تلاش برای تبدیل تحریمها به فرصت و توسعه ظرفیتهای تولیدی همگی در افراد جامعه غروری ایجاد خواهد کرد که منجر به تحقق شعار سال و آبادانی کشور و مملکت خواهد شد.
همانطور که می دانید امسال به فرمان مقام معظم رهبری، سال جهش تولید نام گرفته است. سالی که بر مبنای نامی که برای آن برگزیده اند، باید تمام صنایع و اصناف با تمام قوا برای محقق شدن آن بکوشند. البته در این راستا نه تنها صنایع و مسئولین، که حتی مردمان عادی جامعه نیز می توانند نقش مهمی را ایفا کنند. به بیان دیگر هر کس به نوبه خود در تحقق شعار سال نقش دارد. اما متأسفانه نمی توان از تحریم هایی که علیه کشور ما وجود دارد نیز چشم پوشید.
هر کدام از این تحریم ها در بخش های مختلف محدودیت هایی را ایجاد کرده است. حال دو راه باقی می ماند. خنثی کردن و رفع کردن تحریم ها. از این دو راه شاید بتوان گفت خنثی کردن آن ها راهی است که ایجاد غرور ملی را به دنبال خواهد داشت.
تلاش برای تبدیل تحریم ها به فرصت و توسعه ظرفیت های تولیدی همگی در افراد جامعه غروری ایجاد خواهد کرد که منجر به تحقق شعار سال و آبادانی کشور و مملکت خواهد شد. ما در این نوشتار برآنیم تا این موضوع را از جنبه های مختلف بررسی و تحلیل کنیم.
نام گذاری سال با عنوان جهش تولید نشان از این دارد که رهبر معظم جمهوری اسلامی بر این تأکید دارد که در اوج همه ی این تحریم های ناعادلانه، باید از فرصت جهش تولید و استفاده از ظرفیت های تولید داخلی، استفاده شود. این بدان معنی است که هر ظرفیتی که تا به حال به دلیل وابستگی به درآمدهای نفتی و توجه به آن ها، رها شده بوده است، هم اکنون باید در رأس توجه قرار بگیرید.
متأسفانه در سال های گذشته ظرفیت های عظیمی در کشور در بخش های مختلفی از جمله تولیدی و همچنین رشته های مختلف صنعتی، معدنی و کشاورزی، نادیده گرفته شده اند. حال که تحریم ها باعث شده است تا درآمدهای نفتی کاهش پیدا کند، قطعاً فرصت آن رسیده است تا دیگر ظرفیت ها نقش خود را در جامعه پررنگ تر کنند.
این گونه است که تحریم ها تبدیل به فرصت می شوند. تولید کشور در اوضاع این تحریم ها باید توسعه یافته و ظرفیت های ناشناخته کشور به منصه ظهور برسد. اینگونه می توان زنجیره تامین و تولید کشور در خیلی از کالاها را تکمیل کرد و بخش هایی که تا به حال هیچ گونه توجهی به آن ها نشده بود را فعال کرد.
روشن است که دشمن قصد دارد با وارد کردن تحریم ها به کشور ما ضربه بزند. اما با عنایت رهبر ما، نام گذاری هایی که برای سال های مختلف تا کنون انجام شده است همگی در راستای خنثی سازی همین ضربات دشمن بوده است. با ایجاد تحریم ها دشمنان در پی ایجاد نا به سامانی در تولید و وضع معیشت مردمان ایران هستند.
اما خب با فرصت شمردن تحریم ها می توان آن ها را به نتایجی کاملاً برعکس رساند. اگر دشمن تولید را هدف قرار داده است ما باید با توسعه و گسترش آن کاری کنیم که اتفاقاً کشور از همان نقطه دقیقاً به شکوفایی برسد. تحریم ورود کالای خارجی به کشور باید به استادن ما روی پای خودمان منجر شود.
ما باید تحریم ها را فرصتی شمرده تا نیاز های داخلی خود را از طریق تولید داخلی امکان پذیر کنیم. همین تولید داخلی است که می تواند کشور را از نظر قطعات، مواد اولیه و تولید تجهیز کرده و ما را از دنیا بی نیاز کند. فقط در این راستا باید به این نکته توجه کرد که جهش تولید باید در همه ی بخش ها و به صورت متوازن انجام گیرد تا هدف نهایی محقق شود.
برای مثال بخش مواد اولیه، واسطه ای و محصول نهایی، همگی باید به صورت متوازن و مساوی این توسعه تولید را داشته باشند. بهترین راه این است که جهش تولید را از صنایع کوچک و واسط شروع کرده و رفته رفته به صنایع پیشرو و بزرگ برسیم. در نهایت می توان گفت که تولید، ضامن عبور از تحریم اس. و همچنین بر اساس صحبت های قائم مقام وزیر صنعت «تقریباً توجه به تولید و جهش تولید، تمام تهدیدات و محدودیت ها را به فرصت تبدیل می کند و ظرفیت ها و فرصت های ناشناخته را به منصه ظهور می رساند.» (1)
توجه به این نکته ضروری است که تولید در واقع ضمانتی بر ایجاد اشتغال پایدار است. در این روزگار که کشور ما دچار تحریم ها و فشارهای فراوان شده است، آن چه باید بیش از همه چیز مورد توجه قرار بگیرید ایجاد اشتغال پایدار است. نارضایتی جامعه عموماً در بخش بیکاری است. پس باید تمام قوا به کار گرفته شود تا با جهش و گسترش تولید ضمانتی برای ایجاد اشتغال پایدار به وجود آورد.
در طی سال های اخیر، برنامه های ناتمام بسیاری در کشور ایجاد شده است که به دلایل مختلف از جمله وابستگی به فروش کالاهای نفتی، نیمه کاره رها شده است، اما در حال حاضر با وجود تحریم ها می توان دوباره کمر همت را بست و از بسیاری از ظرفیت های رها شده و یا کنار گذاشته شده دوباره استفاده کرد و به این ترتیب قدمی بزرگ در جهت اشتغالزایی برداشت.
فراموش نکنیم که هر چه افراد جامعه به خصوص قشر تحصیل کرده و جوان دارای شغلی مناسب و سطح عمومی زندگی بالاتری باشند، رضایت بیشتر شده و این با به وجود آمدن غرور ملی برای افراد جامعه همراه خواهد بود. غروری که ناشی از عدم وابستگی به کشورهای دیگر و توانایی ایستادن بر روی پاهای کشور خودمان است.
در این زمینه، شرکت های دانش بنیان و کارآفرین می توانند نقش عمده ای داشته باشند. آن ها نتایج پژوهش های خود را باید در قالب داخلی سازی و تولید انبوه، به ثمر برسانند. نتایج همه ی این فعالیت ها باید تبدیل به محصول و کالای ایرانی شود. فراموش نکنیم که امروز تولید می تواند نشانگر غرور ملی باشد. اعتماد به نفس اعضای جامعه از همین طریق است که بالا رفته و در نتیجه تلاش هر کس برای آبادانی کشور بیشتر خواهد شد. حتی در بحث وسیع تر می توان به صادرات اشاره کرد.
اینکه اگر توسعه تولید تا حدی پیش برود که محصولات ایرانی به سراسر جهان صادر شود. این موضوع خود علاوه بر اشتغالزایی، غرور و افتخار ملی را به دنبال خواهد داشت. پس با این حساب موضوع صادرات نیز باید جدی گرفته شود. در واقع در این روزگار آن چه به کمک صادرات می آید، تولید ملی است زیراکه درآمد نفتی دیگر قابل توجه نیست. یکی از راه کارها در این زمینه شکل گرفتن رقابت و تولید محصولات کیفی است. از این طریق کالاهای ایرانی می توانند در بازارهای بین المللی ورود پیدا کنند.
