سازش ناپذیری؛ درس فداییان اسلام به گروههای سیاسی
شجاعت، صلابت و از همه مهم تر سازش ناپذیری از ویژگیهای بارز فداییان اسلام بود؛ گروهی که در دوره خفقان ستمشاهی در دفاع از آرمانهای بلند ملت ایران تا پای جان ایستادند.
به گزارش خبرنگار
خبرگزاری صداوسیما؛ سالروز شهادت سید مجتبی نواب صفوی و یارانش در گروه فداییان اسلام در ۲۷ دی ۱۳۳۴ محملی برای واکاوی ماهیت و نقش این گروه مبارز و انقلابی است که به همین مناسبت با آقای اسدالله بادامچیان دبیرکل حزب موتلفه گفتگوی کوتاهی کردیم که خلاصه آن را به این شرح تقدیم میکنیم:
* فداییان اسلام در چه مقطعی و با چه اهدافی تاسیس شد؟
پس از تبعید رضاشاه، اشغال کشورمان از جانب نیروهای بیگانه و فضایی که غربیها با دیکتاتوری پهلوی ایجاد کرده بودند، فداییان اسلام و دیگر گروهها مانند گروه شیعیان ظهور کردند، اما در میان آنان، فداییان اسلام فعالتر بودند. علت پیدایش این گروه، جهاد ضد استعمار غرب بود که از دوره مشروطه در پی براندازی اسلام بودند. این گروهها برای جلوگیری از حاکمیت نظام غربزده و مزدور غرب در ایران فعالیت شان رو آغاز کردند. به همین علت گروه فداییان اسلام از سال ۱۳۲۲ فعالیتش را آغاز کرد و به همین نام مطرح شد.
* نقش فداییان اسلام در روند مبارزات و پیروزی انقلاب اسلامی چه بود؟
فداییان اسلام در کنار دیگر گروهها که یا غرب گرا بودند یا چپ و کمونیست، تشکلی اسلامی بودند که موضوع حکومت اسلامی را با قدرت گروهی و حزبی مطرح کردند. آنان توطئههای غرب را با فعالیتهای فرهنگی و ارتباطات گسترده مردمی افشا کردند.
فداییان اسلام با کار تشکیلاتی در مقابل احزاب وابسته به غرب و کمونیستها ایستادند یعنی هم فعالیت فرهنگی - مردمی و هم فعالیت تشکیلاتی - سازمانی کردند.
البته آنان در مقابل رژیم طاغوت، جهاد مسلحانه هم کردند که در مجموع همه این فعالیتها بر پیروزی انقلاب اسلامی اثر گذاشت.
* کدام اقدام فداییان اسلام به بازداشت و شهادت رهبران این گروه منجر شد؟
بازداشت و تیرباران شهید نواب صفوی و یارانش دو علت داشت؛ نخست آن که در مقابل رژیم پهلوی حاضر به سازش نبودند و در مقابل استکبار جهانی کوتاه نیامدند؛ پاک و صادق زندگی کردند و در پی مقام نبودند. آنان با رژیم فاسد، خائن، وابسته و ظالم پهلوی کنار نیامدند و با آن مبارزه کردند.
شاه پس از کودتای ۲۸ مرداد ۳۲ فردی را نزد شهید نواب صفوی فرستاد و به او پیغام داد که " مسئولیت تولیت آستان قدس رضوی متعلق به شما، هر کاری که دلت خواست بکن "، اما پاسخ او به فرستاده محمدرضا پهلوی بسیار روشن و با اقتدار بود.
شهید نواب صفوی به او گفت: " به پهلوی بگو که تو نمیتوانی مرا بخری، سرنوشت من و تو به اینجا میرسد که یا تو مرا شهید میکنی که در نتیجه من به بهشت میروم و تو به جهنم، یا من تو را به جهنم میفرستم و باز هم به بهشت میروم".
او با چنین قدرتی پاسخ شاه را داد و با سلامت و پاکی زندگی کرد؛ معلوم است که رژیم رژیم طاغوت نمیتوانست نوابصفوی را تحمل کند.
البته این یکی از علل بازداشت بود علت دوم این بود که البته علت دوم بسیار مهم بود.
شاه وقتی پیمان سنتو را با آمریکا و انگلیس برای همکاریهای فرهنگی، نظامی و نفتی امضا کرد، فردی به نام حسن علاء را برای آن تعیین کرد؛ یکی از فراماسونرهای کثیف که پدرش علاءالملک هم از نوکران انگلیس بود البته خود حسین علاء، انگلیسی - آمریکایی بود.
مرحوم آیت الله کاشانی با صدور بیانیهای درباره پیامدهای این موضوع به شاه پیام داد؛ اما پهلوی توجهی به او نکرد به همین علت فداییان اسلام تصمیم گرفتند که با استفاده از قدرت مسلحانه، حسین علاء را به درک بفرستند.
