چگونه به مطالعه علاقمند شویم؟
برای تربیت جامعهای کتاب دوست و کتابخوان باید جنس نیاز افراد را شناخت و متناسب با عطش و نیاز روحی آنان به تولید و عرضه کتاب پرداخت.
به گزارش گروه وب گردی
خبرگزاری صدا و سیما؛ آیا تا به حال فکر کردهاید چرا فرهنگ مطالعه در ایران پایین است و ما خیلی کم مطالعه میکنیم؟! جواب این سوال خیلی ساده است:، چون از مطالعهکردن لذت نمیبریم. باید این واقعیت تلخ را پذیرفت که ما هنوز «لذت مطالعه» را کشف نکردهایم، به همین خاطر هنگام مطالعهکردن به جای احساس لذت و نشاط، دچار ملال و کسالت میشویم و به دنبال بهانهای میگردیم تا بلافاصله کتاب را زمین بگذاریم و به دنبال کاری دیگر برویم.
از آنجا که اولین ملاقات رسمی ما با کتاب در دبستان اتفاق میافتد و این ملاقات، ملاقاتی کاملا رسمی، ناگزیر و تکلیفی است، این دیدار ناخواسته به جای «وصل» به «فصل» میانجامد! شاید «مطالعهگریزی» ما نیز در همین امر ریشه دارد. یعنی از ابتدا سعی نکردهایم اولین دیدار با کتاب را به دیداری دوست داشتنی، شیرین و خاطرهانگیز تبدیل کنیم تا این دیدار به پیوندی استوار میان ما و کتاب تبدیل شود و عادت مطالعه را در ما «ملکه» کند، و، چون کجروی از خشت اول آغاز شود، این بنیان معیوب تا «ثریا» ادامه پیدا میکند!
۲۴ آبانماه در تقویم جمهوری اسلامی به عنوان «روز کتاب و کتابخوانی» نامگذاری شده است. این روز، سرآغاز هفتهای است که به گرامیداشت کتاب به عنوان نماد دانایی و خردورزی اختصاص داده شده است.
و، اما کارشناسان بر این باورند: برای آن که اولین دیدار ما با «کتاب» به دیداری عاشقانه و ماندگار تبدیل شود، باید «مطالعه» را از منزل «لذت» آغاز کنیم - بهخصوص برای کودکان و نوجوانان - آری، در نمودار سیر تکوینی مطالعه، اولین منزل «کسب لذت» است. یعنی معمولا اولین قرار ملاقات غیررسمی و خودخواسته ما با کتاب در خلوتگاه «لذت» است و به منظور پر کردن اوقات فراغت.
برای آن که «مطالعه» در ما «نهادینه» شود، باید از منزل اول شروع کنیم. یعنی اولین قرار ملاقات ما با کتاب، مانند شوق اولین ملاقات یک زوج دلداده جوان باشد، دیداری خواستنی و دوست داشتنی. من هنوز خوب به یاد دارم که در دوران دبستان، پل پیوند من با کتاب، داستانهای مصوری بود که در «کیهان بچهها» میخواندم. بدون هیچ اغراقی لذتی که من از خواندن آن داستانهای مصور و تخیلی در دوران کودکی میبردم، با هیچ لذت دیگری قابل مقایسه نبود. از همین روست که میگویم برای بالابردن فرهنگ کتابخوانی در جامعه، باید سرمایهگذاری را از دوران کودکی آغاز کنیم و آن هم با برنامهریزی حساب شده، دقیق و کارشناسانه، بهطوری که کتابخوانی برای کودکان ما به امری لذت بخش و خاطرهانگیز تبدیل شود، نه به ریاضتی تحملناپذیر و شکنجهآور. اگر از منزل نخست به سلامت عبور کنیم، رسیدن به سرمنزل مقصود که «مطالعه هدفمند و عالمانه» است، کار سختی نیست.
