آرای کالج الکترال ۱۱ ایالت پرجمعیت آمریکا برای تعیین سرنوشت انتخابات کافی است. مثلا اگر نامزدی، اکثریت آرای مردم در ۱۱ ایالت پرجمعیت را بهدست بیاورد؛ "احتمالا" رئیسجمهور میشود، البته این همه ماجرا نیست.
مردم و موسساتِ نظرسنجي سرگرم راي دادن و راي شمردن هستند و اين روند تا سه شنبه، ادامه خواهد داشت،اما آيا با پايان انتخابات، راي مردم شمرده مي شود؟
به تعبير ديگر تعيين کننده مستاجر آينده کاخ سفيد خواهد بود؟ پاسخ منفي است؛ به دليل حاکميت سيستم االکترال بر انتخابات آمريکا.
این یعنی بعد از آنکه مردم رای خود را اعلام کردند و مشخص شد در هر یک از ۵۰ ایالت آمریکا، رای اکثریت با کدام نامزد است، تازه کار یک «مجمعِ انتخابیِ حزبی» آغاز میشود؛ یعنی کار «مجمع برگزینندگان» یا «کالج الکترال»، اعضای کالج الکترال یا همان الکتورها از سوی اعضای دو حزب اصلی "جمهوری خواه" با "نماد فیل" و "دموکرات" با نماد "الاغ"، در ایالتهای مختلف انتخاب میشوند.
تنها شرط انتخاب هم این است که برگزینندگان از «مقامات دولتی» نباشند. تعدادشان هم بسته به جمعیت هر ایالت است، هرچه ایالت پرجمعیتتر باشد، اعضای کالج الکترالش هم بیشتر میشود. در کل کالج الکترال ۵۳۸ عضو دارد که اگر ۲۷۰ نفر از آنها به یک نامزد رای بدهند، پرونده انتخابات آمریکا با همان تعداد رای بسته میشود.
به تعبیر دیگر آرای کالج الکترال ۱۱ ایالت پرجمعیت آمریکا برای تعیین سرنوشت انتخابات کافی است. مثلا اگر نامزدی، اکثریت آرای مردم در ۱۱ ایالت پرجمعیت از جمله کالیفرنیا، نیویورک، تگزاس، فلوریدا و پنسیلوانیا را بهدست بیاورد، "احتمالا" رئیسجمهور میشود، حتی اگر در ۳۹ ایالت کم جمعیتتر هیچ رأیی بهدست نیاورده باشد! چرا که مجموع آرای الکترال آن ۱۱ ایالت به عدد ۲۷۰ میرسد و این حد نصابی است که نامزد برنده باید از مجموع ۵۳۸ رأی الکترال بهدست بیاورد. این همان اتفاقی بود که برای هیلاری کلینتون در سال ۲۰۱۶ رخ داد.
جستجو در منابع خبری نشان میدهد، علاوه بر سال ۲۰۱۶، چهار مرتبه دیگر یعنی در سالهای ۱۸۲۴، ۱۸۷۶، ۱۸۸۸ و در سال ۲۰۰۰ هم برنده بیشترین آرای مردمی با پیروز نهایی انتخابات متفاوت بوده است.
"جرولد نادلر، عضو دموکرات مجلس نمایندگان آمریکا" در سال ۲۰۱۶ در این باره گفته: «من فکر نمیکنم ریاست جمهوری ترامپ مشروعیت داشته باشد. ریاست جمهوری او قانونی است و نه اینکه مشروع باشد. او براساس نظام آرای الکترال کالج انتخاب شد با آنکه آرای مردمی او سه میلیونی کمتر از هیلاری کلینتون بود. این روند قانونی است، اما باید توجه داشت که او از نظر اخلاقی، مشروعیت انتخاباتی ندارد».
نکته قابل تامل دیگر درباره سیستم الکترال این است، حتی ممکن است رای اکثریت ۱۱ ایالتهای پرجمعیت آمریکا هم تعیین کننده نباشد! یعنی اگر در ایالت پرجمعیتی مثل کالیفرنیا، اکثریت مردم به نامزد «الف» رای بدهند، اعضای کالج الکترال آن میتوانند به نامزد الف رای ندهند.
یعنی هرچند هدف تشکیل کالج الکترال این است که نخبگان یک حزب بر اساس «رای اکثریت مردم یک ایالت»، رئیس جمهور را انتخاب کنند، اما قانون، اعضا الکتورها را مجبور به انتخاب نامزدِ موردِ قبولِ اکثریت نمیکند و آن فرد ممکن است روی «برگ رای نهایی» اسم نامزد «ب» را بنویسد. اسم اش را هم میگذارند «بیوفایی»؛ هرچند این کار مجازات دارد و باعث میشود آن فرد در دوره بعدی به عنوان عضو کالج الکترال انتخاب نشود، اما سرنوشت رئیس جمهور منتخب تغییر نمیکند و ساکن چهارسال آینده کاخ سفید آن کسی است که اعضای کالج الکترال انتخاب کرده اند. یعنی لابیها، رشوهها، تهدیدها، فشارها میتواند یک الکتور را به نحوی تحت تاثیر قرار دهد، که خلاف رای اکثریت مردم یک ایالت انتخاب کند.
نکته دیگر درباره انتخابات آمریکا این است که علاوه بر دو نامزد اصلی انتخابات، چهار نامزد دیگر از گروههای مستقلها در انتخابات معرفی میشوند، اما اسمی از این افراد نمیآید، چون رسانهای ندارند و اصلاً رسانهها آنها را حساب نمیکنند، تبلیغاتی هم برایشان نمیشود و عملاً بایکوت هستند؛ به تعبیری دربرابر پول و لابیهای دو نامزد اصلی، اینها سیاه لشکر انتخاباتند و احتمال اینکه اصلاً الکترال کالجها به اینها رأی بدهند، در واقع صفر است.
بسیاری از کارشناسان معتقدند، این سیستم موسوم به الکترال که ۳۰۰ سال پیش بنیان گذاشته شده، ایرادات بسیار زیاد دارد و عملا مردم آمریکا رای میدهند به این امید که شاید نظراشان از موانع تعیین کننده ای، چون پول و لابی و سیستم الکترال و بی وفایی احتمالی الکتورها عبور کند و نامزد مورد نظر را به کاخ سفید بفرستد؛ البته "شاید".
گزارش از حسنیه سادات حسینی