در شرایط کنونی با توجه به محدودیت های نفتی ما از نظر ارزی دچار مشکل هستیم پس ضروری است که تمرکز خود را روی بخش صادرات چند برابر کنیم. پس در نهایت می توان گفت آن چه که ضامن اشتغال و البته پشتیبان صادرات است، بحث تولید است. البته نکته حائز اهمیت اینجاست که تمامی بخش ها اعم از بانک ها، اداره جات مختلف از جمله بیمه و... باید حامی این تولید و صادرات باشند و این یعنی همان تلاش همه جانبه برای تحقق شعار سال و در پی آن ایجاد غرور ملی. (1) و (2)
همانطور که پیش تر هم اشاره کردیم، مصرف کالاهای ایرانی علاوه بر رونق اقتصادی معضل بیکاری را نیز کاهش می دهد و شکوفایی تولید ملی و امنیت اجتماعی را در پی خواهد داشت. دولت نیز در زمینه حمایت از واحدهای تولیدی به شدت مؤثر خواهد بود. در این راستا هر چه بیشتر جلوی قاچاق کالا گرفته شود، تولیدکنندگان فرصت های بیش تری برای عرضه اندام می یابند.
به این نکته نیز اشاره کردیم که اشتغالزایی نیز یکی از نتایج توسعه تولید و استفاده از تحریم ها به عنوان فرصت است. استفاده از ظرفیت های مختلف کشور می تواند منجر به اشتغالزایی و در نتیجه ایجاد غرور ملی شود. برای مثال از ظرفیت های روستایی می توان برای تولید محصولات مختلف از جمله صنایع دستی و بومی استفاده کرد. به این ترتیب غرور ملی برای روستاییان از طریق کارآفرینی برای آن ها ایجاد شده و علاوه بر کاهش مهاجرت به شهرها، آبادانی روستاها نیز از نتایج مهم این فعالیت ها خواهد بود.
می توان گفت نقش دولت در زمینه حمایت از روستاها برای مثال می تواند اختصاص اعتبارات عمرانی به آن ها باشد. پیش تر به این نکته نیز اشاره کردیم که اعتبار بخشی به کالای ایرانی، چطور می تواند با ایجاد بی نیازی از هر گونه کالای خارجی، در به وجود آوردن غرور ملی مؤثر واقع شود. البته نه فقط دولت که مردم هم نقش مهمی در توسعه تولیدات داخلی خواهند داشت. باید ملت از کالای ایرانی حمایت کنند. مردم باید بدانند که غرور و افتخار، با استفاده از کالاهای ایرانی به وجود می آید نه مارک های خارجی.
با حمایت از کالاهای ایرانی است که وابستگی ما به دیگر کشورها کم خواهد شد و از همین طریق اشتغالزایی نیز صورت خواهد گرفت. حتی با صادرات می توانیم فرهنگ و غرور خود را به دیگر کشورها نیز وارد کنیم که این خود کسب افتخاراتی دیگر خواهد بود.
همچنین از مواجه با تهاجم فرهنگی نیز جلوگیری خواهد شد. البته ناگفته نماند که حمایت از تولید ملی اثرات مثبت دیگری همچون کاهش تورم، افزایش و حفظ ثروت ملی، کنترل نقدینگی را نیز علاوه بر ایجاد اشتغال خواهد داشت. در نتیجه همه ی این ها، آسیب های اجتماعی کم شده و غرور ملی افزایش می یابد. (2)
پیش تر ذکر کردیم که تحریم ها باعث شده اند که ما در صادرات و همچنین استفاده از ظرفیت های نفتی دچار مشکل شویم. اما باید تحریم ها را فرصت دانست و از ظرفیت های دیگر کشور به غیر از ظرفیت های نفتی بهره برد. اینجا نمونه ای چند از این ظرفیت ها را برای شما آورده ایم:
همانطور که می دانید کشور ما ایران از نظر جایگاه جغرافیایی و آب و هوایی که دارد، به شدت مستعد کشاورزی برای محصولات مختلف بوده و ظرفیت بالایی در این بخش دارد. روشن است که در صورت اصلاح فرآیند کاشت، داشت و برداشت محصولات کشاورزی و گسترش استفاده از سیستم های آبیاری نوین و ماشین آلات جدید، این میزان می تواند تا چند برابر افزایش یابد.
تولید کالا و محصولات صنعتی، عرصه دیگری است که در حال حاضر به یک منبع درآمدی عظیم برای بسیاری از کشورها جهان مبدل شده است و در ایران نیز می تواند به یک قطب قوی تبدیل شود. برای مثال یکی از صنایع قابل جایگزین با صنایع نفتی، فولاد است. کشور ما در رتبه چهاردهم تولید فولاد جهان قرار دارد و با توجه به وجود تمام مواد اولیه مورد نیاز در کشور، این قابلیت را دارد که در جایگاه هفتم دنیا نیز بایستد.
حتی می توان صنعت لوازم خانگی را نیز در کشورمان گسترش داد و از آن بهره برد. چراکه ایران از گذشته تا کنون در این صنعت نیز پیشتاز بوده است و محصولات زیادی را به جرگه تولید کشانده است. حتی می شود در بخش صادرات این محصولات نیز پیشرفت هایی ایجاد کرد.
در این صنعت نیز کشور ما دارای ظرفیت های بالایی می باشد. به طوری که می تواند جبران بخشی از درآمد ناشی از عدم صدور نفت را جبران کند.
از نظر پزشکی می توان گفت ایران در رده های بالایی قرار دارد. صنعت پزشکی در ایران از تجهیزات ساخت فناوری بالا استفاده می کند و در سالیان اخیر به پیشرفت های زیادی در زمینه کشف و درمان بیماری های مختلف دست یافته است. ساخت واکسن کرونای ایرانی مثالی برای این پیشرفت ها است. (3)
تحریم ها نباید مانع از پیشرفت ما شوند. به گفته رهبر معظم انقلاب اسلامی، حضرت آیت الله خامنه ای، اگر می شود باید تحریم ها را رفع کرد و اگر این کار شدنی نیست باید با تمام قوا به خنثی کردن آن ها پرداخت. استفاده از تحریم ها به عنوان فرصت، عملی است که منجر به تحقق شعار سال، جهش تولید و همچنین ایجاد غرور و افتخار ملی خواهد شد.
آنچه همه باید برای تحقق آن تلاش کنیم، آبادانی ایران و عدم وابستگی آن به کشورهای دیگر است. در پی این موضوع، تولیدات گسترش یافته، اشتغالزایی به وجود می آید و غرور ملی کسب می شود؛ این گونه است که می توان تحریم ها را خنثی کرد.
برای این که بخواهیم از تولید و اثر آن در غرور ملی صحبت کنیم باید چند جنبه مختلف را مورد بررسی قرار دهیم. اولین موردی که مسلما به ذهن ما خطور می کند، اقتصاد است. در واقع هر وقت که از تولید صحبت می شود همیشه اقتصاد به عنوان اولین جنبه خودنمایی می کند. اما مسئله و مفهوم غرور به خوبی نشان می دهد که تولید آن هم از نوع ملی تنها جنبه اقتصادی ندارد و می تواند اثراتی دیگر نیز برای ما داشته باشد و می توان آن را از جنبه های مختلفی نگاه کرد.
به طور کلی اگر بخواهیم دقیق تر به این موضوع نگاه کنیم متوجه می شویم که تولید ملی علاوه بر این که یک مسئله اقتصادی مهم است، یک مسئله اجتماعی، فرهنگی و سیاسی نیز محسوب می شود.
