به گزارش
خبرگزاری صدا و سیما مرکز کهگیلویه و بویراحمد، در روستا زندگی میکند همسایگان و هم روستاییهای او میگویند بعد از از دست دادن تک فرزند پسرش به دلیل تصادف، درب حیاط خانه خود را همیشه باز میگذارد، عازم روستا شدیم و به خانه او رسیدیم واقعا درب حیاط خانه او باز بود و یاالله گفتیم و وارد شدیم، او متوجه ما شد با اشاره دستش داخل شدیم و کنارش نشستیم این خانم میگوید حدود ۶۵ سال سن دارد.
او میگوید: شوهرم در سن ۴۰ سالگی به دلیل سرطان معده فوت کرد همین یک فرزند پسر را داشتم که همه دل خوشی من بود. آهی میکشد و ادامه میدهد رفاه و آسایش طلبی خودم موجب شد تا فرزند دیگری به دنیا نیاورم، تنها فرزندم ۲۷ سال سن داشت و دو
سه ماهی بود که عقد کرد، ولی متاسفانه به دلیل تصادف جان خود را از دست داد. او میگوید: بیشتر از اینکه از دست سرنوشت و قضا و قدر ناراحت باشم از دست خودم عصبانی هستم که چرا وقتی فرصت داشتم فقط یک فرزند را کافی میدانستم حالا هم باورم نمیشود که فرزندم رفته به همین دلیل در خانه ام را نمیبندم، چون ممکن است فرزندم برگردد میخواهم پشت درب خانه معطل نماند.
آری روزی روزگاری هیاهو و سر و صدای فرزندان یک خانواده در حیاط خانه باغهای باصفا و دویدن آنان دور حوض کوچک با قهقهههای بلند، عروسک بازی دختر بچههای محله و گل کوچک بازی کردن پسرها در کوچهها حال و هوای دیگری به محله هایمان داده بود. روزگاری که شبهای زمستانش ده فرزند یک خانواده زیر یک لحاف و در فصل گرما زیر یک پنکه سقفی اوقات خوشی را سپری میکردند و این پدر و مادرهای امروزی همان فرزندان دیروز هستند، اما کمتر تمایل دارند مانند گذشته خود، تعداد فرزندانشان زیاد باشد.
هر آن کس که دندان دهد نان دهد
علی ویس بزرگ زاده با ۷۰ سال سن و ۱۱ فرزند پسر و دختر میگوید: بزرگ ترها و قدیمیها در گذشته اعتقادات خاصی داشتند که امروزیها یا کمتر به آن توجه میکنند و یا در عمل چندان بدان پایبند نیستند.
او ادامه میدهد: به عنوان نمونه ضرب المَثَل قدیمی؛ «هر آن کس که دندان دهد نان دهد» یکی از این باورهاست که کنایه از این بود که برای برخی از اتفاقات طبیعی زندگی مثل فرزند آوری و تأمین هزینههای آن حساب و کتابِ سود و زیان کردن کار مرسوم و صحیحی نیست، بر همین منوال هم زندگی آنها میگذشت؛ سالم تر، شاداب تر، کم دغدغه تر، آرامتر و طبیعی تر.
غلامعلی بیشه زار با بیان اینکه من ده فرزند دختر و پسر دارم که همه آنها ازدواج کردند و اکنون از هر ده نفر آنها فقط هشت نوه دارم میگوید: در گذشته داشتن فرزند زیاد نشانهی قدرت و تشخص بود و قدیمیها فرزند را سرمایهی مهمی میدانستند که در آینده به خانواده کمک میکند.
دور همیهایی فامیلی که بچهها در حیاط یا کوچه با هم بازی میکردند و بزرگترها مشغول خودشان بودند. تصویری که بچههای دهه ۷۰، ۸۰ و ۹۰ به ندرت آن را تجربه میکنند. در دهه ۶۰ رشد جمعیت ایرانی به ۴ درصد رسید، اما با هشدار کارشناسان مبنی بر پدیده انفجار جمعیت و تبعات اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی رشد روزافزون جمعیت، اجرای سیاست تنظیم خانواده سبب کاهش رشد جمعیت در ایران شد.
