامپ با وحشتناک خواندن توافق هسته ای ایران با پنج بعلاوه یک امریکا را از برجام خارج کرد و خواستار توافق جدیدی شد که شامل حذف برخی بندها از جمله بند غروب هسته ای و دائمی شدن محدودیت های هسته ای و همچنین گنجاندن نقش منطقه ای و برنامه موشکی ایران در توافق جدید شود.
ترامپ همزمان با اعمال تحریم های یک جانبه و تحریم های ثانویه علیه ایران تلاش کرد صادرات نفت ایران به صفر برسد و مبادلات و همکاری های بانکی با ایران از طریق سوئیفت قطع شود.
این اقدام دولت امریکا باعث شد تا همه شرکت های غربی از جمله شرکت های فرانسوی مانند توتال از ایران خارج شوند و تحریم های شدید و بی سابقه ای علیه کشور به اجرا درآید.
دولت ترامپ همزمان با پیشبرد طرح معامله قرن تلاش کرد کشورهای منطقه را به برقراری رابطه با رژیم صهیونیستی ترغیب و با تشکیل محور عربی، امریکایی و صهیونیستی فشارهای سیاسی بر تهران را افزون کند.
در چنین شرایطی مایک پمپئو وزیر خارجه دولت ترامپ نیز برای برداشتن تحریم و فشار های ضد ایرانی شروط ۱۲ گانه ای را مطرح کرد که نتیجه آن چیزی جز درخواست براندازی نظام جمهوری اسلامی نبود.
هرچند این فشارها در نوع خود بی نظیر بود اما تهران طی این مدت دست بسته نماند بلکه در حوزه اقتصادی با تکیه بر تولید و توان داخلی و در حوزه خارجی با تمرکز بر ارتباط با شرق و متنوع کردن همکاری های اقتصادی و در حوزه مالی با توسل به ارز های بومی و ملی سعی کرد اوضاع را برای برون رفت از فشارها مدیریت نماید.
در حوزه هسته ای نیز ایران در واکنش به اینکه طرف های برجام به تعهدات خود برای استفاده کشور از مزایای اقتصادی برجام عمل نکردند گام های پنج گانه ای در کاهش تعهدات هسته ای خود برداشت تا حدی که غنی سازی اورانیوم به ۲۰ درصد رسید.
فشارها ادامه داشت تا اینکه انتخابات ۲۰۲۰ ریاست جمهوری امریکا فرا رسید و ترامپ که هیچ دستاورد سیاسی در حوزه خارجی به دست نیاورده بود در مقابل بایدن شکست خورد و تیم همراه بایدن که همواره دولت ترامپ را به دلیل خارج کردن امریکا از برجام سرزنش می کرد قدرت را به دست گرفت.
اکنون سه سال از خروج امریکا از برجام گذشته و همه فشارهای حداکثری علیه ایران شکست خورده و توافق ۲۵ ساله ایران با چین فرصتی را فراهم کرده است که دیگر تهران نگران فروش نفت خود نیز نباشد.
در سطح منطقه امریکا در حال خارج کردن نیروهای خود از افغانستان و در عراق و سوریه هم فشارها برای اخراج نظامیان اشغالگر امریکایی از این دو کشور در حال افزایش است.
در یمن ارتش و کمیته های مردمی در حال به دست گرفتن کنترل مارب هستند و دولت مستعفی و فراری هادی در حال فروپاشی است.
رژیم صهیونیستی نیز در داخل با بحران های سیاسی و اجتماعی بی سابقه رو به روست و با وجود برگزاری ۴ انتخابات پارلمانی هنوز در این رژیم دولت مستقر نشده است.
این در حالی است که گروه های مبارزه فلسطینی نیز به سطح قابل توجهی از قدرت نظامی رسیده اند که بتوانند در مقابل توسعه طلبی صهیونیست ها بایستند و احتمالاً پیروزی حماس در انتخابات آتی پارلمانی و تشکیلات خودگردان فلسطین موجب افزون شدن قدرت مقاومت در داخل سرزمین های فلسطینی خواهد شد.
در کنار این اتفاقات منطقه ای صبر استراتژیک محور مقاومت با ظرفیت سازی های مناسب به پایان رسیده و اتفاقات اخیر در سرزمین های اشغالی از جمله انفجار در صنایع موشک سازی رژیم صهیونیستی و انفجار یک موشک در نزدیکی سایت هسته ای دیمونا همه از این حکایت دارد که این رژیم با شرایط دشواری روبروست که در صورت برون فکنی مشکلات خود با پاسخ های کوبنده روبرو خواهد شد.
به این تحولات باید حرکت مثبت در روابط عربستان با ایران نیز اشاره کرد که می تواند تاثیر بسزایی در کاهش تنش بین کشورهای منطقه و همگرایی کشورهای اسلامی وتمرکز بر تهدید رژیم صهیونیستی و کمک به آرمان فلسطین داشته باشد.
در چنین شرایطی دولت جدید امریکا قصد دارد به برجام بازگردد و به نظر می رسد سرانجام نیز این اتفاق خواهد افتاد و دولت بایدن مجبور خواهد شد شروط ایران برای بازگشت به توافق هسته ای و احیای برجام را بپذیرد چرا که اگر قرار بود تهران تسلیم فشار ها شود قطعاً در دوره ترامپ این اتفاق می افتاد نه در شرایط فعلی که همه چیز به سود ایران است.
-------------------------------------------------------------
رضا محمدمراد