خالد البطش عضو دفتر سیاسی جنبش جهاد اسلامی فلسطین اتحادیه عرب به ابزاری برای عادی سازی روابط با رژیم صهیونیستی تبدیل شده است.
به گزارش سرویس بین الملل خبرگزاری صدا و سیما به نقل از العالم، عضو دفتر سیاسی جنبش جهاد اسلامی فلسطین با انتقاد از نقش اتحادیه عرب در فراهم کردن زمینه عادی سازی روابط با رژیم صهیونیستی گفت مقاومت در غزه و کرانه باختری رود اردن، سازشکاری و صلح با این رژیم را خاموش خواهند کرد.
خالد البطش در مصاحبه اختصاصی با این شبکه و در پاسخ به سوالی درباره اینکه نظر شما درباره پشت پرده توافق خیانتکارانه (سازش با رژیم صهیونیستی) در آمریکا چیست گفت: «عادی سازی روابط، خنجر سمی به آرمان فلسطین و خیانت به حضرت محمد (صلی الله علیه و آله) و قیامت (طبق باور مسیحیان) عیسی علیه السلام به شمار میآید. این عادی سازی روابط، پیامی برای قانونمند کردن حضور صهیونیستهای اشغالگر در سرزمین فلسطین است. خطرناکترین مسئله در این روزها این است که هر کسی که اسرائیل را به رسمیت بشناسد و به عادی سازی روابط با اسرائیل اقدام کند در واقع پایتختی قدس برای اسرائیل را به رسمیت شناخته است؛ به ویژه پس از آنکه ترامپ سفارت آمریکا را به قدس به عنوان پایتخت مردم یهود، منتقل کرد. به این معنا که در این مرحله، خطر مضاعفی وجود دارد و این خطر حتی از مراحل گذشته که در آن برخی کشورها با اسرائیل توافق صلح امضا کردند، بیشتر است. امروز، هر کسی که به عادی سازی روابط یا به رسمیت شناختن اسرائیل اقدام کند در واقع، وضعیت موجود را به رسمیت شناخته است و وضعیت موجود همان است که آمریکا اعلام کرده بود قدس، پایتخت اسرائیل است؛ بنابراین آنها (سازشکاران) به طور خودجوش این نامگذاری را میپذیرند و این گناهی بزرگ و خیانتی بزرگ علیه آرمان فلسطین است. از اینرو مشکل عادی سازی روابط در این است که این رژیمها به حضور اسرائیل در فلسطین و وجود این رژیم در قدس به عنوان پایتخت اسرائیل، مشروعیت میدهند. از اینجا میگوییم که عادی سازی روابط با دشمن، خیانت و به رسمیت شناختن آن جنایت است و باید این کشورها بار دیگر در همه این تصمیمها که به وجود اسرائیل در خاک فلسطین، مشروعیت میدهد و به تاریخ و جهاد مردم فلسطین و همه شهدا خیانت میکند، بازنگری کنند؛ بنابراین در شرایطی که این اقدام رژیمهای رسمی را محکوم میکنیم در عین حال امید خود را از ملتهای عربی از دست نمیدهیم. ما ضد مردم امارات و مردم بحرین نیستیم. اینجا باید از مواضع مردمی که از تشکیل گروههایی برای مخالفت با عادی سازی روابط خبر دادند، تجلیل کنیم که از جمله آن گروه «اماراتیهای ضد عادی سازی روابط» و «بحرینیهای ضد عادی سازی روابط» است. به مردم مصر هم درود بزرگ میفرستیم که با گذشت ۴۰ سال از توافق سازش (مصر و رژیم صهیونیستی) همچنان سازش را نپذیرفته اند. اکنون ملتها هدف عادی سازی روابط هستند و من بر این باورم که مردم وفادار عرب، سازش را قبول نمیکنند. برخی رژیمها از دشمن صهیونیست جانبداری کردند، به این علت که تاسیس و ایجاد (رژیم صهیونیستی) در دهه شصت و هفتاد قرن گذشته برای تحقق برخی اهداف مشخص بود. این ماموریت ها، محافظت از چاههای نفتی برای حفظ منافع آمریکا و حفظ امنیت مرزهای اسرائیل است. اکنون این رژیمها بار دیگر برای ماموریت دیگری مورد استفاده قرار گرفتند که همان مشروعیت بخشیدن به وجود رژیم صهیونیستی در سرزمین فلسطین و ایجاد پیمان امن صهیونیستی عربی برای مقابله با محور مقاومت است که در رأس آن جمهوری اسلامی ایران قرار دارد.»
