به گزارش سرویس بین الملل
خبرگزاری صداوسیما به نقل از روزنامه الکترونیکی رای الیوم، تحلیلگر امور نظامی در اسرائیل پس از دهها سال افشا کرد که یک افسر عالی رتبه مصری در جنگ سال ۱۹۷۳، به مقامات صهیونیستی خبر داده بود، مصر و سوریه برای حمله به این رژیم برنامه ریزی کرده اند و همین اطلاعات توانست مسیر جنگ را تغییر و اشغالگران را نجات دهد.
زهیر اندرواس نویسنده و روزنامه نگار عرب در گزارشی که روزنامه الکترونیکی رای الیوم منتشر کرد نوشت، در چهل و هفتمین سالگرد جنگ سال ۱۹۷۳ که یک سوی آن مصر و سوریه و سوی دیگر آن رژیم اسرائیل قرار داشت، یوسی میلمن تحلیلگر امور نظامی در اسرائیل، برای نخستین بار در گفتگو با روزنامه هاآرتص فاش کرد که علاوه بر جاسوسی اشرف مروان معروف به ملاک، جاسوس دومی نیز به صهیونیست ها اطلاعات مهمی داده بود. این جاسوس، افسری عالی رتبه در ارتش مصر بود.
بر اساس ادعای منابع رژیم صهیونیستی، این افسر مصری به اسرائیلیهایی که او را برای جاسوسی به کار گرفته بودند، اطلاع داده بود که مصر و سوریه برنامه حمله به رژیم اسرائیل را مهیا کرده اند. بعدها مشخص شد این خبر که اندکی قبل از آغاز حمله برنامه ریزی شده اعلام شده بود، تا چه اندازه اطلاعاتی مهم و حساس بود، زیرا موجب تغییری تاریخی در اسرائیل شد.
بر اساس آنچه در این زمینه افشا شد، این اطلاعات طلایی فقط ۲۴ ساعت قبل از آغاز حمله وسیع مصر و سوریه، به دست رژیم اسرائیل رسید، اما ۱۴ ساعت طول کشید تا به گوش مقامات سیاسی در کابینه گلدا مائیر به ویژه موشه دایان وزیر امنیت و ژنرال داوید عازار رئیس ستاد کل نیروهای مسلح برسد و همین مسئله موجب شد تا تدابیر رژیم اسرائیل برای واکنش به این تصمیم، با تاخیر مواجه شود. در همین زمینه چندین مورخ مصری گفته اند که موشه دایان به شدت نگران و هراسان بود تا جایی که از نخست وزیر خواست برای مقابله با این خطر از سلاح غیر متعارف (سلاح بیولوژیک، شیمیایی یا هسته ای) علیه اعراب استفاده شود، زیرا هدف اعراب محو رژیم اسرائیل از نقشه جهانی بود. همه این اتفاقات روز ششم جنگ بود که ارتش رژیم صهیونیستی شرایطی بسیار فاجعه بار داشت.
یوسی میلمن تحلیلگر امور نظامی صهیونیستی افشا کرد در این شرایط بحرانی، به یک باره روز سیزدهم اکتبر ۱۹۷۳ جاسوس مصری به افرادی که با آنان در ارتباط بود، اطلاعات حساس، بسیار مهم و به تعبیری طلایی ابلاغ کرد که موجب شد راه برای ارتش این رژیم برای مقابله با حمله گسترده مصر در صحرای سینا گشوده شود و رژیم اسرائیل از یک شکست بسیار تلخ در جنگ روز غفران (به تعبیر رژیم اسرائیل) نجات یابد.
وی در معرفی این جاسوس مصری گفت: او فردی است که اندکی قبل از شکست رژیم اسرائیل در سال ۱۹۶۷، موافقت خود را برای جاسوسی اعلام کرد. این افسر سفری به تل آویو داشت، اما همچنان افشای راز این سفر ممنوع است. در این سفر، افرادی که با این افسر مصری در ارتباط بودند، دیدارهایی را برنامه ریزی کردند تا او بتواند با افسران عالی رتبه اطلاعاتی رژیم اسرائیل آشنا شود. او در این سفر دهها هزار دلار پول نیز دریافت کرد و حتی به القابی، چون کورت یا فیکس مفتخر شد. در هر حال او در آغاز کارش با اطلاعات نظامی رژیم اسرائیل (امان) در ارتباط بود، اما پس از سفر به اروپا که از داخل رژیم اسرائیل برای او تدارک دیده بودند، مسئولیت ارتباط با او به موساد واگذار شد. موساد (نهاد اطلاعات خارجی) هم او را به دستگاه مخابراتی بی سیم و کدگزاری شده مجهز کرد تا راحتتر بتواند با افراد مورد نظر در موساد در ارتباط باشد.
یوسی میلمن ادامه داد: منابع امنیتی و نظامی عالی رتبه در تل آویو میگویند اشرف مروان و همین افسر ارتش مصر، برای رژیم اسرائیل از مهمترین جاسوسان بودند، زیرا اطلاعات بسیار حساس و راهبردی به موساد و اطلاعات نظامی رژیم اسرائیل دادند و در مقابل هم پاداش قابل توجهی دریافت کردند.
براساس اظهارات یوسی میلمن، این از خوش شانسی رژیم اسرائیل بود که پس از شکست در روزهای نخست جنگ، توانست روز سیزدهم اکتبر به اطلاعاتی طلایی دست یابد و خود را نجات دهد. به موجب این اطلاعات، ارتش مصر که برای یک حمله گسترده در روز چهاردهم اکتبر برنامه ریزی کرده بود، به طور عملی هم حمله کستردهای در طول جبهه جنوبی آغاز کرد تا بتواند سرزمینهای دیگری را اشغال و بخش گستردهای از ارتش رژیم صهیونیستی را نابود کند. همین روز بود که بزرگترین جنگ تانکها در جهان و با مشارکت ۱۵۰۰ دستگاه تانک در دو طرف جنگ آغاز شد. اما آنچه در این میان حیاتیتر است، این است که قبل از این هجوم گسترده، اطلاعاتی که افسر مصری به رژیم اسرائیل داده بود، موجب شد تا ارتش این رژیم برای چنین شرایطی آماده باشد و همین آمادگی موجب شد بتواند در یک ضد حمله حساب شده، از کانال سوئز بگذرد و جنگ را خاتمه دهد.
البته یوسی میلمن حاضر نشد به این سئوال پاسخ دهد که اگر چنین اطلاعاتی برای رژیم اسرائیل مخابره نمیشد، چه سرنوشتی در انتظارشان بود. او تنها به این نکته بسنده کرد که اطلاعات طلایی توانست صهیونیست ها را از یک شکست سخت برهاند و مسیر تاریخ را برای تل آویو تغییر دهد.
رژیم اسرائیل به کشته شدن دو هزار و ۶۷۳ افسر و نیروی نظامی در جنگ سال ۱۹۷۳ اعتراف کرد، ضمن اینکه تعداد قابل توجهی از نیروهای این رژیم زخمی شدند یا به اسارت نیروهای مصری و سوری در آمدند.