تجارت و اقتصاد، مهمترین عامل تعیینکننده نوع کنش فرانسه در قبال منطقه غرب افریقا است. دمکراتیزه کردن کشورهای منطقه، رعایت حقوق بشر و تروریسم جزو اولویتهای دست چندم سیاست خارجی غرب افریقایی فرانسه به شمار میآید.
به گزارش سرویس بین الملل خبرگزاری صدا و سیما، مجتبي شاهسوني کارشناس مسائل بين الملل درباره استعمار نوین فرانسه در منطقه غرب آفریقا نوشت: غرب افریقا از جمله معدود مناطقی در جهان است که بازیگران فرا منطقهای نقشی همتراز یا بعضاً بیشتر از بازیگران داخل منطقه دارند. یکی از عوامل بیثباتی پایدار و تقریباً دائمی این منطقه نیز تا حدود بسیار زیادی به نقشآفرینی و دخالت بازیگران فرا منطقهای برای تحصیل منافعشان برمیگردد. فرانسه یکی از بازیگران فرا منطقهای است که منافع خاصی را برای خود در غرب افریقا تعریف و البته با روشی متفاوتتر از دیگران پیگیری میکند. این کشور سعی دارد تا از هر مسئلهای که مربوط به این منطقه میشود، بیشترین بهرهبرداری را در راستای منافع خود به عمل آورد. ورود مستقیم در جنگها این منطقه درحالیکه موضع کلی اروپا حمایت از راهحل سیاسی برای بحران دراین منطقه است و یا انجام دیدار مستمر با مقامات این کشورها حکایت از روش خاص فرانسه برای پیگیری منافع خود در منطقه غرب افریقا دارد. از متحدان تا مشتریان بالقوه و بالفعل فرانسه برای پیشبرد سیاست غرب آسیایی خود، تقسیمبندی نانوشتهای را از بازیگران این منطقه انجام داده است که اولاً ماهیتی اقتصادی و تجاری دارد و ثانیاً از منطق صفر و یکی تبعیت نمیکند. به عبارتی روشنتر این کشور با طراحی سطح دوم بازی برای خود، این امکان را فراهم کرده است تا حتی اگر در سطح اول -که در قالب اتحادیه اروپا و غرب، نقشآفرینی میکند- مجبور به ترک منافع اقتصادی شود، در سطح دوم به صورت منفرد بتواند به نحوی جبران نماید. فرانسه و متحدان غرب افریقایی فرانسه در کشورهای ساحل عاج، چاد، جیبوتی و مالی پایگاه نظامی ثابت دارد علاوه بر این فرانسه در ۵ کشور ساحل معروف به گروه جی ۵ شامل مالی، موریتانیا، نیجر، چاد بورکینافاسو به طور مستقیم مداخله نظامی دارد بنابراین این کشورها از متحدان اصلی فرانسه در غرب افریقا به شمار میروند. فرانسه و مشتریان غرب افریقایی فرانسه در کنار متحدان خود در منطقه افریقا، سایر کشورهای غرب افریقایی را در قالب مشتریان بالفعل و بالقوه خود تعریف میکند. با این نگاه کشورهای غرب افریقایی در دایره مشتریان فرانسه قرار میگیرند. اما این مشتریان یکدست نیستند و سطح روابط تجاری فرانسه به حسب میزان منابع این کشورها متفاوت است؛ بنابراین عامل تعیینکننده روابط فرانسه با مشتریان خود سطح رابطه اقتصادی است.
۴۶ درصد جمعیت کشور نیجریه مسلمان هستند بنابراین از این طریق امکان همگرایی بیشتر با مسلمان این کشور برای کشورهای مسلمان از جمله ایران وجود دارد. علاوه بر این نیجریه بزرگترین تولید کننده نفت افریقاست که از نظر منابع نفتی در رتبه دهم قرار دارد. نیجریه پرجمعیتترین کشور افریقاست از این رو جامعه مصرف مناسبی برای کالاهای کشورهای غربی به شمار میرود. نیجریه پیشتر مستعمره انگلیس بوده است و اکنون نیز میزان مبادلات تجاری کشورهای امریکا، انگلیس و چین از فرانسه بیشتر است. حضور گروه تروریستی بوکوحرام در این کشور نیز زمینه را حضور برخی از کشورهای غربی از جمله فرانسه فراهم آورده است.
