پیامبر (ص) حضرت زهرا (س) را پارهای از وجود خود معرفی کرده بودند تا همه بدانند حضرت زهرا (س) تا چه حد برای ایشان عزیز و محترم هستند.
به گزارش گروه وب گردی خبرگزاری صدا و سیما؛ ابطه ویژه و شاخص پدر و فرزندی در میان پیامبر (ص) و حضرت زهرا (س) یکی از نمونههای بسیار مهم در سبک زندگی اسلامی به شمار میرود که میتواند آموزههای بسیار مهمی برای زندگی مسلمانان و مردم آزاده به همراه داشته باشد.
این رابطه عاطفی عمیق ریشهها و دلایل گوناگونی دارد که یکی از مهمترین آنها شأن و منزلت ویژه حضرت زهرا سلام الله علیها در نزد خدای متعال است که، چون نبی مکرم اسلام صلوات الله علیه از آن آگاه بودند، دختر خود را بسیار گرامی و محترم میداشتند. از سوی دیگر محبت بیمانند و بیدریغ بانوی گرامی اسلام نسبت به پدر بزرگوارشان دلیل دیگری بوده این محبت را عمیق و پندآموز برای ما کرده است.
دکتر معصومه علیزاده، استاد حوزه و محقق دینی، به بررسی گوشههایی از رابطه عاطفی پدر و فرزندی عمیق و درسآموز میان پیغمبر اکرم صلوات الله علیه و حضرت زهرا سلام الله علیها پرداخته است. آن طور که این محقق اسلامی توضیح میدهد، حضرت زهرا سلام الله علیها کوچکترین دختر پیغمبر اسلام صلیالله علیه و آله هستند و زمانی که خواهران بزرگتر از ایشان ازدواج کرده و به خانه همسران خود رفته بودند، حضرت زهرا سلام الله علیها در کنار نبی مکرم اسلام زندگی میکرد.
در این شرایط به نوعی به تنها دختر آن حضرت تبدیل شده بود و، چون نسبت به رسول خدا صلوات الله علیه بسیار با محبت بودند، آن حضرت لقب «امابیها» یعنی «مادر پدرش» را به او داده بودند. این مطلب نشان میدهد که رابطه عاطفی عمیقی میان این دو بزرگوار وجود داشته که بسیار با یکدیگر صمیمی و مهربان بودند و هر قدر زمان میگذشت این رابطه پدر و فرزندی عمیقتر و دوستانهتر میشد.
زمانی که حضرت خدیجه سلام الله علیها از دنیا رفتند، گفته شده که حضرت زهرا سلام الله علیها تنها دو سال داشتند و در همان سن کم دوست و همدم پدر بودند. از آن به بعد هر قدر ایشان بزرگتر شده و رشد میکردند، حامی جدیتر و دلسوزتری برای پدر گرامی خود بودند و به این صورت رابطه ایشان رنگ و عطر تازهتری به خود میگرفت.
ریشههای محبت مثالزدنی میان پیغمبر صلوات الله علیه و دختر گرامیشان
میدانیم که رسول خدا صلیالله علیه و آله فرزندان دیگری به غیر از حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها هم داشتند. اما چرا درباره رابطه پدر و فرزندی رسول گرامی اسلام با حضرت زهرا سلام الله علیها این اندازه تأکید شده است؟
یکی از دلایلی که رابطه پدر و فرزندی میان رسول خدا صلیالله علیه و آله و حضرت زهرا سلام الله علیها مورد توجه علما و دانشمندان از مذاهب گوناگون قرار گرفته، جایگاه و منزلت ویژه حضرت زهرا سلام الله علیها است که ایشان را در میان خواهران خود ممتاز کرده است. به طوری که وقتی گفته میشود حضرت فاطمه زهرا علیهاالسلام الگوی زنان و مردان جهان است، انسان از خود سؤال میکند که آن حضرت چگونه زندگی میکرد. درنتیجه متوجه رابطه ایشان با پدر گرامی خود میشویم و این، یکی از علتهای شاخص شدن این رابطه پدر و فرزندی است.
