گزارش مکتوب؛
خاکریز جهاد در بخش کرونا
در طول ۱۰ ماه کرونایی، کادر درمان آذربایجان شرقی فراز و نشیبهای سخت و طاقت فرسایی را پشت سر گذاشته است و حالا دیگر ادامه این راه جز با همراه، ممکن نیست.
به گزارش
خبرگزاری صداوسیما مرکز آذربایجان شرقی، این همراهی را امروز و در این شرایط سخت و سهمگین، جهادگران سلامت عهده دار شده اند.
وقتی وارد راهروی بخش کرونای زنان در بیمارستان سینا می شوم جز سکوتی که هر از گاهی با سرفه ای در هم می شکند صدایی نیست.
اما کمی جلوتر دریکی از اتاقها نجوای دختر جوانی با مادری توجهم را جلب می کند. آرام آرام هر قاشق غذای ناهار را به او می خوراند و انگار که همزبان کودکی شده باشد از او تمنای نوشیدن آب میوه ای را دارد که می تواند تلخی داروهایش را کم کند.
نزدیک تر می روم تا جویای احوالشان شوم.می پرسم مگر حضور همراه بیمار در بخش کرونا ممنوع نیست؟ می گوید چرا هست. من هم همراه نیستم.جهادگرم.
عزم همراهی جهادگرانمریم دختر جوانی است سرشار از نشاط که خوش سر و زبان هم هست. می گوید : دانشجو هستم.ریاضیات کاربردی می خوانم.
با تعجب می پرسم این رشته را چه به کمک پرستاری؟ خودش هم می خندد که هیچ . این کار عشق می خواهد که دارم.
می گویم نمی ترسی؟ که خدای ناکرده خودت هم مبتلا شوی؟ خیلی ساده پاسخ می دهد : نه . چون خدا هست و نیتم را می داند.
در خصوص این که چگونه وارد این بخش شده است، توضیح می دهد : ما از ابتدای آذر در سامانه جهادگران سلامت ثبت نام کردیم. کادر درمان دوره های آموزشی و روانشناسی برای ما گذاشتند که بعد از اتمام آنها به بیمارستانهای مختلف اعزام شده ایم.
در 2 بخش ویژه بستری بیماران کرونا در بیمارستان سینا در حال حاضر و بر اساس اعلام نیاز کادر درمان، 11 جهادگر مرد و زن مشغول خدمت هستند که حکایت هر یک از آنها برای خود عالمی دارد.
همراهانی از بخشهای مختلف اجتماع در بخش کرونا
هر روز ساعت 14 تا 20 شیفت کاری جهادگران است. 3 مرد 40 تا 50 ساله در ورودی منتظر تحویل گرفتن پوشش حفاظتی و آغاز شیفت هستند.
حضور یک روحانی توجهم را جلب می کند. با طمأنینه خاصی در حال جمع کردن عبا و عمامه خود داخل کمد رختکن است.
می پرسم حاج آقا چه خبر؟ می گوید: سلامتی . همیشه که قرار نیست مردم برای درد دل و حل مشکلات به ما مراجعه کنند. وظیفه است گاهی هم ما به مردم مراجعه کنیم.
با او به سراغ یکی از بیماران می رویم که به زودی ترخیص می شود . مردی همسن روحانی جهادگر که می گوید : مثل برادر به من رسیده است. دلم خیلی گرفته بود . روزها تنها بودم . حتی حوصله نمی کردم به تلفن اقوام جواب دهم . با |آمدن او وضعیت روحی ام بهتر شده است.خانواده ام هم متوجه شده اند چقدر سرحال آمده ام.
حضور حجت الاسلام اسکندری در بخش کرونا برای خودش غنیمتی است. این را 2 جهادگر هم شیفت او می گویند که یکی کارمند بانک است و دیگری پارکبان.
خوش و بش و احساس راحتی شان با بیمارانی که هیچ نسبتی با آنها ندارند حال ما را هم خوب می کند. یکی ناهارش را نخورده و همانطور روی میز مانده. او را متقاعد می کنند که چند قاشق حداقل به خاطر ما میل کن.
دیگری تمرکز ندارد تلفنهای خانواده را شماره گیری کند. او را به سمت سالن می برند که بتواند با همسرش صحبت کند.