کشور غنا پیشتر مستعمره بریتانیا بوده است. ۱۷ درصد از مردم این کشور مسلمان هستند. میزان مبادلات تجاری این کشور با آلمان و ایتالیا بیشتر از امریکا و فرانسه است. ساحل عاج پیشتر مستعمره فرانسه بوده است. زبان رسمی این کشور فرانسه است. ۳۹ در صد از مردم این کشور مسلمان هستند. میزان مبادلات تجاری این کشور با فرانسه بسیار بیشتر از کشورهای امریکا و چین است. سنگال مستعمره فرانسه بوده است از این رو طبیعتا نفوذ کشور فرانسه به نسبت سایر کشورها بسیار بیشتر است. ۹۲ درصد از مردم این کشور هستند بنابراین به نظر میرسد زمینه برای همگرایی ایران به عنوان کشوری مسلمان با مردم این کشور فراهم باشد. میزان مبادلات تجاری این کشور با فرانسه بسیار بیشتر از کشورهای امریکا و هند است.
نیجر مستعمره فرانسه بود. نیجر یکی از فقیرترین کشورهای غرب افریقاست که منابع اورانیوم دارد. ۹۵ درصد از مردم نیجر مسلمان هستند. میزان مبادلات تجاری این کشور با فرانسه بیتشر از امریکا و چین است. کیپ ورد مستعمره فرانسه بوده است و اکنون نیز بیشترین مبادلات تجاری را با همین کشور دارد. گینه نو پیشتر مستعمره آلمان و بریتانیا بوده است. بیش از ۹۰ درصد از مردم این کشور مسیحی هستند. بیشترین مبادلات تجاری این کشور با کشورهای استرالیا، چین و ژاپن بوده است.گامبیا مستعمره بریتانیا بوده است؛ ۹۰ درصد از مردم این کشور مسلمان هستند. گامبیا بیشترین مبادلات تجاری با امریکا، بریتانیا و فرانسه دارد. این کشور در سال ۲۰۰۰ مبادلات تجاری با ایران داشت که در سال ۲۰۱۰ روابط با این کشور قطع شد. موریتانی مستعمره فرانسه بوده است؛ بلژیک، چین و فرانسه مهمترین شرکای اقتصادی این کشور هستند. صد در صد مردم این کشور مسلمان هستند. بنین مستعمره فرانسه بوده است زبان رسمی این کشور فرانسوی است. ۲۴ درصد از مردم این کشور مسلمان هستند. بیشترین مبادلات تجاری این کشور با کشور فرانسه است. مالی یکی از فقیرترین کشورهای جهان است حدود نیمی از مردم مالی زیر خط فقر زندگی میکنند این در حالی است که این کشور معادن طلا، اورانیوم، دامداری و نمک در اختیار دارد. گروه تروریستی القاعده در این کشور حضور دارد و فرانسه بیشترین مبادلات تجاری را با این کشور دارد. توگو یکی از کوچکترین کشورهای غرب افریقا به شمار میرود؛ این کشور جزء مستعمرههای فرانسه بوده است زبان رسمی در این کشور فرانسوی است و بیشترین میزان مبادلات تجاری این کشور با فرانسه است. لیبریا مستعمره انگلیس بوده است. زبان رسمی این کشور انگلیسی است. به دلیل جنگ داخلی وضعیت اقتصادی این کشور بسیار وخیم است. بیشترین مبادلات تجاری این کشور با انگلیس است. بورکینافاسو مستعمره فرانسه بوده است زبان رسمی در این کشور فرانسوی است. ۶۰ درصد مردم این کشور مسلمان هستند و فرانسه بیشتریتن مبادلات تجاری را با این کشور دارد. گینه بیسائو یکی از مستعمرات پرتغال بود و اکنون نیز بیشترین مناسبات این کشور با کشور پرتغال است. سیرالئون مستعمره انگلیس بوده است زبان رسمی این کشور انگلیسی است. ۷۰ درصد مردم سیرالئون مسلمان هستند. انگلیس و امریکا بیشترین مبادلات تجاری را با این کشور دارند.