کامیاب خرد کارشناس اجتماعی میگوید:: اکنون این نگاه با فرهنگ وارداتی غرب کاملاً تغییر کرده است به قسمی که فرزندان نه تنها کمکی برای خانواده در مسیر توسعه زندگی و تولید سرمایه نیستند بلکه فرمانرویان خانه اند که پدر و مادر در خدمت آنها میباشند! لذا ناخودآگاه مردم برای فرزند آوری محاسبه سود و زیان میکنند و نتیجه میگیرند
جمعیت کهگیلویه و بویراحمد در حال حرکت به سمت سالخوردگی و پیری است
معاون سازمان مدیریت و برنامهریزی کهگیلویه و بویراحمد گفت: جمعیت کهگیلویه و بویراحمد در حال حرکت به سمت پیری است و شاهد افزایش جمعیت ۶۴ سال به بالا هستیم.
علی پوزش در نشست شورای هماهنگی ثبتاحوال به جمعیت استان در سالهای ۱۳۳۵ تا ۱۳۹۵ اشاره کرد و گفت: جمعیت استان از ۱۰۳ هزار و ۴۳۹ نفر سال ۳۵ به ۷۱۳ هزار و ۵۲ نفر در سال ۹۵ رسیده است.
این مسوول در ادامه عنوان کرد: جمعیت ۶۵ سال به بالای استان از ۴.۳ درصد سال ۸۵ به ۴.۶ درصد در سال ۹۵ رسیده که نشان دهنده رشد جمعیت مسنتر از ۶۴ سال است که در سالهای آتی بازهم رشد فزایندهای را پیشرو خواهیم داشت.
پوزش عنوان کرد: سهم نسبی جمعیت زیر ۱۵ سال استان در سال ۹۵، ۲۷.۴ درصد بوده که نشان از ساختار سنی جمعیت میانسال در حال گذر از جوانی به سالخوردگی دارد و بیانگر این موضوع است که جمعیت استان به سمت سالخوردگی پیش میرود.
فرزندآوردن امری بی فایده است!
اما با توسعهی تکنولوژی و پیشرفت صنعتی گویی روح و روان انسانها هم ماشینی شده است و برای همهی کارها قبل از هر چیزی ناخودآگاه حساب سود و زیان آن را میکنند و بعد به سایر ابعادش میاندیشند! شاید به دلیل برخی محدودیتهای مالی و اقتصادی تا حدی این کار برای بعضی اتفاقات صحیح باشد، اما آیا برای امور ضروری و قطعی زندگی نیز باید حساب سود و زیان کرد؟! در همین رابطه چند زوجین جوان درباره فرزندآوری مطالبی را عنوان کردند. جوانان چه میگویند؟
ماه بی بی ۳۴ ساله که یازده سال از ازدواج با همسر چهل سالهاش میگذرد در مورد اینکه چرا تاکنون صاحب فرزند نشدهاند، میگوید: اولویت اول من و همسرم خانه است تاخیالمان از این بابت راحت شود، اما هرچه فکر میکنم این روزها خانه دار شدن بسیار سخت است به گونهای که ما نه به خانه رسیدیم و نه فرزند داریم.
محمد ظاهر شوهر ماه بی بی میگوید: صاحب فرزند شدن باعث سلب اختیاراتمان میشود و دیگر نمیتوانیم سر کار برویم و دغدغهای به دیگر گرفتاریهایمان اضافه خواهد شد.
اما علی محمد ۳۷ ساله تا حدودی به گفتههای محمدظاهر و همسرش اعتقاد ندارد و میگوید: همسر من شاغل است و با وجود مرخصی ۹ ماهه اداران به خانمها هم اکنون سه فرزند پسر دارم و البته عقیده ندارم به اینکه مانند نسلهای گذشته باید صاحب ۹ تا ۱۰ فرزند شد درعین حال تمایل دارم چهار فرزند داشته باشم.
شریف ۲۹ ساله هم جوانی است که هنوز ازدواج نکرده است و شغل ثابتی هم ندارد هم میگوید: چرا باید من باید ازدواج کنم و فرد دیگری را به دنیا بیاورم، در حالی که از شرایط آینده خودم مطمئن نیستیم از طرف دیگر آنقدر مشکلاتم در زندگی زیاد است که تحمل هیچ دغدغه اضافهای را ندارم.
