سی ان ان:
نظامیان آمریکا به دنبال تولید تسلیحات هستهای هستند
مقایسه اندازه طالبان با ارتش آمریکا ناچیز است، ولی واشنگتن از رسیدن به اهداف خود در افغانستان، ناتوان مانده است.
به گزارش سرویس بین الملل
خبرگزاری صداوسیما به نقل از شبکه تلویزیونی سی ان ان، فرید زکریا، خبرنگار و مجری برنامه جی پی اس در شبکه سی ان ان با اشاره به رقابت آمریکا و چین در صحنه جهانی تأکید کرد آنچه که نظامیان آمریکا از آن به عنوان تهدید چین یاد میکنند بهانهای برای دریافت بی حساب و کتاب بودجه برای تولید تسلیحات هستهای است که در هیچ جنگی به کار نمیآید. لوید آستین وزیر دفاع آمریکا در سفری که به کشورهای آسیایی داشت نگرانی اصلی آمریکا را به این شکل توصیف کرد: همزمان با توجه و تمرکزی که ما بر مسائل خاورمیانه داریم، چین در حال نوسازی ارتش خود است و از این رو، هدف ما اطمینان از این مسئله است که فاصله رقابتی خود با چین یا هر کس دیگری را حفظ کنیم.
به دورهای جدید از افزایش بودجه پنتاگون خوش آمدید! چیزی که همه آنها با تهدید بزرگ چین توجیه خواهد شد. آنچه که آستین از آن به عنوان فاصله رقابتی آمریکا با چین یاد کرد بیشتر شبیه به شکافی بزرگ است. به گفته سباستین رابلین، تحلیل گر مسائل امنیت ملی، آمریکا تقریبا بیست برابر چین کلاهک هستهای در اختیار دارد؛ از نظر وزنی دو برابر وزن کشتیهای جنگی چین در آبهای جهان کشتی دارد که شامل یازده ناو هواپیمابر هستهای میشود که در مقایسه، چین فقط دو ناو هواپیمابر دارد که ناوهای آمریکایی به مراتب پیشرفتهتر هستند. واشنگتن بیش از دو هزار جنگنده پیشرفته دارد که این میزان برای چین نزدیک به ششصد فروند است.
از دیگر سو آمریکا شبکهای گسترده از پایگاههای نظامی خارج از خاک خود در سراسر دنیا در اختیار دارد که شمار آنها به هشتصد عدد میرسد و این شمار برای پایگاههای خارج از خاک چین فقط سه پایگاه است. چین نزدیک ۲۵۰ میلیارد دلار هزینه ارتش خود میکند که یک سوم میزان هزینهای است که آمریکا برای ارتش خود صرف میکند. به گفته مایکل اوهانلون از موسسه بروکلین، در صورتی که چین یکی از اعضای ناتو بود، ما به این کشور، با توجه به این که میزان هزینهای که برای ارتش خود میکند کمتر از حداقل دو درصد از تولید ناخالص داخلی (GDP) است، فشار وارد میکردیم.
مقایسه اندازه طالبان با ارتش آمریکا ناچیز است، ولی واشنگتن از رسیدن به اهداف خود در افغانستان، ناتوان مانده است.
بریتانیا در اوج دوران حکمرانی خود که بر یک چهارم جمعیت جهان چیره بود معیاری برای قدرت خود داشت، شمار کشتیهایی که این کشور داشت باید از مجموع کشتیهای دو کشور بعدی بیشتر باشد. میزان هزینهای که برای ارتش آمریکا میشود از مجموع ده کشور دیگر که در رده بندی بعد از آن قرار دارند، همچنان بیشتر است و جالب اینکه که شش کشور از این ده کشور متحدان آمریکا هستند. بودجه اطلاعاتی آمریکا به تنهایی نزدیک ۸۵ میلیارد دلار است که این میزان بودجه از کل هزینه دفاعی روسیه بیشتر است و این در حالی است که از نظر آمریکا، این میزان هزینه کردن نباید از نگاه دیگر کشورها تهدید کننده یا حتی مایه نگرانی باشد.