برنامه ریزی کردند که او را بکشند که نشد و شهید ذوالقدر دستگیر شد. شاه بلافاصله با سوء استفاده از این فرصت، شهید نواب صفوی و دیگر مبارزان انقلابی را با شکنجههای بسیار کثیف و شدید به شهادت رساند، اما اشتباه بزرگی مرتکب شدند که تیرباران آنان را تصویر برداری کردند. آنان به هنگام شهادت با روح بلندشان به یکدیگر تبریک میگفتند؛ انتشار این تصاویر بیش از پیش در زمینه سازی برای انقلاب اسلامی موثر شد.
شهادت نواب صفوی و یارانش که در مقابل سازشکاران و استکبار آمریکا بسیار برجسته بودند در بیشتر مردم تاثیر گذاشت. پس از انقلاب نیز، یکی از زمینههای مقاومت ملت ایران در مقابل استکبار به رهبری حضرت امام خمینی رحمة الله علیه و امام خامنه ای، برگرفته از حرکت عظیم فداییان اسلام بود.
* در مقطع شهادت شهید نواب صفوی در چه موقعیتی بودید؟
آن شهید والامقام در سال ۱۳۳۴ به شهادت رسید که من در آن زمان ۱۳ ساله بودم؛ خانه ما در سرچشمه تهران بود و دائم میرفتم در کوچه صرافان؛ جایی که شهید نواب صفوی سخنرانی میکرد دم در میایستادم و از سخنرانی حماسی آن شهید لذت میبردم. نشریه فداییان اسلام را میخواندم و با خود به مدرسه میبردم.
شهید نواب صفوی که به شهادت رسید غم عمومی مردم ایران را فرا گرفت منتهی آن قدر خفقان حاکم بود که کسی نتوانست برای شهدای فداییان اسلام حتی مراسم یادبود برگزار کند.
* چه تعداد از اعضای فداییان به همراه شهید نواب صفوی به شهادت رسیدند؟ آرامگاه شان کجاست؟
پس از آن که شهیدان نواب صفوی، طهماسبی، ذوالقدر و برادران واحدی را در پادگان حشمتیه تهران تیرباران کردند، ابتدا پیکر مطهرشان را در محله مسگرآباد تهران به خاک سپردند و بعد به شهر مقدس قم منتقل و به خاک سپرده شدند.
* مهمترین درس گروه فداییان اسلام به ویژه شهید نواب صفوی برای احزاب و جریانهای سیاسی در کشورمان چیست؟
مجموعه دینی مثل فداییان اسلام از ابعاد مختلف درسآموزند مانند ساده زیستی آنان به نحوی که وقتی فرماندار نظامی تهران صورت وضعیت زندگی شهید نواب صفوی را نوشت کل اموالش صرفاً شامل یک زیلو و چند تکه اسباب خانه بود. واقعاً باید به چنین شهیدی افتخار کرد، زیرا برغم آن که در قدرت بودند و همه کار میتوانستند کنند، اما پاک و صالح زیستند. سلامت بودن از نکات مهم است، زیرا مانع از آن میشود که انسان، دچار دنیا طلبی شود.
شاخص دیگر این گروه؛ شجاعت و صلابت و از همه مهمتر سازش ناپذیری آنان بود که در مقابل تطمیع و تهدید استکبار آمریکا و رژیم طاغوت سازش نکردند. یکی از مشکلات ما این است که برخی، شعارهای خوبی مانند ولایتمداری، انقلابی بودن و مردم داری سر میدهند، اما خواست شان را که واکاوی کنیم مقام طلب اند و در پی قدرت.
البته در کنارش آدمهایی هستند که در این چهل و چند سال برغم آنکه در قدرت بودند، اما نه فقط ذرهای خلاف و سوء استفاده نکردند که از نظر مالی عقبتر از ابتدای انقلاب هستند و زندگی خوب و سادهای دارند اینها همه درس آموز است.
رفتار دیگری که از فداییان اسلام باید آموخت این است که در مقابل استکبار صرفاً نباید به سخن گفتن و صدور چند بیانیه اکتفا کرد بلکه جایی که لازم است باید فداکاری و جانبازی کرد هرچند، جانبازی و جهاد مسلحانه در مقابله با استکبار نیز کافی نیست بلکه باید مانند فداییان اسلام فعالیت فرهنگی - اخلاقی کرد.
بالاتر از همه این که شهید نواب صفوی و یارانش، جزوه و چارچوب حکومت اسلامی را نوشتند این بزرگترین فعالیت در آن روزگار بود، روزگاری که همه نگاهها به سوی غرب بود چنان که قانون اساسی مشروطه را کسانی نوشتند که از انگلیس، هلند و بلژیک تقلید کردند.
در انقلاب اسلامی نیز چنین بود و پیشنویس قانون اساسی با محتوای غربزده نوشته شد، اما امام خمینی رحمت الله علیه با استفاده از تجربیات گذشته، قانون اساسی اسلامی را با مشارکت خبرگان تدوین کردند و اکنون ثمره اش را میبینیم.