زری تاج خانم دیگری است که متاهل و فرزند ندارد هم در پاسخ به این سوال که آیا نگران آینده بیفرزند خود نیستید، افزود: من و همسرم تصمیم گرفتهایم تا بهتر شدن اوضاع زندگیمان و پیدا کردن یک شغل ثابت به فکر بچهدار شدن نباشیم.
امروزه تمایل به فرزندآوری در کهگیلویه و بویراحمد در بین زوجین جوان پایین آمده و کاهش فرزندآوری و سیر تحول جمعیت استان به یکی از دغدغههای مسئولان نیز تبدیل شده است.
با کامیاب خرد کارشناس جامعه شناسی هم صحبت شدیم او میگوید ازدواجها و تشکیل خانواده کم شد و البته در خانوادههای تشکیل شده هم گاه میل به فرزندآوری نیست یا محدود به یکی است چرا که در برههای از زمان شعار «فرزند کمتر، زندگی بهتر» سر میدادند و اگر چه در ابتدا یک شعار بود و امری تبلیغاتی. مزایای این امر تبلیغاتی، اما به مرور به امر عینی تبدیل شد و مردم مشکلات اقتصادی چند فرزندی را چشیدند برای مثال کدام مستأجری است که درنیافته باشد هر قدر تعداد فرزند بیشتری داشته باشد بخت کمتری برای یافتن خانۀ مورد نظر دارد؟
وی ادامه میدهد: در قدیم یکی از انگیزههای فرزندآوری جانشینی پدر و مادر بوده است. در نگاه جدید دو و حتی یک فرزند را برای این جانشینی کافی میدانند ضمن این نگرانی مرگ و میر هم با گسترش بهداشت تقریبا از بین رفته و لازم نیست ۵ فرزند بیاورند تا دو تا زنده بماند.
آسوده خاطر بودن فرزند در آینده برای تامین امکانات اولیه زندگی از دیگر دلایل والدین است که علی اکبری که دارای یک فرزند است میگوید: از منظری دیگر هم پدری که برای دریافت ارث و میراث خانوادگی با ۶ برادر و سه خواهر ۱۰ سال اختلاف داشته ترجیح میدهد اندوخته او بی دردسر به یگانه فرزندش انتقال یابد و آن بچه به خاطر این که صاحب یک آلونک ۶۰ متری شود ۳۰ سال کارمندی یا شاگردی نکند.
خرد کارشناس جامعه شناسی میگوید: در گذشته به فرزند پسر به عنوان نیروی کار نگریسته میشد. بابت دختر هم در برخی مناطق مبالغی میگرفتند. پدر، پسر رابه مزرعه میبُرد و پول کارگر نمیداد و برای دختر هم شیربها میگرفت. به عبارت دیگر هزینه – فایده میکردند و میصرفید! اکنون، اما این صرفه در کار نیست. پسر ۳۰ ساله از پدر پول توجیبی میگیرد و دختر هم اگر بخواهد ازدواج کند به جهیزیه و امکانات اولیه نیاز دارد.
او با بیان اینکه اصطلاح «فرزند ناخواسته» را در گذشته زیاد میشنیدیم، خانواده واقعا دنبال فرزند بیشترنبود و پیش میآمد، ولی اکنون امکان جلوگیری از فرزندآوری فراهم است افزود:اگر سیاست رسمی افزایش شمار فرزندان باشد ناگزیرند چند همسری را هم باید بپذیرند و رواج دهند و زنان جامعه اجازه نمیدهند. زنی که در ۳۰ سالگی ازدواج میکند و اکنون به ۳۵ سالگی هم رسیده مگر چند فرزند میتواند بیاورد؟
باقر فتحی دیگر کارشناس جامعه شناسی میگوید: در گذشته زنان کمتر به طلاق میاندیشیدند یا امکان آن را نداشتند. این قاعده مردان را نیز دربرمی گیرد. برخی فرزند نمیآورند تا اگر خواستند جدا شوند مانعی بر سر راه نباشد. اتفاقا، چون گفته میشود بچه بیاورید تا زندگی تان محکمتر شود نمیآورند تا خیلی محکم نشود! اما در مجموع در جامعۀ ما خانواده هنوز از ارکان جامعه است، اما با این حال کوچک شده و در خانوادۀ کوچک فرزند زیاد، جایی ندارد.