از این رو برای این که دقیقا بدانیم چرا تولید ملی می تواند نشانگر غرور ملی باشد باید مسئله تولید را از دید اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی – سیاسی نگاه کنیم. در ادامه هر کدام از این بخش ها را به صورت جداگانه مورد بررسی قرار خواهیم داد و در نهایت سعی می کنیم جمع بندی دقیقی از این موضوع داشته باشیم.(4)
اما در اولین گام در مورد تولید ملی بهتر است آن را از نظر اقتصادی مورد بررسی قرار دهیم. مسلما چیزی که کاملا مشخص است این است که تولید به خودی خود باعث ایجاد گردش مالی می شود. بگذارید جور دیگری این موضوع را بیان کنیم.
انسان ها برای رفع نیازهای مختلف خود مجبور به خرید و استفاده از بسیاری از وسایل هستند. در واقع خرید و فروش جزئی از زندگی روزمره ما انسان ها محسوب می شود و عملا نمی توان آن را از هیچ جامعه انسانی حذف کرد. حتی در قبایل سنتی نیز این مسئله به نحوی دیگر وجود دارد. اما در جوامع عادی امروزی خرید و فروش با واسطه ای به نام سرمایه یا همان پول امکان پذیر است.
وقتی شما به عنوان یک خریدار دست به خرید یک محصول می زنید در واقع سرمایه شما وارد یک چرخه می شود. سرمایه شما در مرحله اول به مغازه دار یا همان فروشنده می رسد. فروشنده با برداشتن میزان سود خود مابقی آن را برای خرید محصولات جدید به کارخانه می دهد. کارخانه با تجزیه سرمایه شما سعی می کند مواد اولیه لازم و هزینه نیروی کار و ... را تامین کند.
بنابراین سرمایه در این مرحله به چند بخش تقسیم می شود و باعث می شود در چند شاخه مختلف جریان داشته باشد. حال هر کدام از این شاخه ها به نوبه خود سرمایه به دست آورده را در چرخه های دیگر اقتصاد وارد می کنند. این چرخه می تواند مدام چرخش داشته باشد تا زمانی که سرمایه به طریقی از چرخه اقتصاد کشور خارج شود.
این موضوع معمولا به دو صورت امکان پذیر است. اول این که فردی یا گروهی مانند سرطان عمده این سرمایه سمت خود می کشند و در حالت دوم سرمایه به جای این که در مسیر داخلی چرخش داشته باشد به سمت محصولات خارجی و اقتصاد خارجی روانه می شود. به همین خاطر به این موضوع خروج ارز از کشور نیز گفته می شود.
در کلام بهتر اقتصاد هر کشوری درست مانند ماشینی است که از چرخ دنده های مختلفی ساخته شده است. این چرخ دنده ها هر کدام بخش های مختلف اقتصادی هستند. ماشین اقتصادی کشور زمانی حرکت می کند که این چرخ دنده ها حرکت بکنند و این چرخ دنده عملا حرکت نمی کند مگر این که در آن سرمایه جریان داشته باشد. نکته جالب توجه این است که هر فرد جامعه نیز در یکی از این بخش ها و چرخ دنده ها حضور دارد.
از این رو وقتی سرمایه خود شما در دل این ماشین بچرخد در واقع شما چیزی را از دست نمی دهید، زیرا از نظر اقتصادی سرمایه شما با چرخش در ماشین اقتصاد و عبور از دل چرخ دنده های دیگر دوباره به خود شما بر می گردد و این بهترین اتفاقی است که ممکن است برای هر اقتصادی بیفتد.
در این نوع اقتصاد و حرکت، افراد جامعه نیز منفعت و سود خوبی می برند. تولید ملی دقیقا همان واژه ای است که باعث می شود این چرخش مالی در داخل اقتصاد اتفاق بیفتد و به خارج راهی پیدا نکند. در کلام بهتر هرچه تولید داخلی قوی تر و بهتر باشد، سرمایه بیشتری در دل اقتصاد به جریان می افتد و این خود یکی از نشانه های غرور ملی می تواند باشد. (4) و (5)
اما اگر بخواهیم از دید فرهنگی به تولید ملی نگاه کنیم، مسئله کمی مهمتر می شود. منظور ما از دید فرهنگی بیشتر مربوط به نوع رفتار افراد در جامعه است. در مورد تولید ملی معمولا دو نظریه کاملا متناقض با یک دیگر وجود دارد.
دید اول این است که اساسا تولید ملی را راهی برای پیشرفت کشور می دانند و کاملا معتقد هستند که باید همیشه از تولیدات ملی استفاده کرد و حتی اگر ممکن باشد باید راه ورود کالاهای خارجی را به کشور بست. اما نوع دوم نیز با تفکری کاملا متناقض معتقد هستند که باید تنها و تنها از کالای خارجی استفاده کرد و استفاده از تولیدات ملی به معنی هدر دادن پول و سرمایه شخصی است.
همانطور که احتمالا شما هم می دانید، این دو نوع تفکر کاملا افراطی به موضوع نگاه می کنند. تولید به ملی و حمایت از آن به این معنی نیست که خودمان را از کالای با کیفیت خارجی محروم کنیم و سعی کنیم خودمان را با کیفیت پایین تولیدات داخلی تطبیق بدهیم. بلکه کاملا برعکس ما به عنوان یک مصرف کننده فارغ از هر دیدی که داریم، مسلما علاقه مند به یک کالای با کیفیت با قیمت کمتر هستیم.
این تصور که تحت هر شرایطی بخواهیم کالای ایرانی و تولید داخلی تهیه کنیم تنها یک شوخی بد با اقتصاد است. زیرا تمام علم اقتصاد بر اساس رقابت و عرضه و تقاضا ایجاد شده است. اما از آن سوی ماجرا نیز اگر به خوبی نگاه کنیم، نگاه غضبناکی هم نباید به کالای داخلی داشت.
وقتی کالای داخلی توانایی تولید کیفیت برابر با کیفیت خارجی با قیمت کمتر دارد، چرا به آن فرصت عرض اندام ندهیم؟ در کلام بهتر حمایت افراد جامعه از تولیدات ملی اینگونه می تواند باشد که در مقایسه بین کالای داخلی و خارجی دیدی بی طرفانه داشته باشند یا این که با کمی ارفاق تولید داخلی را انتخاب کنند تا حمایتی هم در این راستا صورت گرفته باشد.
وقتی این دید در جامعه وجود داشته باشد و دید حمایتی درستی در میان افراد شکل بگیرد، ناخواسته جامعه از نظر فرهنگی به یک همبستگی و وحدت ملی خوبی می رسند. یادمان باشد این وحدت و همبستگی هیچگاه با اجبار و یا بستن مرزها و ایجاد مالیات سنگین بر لوازم خارجی ایجاد نمی شود.
بلکه این دید خود مردم است که می تواند مشخص کند کدام گروه کالایی برای مردم مناسب است. اگر دولت می خواهد از تولیدات داخلی حمایت کند، بهتر است که کاری کند تا کیفیت کالاها با پایین نگه داشتن قیمت ها افزایش پیدا کند تا بدین وسیله مردم را به خرید و استفاده از تولید داخلی ترغیب کند.