کشف لذت مطالعه کاری است «سهل و ممتنع». سهل از آن جهت که نیاز به مطالعه، مثل نیاز به شنیدن موسیقی یا دیدن یک فیلم خوب، یک نیاز روحی است که در همه ما وجود دارد، و ممتنع از آن نظر که به فعلیت در آوردن این نیاز روحی و تبدیل آن به یک عادت خوب و پسندیده، به تمرین و ممارست و زمان نیاز دارد، به شرط آن که دغدغه مطالعه را داشته باشیم و از این سیری کاذب به «کتاب» در عذاب باشیم.
برای لذت بردن از مطالعه چه باید کرد؟ اگر بدانیم که آبشخور هر لذتی، نیازهای غریزی و روحی انسان است، پاسخ به این سوال آسان میشود. مطالعه یک نیاز روحی است و ارضاء هر نیازی «لذت» را به دنبال خواهد داشت؛ بنابراین برای تربیت جامعهای کتاب دوست و کتابخوان باید جنس نیاز افراد را شناخت و متناسب با عطش و نیاز روحی آنان به تولید و عرضه کتاب پرداخت. ایجاد انگیزه و کشف نیاز، بستر مناسب را برای نطفه بستن «مطالعه» در روح ما ایجاد میکند. نیاز به رمزگشایی از ناشناختهها و حرکت از ظلمت به سوی نور.
همچنان که گفته شد برای کسب عادت مطالعه باید در خودمان ایجاد انگیزه کنیم و نیازهای روحیمان را بشناسیم. ولی این امر باید به صورت غیرمستقیم و نامحسوس اتفاق بیفتد. یعنی ابتدا از «ناخودآگاه» آغاز شود تا رفته رفته در ضمیر خودآگاه ما راه پیداکند. درست مثل «نفس کشیدن». شما این فرآیند حیاتی را به صورت خودآگاه و ارادی انجام نمیدهید، بلکه به خاطر یک نیاز فیزیولوژیک این عمل به صورت خود به خود اتفاق میافتد. فرآیند «مطالعه» نیز باید در چنین قالبی تجلی کند، یعنی باید به صورت ناخودآگاه و برای ارضای یک نیاز روحی اتفاق بیفتد، همچون نیاز کودکان به بازی که ارضای سالم آن باعث بهجت روحی و رضایت خاطر میشود.
معمولاً انسان به انجام کارهایی تمایل دارد که از انجام دادن آنها لذت میبرد. این یک قانون فطری و مطابق با ناموس آفرینش است. اگر مطالعه کردن نیز در ما تبدیل به یک عادت لذت بخش شود، مطمئن باشید که به آن علاقهمند میشویم و به صورت خودجوش، ساعاتی از شبانه روز را به این کار اختصاص میدهیم. فقط یادمان باشد که هرگز نباید در منزل «لذت» و «عادت» متوقف بمانیم، بلکه در ادامه راه باید «مطالعه» را به فرآیندی هدفمند و آگاهانه تبدیل کنیم. فرآیندی که مسیر تکامل روحی انسان را هموار کند و توانمندیهای بالقوه ما را به مدد «شناخت و آگاهی» به فعلیت درآورد. برای انسانهایی که به بلوغ فرهنگی و علمی رسیدهاند، مطالعه ابزاری است برای غواصی در اقیانوس کرانه ناپدید حکمت و معرفت و رسیدن به بینشی عمیق که راه «خودشناسی» و «خداشناسی» را بر آنان هموار میکند.
راهکارهایی برای کشف «لذت مطالعه»
و، اما برای کشف لذت مطالعه و آشتی با کتاب که به قول حضرت جامی «فروغ صبح دانایی» و «انیس کنج تنهایی» است، راههای زیادی وجود دارد که ما در این جا به تعدادی از آنها اشاره میکنیم و پیدا کردن بقیه راه کارها را به خودتان میسپاریم:
یک - اگر شما اهل خواندن روزنامه هستید، برای ایجاد عادت مطالعه و علاقهمند شدن به مطالعه کتاب میتوانید از همینجا شروع کنید. یعنی از مطالعه کتابهایی که به صورت پاورقی در روزنامهها چاپ میشود.