از طرف دیگر در تاریخ نوشته شده که هر زمان پیغمبر اکرم صلیالله علیه و آله به سفری میرفتند، حضرت زهرا سلام الله علیها تا آخرین لحظه سعی میکردند در کنار پدر خود باشند و آخرین نفری بودند که با ایشان وداع میکردند. حتی وقتی حضرت از سفری برمیگشتند، یا حضرت زهرا سلام الله علیها به استقبال ایشان میرفتند و یا خود نبی مکرم اسلام صلوات الله به دیدار دختر گرامیشان میرفتند.
استشمام عطر بهشت
حتی نبی مکرم اسلام حضرت زهرا سلام الله علیها را پارهای از وجود خود معرفی میکردند و این مطلب را بارها در جمع مسلمانان عنوان کرده بودند تا همه بدانند حضرت زهرا سلام الله علیها تا چه حد برای ایشان عزیز و محترم هستند. حتی آن حضرت میفرمودند: هر زمان که مشتاق بهشت باشم، به دیدار دخترم زهرا سلام الله علیها میروم و او را میبوسم.
آن حضرت در روایت دیگری فرمودهاند که: «فاطمه حوراء فی صوره انسیه، فاذا اشتقت الی الجنه قبلت فاطمه فاشم منها رائحه الجنه» به این مفهوم که فاطمه سلام الله علیها حوری بهشتی است که به صورت انسان آفریده شده است. من هر زمان که مشتاق بهشت میشوم به نزد او میروم و عطر بهشت را از او استشمام میکنم.
زمینههای لقب امابیها
این مطالب و احادیث نشاندهنده عمیق بودن رابطه عاطفی میان رسول گرامی اسلام صلوات الله علیه با حضرت زهرا سلام الله علیها است.
همین طور است. دقت کنید که حضرت زهرا سلام الله علیها کوچکترین دختر پیغمبر اسلام صلیالله علیه و آله هستند و زمانی که خواهران بزرگتر از ایشان ازدواج کرده و به خانه همسران خود رفته بودند، حضرت زهرا سلام الله علیها در کنار نبی مکرم اسلام زندگی میکرد. در این شرایط به نوعی به تنها دختر آن حضرت تبدیل شده بود و، چون نسبت به رسول خدا صلوات الله علیه بسیار با محبت بودند، آن حضرت لقب «امابیها» یعنی «مادر پدرش» را به او داده بودند. این مطلب نشان میدهد که رابطه عاطفی عمیقی میان این دو بزرگوار وجود داشته که بسیار با یکدیگر صمیمی و مهربان بودند و هر قدر زمان میگذشت این رابطه پدر و فرزندی عمیقتر و دوستانهتر میشد.
زمانی که حضرت خدیجه سلام الله علیها از دنیا رفتند، گفته شده که حضرت زهرا سلام الله علیها تنها دو سال داشتند و در همان سن کم دوست و همدم پدر بودند. از آن به بعد هر قدر ایشان بزرگتر شده و رشد میکردند، حامی جدیتر و دلسوزتری برای پدر گرامی خود بودند و به این صورت رابطه ایشان رنگ و عطر تازهتری به خود میگرفت.
دلسوزی مادرانه حضرت زهرا سلام الله علیها
چه نکات ویژهای در رابطه حضرت زهرا سلام الله علیها با رسول گرامی اسلام صلوات الله علیه به خصوص در دوران قبل از ازدواج آن حضرت وجود داشته که باید به آن توجه کرد؟
یکی از موارد بسیار مهم در این دوران این است که در مدتی که مسلمانان در شعب ابیطالب محاصره اقتصادی شده بودند، دوران بسیار سختی بود که در آن زمان حضرت خدیجه سلام الله علیها و حضرت ابوطالب علیه السلام، یعنی دو حامی بزرگ و مهم پیامبر صلوات الله علیه از دنیا رفتند. این واقعه به شدت برای آن حضرت سخت بود. بعد از آن دوران هم کفار به شدت آن حضرت را مورد آزار قرار میدادند.
همه این اوضاع در حالی بود که حضرت زهرا سلام الله علیها حامی و دلسوز پدر در خانه بودند و آن حضرت را به خوبی دلداری و قوت قلب میدادند. حتی در ماههای حرام هم کفار از آزار نبی مکرم اسلام دست برنمیداشتند و در این شرایط وجود مبارک حضرت زهرا سلام الله علیها تسلای خاطر نبی اسلام صلیالله علیه و آله بود که مانند دختری دلسوز دور پدر میچرخیدند و به امور آن حضرت رسیدگی میکردند و دلداری میدادند.