اما در حالت کلی می توان گفت که از نظر فرهنگی دیدن اجناسی که نام کشور خودمان روی آن نوشته شده باشد و این امید که تولیدات داخلی می تواند کیفیت برابر یا حتی بهتری نسبت به اجناس خارجی داشته باشد از نظر غرور ملی می تواند بسیار مهم باشد. همین تولیدات داخلی می تواند به خوبی ثابت کند که کشور توانسته مسیر خود را به بهترین نحو رو به جلو برود و همین می تواند امیدی خوب و مهم در دل مردم کشور ایجاد کند. (5)
اما از نظر سیاسی، تولیدات ملی اهمیت بسیار بالایی دارد. این موضوع را شاید کشورهایی مانند سوئد و سوئیس و... ندانند. این موضوع را تنها کشورهایی مانند ایران می دانند که گاه و بیگاه مورد تحریم های مختلف قرار می گیرند و عملا خرید و فروش ایران با سایر کشورهای جهان از همه نظر تحت تاثیر قرار می گیرد و حتی تا حد بالایی اجناس مختلف به داخل وارد نمی شود.
بنابراین عملا از نظر داخلی کشور ممکن است دچار کمبود شود و نبود یا کم بودن محصولات مختلف می تواند تاثیرات بعدی از نظر اجتماعی در کشور بگذارد. از این رو به نظر می آید بها دادن به تولیدات داخلی می تواند کلید حل این معضل اساسی باشد.
از طرف دیگر بسیاری از کشورهای غربی، مانند آمریکا به خوبی می دانند که راه حیات کشورهایی مانند ایران فروش نفت و گاز است. از این رو با تحریم خرید این محصولات می خواهد که اقتصاد ایران را به زانو دربیاورد. اقتصاد در دنیای امروز به واقع یک جنگ اساسی است و کسی در این جنگ پیروز است که تولیدات داخلی قوی تری داشته باشد یا به نوعی سرمایه در گردش داخلی بیشتری داشته باشد.
در واقع هرچه سرمایه در داخل ایران بیشتر به چرخش دربیاید در واقع اقتصاد قوام بهتری پیدا می کند. از طرف دیگر با تولیدات داخلی و ایجاد صادرات غیر نفتی می توان تا حدی مشکل فروش نفت را جبران کرد.
این موضوع وقتی باعث غرور می شود که بدانیم و بفهمیم دشمن با تمام تحریم هایش نمی تواند جلوی صادرات غیر نفتی ایران را بگیرد و عملا بازارهای جهانی مشتاق این محصولات هستند. این بهترین جنبه از غرور ملی محسوب می شود. از طرف دیگر با ایجاد تولیدات ملی در داخل کشور این امید می رود که مردم داخل بتوانند نیازهای خودشان را برطرف کنند.
به هر حال باید قبول کرد که همیشه نواقصی وجود دارد. اما این جنبه داستان نیز وجود دارد که امروز به واقع ما در شرایط جنگی به سر می بریم. همانطور که در زمان جنگ تحمیلی و نابرابر، با هر حمله موفقیت آمیز و عقب راندن عراقی ها غروری وصف ناپذیر داشتیم، در این زمان نیز با تولید هر محصول داخلی همچنین احساسی باید داشته باشیم.
زیرا این محصول داخلی توسط بسیاری از کشورهای جهان مورد تحریم قرار گرفته است و عملا در این چنین وضعیتی تامین نیاز داخلی با استفاده از تولیدات داخلی کاری است که هیچ کشوری نمی تواند آن را به واقع انجام دهد. این غروری است که شاید امروز ما کمتر آن را احساس کنیم. اما آیندگان مسلما به آن معترف خواهند بود و عملا ما را تحسین خواهند کرد. (6)
اما به طور کلی اگر بخواهیم بگوییم، تولید ملی از هر جنبه و نظری می تواند یک غرور ملی محسوب شود. گاهی اوقات گفته می شود که کشوری مثل آمریکا یا انگلستان یا آلمان همه محصولات مورد نیاز خودشان را تولید نمی کنند و بخشی از آن را وارد می کنند. پس دلیلی بر اصرار ما بر تولید داخلی نمی بینند.
این افراد یک مورد بسیار کوچک را فراموش کرده اند. آن ها یادشان رفته است که اگر آلمان محصولاتی تولید نکند که آمریکا و انگلستان به آن محتاج باشند، عملا انگلستان و آمریکا به آلمان چیره خواهند داشت. در کلام بهتر قدرت های مختلف با وجود این که مراوده های مختلف و تجارت های آزاد مختلف با یکدیگر دارند اما این زمانی اتفاق می افتد و به نوعی ادامه دار می شود که عملا دست آن ها در جیب یکدیگر باشند.
یعنی آن ها از محصولات هم دیگر استفاده کنند. بنابراین اگر ایران می خواهد در منطقه و جهان مطرح شود باید چیزی برای عرضه کردن داشته باشد. نمی توان انتظار داشت که کشوری مانند عربستان که یک مصرف کننده صرف است، بتواند در جهان تصمیم گیری خاصی داشته باشد.
وقتی کشوری مانند آمریکا دنیا را تهدید می کند، همه می ترسند چرا که همه می دانند محصولات آمریکایی و گردش مالی این کشور به قدری در روند اقتصادی دنیا تاثیر گذار است که می تواند همه چیز را خراب کند.
از این رو اگر می خواهیم غرور واقعی را در سطح منطقه و جهان تجربه کنیم باید محصولاتی داشته باشیم که بتوانیم با آن دنیا را بدون خونریزی فتح کنیم و عملا با یک تهدید کوچک نسبت به قطع تولیدات این محصول یا قطع ارائه آن دنیا را وادار به قبول نظر خودمان کنیم. این یک افتخار و غرور ملی است که می تواند از مسیر تولیدات داخلی میسر شود.
انسان ها در یک زندگی اجتماعی به دلیل خواسته های متنوعی که دارند، به برقراری ارتباط با یکدیگر نیازمندند و روابط اقتصادی نیز بر اساس همین نیاز شکل می گیرد. این روابط گاه به صورت بسیار ساده و در حد مبادله بین افراد داخل یک کشور، و گاه زمانی به شکل پیچیده و در سطح بین المللی بروز می کند.
از جمله این ارتباطات می توان به صادرات و واردات کالا، خدمات، سرمایه گذاری های گوناگون و برقراری روابط تجاری با کشورهای همسایه اشاره کرد.
تجارت بین المللی برای تمامی کشورها و موسسات و افراد دست اندرکار می تواند مفید باشد، زیرا کشورها با توجه به برتری و مزیت نسبی، از طریق تجارت می توانند منافع زیادی را نصیب مردم خود کنند. به همین منظور در ادامه این مقاله قصد داریم تا به رابطه تولید داخلی و صادرات بپردازیم و درباره نقش آن در ارتقای غرور ملی صحبت کنیم.
صادرات کالا معنای انتقال یا فرستادن کالا از کشوری به کشور دیگر است و در نگاه کلی، رشد صادرات کشور ها از دو طریق می تواند منجر به رشد اقتصادی کشورها گردد. این دو روش به شرح زیر است:
۱. افزایش صادرات اثر مستقیم بر درآمدهای ارزی داشته و با تامین منابع ارزی کشورها امکان سرمایه گذاری های لازم جهت قرار دادن اقتصاد در مسیر رشد و توسعه را فراهم می کند.
۲. توسعه صادرات منجر به امکان استفاده از تجهیزات و امکاناتی می شود که بازارهای جهانی برای رشد تولیدات داخلی مهیا کرده اند و این به تولیدکننده کالاها، منفعت بسیار زیادی می رساند. زیرا آن ها می توانند کیفیت بهتری را در مقایسه با کالاهای جهانی ارائه دهند یا از ابزارها و وسایل خارجی برای بهبود تولیدات خود استفاده کنند. از طریق صادرات واحدها و بنگاه های تولیدی می توانند از محدودیت های بازار داخلی رهایی پیدا کنند. (7)
باید به این موضوع توجه کنیم که عرصه صادرات و تجارت عرصه تلاش و رقابت است و در فضای رقابتی، تنها کسانی برنده اند که می توانند قابلیت ها و توانمندی های تولیدی خود را بشناسند، فرصت های بین المللی را دریابند و با کار و کوشش فراوان تولید خود را افزایش داده تا بتوانند صادرات داشته باشند.