البطش افزود: «این بار عادی سازی روابط چند بُعد دارد. نخستین عنوان عادی سازی روابط (در این مرحله) خدمت به ترامپ در انتخابات آینده است. ترامپ میخواهد از «آیپک» صهیونیستی (لابی صهیونیستی در آمریکا) کمک بگیرد تا این لابی به ترامپ در رویارویی با بایدن کمک کند و به این ترتیب او در انتخابات آینده پیروز شود. همچنین هدف دیگر، کمک به نتانیاهو برای مقابله با دشمنان سیاسی خود در فلسطین اشغالی است که شامل احزاب چپگرا و میانه رو است که برای سرنگونی نتانیاهو و معرفی او به دادگاه به اتهام فساد و رشوه تلاش میکنند. بُعد دوم (عادی سازی روابط در این مرحله) برای خود عربها و حفظ بقای آنها بر سر تاج و تخت است. اما بزرگترین کسی که سود میبرد، اسرائیل است. متاسفانه در گذشته اسرائیل برای عادی سازی روابط با مردم مصر و اینکه مصریها یا اردنیها و یا سوریها اسرائیل را به رسمیت بشناسد، به شدت عطش داشت، اما امروز این کشورها هستند که تشنه عادی سازی روابط با اسرائیل هستند. کشورها امروز در وهله نخست با هدف جلب رضایت آمریکا برای عادی سازی روابط اصرار دارند و همچنین این سازش برای اسرائیل فوایدی دارد و این کشورها معتقدند که این سازش برای آنها هم مفید است. بارزترین این فواید این است که امروز مشروعیت وجود اسرائیل در فلسطین به رسیمت شناخته میشود و اسرائیل به سمت باجگیری و بهره برداری اقتصادی از ثروتهای نفتی و بهره برداری امنیتی و بهره برداری از قدرتهای این کشورها (کشورهای سازشکار) حرکت خواهد کرد و در نهایت با کشور بزرگی به حجم ایران رو به رو و پس از آن خطرات رژیم صهیونیستی (در منطقه) بیشتر میشود. افزون بر آن عادی سازی روابط با این کشورهای عربی و متاسفانه به طور مشخص با کشورهای عربی خلیج (فارس) در آیندهای نزدیک خطری برای کانال سوئز خواهد بود. زمانیکه خطوطی برای انتقال مستقیم نفت کشورهای عربی خلیج (فارس) برای مثال از بندر حیفا به دریای مدیترانه ایجاد شود، در این صورت بزرگترین کسی که سود خواهد کرد، اسرائیل خواهد بود و خسارت بزرگی برای کشور مصر و کشورهای عربی خلیج (فارس) خواهد داشت.
عادی سازی روابط، این بار بسیار خطرناکتر از سازشکاریهای گذشته است. چون باعث مشروعیت بخشیدن به این رژیم میشود و راهی برای غارت ثروتها و محروم کردن کشورهای بزرگی همچون مصر از حق حاکمیت خود بر کانال سوئز خواهد بود و باعث بهره برداری از این کانال میشود.»
البطش در پاسخ به اینکه چرا برخی رژیمها با وجود این خطرات در مواضع خود بازنگری نمیکنند و برای مثال اتحادیه عرب حتی موضعی اتخاذ نکرد که مانع سازش امارات و بحرین شود، گفت: «تشکیلات خودگردان فلسطین تلاش کرد تا به یک مصوبه میان کشورهای عربی برسد که عادی سازی را محکوم کند,، اما موفق نشد. متاسفانه این اقدام فلسطین ناکام ماند و فلسطینیان در برابر موضع اتحادیه عرب ناامید و غمگین شدند. اتحادیه عرب در مدت اخیر به قطاری برای قانونی کردن عادی سازی روابط و به رسمیت شناختن اسرائیل تبدیل شد و این اتحادیه با شرم درباره مسائل ملی عربی و فلسطینی سخن میگوید. موضع این اتحادیه را درباره لیبی، سوریه و فلسطین دیدیم. اتحادیه عرب که مقر آن در قاهره است _ قاهره عزیز، قاهره عربی، قاهره عبدالناصر_ این اتحادیه در برابر محاصره ۱۴ ساله نوار غزه و جنایتهای روزانه علیه مردم فلسطین در قدس و کرانه باختری و در برابر الحاق دره اردن و محاصره مردم فلسطین در غزه و کرانه باختری سکوت کرده است. امروز این اتحادیه در ارائه حمایت مالی به تشکیلات خودگردان فلسطین عاجز مانده است. متاسفانه این در حالی است که (اتحادیه عرب) میلیاردها (دلار) کشورهای عربی را به اسرائیل و آمریکا میپردازد. نقش اتحادیه عرب تمام شد. این اتحادیه پذیرفت تا حامی و پشتیبانی برای عادی سازی روابط و پشتیبانی برای قانونی کردن اقدامات این رژیمها باشد و این اتحادیه به مسئولیت تاریخی خود عمل نکرد. این اتحادیه امروز ابزاری برای عادی سازی روابط شده است. اتحادیه عرب از طرح صلح عربی حمایت کرد؛ طرحی که بیشتر شبیه اعلامیه بالفور بود و این رژیم را به رسمیت میشناسد. جنبش جهاد اسلامی به این علت عادی سازی روابط را نمیپذیرد که در واقع رژیم صهیونیستی را قبول ندارد.»
