مجله نیچر (Nature) نوشته است در صورت ادامه افزایش دمای کره زمین به علت انتشار بیش از حد گاز دی اکسیدکربن و آثار پدیده گلخانه ای، میانگین درآمد جهانی ۲۳ درصد کاهش مییابد.
این "هم فهمی" به معنی ضرورت توجه به آمایش سرزمین در برنامههای توسعه است.
این همگرایی در فهم همزمان اقتصاد، جامعه و طبیعت همان آمایش سرزمین و رمز غلبه بر چالشهای اقتصادی و اجتماعی در هر کشوری است.
چند قرن تکیه بر نظریههای علوم توسعه اقتصادی و پیشرفت در جهان و بیش از یکصد سال برنامه توسعه در ایران هم کافی است که به اهمیت و ضرورت آمایش سرزمین پی ببریم.
حدود شش برنامه توسعه در حدود ۴ دهه اخیر تجربه کرده ایم که آثار آن را میتوان در شکاف توسعه سرزمینی و استقرار مناطق محروم و توسعه نیافته در کنار مناطق پرفشار و تحت فشار از لحاظ استخراج ثروت مشاهده کرد که سبب همزیستی فقر سنتی و فقر مدرن در سرزمین شده است.
تراکم شدید و پرانبوه جمعیت در مناطق بسیار محدود مانند کلانشهر تهران و استان تهران و چند کلانشهر دیگر سبب شده است منظر و سیمای آرایش جمعیت در سرزمین ایران خیلی نامطلوب شود.
حدود بیست میلیون بد مسکن و حاشیه نشین شهری از پیامدهای ریخت بد گسترش شهری است و به راحتی میتواند انبوه ناهنجاری و آسیبهای فردی و اجتماعی را تولید کند. اما باید بر این چالش غلبه کنیم.
برنامه هفتم توسعه (۱۴۰۱ تا ۱۴۰۵) با چالش فقر آمایش سرزمین روبروست و باید به این روند پایان دهد.
هدف آمایش سرزمین، توزیع بهینه جمعیت و فعالیت در سرزمین است، به گونهای که هر منطقه متناسب با قابلیت ها، نیازها و موقعیت خود از طیف مناسبی از فعالیتهای اقتصادی و اجتماعی برخوردار باشد و جمعیتی متناسب با توان و ظرفیت اقتصادی خود بپذیرد. به عبارت دیگر، هدف کلی آمایش سرزمین، سازماندهی فضا به منظور بهره وری مطلوب از سرزمین در چارچوب منافع ملی است.
برنامه ریزی آمایش سرزمین، روند جامعی از برنامه ریزی منطقهای را ارایه میکند. این شکل از برنامه ریزی برای به کارگیری برنامه ریزی منطقهای در سطح یک کشور بهترین مکمل برای برنامه ریزی کلان و بخشی است.
برنامه ریزی آمایش سرزمین، چون با دیدی وسیع و همه جانبه به فضای ملی نگاه میکند، کلیه مناطق کشور را با حوصله و دقت از جهات مختلف مورد مطالعه و شناسایی قرار میدهد و براساس توانمندیها، قابلیتها و استعدادهای هر منطقه باتوجه به یکنواختی و هماهنگی اثار نتایج عملکردهای ملی آنها در سطح ملی، نقش و مسئولیت خاص برای مناطق مختلف کشور تعریف میکند تا در روند تولید ثروت پایدار نقش آفرینی کنند.
مهمترین ویژگیهای آمایش سرزمین، جامع نگری، دوراندیشی، کل گرایی، کیفیت گرایی و سازماندهی فضای کشور است.