دو - مطالعه را با موضوعات مورد علاقه خودتان شروع کنید. برای مثال اگر به هنر خاصی علاقهمند هستید، مطالعه را با انتخاب کتابهایی که درباره آن هنر نوشته شده است، آغاز کنید. اگر دانشجو هستید، میتوانید کتابهایی را که درمورد رشته تخصصی شما نوشته شده است را تهیه کرده و مطالعه کنید. اگر بر فرض خانم خانهدار هستید، میتوانید مطالعه را با کتابهای مربوط به همسرداری و تربیت فرزند شروع کنید. اگر آدم خیالپردازی هستید، میتوانید رمانهای تخیلی را برای مطالعه انتخاب کنید. خلاصه کلام آن که با توجه به جنس علایق خودتان، میتوانید کتاب مناسبی را انتخاب کرده و عادت مطالعه را در خودتان تقویت کنید.
سه - برای ایجاد عادت مطالعه، ابتدا نباید به خودتان زیاد سخت بگیرید. برای شروع به مطالعه سعی کنید خودتان را با هر شرایطی انطباق دهید. این که میگویم مطالعه کردن را مقید به فراهم شدن شرایط به خصوصی نکنید، برای این است که هیچ وقت آن شرایط مطلوب و موردنظر به طور کامل فراهم نمیشود. شما میتوانید در اوقات بیکاری، در هر شرایطی که قرار دارید، تصمیم به مطالعه و خواندن کتاب بگیرید: در ایستگاه مترو، در اتوبوس، در ترافیک، در پارک، در آشپزخانه و ... البته خیلی خوب است که ما اتاق مطالعه داشته باشیم و در اوقات بهخصوصی که ذهن آمادگی بیشتری برای فراگیری دارد به مطالعه بپردازیم. ولی با توجه به مشغلههای زندگی و قابل پیشبینی نبودن شرایط، نباید برای مطالعه خود را وابسته به شرایط خاصی کرد. استفاده از کتابهای صوتی برای کسانی که هنوز به مطالعه به صورت حرفهای عادت نکردهاند، راهکار خوبی برای نهادینه شدن فرهنگ مطالعه در ما و استفاده بهینه از وقت است.
چهار - هنگام مطالعه یک کتاب، برای این که از مطالعه لذت بیشتری ببرید، سعی کنید از کتاب یادداشتبرداری کنید، یا زیر قسمتهای مهم خط بکشید. در ضمن بعد از پایان مطالعه کتاب، اگر فرصتی پیدا کردید، سعی کنید کتاب را خلاصهنویسی کنید. این کار به رسوب مطالب در ذهن شما کمک فراوانی میکند. در ضمن برای این که شما از مطالعه یک کتاب لذت بیشتری ببرید، میتوانید در نشستهای جمعی و خانوادگی، خلاصه مطالب کتاب را برای اعضای خانواده یا جمع دوستان بیان کنید تا آنها هم به مطالعه کتاب تشویق شوند.
پنج - وقتی مطالعه در ما تا حدودی تبدیل به یک عادت شد، آن وقت میتوانیم برای مطالعه برنامهریزی کنیم و به صورت هدفمند پیش برویم. بدیهی است که هدف ما از مطالعه این نیست که خودمان را تبدیل به انبار معلومات و محفوظات پراکنده کنیم و «از هر دری سخنی بخوانیم»، بلکه هدف ما این است که مطالعه به تکامل شخصیت علمی و معنوی ما کمک کند و راه را برای دستیابی ما به یک جهانبینی علمی- البته در حوزه تخصصی خودمان- هموار نماید. برای تحقق این هدف، داشتن یک «سیر مطالعاتی» ضروری است؛ بنابراین ما قبل از مطالعه باید بدانیم که به دنبال دانستن چه چیزی هستیم و روح ما تشنه دانستن چه معلوماتی است.