چشم انداز سیاست غرب افریقایی فرانسه سیاست خارجی فرانسه در قبال منطقه غرب افریقا ذیل نگاه کلی این کشور به افریقا تعریف میشود. از مطالعه رویکردهایی که فرانسه در قبال افریقا، بهویژه در ده سال گذشته اتخاذ کرده است، گزارههای زیر استخراج میشوند: ۱- غلبه نگاه اقتصادی و تجاری بر نگاه نظامی: تحلیل روابط و رفتار این کشور با منطقه غرب افریقا، نشان از غلبه نگاه اقتصادی و تجاری بر نگاه نظامی و امنیتی دارد، البته فرانسه از حضور و معادلات نظامی به عنوان پشتوانه و عامل محرک تحصیل سود اقتصادی بهره میبرد. در بعد نظامی فرانسه حضور نظامی ملموس خود را کشورهای غرب افریقا حفظ کرده و این کشور در این منطقه پایگاههای نظامی ثابتی دارد؛ بنابراین حضور نظامی گسترده جزو اهداف اصلی و اساسی فرانسه در منطقه غرب افریقا نیست، بلکه قراردادهای گسترده اقتصادی و تجاری با کشورهای منطقه برای فرانسه از اولویت بالایی برخوردار است. تحلیل رفتار این کشور در بحرانهای نظامی و امنیتی این منطقه نیز این گزاره را تائید میکند. ۲- تقسیمبندی بازیگران منطقه: همانگونه که گفته شد، فرانسه تقسیمبندی منحصربهفردی از بازیگران منطقه دارد، این کشور برخی از کشورهای منطقه را به عنوان متحد و سایر بازیگران را مشتریان بالفعل و بالقوه خود میبیند و برای هریک نقشی ویژه قائل است. ساح عاج، جیبوتی، مالی، موریتانیا، نیجر، چاد و بورکینافاسو میزبان پایگاه نظامی فرانسه و زمینهساز حضور نظامی این کشور در منطقه است که از آن بهعنوان پشتوانه روابط تجاری و اقتصادی فرانسه در منطقه استفاده میشود. بقیه کشورها مخصوصاً مشتریان بالقوه و بالفعل فرانسه هستند که با داشتن منابع معدنی غنی، بازار غیرقابلچشمپوشی را برای تولیدات فرانسوی فراهم میکند. این کشورها در عمل بهعنوان عاملی برای کسب سود و نفع حداکثری استفاده میشود. ایجاد رعب و وحشت از جمله بوکوحرام و سایر گروههای تروریستی در این منطقه به یکی از رویههای ثابت فرانسه و البته غربیها تبدیل شده است که کشورهای منطقه غرب افریقا را هرچه بیشتر برای دادن امتیازات سیاسی، اقتصادی و نظامی درازای کسب حمایت ترغیب میکند. ۳- بازی دو سطحی در مناسبات منطقهای: روش فرانسه در تحقق اهداف خود در منطقه غرب افریقا، پیگیری یک بازی دوسطحی در مناسبات و تحولات منطقهای است. در این چارچوب فرانسه برای خود یک «نقش بینالمللی جمعی» و یک «نقش منطقهای فردی»، تعریف کرده است. نقش بینالمللی فرانسه در راستای بازیگری در قامت یکی از پنج قدرت عمده عضو شورای امنیت سازمان ملل قرار دارد. در این سطح فرانسه جهت حفظ جایگاه بینالمللی، در سطح منطقهای با سایر قدرتهای جهانی، هماهنگ عمل میکند یا حداقل اینکه سیاستهای خود را در تعارض با منافع آنها قرار نمیدهد. نقش منطقهای و منفردی که فرانسه برای خود طراحی کرده است، منافع خاص این کشور را در غرب افریقا پیگیری میکند. در چارچوب نقش منفرد، فرانسه با کشورهای غرب افریقا در قالب متحدان و مشتریانی که پیشتر گفته شد برخورد میکند.
نتیجه گیری: تحلیل راهبرد جدید غرب افریقایی فرانسه بر مبنای سه گزاره غلبه نگاه اقتصادی و تجاری بر نگاه نظامی، تقسیمبندی بازیگران منطقه، بازی دوسطحی در مناسبات منطقهای، حاوی نتایجی است که تا حدود بسیار زیادی الگوی رفتاری این کشور در مورد منطقه افریقا را مشخص میکند. نخست اینکه تجارت و اقتصاد، مهمترین عامل تعیینکننده نوع کنش فرانسه در قبال منطقه غرب افریقا است. این بدان معنی است که ملاحظاتی مانند دمکراتیزه کردن کشورهای منطقه، رعایت حقوق بشر، تروریسم و ملاحظات اینچنینی جزو اولویتهای دست چندم سیاست خارجی غرب افریقایی فرانسه به شمار میآید. دوم اینکه فرانسه در تلاش است تا از تقسیم بازیگران منطقه، طبق یک طبقهبندی خاص و رفتار با آنها در یک چارچوبی مشخص، منافع حداکثری خود را تحصیل کند. در این چارچوب فرانسه علاوه بر متحدان خود در منطقه غرب افریقا مشتریانی بالقوه و بالفعلی دارد که ارزش آنها به میزان سود اقتصادی است که عاید فرانسه میشود. در این میان گروههای تروریستی نیز هم به عنوان یک تهدید در سطح منطقه و عاملی که موجب ترغیب کشورهای این منطقه برای سوددهی بیشتر میشود، کارایی دارد از سویی دیگر بازارهای کشورهای غرب افریقا میتواند، مقصد بسیاری از تولیدات فرانسوی باشد و علاوه بر این بسیاری از منابع معدنی غنی و اولیه این کشورها به فرانسه صادر میشود. سوم هم اینکه فرانسه در عین ایفای نقش منطقهای، سیاستهای خود را با نقش بینالمللی خود نیز تنظیم میکند؛ لذا دو عامل «ملاحظات بینالمللی جمعی (بین قدرتهای عمده)» و «منافع خاص فردی» دو منبع راهبرد جدید غرب افریقایی فرانسه به شمار میآیند.