آمایش سرزمین زیربنای امر سازماندهی توسعه منطقهای و به بیانی دیگر ابزار اصلی برنامه ریزی و تصمیم گیریهای منطقهای و ملی است. آمایش سرزمین، زمینه اصلی تهیه برنامههای توسعه اقتصادی - اجتماعی منطقهای را فراهم میآورد و ابزار اصلی تلفیق برنامه ریزیهای اقتصادی و اجتماعی با برنامه ریزیهای فیزیکی و فضایی خواهد بود. از آنجا که برای تحقق اهداف توسعه همه منابع اجتماعی اعم از منابع انسانی، اقتصادی، منبع فضایی و محیطی باید به کار گرفته شود و به کارگیری آنان مستلزم برنامه ریزی است لذا آمایش سرزمین مبنای طرحها و برنامههای جامع توسعه بوده و پیوند دهنده برنامه ریزیهای اقتصادی، اجتماعی و فضایی و یا مجموع آنان در قالب برنامه ریزی جامع و در مقیاس ملی و منطقهای است.
۱) عوامل مؤثر جغرافیای طبیعی و جغرافیای تاریخی در توسعه ارادی و هدایت شده توسعه مشخص میشود
۲) با شناخت سیمای موجود و ویژگیهای فضای ملی میتوان نقاط قوت را بیشتر و نقاط ضعف را کاهش داد
۳) جهتها در تحولات ملی و راهبرهای توسعه کشور مشخص میشود و ساختارهای اقتصادی، ویژگیهای فرهنگی و سیاسی و نظامی و رویکردهای فراملی هم شفافتر و کارامدتر میشود
۴) الگوی تولید، اولویت تخصیص منابع، سیاستهای تجاری؛ توسعه مراکز تولید و مصرف، قطبهای صنعتی و نواحی کشاورزی و مراکز داد و ستد در جهت تـوسعه آمایش سرزمین مشخص خواهد شد
۵) مزیتهای پایدار توسعه اقتصاد کشارزی - تجاری و صنعتی و جمعیتی سواحل مکران که معادل چند کشور حاشیه جنوبی خلیج فارس است فراموش نخواهد شد
۶) مشارکت مردم و مناطق در برنامه ریزی و توسعه از پایین به بالا در جهت انطباق برنامههای کلان ملی با ویژگیهای ناحیهای تقویت خواهد شد
برنامه ریزی منطقهای از نظر جغرافیا و فضا، وجه مشترک فراوانی با آمایش سرزمین دارد و تجربه جهانی نیز نشان میدهد برنامه ریزی منطقهای و آمایش سرزمین در چارچوب آمایش سرزمین تقویت میشود.
برنامه هفتم توسعه جمهوری اسلامی ایران به آمایش اطلاعاتی و سرزمینی و تولید محتواهای متناسب با آن نیاز دارد تا بتوان آن را به طور دقیق رصد و پایش کرد.
هر اندازه این اطلاعات بیشتر و دقیقتر شود محتوای زیادی را هم میتوان تولید کرد که در آن صورت به گفتمان عمومی و ملی تبدیل خواهد شد و باید آن را از مسئولان و برنامه ریزان مطالبه کنیم.
باید نگاه کارشناسی و علمی بر نظام برنامه ریزی کشور حاکم شود و برنامه ریزی آینده نگر نیاز است.
برنامه ریزی مبتنی بر آمایش سرزمین رویکرد آینده نگری و آینده پژوهی دارد.
خوشبختانه مقام معظم رهبری همواره بر ضرورت توسعه اقتصاد مقاومتی و آمایش سرزمین و توسعه درون زا تاکید دارند تا اهداف سند چشم انداز در دسترس قرار گیرد و این تاکیدات امیدواریها را بیشتر میکند و مسئولان هم باید در این مسیر حرکت کنند.
آمایش سرزمین در برنامههای توسعه ایران اسلامی؛ مزیتهای خیلی زیادی برای ایران و همه مردم خواهد داشت و اقتصاد مقاومتی دستاورد حداقلی آن خواهد بود و دشمن هم از این موضوع میترسد.
در آن صورت میتوان برای ساماندهی خیلی از آسیبهای اجتماعی و اقتصادی برنامه ریزی کرد و شاخصهای کلان اجتماعی و اقتصادی هم به شدت تقویت خواهد شد؛ پایدار، غیرتورمی، مردم محور و پیشرفت بدون محدودیت.