به صورت کلی دو گروه عمده از تجارت و صادرات بین الملل سود می برند. این دو گروه شامل تولید کنندگان و مصرف کنندگان است. تولیدکنندگان در نتیجه تجارت بین الملل و صادرات می توانند کالاهای مورد نیاز خود را از سایر کشورها دریافت کرده و تولیدکنندگان داخلی به تلاش برای تولید بهتر و کارآمدتر به منظور رقابت با تولید کنندگان خارجی وادار می شوند. این امر موجب بهبود کیفیت کالاهای ایرانی در سطح جهان می گردد. (8)
از سوی دیگر صادرات کالاهای خارجی سبب می شود که مصرف کنندگان ارز لازم برای پرداخت بهای کالاهای ضروری وارداتی را به دست آورند. زیرا در صورت فقدان یا کمبود درآمد صادراتی، مصرف کنندگان یک کشور مجبور می شوند تا بخشی از درآمدهای خود را که قبلا به کالاهای مصرفی داخلی اختصاص می یافت، به تولید کنندگان خارجی بپردازند.
به صورت کلی تجارت بین الملل و صادرات وضعیت اقتصادی ایران را بهبود می بخشد و افزایش و گسترش تجارت بین الملل موجب می شود تا تولید کنندگان داخلی تلاش کنند در صنایع و کالاهای که مزیت نسبی دارند، متمرکز شوند. این تخصصی شدن در فضایی بین المللی، سبب می شود که با توجه به منابع طبیعی سرمایه و نیروی انسانی و تجربه تولید کنندگان ایرانی به صادرات انبوه آن کالا پرداخته شود. (8)
یکی از مهمترین مسائل توسعه صادرات و افزایش درآمد، ایجاد زیرساخت های تجاری در کشور است. از آنجایی که امسال به عنوان سال «جهش تولید» از سوی مقام معظم رهبری نامیده شده است، بنابراین باید تولید نیز افزایش یافته تا در پی آن حوزه تجارت و صادرات که عاملی بسیار اثرگذار در اقتصاد کشورها است، رشد پیدا کند.
درست است که در شرایط کنونی با وجود تحریم های ناجوانمردانه امکان صادرات و تولید محصولات متنوع اندکی دشوار است، اما با تولیدات داخلی و بهبود کیفیت کالاها، صادرات بهترین روش برای داشتن درآمد ارزی برای کشور است.
با تقویت و ایجاد زیرساخت های تجاری و راه اندازی پایانه های صادراتی، می توان گام های موثری در راستای ارتقای جهش تولید برداشت و کشور را به یک صادر کننده مقتدر تبدیل کرد. کشور ما در گذشته به شدت به درآمدهای نفتی وابسته بود و کشوری تک محصولی به شمار می رفت. اما اکنون دولت باید تلاش کند تا منابع درآمدی کشور را تا حد امکان متنوع کند و وابستگی به درآمدهای ناشی از صادرات نفت را کاهش دهد.
هنوز اقتصاد ما وابستگی به درآمدهای نفتی دارد، اما میزان درآمد ناشی از صادرات غیرنفتی نیز افزایش پیدا کرده است. به عبارت دیگر درآمدهای صادراتی متنوع شده و از وضعیت تک محصولی فاصله گرفته است .
متخصصان با تلاش فراوان در عرصه علم و فناوری باید توان فنی کشور را افزایش داده و امکان تامین نیازهای صنایع کشور در داخل فراهم کنند. این کار منجر به صادرات محصولات و فناوری ایرانی به خارج از کشور شده، در ایجاد غرور ملی موثر بوده و همچنین نمونه ای از تحقق شعار سال نیز محسوب می شود. (9)
صادرات کالاهای داخلی منجر به رشد تولیدات، توسعه تولید ناخالص داخلی و افزایش درآمد سرانه خواهد شد و مزایای بسیار دیگری به دنبال خواهد داشت. در سال های اخیر تعدادی از کشورهای در حال توسعه، با گسترش صادرات، رشد بسیار خوب و مثبتی را تجربه کرده اند و این امر به رشد طولانی مدت و توسعه داخلی آن ها کمک کرده است.
از این کشورها می توان به چین، ایرلند، کره جنوبی، سنگاپور، هنگ کنگ، ویتنام، اتیوپی و سایر کشورهای در حال توسعه اشاره کرد. برخی از کشورها نیز افزایش قابل توجهی در نسبت تجارت به تولید داخلی ناخالص داخلی را تجربه کرده اند.
به بیان دیگر ارزش کل تجارت و صادرات و واردات آن ها به عنوان مثالی از تولید ناخالص داخلی اندازه گیری می شود. تولید ملی که منجر به صادرات کالاهای داخلی شود، مزایا و تهدیدهایی دارد که در ادامه به برخی از آن ها اشاره خواهیم کرد. (10)
صادرات کالاها و خدمات منجر به تزریق درآمد و به جریان افتادن پول در کشور می شود. این کار تقاضای کل را افزایش داده و منجر به گسترش تولید می گردد. این فرایند در افزایش درآمد سرانه و کاهش فقر شدید به ویژه در اقتصادهای در حال توسعه کشورهای نوظهور بسیار موثر است.
سرمایه گذاری بیشتر، ظرفیت تولید یک کشور را افزایش داده و پتانسیل صادرات را گسترش می دهد. بسیاری از صنایع از جمله بیمه ها، تدارکات، امکانات بندری، کمرگ و حمل و نقل به تسهیل تجارت کمک می کند و در صورتی که صادرات گسترش پیدا کند، در این حوزه ها شاهد رشد روزافزون خواهیم بود.
کشور هایی که دارای بخش های صادراتی با رشد سریع هستند شاهد افزایش سرمایه گذاری و اشتغال در این صنایع مرتبط خواهند بود. یک نمونه خوب برای نمایش اهمیت تجارت، کشورهایی مانند هلند، سنگاپور و هنگ کنگ هستند که از طریق صادرات دریایی در مراکز جهانی توسعه بسیار خوب پیدا کرده اند. (10)
تمرکز بیش از اندازه بر صادرات ملی ممکن است خطرات نیز به دنبال داشته باشد. در این قسمت به برخی از خطرات ممکن است در اثر تمرکز بیش از اندازه بر صادرات ایجاد شود اشاره می کنیم.
تمرکز بر صادرات ممکن است منجر به وابستگی بیش از حد به چرخه اقتصادی کشورهای شریک تجاری و آسیب پذیری در برابر شوک های اقتصادی و سیاسی خارجی گردد. وجود مازاد صادرات و تجارت مداوم، ممکن است واکنش حمایتی سایر کشورهایی را که احساس می کنند منافع تجارت به نفع کشورهای صادر کننده نابرابر است، تحریک کند.
عدم تعادل تجاری و نبود عدالت به ویژه برای ایران با وجود شرایط تحریم ها، یکی از نگرانی های بزرگ در سیستم اقتصادی ایران است. اما خبر خوب این جا است که با رونق تولید و تحقق بخشی به شعار امسال، می توان بخشی از این محدودیت ها تحریم ها را از بین برد و با افزایش تجارت در سطح ملی غرور آفرینی کرد. (10)
ظرفیت تولید اختصاص یافته برای تامین کالا و خدمات برای صادرات را نمی توان در جهت تامین نیازها و خواسته های داخلی استفاده کرد. بلکه بخشی از این ظرفیت را باید در راستای صادرات خرج کرد. در غیر این صورت ممکن است رشد داخلی کاهش پیدا کند. رشد سریع منجر به صادرات، ممکن است باعث تورم، کشش تقاضا و افزایش نرخ بهره شود و به صورت کلی ممکن است پایدار نباشد.