راهکارهایی برای مطالعه ارزان
و، اما نکته آخری که در اینجا اشاره به آن ضرورت دارد، این است که با توجه به قیمت گران کتابها و بضاعت اندک قشر کتابخوان، چگونه میتوانیم بدون پرداخت هزینههای سنگین، کتابهای مورد علاقه خود را برای مطالعه تهیه کنیم؟! البته حساب کتابخوانهای حرفهای از این بحث جداست. زیرا مطالعه کتاب برای این جماعت مثل نان شب واجب است. به همینخاطر آنها به هر زحمتی و با هر هزینهای کتابهای مورد نیاز خود را تهیه کرده و برای مطالعه آنها برنامهریزی میکنند.
ولی روی سخن من با آن دسته از خوانندگان کتاب است که تازه به جرگه خوانندگان کتاب و «اصحاب مطالعه» پیوستهاند. طبیعی است که برای این گروه از کتابخوانها، مشکل خرید کتاب، مشکلی کاملا جدی است که اگر به آن توجه نشود، باعث میشود که این افراد قید مطالعه را زده و به زندگی عادی خود ادامه دهند، یعنی زندگی بدون کتاب!
به راهکارهایی که برای این گروه از افراد میتوان پیشنهاد کرد، بهطور اجمال اشاره میکنم:
الف - عضویت در کتابخانههای عمومی و گرفتن کتاب به صورت امانت جهت مطالعه.
ب - مطالعه کتابهای ضمیمه مجلات و روزنامههای کثیرالانتشار.
پ - مطالعه کتابهایی که به صورت پاورقی در روزنامهها و مجلات چاپ میشود.
ت - کرایهکردن کتاب از آن دسته از کتابفروشیهایی که کتاب را جهت مطالعه به صورت کرایه در اختیار خوانندگان میگذارند.
ث - امانتگرفتن کتابهای مورد علاقه از دوستان و آشنایان
ج - خرید کتابهای مورد علاقه بهصورت اشتراکی
چ - استفاده از کتابخانههای شخصی و خانوادگی.
جان کلام آن که مطالعه یک نیاز روحی و معنوی است که بی توجهی به ارضای آن، فرآیند تکامل انسانی و معنوی ما را دچار وقفه میکند. برای پیشگیری از این ضایعه جبرانناپذیر، باید به دنبال «کشف لذت مطالعه» باشیم.
آری، ما صاحب گنجی بزرگ هستیم، که کلید این گنج را فقط با «مطالعه و کتابخوانی» میتوانیم به دست بیاوریم. «کشف لذت مطالعه» کلید این گنج معنوی است. پس خوب است از همین ساعت و همین لحظه دست به کار شویم و به دنبال پیدا کردن این «کلید» سرنوشت ساز باشیم. باید از هماکنون باب دوستی با کتاب را باز کنیم و باقیمانده سالهای زندگی خود را در بهار سبز مصاحبت و همنشینی با کتاب به سر ببریم- اینچنین باد.
به عنوان حُسن ختام، شما را به بازخوانی شعری از «عبدالرحمن جامی» ملقب به «خاتمالشعرا» از شاعران نامآور سده نهم در ستایش کتاب دعوت میکنم:
انیس کُنج تنهایی کتاب است
فروغ صبح دانایی کتاب است
بود بی مزد و منّت اوستادی
ز دانش بخشدت هر دم گشادی
ندیمی مغزداری پوستپوشی
به سرّ کار گویایی خموشی
درونش همچو غنچه از ورق پُر
به قیمت هر ورق زان یک طبق دُرّ
ز یکرنگی همه هم روی و هم پشت
گر ایشان را زند کس بر لب انگشت
به تقریر لطایف لب گشایند
هزاران گوهر معنی نمایند