دختران در سن پایین ازدواج نمیکنند
وقتی ازدواج، اولویت اول دختران نیست در سن پایین ازدواج نمیکنند و ازدواج بالای ۳۰ سال هم بیشتر از یک فرزند به همراه ندارد و گاه صفراست.
رحمان عبدیان کارشناس اجتماعی میگوید: زنی که ۶ فرزند به دنیا آورده ۱۷ سالگی ازدواج کرده و تا ۳۷ سالگی زاده نه این که از زنی که ۳۷ سالگی عروس شده انتظار داشته باشیم تا ۶۰ سالگی هم بچه بیاورند.
مهری ۴۰ ساله میگوید: در سن ۳۰ سالگی ازدواج کردم اکنون یک فرزند دارم شما قضاوت کنید گیرم که تصمیم میگرفتم بچههای بیشتر بیاورم، با این مدل زندگی آپارتمانی در یاسوج در خانهای ۶۰ متری شدنی است؟ این آپارتمانها و خودرو که نقش مهمی در زندگی همه پیدا کرده پیام فرزند زیاد را به جامعه منتقل نمیکنند.
مهدی شوهر مهری هم میگوید: این باور که «هر آن کس که دندان دهد، نان دهد» هراس از تأمین اقتصادی فرزندان را از بین میبُرد. اکنون، اما پدر میداند داستان محدود به نان نیست، تازه به خاطر همین نان باید هزار حرف بشنود.
«عِصِت» نویسندۀ اصلی سریالهای ۳۰۰ قسمتی ترکیهای جایی گفته بود سه سیاست را دنبال میکند: اول نمایش جاذبههای توریستی، دوم تأکید بر برتری صنعت پوشاک ترکیه و تنوع لباس و سوم فرزندآوری و اولویت آن.
دست آخر این که در گذشته بچهها در کوچه بازی میکردند و محیط جامعه را مردم مناسبتر میدیدند. اکنون، اما پدر و مادرها نمیدانند اوقات فراغت بچهها را چگونه پر کنند. در همین داستان خانهنشینی کرونا و تعطیلی مدرسهها یکی از مشکلات بزرگ همین است، کافی است پدر و مادر باشیم تا بارها شنیده باشیم «حوصلهمان سر رفته»، «کجا برویم» و مانند اینها.
تا اینجا نتیجه میگیریم فرزند کمتر یعنی خلاصی سریعتر از این سیستم، اما این یک روی سکه است و روی دیگر سکه نیز همه این اظهارات را نقد میکند: امروزه تک فرزندی و تنهایی به معضلی برای کودکان و نوجوانان تبدیل شده است. افرادی که خواهر یا برادری ندارند همواره حسرتهایی عاطفی را در زندگی خود تجربه خواهند کرد. اثرات منفی تک فرزندی در تمامی دروانهای زندگی انسان از کودکی تا دوران بزرگسالی نیز نمود پیدا خواهد کرد.
مهرناز که مجرد و تک فرزند خانواده است است میگوید: مطمئن هستم اگر ازدواج کنم چهار فرزند به دنیا میآورم، چون طعم تک فرزندی و تنهاییاش را چشیده ام چرا که اگر بهترین و نابترین دوستها را هم اگر داشته باشی جای برادر و خواهر را پر نمیکند، زیرا رابطه برادر و خواهری ورای هر رابطه دیگری است که جایگزینی برای آن نمیتوان یافت.
شهاب حسنی دانشجوی کنکوری در یاسوج است و دعا میکند که خدایا در همین شهر خودم قبول شوم، چون اگر من در شهر دیگری قبول شوم پدر و مادرم تنها هستند، چون آنها مریض و نیاز به مراقبت دارند.