اگر تولید داخلی، به استخراج منابع طبیعی فراتر از آنچه برای حفظ رشد متعادل در دراز مدت زمان لازم است ضرر برساند، آنگاه پایداری خود را از دست خواهد داد. به عنوان مثال تصور کنید که به منظور افزایش صادرات بیش از اندازه جنگل زدایی صورت بگیرد و زمین های کشاورزی بیش از پیش تخریب شوند. آنگاه در کوتاه مدت تمامی منابع تولید در کشور نابود خواهد شد و ضرری عظیم بر اقتصاد وارد خواهد کرد.
برخی از موانع صادرات در ایران مربوط به محدودیت های قانونی در سطح کشور است که باید برای رفع آن ها پیگیریهای لازم انجام شود. اما برخی از آن ها مربوط به تحریم های بین المللی می شود که شاید در رده های مدیریتی بزرگتر باید برنامه ریزی های لازم برای رفع آن ها صورت بگیرد.
اما در صورتی که کشور روال اداری و بروکراسی گمرک و سایر دستگاه های مرتبط با صادرات و واردات کالاها را کاهش دهد و برخی از قوانین را برای تسهیل صادرات تضمین کند، آنگاه می توانیم شاهد گسترش صادرات و افزایش ارقام سالیانه در این حوزه باشیم. اقامت و اشتغال اتباع خارجی در ایران نیز پتانسیل خوبی برای صادرات محسوب می شود. زیرا بیشتر تولیدات آن ها جنبه صادراتی دارد؛ بنابراین باید شرایط را برای ورود و اسکان مهاجران بیشتر به ایران فراهم کرد. (11)
ایجاد و توسعه واحدهای صنعتی و تولیدی در جهت تولید اشتغال پایدار و توسعه صادرات باید در اولویت اهداف دولت قرار بگیرد و در همین راستا زیرساخت های مناسب برنامه ریزی شود. حمایت از سازمان های و صنایع کوچک و شهرک های صنعتی ایران می تواند به افزایش سهم صادرات با دو رویکرد تولید صادرات محور و بهره وری از موقعیت جغرافیایی هر استان منجر شود. ظرفیت هر استان در تولید و توسعه اشتغال پایدار در بخش صادرات محصولات واحدهای صنعتی و تولیدی، نقش تعیین کننده ای در توسعه آن ها دارد. (11)
افزایش صادرات با هدف ایجاد اشتغال بیشتر و رونق اقتصادی روزافزون، در میان صاحبان صنعت مورد توجه قرار داشته و در حال انجام است. این کار منجر به غرور ملی و گسترش آن شده و مصداق بارز عملی شدن شعار «جهش تولید» است. زیرا با سرعت بخشیدن صادرات در بخش های مختلف حوزه صنعت، نقش مهمی در ارزش افزوده و اشتغال زایی ایفا می کند و به طور مستقیم و غیر مستقیم در بهبود وضعیت اقتصادی تاثیر گذار است.
در صورتی که برنامه ریزی های صورت گرفته برای حضور در بازارهای جهانی به صورت بلندمدت باشد و نگاه دولتمردان مبتنی بر حفظ بازارها باشد، رشد و تولید رونق گرفته و صادرات به دنبال آن گسترش پیدا می کند. همان طور که گفتیم گسترش صادرات منجر به پایداری اقتصادی کشور می شود. در این زمینه نمونه های بسیار موفقی در کل دنیا وجود دارد که ما می توانیم از آن ها الگو گرفته و همانند آن ها به روش اقتصادی دست پیدا کنیم.
با توسعه صادرات به ویژه در بخش تعاون می توانیم پیشرفت خوبی را در زمینه اقتصادی کسب کنیم. با مشاهده برخی از موارد ویژه در حوزه صادرات و تولید محصولات صادراتی، شرکت های مشترک بسیاری تاسیس شده اند و با مشارکت یکدیگر به حوزه صادرات ورود پیدا کرده و بازارهای جهانی را در دست گرفته اند.
یکی از مهمترین ظرفیت های بخش تعاون در صادرات، تعاونی های مرزنشین است. بانک ملی ایران و بخش خصوصی نیز باید در حوزه تشویق مردم به سرمایه گذاری فعالیت کننده تا پول های خرد مردم از طریق بانک یا بورس جمع آوری شده و زمینه برای گسترش تولید فراهم گردد.
با توجه به این ظرفیت فوق العاده ایران، دولت نیز باید در این بخش حمایت خود را متمرکز کردند تا کشور به رشد دست یابد. افزایش کیفیت و کمیت محصولات و حرکت در مسیر معیارهای استاندارد برای توسعه و فعالیت های اقتصادی می تواند مقدمه ای برای ورود به بازارهای جهانی و گسترش صادرات باشد. در این صورت است که اقتصاد کشور ایران با اتکا به سیاست های راهبردی ترسیم شده با یک اقتصاد پایدار روز به روز پیشرفت و توسعه را تجربه خواهد کرد. (8)
به صورت کلی رشد صادرات منجر به بهبود وضعیت اقتصادی بسیاری از کشور ها شده است. چالش امروزی آن است که اطمینان حاصل شود یک کشور محصولات بسیار متنوع را صادر می کند و منافع حاصل از افزایش صادرات، به صورت گسترده ای در میان مردم پخش می شود. تولید بیشتر، ضامن اشتغال و حامی و پشتیبانی مطمئن برای صادرات است.
همان طور که تولید بر صادرات اثر مثبت دارد، صادرات نیز بر تولید اثر متقابل می گذارد. صادرات محصولات ایرانی به دیگر کشورها علاوه بر ایجاد غرور ملی نمونهای از تحقق شعار سال است و حوزههای گوناگون مدیریتی مانند بانکها و بیمه باید از صادرات پشتیبانی کنند تا این اهداف محقق گردد.
واژه غرور ملی تعاریف و مفاهیم متعددی دارد. در هر کشوری بر اساس سیستم حاکم بر آن جامعه و اهدافی که دولتمردان برای توسعه در نظر دارند، اهمیت غرور ملی آن کشور نیز مشخص می شود. برخی از جامعه شناسان نیز غرور ملی را به نوعی میهن پرستی تلقی می کنند. از قرن های گذشته تا به امروز جوامع مختلف تلاش کرده اند تا با حفظ ارزش ها، پرچم غرور ملی خود را بالا نگه دارند.
اگر بخواهیم در مورد غرور ملی به یک دسته بندی کلی برسیم باید موارد مشخصی را برای تحقق به این امر در نظر بگیریم. وضعیتی که بر سیستم سیاسی، اقتصادی و اجتماعی یک کشور حاکم است، اگر در مسیر رسیدن به اهداف و دستاوردهای بزرگ قرار بگیرد، به نوعی بر غرور ملی دلالت می کند.
همچنین افتخارآفرینی و طی کردن مسیر ترقی در زمینه های مختلف فرهنگی، علمی، ورزشی، تاریخی و ادبی نیز به شکلی غرور ملی محسوب می شود.
به طور کلی هر دستاوردی که منجر به احساس ارزشمندی در سطح خرد و کلان جامعه شود، می توان بر آن غرور ملی نام نهاد. جوامع مختلف در یک کشور دارای هویتی واحد هستند که این هویت از ارتباط مؤثر دولت و ملت پدید می آید. روابطی که بین دولت و ملت به واسطه شرایط مختلف حاکم بر جامعه به وجود می آید، شرایطی را فراهم می کند تا یک کشور به غرور ملی خود افتخار کند. (12)
عوامل مختلفی در حفظ کیفیت غرور ملی یک کشور وجود دارد که در نهایت همبستگی دولت و ملت نقش مهمی در رشد این امر ایفا می کند. توسعه روح غرور ملی نیاز به خودباوری دارد. دولت ها وظیفه دارند تا با فراهم کردن شرایط مناسب برای رشد جامعه فردی، زمینه ساز پرورش و توسعه غرور ملی باشند.