در همین حال پرستاران خبر می دهند که بیماری در انتهای سالن مشکل پیدا کرده است. این دو جهادگر وارد اتاق او می شوند و به سرعت مشغول تمیز کردن تخت و کف سالن می شوند.
انها معتقدند کنار هم کار کردن اقشار مختلف ، دل آدم را قرص می کند که راه را درست آمده و باید ادامه دهد.
جهادگران سلامت در بیمارستانهای تبریز
جهادگران سلامت تبریز در کنار هم
حجت الاسلام اسکندری از جهادگران سلامت تبریز
دانشجوی ترم اول پزشکی، فرزند کادر درمان و جهادگر سلامت
دانشجوی ریاضیات کاربردی و جهادگر سلامت
ایزوله تنفسی و مادری که مراقب مادران استبانوی جوانی در بخش بیماران بدحال کرونا به استقبال ما می آید. می گوید: حسابدار هستم و مراقبت از 2 بیمار دیالیزی و جراحی شده که ناخواسته مبتلا به کرونا شده اند بر عهده من است.
می گویم شما خانومها حتما مجرد هستید که توانسته اید برای این کارها زمان بندی کنید. پاسخ می دهد : نه. مادر سه فرزندم .
تعجب من او را به خنده وا می دارد. می گوید : قرار نیست که همه به زندگی خود برسند. دختر بزرگم با کمک پدرش، کوچکترها را هم مدیریت می کند تا من مدتی کار خیر انجام دهم.
بیمارانش سن و سال بالایی دارند و یکی حتی از هوشیاری خوبی هم برخوردار نیست. کنارش ایستاده ایم تا کمی از حس تنهایی بیرون بیاید. معترض است که این سیم را بردارید. خانم جهادگر می گوید : مادر سیم نیست ؛ لوله اکسیژن است. باید وصل باشد که حالت رو به راه شود. سراغ دخترش را می گیرد.آبمیوه هایی که آورده را نشانش می دهیم که نگران نباش . جویای حالت هستند.
قرارگاه جهادگران سلامت حجت الاسلام مصطفی سرایی مسئول قرارگاه جهادگران سلامت استان است که به همت بسیجیان داوطلب سپاه عاشورا و همکاری دانشگاه علوم پزشکی تبریز فعال شده است.
او توضیح می دهد : بعد از فرمان رهبر معظم انقلاب در سوم آبان که فرمودند نیروهای جهادگر و بسیجی مخلص برای کمک به پرستاران به بیمارستان ها بروند، این قرارگاه را تشکیل دادیم.
ما این قرارگاه را با سه هدف عمده راه اندازی کرده ایم، هدف اول برداشتن باری از دوش کادر درمان است. هدف دوم ما کمک به بیماران و هدف سوم احیای روحیه افراد بستری و یا شاغل در بخش های کرونا است. استرس، افسردگی و عدم تاب آوری مشکلاتی است که آنها را از نظر روحی بسیار شکننده می کند.
جهادگران بسته به میزان آشنایی شان با اقدامات حمایتی عهده دار مسئولیتهای مختلف غیرپزشکی در بیمارستانها می شوند و تا کنون 250 نفر اعزام شده اند و به همین تعداد داوطلب هم در نوبت آموزش هستند.
یاوران کادر درمانابتلای 3 هزار نفر از پرستاران آذربایجان شرقی به کرونا، خبری است که مدیر بخش پرستاری دانشگاه علوم پزشکی تبریز در آستانه روز پرستار داده است.
به گفته صفری، 5 نفر از این تعداد به جمع شهدای مدافع سلامت پیوستند.
وقتی در ایستگاه پرستاری با خانم بالایی ، مسئول شیفت بخش کرونا صحبت می کنم ، خیلی از حضور جهادگران خرسند است و می گوید : ای کاش از ابتدای پاندمی همراه ما بودند اما به هر حال این طرح تازه اجرا شده است. واقعا ما را از دست تنهایی نجات داده اند.
او ادامه می دهد: تصور کنید وقتی در حال احیای یک بیمار بدحال کرونایی روی یک تخت بودیم حواسمان پیش بیماران بقیه تختها هم بود. یکی با دیدن این صحنه ها اضطراب شدیدی می گرفت. دیگری می خواست به سالن برود. در اتاقی دیگر کسی منتظر یک لیوان آب بود. نیروهای ما محدود است و همین باعث می شد فشار سنگینی بر همکاران وارد شود. حالا دلهره آلودگی به ویروس و دوری از خانواده و تحمل لباسهای ویژه که دیگر به جای خود.