تنهایی همنشین کودکان تک فرزند
شاید از نظر افراد عادی داشتن فضایی شخصی و سپری کردن زمانی بهتنهایی لذت بخش باشد، اما این فضا برای افرادی که تک فرزند هستند چندان هم خوشایند نیست. این دسته از فرزندان همیشه در آرزوی داشتن همنشینی برای خود هستند.
خواهر و برادرهای بزرگتر الگویی برای کوچکترها
درطول زندگی خواهر یا برادر بزرگتر قطعا اشتباهاتی خواهند داشت، درنتیجه فرزندان کوچکتر میتوانند از تجارب آنها استفاده کرده و در زندگی از آنها کمک گیرند.
در خانوادههای تک فرزندی، همبازی شدن فرزندان بی معنی است
یکی از مهمترین دغدغههای کودکان بازی کردن و داشتن یک همبازی همیشگی در طول روز است. از مزایای چند فرزندی نیز همبازی بودن فرزندان با یکدیگر است. این موضوع بهویژه در ایام کودکی بسیار نمود پیدا میکند. اغلب افراد تک فرزند در دوران کودکی همواره بهدنبال یک همبازی ثابت و همیشگی هستند.
حسرت نبود یک حامی، همراه کودکان تک فرزند
بسیاری از کودکان و نوجوانان در محیطهای گوناگون از جمله مدرسه یا محیط بازی اذیت شدن توسط افراد بزرگتر را تجربه کردهاند. اما وجود خواهر یا برادر بزرگتر در این شرایط نقش یک فرد بزرگتر و حمایتکننده را در زندگی افراد ایفا میکند
افراد تک فرزند و نسلی تنها
یکی از مشکلاتی که در آینده افراد تک فرزند ایجاد خواهد شد، تنهایی آنها در دوران جوانی و میانسالی خواهد بود. در این دوران فرد با بالا رفتن سن خود و تشکیل خانواده نیاز به داشتن اقوام و خویشاوندان برای داشتن ارتباط اجتماعی دارد، اما بهدلیل نداشتن خواهر و برادر همانند دوران کودکی تنها خواهد ماند.
آسیبهای تک فرزندی دامنگیر والدین
نداشتن خواهر و برادر نه تنها بر زندگی خود فرد آسیب نمیزند بلکه در بزرگسالی نیز دامنگیر والدین خواهد شد. با بزرگ شدن فرزندان والدین شاهد ادامه تحصیل و دانشگاه رفتن آنها و سپس مراحل بعدی زندگی یعنی مستقل شدن و ازدواج فرزندان خواهند بود.
امتیازات داشتن خواهر و برادر
کامیاب خرد کارشناس جامعه شناسی میگوید: فرزندان در خانوادههای گستردهتر از امتیازهایی همچون تعامل بیشتر، حمایت و الگوهای رفتاری برخورد دارند.
او افزود: این دسته از فرزندان با عقدهها و حسرتهایی از جمله مهربانی و پشتیبانی افرادی بهغیر از والدین بزرگ نخواهند شد.
خرد اضافه کرد: متاسفانه امروزه بیشتر فرزندان به ویژه تک فرزندان در مهد بوده یا توسط پرستار نگهداری میشوند، این امر فضای رشد، حرکت، سازگاری با محیط و تجربه شکست و موفقیت را از کودک خواهد گرفت.
بهطور کلی نقش خواهر یا برادر تمام مراحل زندگی افراد مشهود است. تک فرزندی و نبود هیچ خواهر یا برادری تاثیر منفی خود را از دوران کودکی تا پایان عمر بر روی زندگی فرد خواهد گذاشت وتاثیری که به دلیل تنهایی بر روح و روان فرد از دوران کودکی شروع خواهد شد و تا دوران نوجوانی و جوانی به دلیل نبود همصحبت و حامی با این فرد همراه خواد بود.
در دوران بزرگسالی و میانسالی نیز تک فرزندی همچنان اثرات منفی خود را بر زندگی فردی و خانوادگی فرد خواهد گذاشت. بهعبارتی مسئله تک فرزندی داستانی است که تمام ابعاد و دورانهای زندگی فرد را تحت تاثیر قرار داده و برای زندگی انسانی مضر خواهد بود.نویسنده : غلامحسین موسوی و محمدجعفر درزاده