در سطح یک جامعه اگر افراد به مرحله بالایی از خودباوری رسیده باشند مستقیماً بر روی حفظ و توسعه غرور ملی تأثیر می گذارند. در واقع اعتمادبه نفسی که یک دولت برای ملت خود ایجاد می کند به تقویت خودباوری کمک کرده و در نهایت منجر به ارزشمندی غرور ملی می شود. (12)
هر فرد در جامعه با توجه به ارزش هایی که برای رسیدن به هدف های شخصی و جمعی دارد در حفظ غرور ملی نقش خواهد داشت. به عنوان مثال یک نخبه یا دانشمند با دانش و دستاوردهای برتر خود قدمی در مسیر ثبات غرور ملی برمی دارد.
دفاع از ارزش ها و آرمان های یک کشور در برابر حملات مختلف از سوی دیگر کشورها نیز نمادی از میهن پرستی و غرور ملی محسوب می شود. در هر بخش از تاریخ، تکنولوژی، ورزش، سیاست، اقتصاد، اجتماع، فرهنگ و... اهداف و برنامه ریزی هایی وجود دارد. در صورت تحقق آن ها، دولت و ملت در کنار یکدیگر به سمت حفظ غرور ملی حرکت می کنند. (12)
درآمدهای حاصل از فروش نفت طی سال های اخیر کاهش چشمگیری داشته اند و دیگر نمی توان تنها به نفت و سود ناشی از آن اکتفا کرد. در سال جهش تولید تمرکز دولت بر روی رونق تولید و تبدیل شرایط سخت به فرصت های برتر است. کشور ما ایران ظرفیت های بالقوه ای در بخش های مختلف صنعتی، کشاورزی، تولیدی، فرهنگی و... دارد که می توان با شناسایی آن ها کشور را به مرحله ای بهتر در توسعه اقتصاد نزدیک کرد.
رونق تولید در هر کشوری زمینه ساز ایجاد غرور ملی خواهد شد. در شرایطی که تحریم ها کشور ما را احاطه کرده اند، تنها حفظ غرور ملی نشان دهنده مقاومت و توانایی ما در برابر دشمن است. (13)
اقتصاد ملی همواره به رشد در بخش تولید نیاز دارد. به طور کلی تولید در بخش های مختلف نقش اساسی دارد و یکی از تأثیرگذارترین موارد در رونق تولید، ایجاد اشتغال پایدار است. دولت باید از تمام ظرفیت های موجود در جوامع شهری و مناطق روستایی استفاده کرده و پروژه های نیمه تمام را به مرحله پایان برساند.
همان طور که می دانید به دلیل محدودیت های نفتی کشور ما با مشکلات ارزی مواجه شده است. این موضوع و همچنین شرایط تحریم ها باعث شده تا ما نتوانیم در میدان رقابت به صادرات بپردازیم. در واقع تولیدات ایرانی امکان حضور در صحنه رقابت های بین المللی را ندارند. (13)
با توجه به این موضوع دولت و ملت باید با یکدیگر متحد شده و کشور را در جهت رونق تولید و تحقق شعار سال همراهی کنند. در حال حاضر تنها جهش تولید و ایجاد اشتغال پایدار می تواند چاره ساز بسیاری از مشکلات اقتصادی کشور باشد. پیش از این در صنایع مختلف همچون لوازم خانگی یا خودروسازی، بیشتر قطعات برای ساخت این وسایل از منابع خارجی تأمین می شد.
امروز شرایط تغییر کرده و ما باید بر توانایی نیروی انسانی و ظرفیت های کشور خود متکی باشیم. برای رسیدن به این خودکفایی، توجه به رونق تولیدات داخلی حرف اول را می زند. اگر در تولید داخلی به منابع خودمان متکی شویم دیگر نیازمند کشورهای دیگر نخواهیم بود. ما باید در فراهم کردن مواد اولیه، تجهیزات، قطعات و... به خودکفایی برسیم و این خودکفایی تنها به وسیله تحقق جهش تولید میسر می گردد. (13)
تحقق جهش تولید و حفظ غرور ملی شبیه به یک زنجیره است که عوامل مختلفی باید کار خود را به درستی انجام دهند تا از پاره شدن زنجیر جلوگیری کنند. رونق تولید باید در تمام بخش ها بدون محدودیت اعمال شود. توجه دولت به صنایع بزرگ و کوچک باید یکسان باشد، چنانکه کسب و کارهای کوچک سهم عظیمی در تحقق جهش تولید و رشد اقتصاد دارند.
یکی از راه های مهم در حفظ غرور ملی در سایه رونق تولید، اعطای تسهیلات و اعتبارات بانکی به بنگاه های کوچک اقتصادی است. این بنگاه ها اگر تحت حمایت اصولی و برنامه ریزی دقیق قرار بگیرند، به چرخه تولید و تحقق شعار سال کمک بزرگی می کنند.
در حال حاضر بسیاری از کارگاه ها و مجموعه های تولیدی به دلیل رکود بازار تعطیل شده اند. تا زمانی که از ظرفیت های تولیدی به نحو احسن استفاده نشود، رشد اقتصاد و جهش تولید امکان پذیر نخواهد بود. صندوق های سرمایه گذاری یکی دیگر از عناصر تعیین کننده در توسعه اقتصادی هستند. (13)
پروژه های تولیدی نیاز به سرمایه کافی، تجهیزات و ابزارهای لازم دارند. حرکت مستمر چرخه تولید نیاز به سرمایه دارد و این سرمایه باید از ظرفیت صندوق های سرمایه گذاری تأمین شود. بخش عظیمی از مشکلات کشور توسط بنگاه های کوچک اقتصادی برطرف می شوند. دولت باید حمایت بیشتری را از این بخش به عنوان اهرمی قوی در مسیر تحقق جهش تولید اعمال کند. (13)
نام گذاری سال جدید تحت عنوان جهش تولید تنها به توسعه اقتصاد کشور مربوط نمی شود. در واقع هنگامی که تولیدات داخلی به رونق قابل توجهی می رسند به همان نسبت عزت نفس و غرور ملی افزایش پیدا می کند. یکی از مهمترین اهداف شعار سال، افزایش اعتمادبه نفس ملت و در نهایت هماهنگی و وحدت است. در شهرها و روستاهای سراسر کشور هزاران نیروی انسانی متخصص و بامهارت وجود دارد که مشتاق کار کردن هستند.
شناسایی این ظرفیت ها کشور را به سمت رونق تولید حرکت می دهد. ملت باید به دولت خود اعتماد کرده و در تحقق جهش تولید با یکدیگر هم صدا شوند. هنگامی که کسب و کارهای کوچک و مشاغل خانگی حمایت می شوند، مردم احساس مفید بودن داشته و برای کسب درآمد بیشتر تلاش می کنند. با رسیدن به سود و احساس ارزشمندی، سطح بالایی از اعتماد به نفس در افراد ایجاد می شود و برای آبادانی کشور خود از هیچ تلاشی کم نمی گذارند.