همکارش می گوید : حالا تمرکز ما بر روی کارهای تخصصی است و این باعث آرامش خاطر و افزایش بهره وری کادر درمان شده. است چرا که واقعا روزها و شبهای سختی را می گذرانیم.
خانم بالایی - پرستار مسئول شیفت
حجت الاسلام مصطفی سرایی ـ مسئول قرارگاه جهادگران سلامت استان
حضور جهادگران سلامت در بخش کرونایی
کارمند بانک و پارکبان دوشادوش هم در بخش کرونا
مادر حسابداری که سه فرزند دارد و مراقب بیماران ایزوله است
فرزند کادر درمان همسنگر والدین می شودجوان 18 ساله ای در بخش کرونایی مردان بیمارستان سینا در حال بردن یک لیوان آب داغ به بیماری است تا عصر یک روز پاییزی پدری را به یک لیوان چای مهمان کند.
می گوید: ترم اول پزشکی هستم . فعلا که کلاسها مجازی برگزار می شود . بعضی روزها وقت دارم و شیفت جهادگری می آیم تا کمک کادر درمان باشند.
ادامه می دهد: شاید بقیه دوستانم شنیده باشند اما من شرایط بخشها را ماهها است لمس می کنم. چون پدر و مادرم پزشک هستند و کاملا می دانم در چه وضعیت جسمی و روحی خسته کننده ای به سر بر می برند.
شرایط عضویت برای نیروهای جهادیاقدامات قرارگاه جهادگران سلامت فقط به آموزش همراه در بخش کرونا محدود نمی شود و متشکل از برنامه های مختلف است. در قسمت پشتیبانی کارهایی چون آبمیوه گیری، درست کردن معجون های عسل و مغزی ها انجام می گیرد. گروهی هم در حوزه فرهنگی و پشتیبانی فعال هستند. در نتیجه برای کسی که نیت کمک داشته باشد، زمینه ها فراهم است.
حجت الاسلام سرایی در مورد چگونگی جذب نیروهای جهادی داوطلب می گوید: ما برای جذب داوطلب برای همکاری، نیرویی می خواهیم که بتواند در بخش همکاری کند، چون کارهای عمومی بیماران را انجام می دهیم.
داوطلب فقط باید بیماری زمینه ای مثل فشار خون، پیوند، دیابت و بیماری خاصی نداشته باشد. ما به افرادی نیاز داریم که بالای 20 سال و زیر 55 سال باشند آقا و خانم. به این افراد آموزش های عمومی بیمارستانی و روانشناسی داده می شود که بعد از آن در بخش های کرونایی مشغول به کار می شوند. کسانی که مایل هستند در این قرارگاه به طور داوطلبانه خدمت کنند می توانند به سایت اینترنتی
ja-salamat.ir مراجعه و ثبت نام کنند.
روزهای قرمز را با سرخی یلدا از یاد نبریمدر حالی که عده ای داوطلب کمک به مردم در بخشهای کرونا هستند ، گروهی دیگر سرگرم روزمرگی ها و گاهی هم دلخوشیهای بزرگ و کوچک خود شده اند.
انگار یاد خیلی ها نیست چگونه کرونا صورت تبریز را قرمز کرده بود. آن هم برای حداقل 6 ماه متوالی. روزانه حداقل 20 فوتی کرونایی گزارش می شد و در ان واحد بیش از 1200 تخت ویژه کفاف بستری ها را نمی کرد.کاربه جایی رسید که حتی اکسیژن برای بیماران هم کم آمد و مسئولان شب و روز دنبال تامین کپسول ها و اکسیژن سازهای داخلی و خارجی بودند.
محدودیتهای 2 هفته ای ابتدای آذرماه اما با فرهنگ سازی های به موقع و همراهی مردم و اصناف ثمرات قابل توجهی داشت.