هدیه مسلمانان برای رفع دلتنگی حضرت زهرا سلام الله علیها
آن طور که در تاریخ نوشته شده بعد از ازدواج حضرت زهرا سلام الله علیها با حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام، مدتی خانه آن حضرت از خانه نبی مکرم اسلام صلوات الله علیه دور بود. آیا این مطلب صحت دارد؟
بله. بعد از اینکه رسول خدا صلیالله علیه و آله از مکه به مدینه هجرت کردند، اوضاع مالی مسلمانان چندان مناسب نبود. در آن شرایط حضرت زهرا سلام الله علیها با حضرت امیرالمؤمنین امام علی علیه السلام ازدواج کرده بودند، ولی خانه و محل سکونت ایشان از خانه رسول خدا صلیالله علیه و آله دور بود و گویا فاصله نسبتاً زیادی داشت.
در این شرایط حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها از دوری راه اظهار ناراحتی میکنند، اما نبی مکرم اسلام به ایشان تسلی خاطر میدهند که این اوضاع به دلیل مشکلات اقتصادی مسلمانان است و باید در این شرایط صبور بود.
در این اوضاع، مسلمانان که ارادت ویژهای نسبت به ساحت مقدس رسول خدا و حضرت زهرا علیهماالسلام داشتند، خانهای در نزدیکی خانه پیامبر برای ایشان تدارک میبینند تا حضرت زهرا و امام علی علیهماالسلام در آن ساکن شوند. به این ترتیب دیدار حضرت زهرا سلام الله علیها با پدر گرامی ایشان به آسانی و سهولت مقدور شد.
این اندازه دلبستگی حضرت زهرا سلام الله علیها نسبت به نبی مکرم اسلام مثالزدنی است. اما ایشان در دوران جنگ چه میکردند؟ به هر حال نبی مکرم اسلام غزواتی داشتند و حتماً از شهر و خانه خود دور میشدند.
رابطه عاطفی حضرت زهرا سلام الله علیها با پیغمبر اکرم صلیالله علیه و آله به قدری عمیق بود که وقتی جنگها در نزدیکی شهر و محل سکونت مردم اتفاق میافتاد، حضرت زهرا سلام الله علیها گاهی به دیدار پدر گرامی خود میرفتند و در ضمن این دیدارها به امور مجروحان جنگ هم رسیدگی کرده و از آنها پرستاری و مراقبت میکردند.
مراقبت حضرت زهرا علیهاالسلام از پدر بزرگوارشان
همان طور که اشاره کردید، آن حضرت را با لقب «امابیها» میشناسیم. آیا نمونهای مراقبت ایشان از پدر گرامیشان یعنی رسول خدا صلیالله علیه و آله در تاریخ اسلام و روایتها ثبت شده است؟
بله. یکی از ماجراها به دوران جنگ احد مربوط است. در طی جنگ احد صدمههای زیادی به مسلمانان وارد شد و تعداد شهدای اسلام زیاد بود. همچنین عده زیادی از امت اسلام مجروح شده و آسیب دیدند. حتی در این جنگ سنگی از سوی لشکر دشمن به سر مبارک نبی مکرم اسلام صلیالله علیه و آله اصابت کرد، به طوری که دندان آن حضرت شکست. در اثر اصابتهای جنگی، سر ایشان هم جراحت برداشت و خون بر روی مبارکشان ریخت.
وقتی خبر به حضرت زهرا سلامالله علیها رسید، ایشان همراه تعدادی از زنان مسلمان و مؤمن، خود را به میدان احد رسانده و به پرستاری از مجروحان این جنگ مشغول شدند. به طوری که حضرت زهرا سلامالله علیها با دست خود خون ناشی از جراحت پیغمبر اکرم صلیالله علیه و آله را میشستند و امام علی علیه السلام در این کار به ایشان کمک میکردند. چون خون سر حضرت بند نمیآمد و خونریزی همچنان ادامه داشت، تکهای از حصیر را سوزانده و خاکستر آن را روی زخم گذاشتند تا خون بند بیاید.