از سوی دیگر ریادار دیویدسون، فرمانده منطقه دریایی اقیانوس هند و آرام در درخواست بودجه بیشتر برای حوزه تحت فرماندهی خود، افزایش هزینههای دفاعی چین را بر میشمارد و باور دارد این میزان افزایش هزینه جز برای اهداف تهاجمی، هدف دیگری ندارد. باید در نظر داشت که هزینهای که واشنگتن برای ارتش خود صرف میکند حتی با در نظر گرفتن تورم، به مراتب بیشتر از سالهای اوج جنگ ویتنام است. آیا این برای کسی نمیتواند مایه نگرانی باشد؟ با این حال شاید اندازه ارتش و هزینههای دفاعی برای رسیدن به اهداف سیاسی موضوعی گمراه کننده باشد. از این رو شاید مقایسه اندازه طالبان با ارتش آمریکا در افغانستان چیزی شبیه یک بر ده هزار باشد، ولی واشنگتن همچنان از رسیدن به اهداف خود در این کشور، یعنی تضمین حکمرانی بلامنازع دولت کابل بر سراسر افغانستان، ناتوان مانده است.
پنتاگون مستقل از هر نهاد دولتی دیگر عمل میکند و به حسابرسی هزینههای خود تن نمی دهد
اگر آمریکا اهداف خود را با دقت تعریف و از قدرت نظامی و اطلاعاتی خود برای رسیدن به این اهداف به درستی استفاده میکرد میتوانست موفق باشد؛ با این حال میلیونها نیروی نظامی و میلیاردها دلار هزینه تضمین کننده پیروزی نیست. بزرگی الزاما نشان دهنده باهوش بودن هم نیست. برای مثال اسنادی که به دست بلومبرگ رسیده است نشان میدهد برنامه هواپیماهای بسیار پیشرفته اف-۳۵ آمریکا که به هزینههای سنگین و مشکلات فنی معروف شد، در نهایت هزینهای بالغ بر یک تریلیون و سیصد میلیارد دلار هزینه برداشته است. این در حالی است که چین برای طرح جاده و کمربند (جاده ابریشم جدید) همین میزان هزینه را برای طرحهای زیرساخت، جاده و پل صرف میکند و هدف آن تشکیل مجموعه از کشورهای وابسته به هم که در نهایت برای پکن اهمیت دارد. به نظر شما کدام پول بهتر صرف شده است؟
پنتاگون فارغ و مستقل از هر نهاد دولتی دیگر عمل میکند؛ در ابعاد بسیار بزرگ هزینه میکند و در ابعاد بسیار بزرگ پول هدر میدهد به شکلی که اصلا قابل تصور نیست. تمام نهادهای دولتی موظف به حسابرسی هزینههای خود هستند، ولی دهها سال است که پنتاگون از این قانون شانه خالی میکند. در نهایت در سال ۲۰۱۸ به این قانون گردن نهاد و قرار شد برای بررسی چهارصد میلیارد دلار از هزینههای خود به هزار و دویست حسابرس اجازه دهد و با این حال باز هم نتوانست پاک بودن حسابهای خود را ثابت کند و در نهایت وزارت دفاع اجازه دو حسابرسی دیگر را نداد. با هزینههایی که در دو دهه برای جنگهای خاورمیانه صرف شده است که موفقیت چندانی نیز در پی نداشت، پنتاگون سرانجام به جنگ مورد علاقه خود یعنی جنگ سرد با کلاهکهای هستهای بازگشته است.
این وزارتخانه میتواند بودجهای نامحدود را برای جلوافتادن از چین دریافت کند، آن هم برای بازدارندگی هستهای در جنگی که اصلا امکان روی دادن آن در آسیا وجود ندارد. شکی نیست که نبرد در واشگتن بر سر بودجه ادامه دارد، اما پنتاگون خیلی خوب میداند که چگونه میتواند در این نبرد پیروز باشد.