به گفته دکتر صومی رئیس دانشگاه علوم پزشکی تبریز ، کاهش 30 درصدی آمار فوتی ها و بستری ها در دهه سوم آذر ماه، نشان از موفقیت برنامه ها در مقابله با کرونا دارد. اما این یعنی کرونا تمام شده؟
پاسخش را از همشهری 50 ساله ای که همراه همسر و سه فرزندش در مرکز خریدی مشغول گشت و گذار است می خواهم.می گوید : خیر تمام نشده . با کوچکترین سهل انگاری دوباره همان آش است و همان کاسه.
می گویم پس چرا خانوادگی بیرون آمدید؟ می خندد که لذت با خانواده بودن چیز دیگری است. چند روز مانده به شب یلدا.بچه ها هدیه می خواهند. استثنائا امروز را با هم خرید کنیم . مگر چه می شود.
راستش خیلی چیزها می شود. چون این موارد یکی دو تا نیست و صدها خانواده دقیقا همین فکر را می کنند و این یعنی فراموش شدن فاصله گذاری اجتماعی در سطح شهر و تجمع در مراکز خرید و فضاسازی برای جولان کرونا ...
ازدحام جمعیت در بازار یلدایی تبریز
خریدهای یلدایی بی توجه به کرونا
تختهای خالی بخش کرونا نشانه رعایت دستورالعمل ها
شلوغی بازار یلدا در تبریز
شتر کرونا می تواند درب هر خانه ای بخوابدبانوی سالمندی می گوید: من هرگز در عمرم تنها نبوده ام.اصلا نمی توانم . همیشه باید دور و برم شلوغ باشد. همین حالا هم که تنها با خواهرم آمده ام خرید چندان جالب نیست.ای کاش عروسهایم هم بودند!!!
زوج دیگری وقت دکتر را در توجیه ترددشان در مرکز شهر می آورند و در این میان تکلیف دهها جوانی که گروهی در حال رفت و آمد هستند معلوم نیست. عجیب اینکه ماسک ها را هم به بهانه حضور در هوای آزاد کنار می گذارند و گوشه ای به گفتگو مشغول می شوند.
یکی از آنها می گوید: الان ماهها است سالم مانده ایم . ان شاالله که چیزی نمی شود ...
دو دختر نوجوان در حال انتخاب لباس هستند و البته بادکنکها و تزیینات یلدایی مختلف هم در دست دارند. مایل به مصاحبه نیستند اما می گویند که از دور بودن و تنهایی خسته شده ایم و نفوس بد نزنید تا یلدا را خوش باشیم.
واقعیت این است که کسی لذت دور همی های خانوادگی را انکار نمی کند اما شرایط امسال خاص است و باید به نوعی مدیریت شود که کسی آسیبی نبیند. متخصصان وزارت بهداشت می گویند بیش از 50 درصد موارد ابتلا به کرونا در محیطهای خانوادگی رخ می دهد. چون کسی به فکر ماسک و رعایت فاصله 1.5 متری نیست.
سایه کرونا را از سر یلدا برداریم
یلدا شبی طولانی است . اما نه به درازای یک ساعت کرونایی. این را از تقلای نفس کشیدن مردی که در حالتی نزدیک به کما با چهره ای که زیر چندین وسیله مکانیکی مخفی شده می فهمم.
دم و بازدمی که به آسانی در هر لحظه تجربه می کنیم برای آدمی خیلی سخت و جانکاه می شود وقتی مجبور است با ونتیلاتور تنفس کند.
طبیعی است که هیچ کس دوست ندارد روی تختهای کرونایی تک و تنها بماند یا موجب سرایت بیماری به خویشاوندی شود.
سرپرستار بخش کرونا می گوید: مردم حالا دیگر می دانند وقتی رعایت می کنند ، وضعیت خیلی بهتر می شود . الان اورژانس ها خلوت شده و خیلی از تختها خالی است.
از کنار یکی از اتاقهای خالی بخش ویژه رد می شوم. در این فکر هستم که می شود همه این تختها خالی بمانند .چون انتخاب با کرونا نیست. با خود ماست.
دورهمی ها بهانه می خواهند و کرونا فرصت. اگر در میان خیلی ها روحیه جهادی برای حضور در سنگر مقابله با کرونا نباشد حداقل درک کافی برای مراقبت از خود و نزدیکان وجود دارد. لطفا به فکر هم باشیم.
گزارش مکتوب از : مهین انتظار ـ خبرگزاری صداوسیماـ تبریز