با تحقق جهش تولید کشور به خودکفایی رسیده و دیگر به منابع خارجی نیاز نخواهد داشت. این شرایط خشنودی ملت را به همراه دارد که برای تأمین نیازهای خود متکی به کشورشان هستند. مهمترین جنبه روانشناسی این موضوع افزایش اعتمادبه نفس و غرور ملی در وجود تک تک اعضای یک جامعه خودکفاست.(14)
خود را تصور کنید که بعد از یک ماه کار کردن و گرفتن دستمزد چه احساسی دارید؟ حسی سرشار از استقلال، اعتماد به نفس و غروی همراه با افتخار به خود که حاصل دسترنج خود را دریافت کرده اید. این مثال را در سطحی بزرگ تر ببینیم. یک کشور زمانی که به کشورهای خارجی وابسته نباشد حسی همراه با غرور به سراغش می آید. هویت کشور در این شرایط مملو از عزت نفس و اعتمادبه نفس است.
پس برای رسیدن به این مرحله و ایجاد غرور ملی یک کشور به برنامه ریزی و راهکارهایی اساسی در جهت رونق تولید و گسترش تولیدات داخلی نیاز داریم. بدن انسان توسط سیستم ایمنی محافظت می شود و هر چه ما در صدد تقویت سیستم ایمنی بدن برآییم به همان نسبت در برابر انواع بیماری ها ایمن هستیم.
رشد و اعتلای یک کشور نیز به همین صورت است. کشور توسط غرور ملی و خودکفایی در برابر آسیب ها محافظت می شود. برای تقویت این سیستم ایمنی دولت ها باید در خصوص زیرساخت ها و تحقق تولید اقدامات لازم را انجام دهند. (14)
اگر تمام نیازهای اصلی و فرعی یک ملت داخل کشور و زادگاه خود تأمین شود، بی شک تأثیر آن در افزایش اعتمادبه نفس و غرور ملی مشاهده خواهد شد. دیگر لزومی ندارد برای برطرف کردن مایحتاج و نیازهای اساسی دست خود را به سمت غریبه دراز کند. همین امر سبب می شود تا موجی از عزت نفس درون خود احساس کرده و به وطنش افتخار کند.
در خصوص ارکان مهم تحقق جهش تولید باید به تولیدات داخلی، تأمین مواد اولیه و صادرات اشاره کنیم. مبحث صادرات و جهش تولید از عوامل اثرگذار در ایجاد غرور ملی برای یک کشور هستند. رونق تولید به تأمین مواد اولیه نیاز دارد و می توان آن را اصلی سازنده در جهش تولید نامید. اگر مواد اولیه خوب و باکیفیت در داخل کشور تأمین شود به مراتب چرخه تولید نیز کار منظم خود را ادامه خواهد داد.
کشور ما ظرفیت ها و توانایی های بالقوه ای در بخش های مختلف دارد که رسیدگی به آن ها در جهش تولید نقش داشته و منجر به افزایش غرور ملی می شود. اگر ما در بخش تولیدات داخلی به خودکفایی برسیم، می توانیم محصولات و خدمات خود را به دیگر کشورهای جهان صادر کنیم. توجه داشته باشید که صادرات چگونه در افزایش اعتماد به نفس ملی و همچنین غرور ملی نقش دارد. دولت باید تلاش کند تا خودباوری را در سطح کشور بالا برده و اعتماد ملت را برای هدفمندی در تحقق جهش تولید جلب کند. (14)
در شرایطی که صادرات نفتی با نقصان مواجه شده دولت باید در مسیر توسعه صادرات غیرنفتی قدم بردارد. برای تأمین نیازهای ارزی و تهیه مواد اولیه کشور به صادرات نیاز دارد. توسعه صادرات تأثیر بسزایی در رونق تولید خواهد داشت. شعار سال با توسعه صادرات محقق خواهد شد. برای توسعه صادرات نیاز به رونق تولید داریم.
تولیدات داخلی باکیفیت شرایطی را فراهم می کند تا به جهش تولید نزدیک شده و در نهایت از مزایای صادرات بهره مند شویم. رونق تولید در وهله اول ایجاد اشتغال زایی در سطحی وسیع می کند. اشتغال بیشتر به درآمدزایی منتهی شده و به رفع مشکلات معیشتی مردم کمک می کند. در این پروسه با جهش تولید نیاز ما به کشورهای خارجی هر روز کم و کمتر شده و در نهایت به خودکفایی می رسیم. (14)
زمانی که یک کشور به خودکفایی می رسد با توسعه صادرات قدم در مسیر جدیدی گذاشته و از غرور ملی به خود می بالد. تحریم های موجود، بخش تولید و اوضاع معیشتی مردم را تحت تأثیر قرار داده اند اما کشور ما تلاش می کند تا از تهدیدها فرصت های ویژه ای بسازد. در این زمان است که اهمیت رونق و جهش تولید مشخص می شود.
هدف تحریم ضعیف کردن اقتصاد کشور و در نهایت فروپاشی اتحاد و همبستگی ملت با دولت است. دولت با حمایت از کسب و کارهای خرد و مشاغل خانگی، شناسایی ظرفیت های روستایی و توانایی نیروی انسانی، مسیر تازه ای را در پیش گرفته است.این مسیر نیاز به همراهی دو جانبه از طرف دولت و ملت دارد.
رسیدن به خودکفایی و غرور ملی برای هر دو طرف افتخار و عزت نفس به همراه دارد. در سال جهش تولید همگان تلاش می کنند تا به درجه برتری از تولیدات داخلی برسیم و با توسعه صادرات که کلید اصلی برای ایجاد و حفظ غرور ملی است، کشوری خودساخته و بی نیاز گردیم. (14)
این موضوع درست است که تحریم ها شرایط مختلف اقتصادی، اجتماعی و سیاسی کشور را تحت تأثیر قرار داده اند. با این حال نباید از مواردی که بعد از اعمال تحریم ها، اهمیت آن ها آشکار شد غافل شویم. در حال حاضر کشور قادر به واردات کالاهای خارجی نیست و این موضوع باعث شده که بنگاه های تولیدی و اقتصادی نقش مهمتری در توسعه کشور پیدا کنند.
همچنین از دیگر آثار مثبت تحریم ها باید به گسترش کارخانه ها و شهرک های صنعتی در سراسر کشور اشاره کنیم. همچنین زیر سایه رونق تولید و توسعه تولیدات داخلی، وضعیت صادرات بهتر از قبل شده و توسعه صادرات همان طور که ذکر کردیم، کلید اصلی جهش تولید و غرور ملی محسوب می شود. شرکت های دانش بنیان نیز با توسعه اطلاعات و فناوری همراه بوده و تحولات بزرگی در زمینه تکنولوژی ساخت تجهیزات و ماشین آلات ایجاد کرده اند.
برای ارتباط مؤثر با دیگر کشورهای خارجی نیاز به درآمد ارزی داریم و به همان نسبت نیز باید در زمینه صادرات به خودکفایی برسیم. ایجاد اشتغال پایدار منجر به افزایش تولیدات داخلی شده که تمام این چرخه به توسعه صادرات منتهی می شود. دولت باید از ظرفیت هایی که شناسایی و عدم استفاده بهینه از آن ها باعث رکود اقتصادی شده، بهترین بهره را ببرد.
همچنین یکی از عوامل مهم در توسعه صادرات، افزایش تعاملات تجاری ما با کشورهای همسایه است. با بالا رفتن درصد این تبادلات تجاری، زمینه های لازم برای توسعه صادرات افزایش پیدا کرده و غرور ملی کشور حفظ می شود. در مورد این مبحث نباید از توسعه زیرساخت های تجاری نیز غافل شویم.
ایجاد شرایط مناسب برای بهبود و توسعه زیرساخت ها در بخش های مختلف تولیدی و صنعتی، تحقق جهش تولید و غرور ملی را به عنوان سرمایه ای ارزشمند حفظ می کند.