این عضو جهاد اسلامی درباره اینکه امکان تبدیل شدن عادی سازی روابط به ابزاری برای معامله با مسئولان فلسطین وجود دارد، افزود: «ما این موضع را قبول نداریم. موضع ابومازن در سخنان اخیر در مخالفت با عادی سازی روابط و الحاق اراضی (به کرانه باختری رود اردن) و درخواست او برای مقابله با آن بسیار خوب بود. این همان موضع ما در جهاد اسلامی و همه گروههای مقاومت است که با جنبش فتح و رئیس تشکیلات خودگردان فلسطین در مخالفت با عادی سازی روابط و الحاق اراضی با آن اتفاق نظر داریم. این موضع، اجماع ملی است. اما اصلا (کشورهای عربی) نباید پیش از آنکه اسرائیل ما را به رسمیت بشناسد به سازش اقدام کنند. باید امروز به عنوان مردم فلسطین با وحدت مواضع ملی فلسطینی که اخیرا در نشست دبیران کل گروههای فلسطینی (در بیروت) متجلی شد، بار دیگر به آرمان خود اعتبار دهیم و تحرکاتی داشته باشیم تا عرصه (را بر دشمن) تنگ کنیم و این وضعیت فقط با وارد کردن شوک محقق میشود به این معنا که باید تحرکات ملی فلسطینی آغاز شود که باعث توازن در عرصه فلسطین شود و کشورهای عربی را به خود جذب کند و به دنبال آن باعث آشفتگی وضع صهیونیستها شود و به این ترتیب از عادی سازی روابط با اسرائیل و الحاق اراضی جلوگیری شود.»
وی در ادامه گفت: «نمی خواهم مردم را ناامید کنم,، اما بعید نمیدانم که اسرائیل به عضویت اتحادیه عرب درآید و این عضویت میتواند به عنوان ناظر یا دوست باشد. این مسئله اصلا بعید نیست. این رژیمها که به محاصره غزه رضایت داده اند و هیچ واکنشی نشان نمیدهند و قبول کردند با اسرائیل سازش و به صهیونیست همه چیز ارائه کنند، امروز آماده اند تا علیه ما با اسرائیل زندگی مسالمت آمیز داشته باشند. این سازشها برای این است که اسرائیل خواستار تشکیل کشور برای مردم یهودی به پایتختی قدس است.»
البطش درباره اظهارات ترامپ که گفت عربستان هم به عادی سازی روابط اقدام خواهد کرد گفت: «ما بعید نمیدانیم که همه این کشورها (عربستان، کویت، قطر و ...) به عادی سازی روابط با اسرائیل اقدام کنند و آن را به رسمیت بشناسند و این مسئله را به اعطای حقوق مردم فلسطین ربط دهند. ترامپ به ما میگوید همه عربها با ما هستند به جز شما فلسطینیها که از صلح در منطقه حمایت نمیکنید. با این حال ترامپ همانطور که از تروریسم فلسطینی سخن میگوید از تروریسم سیاه پوستان در شیکاگو هم سخن میگوید. او میگوید در برخی شهرهای آمریکایی تروریسم وجود دارد. او همه مسائل را با هم در میآمیزد. هر چیزی که منافع ترامپ را محقق نسازد، او آن را تروریسم تلقی میکند چه در فلسطین باشد و چه در آمریکا باشد. اگر عربستان به عادی سازی روابط با این رژیم رضایت دهد به این معنا خواهد بود که به خود اجازه داده است تا در جبهه دشمن امت قرار بگیرد.»
وی در پاسخ به اینکه برخی میگویند بحرین امکان نداشت بدون چراغ سبز عربستان به عادی سازی روابط اقدام کند و این باعث میشود بگوییم چه بسا بن سلمان دیر یا زود به این کار اقدام خواهد کرد گفت: «بعید نیست همه این کشورها به عادی سازی روابط اقدام کنند یا اسرائیل را به رسمیت بشناسند. اما اگر این کشورها چنین کاری کنند این حکم را برای خود صادر کردند که از دایره درگیری برای بازگرداندن قدس، قبله گاه حضرت محمد (صلی الله علیه و آله) خارج شوند و به صف جبهه دشمن مردم فلسطین و امت عربی و اسلامی بپیوندند. این همان مسئله خطرناک است و فاجعه بزرگی خواهد بود. اگر عربستان که نظارت بر حرمین شریفین یعنی مکه و مدینه را که بیت الله الحرام و آرامگاه حضرت محمد (ص) در آنجا واقع اند، بر عهده دارد به عادی سازی روابط اقدام کند، این جنایتی بزرگ و فاجعه بزرگی خواهد بود. اما این مسئله، واقعیت آرمان فلسطین را تغییر نخواهد داد. آرمان فلسطین، مسئله مهمی برای امت عربی و اسلامی است و صدای تفنگها در غزه و کرانه باختری رود اردن، این عادی سازی روابط و صلح با اسرائیل و شتاب برای آن را خاموش خواهد کرد. ما تاکید میکنیم که مقاومت و محور آن که عنوان آن فلسطین است و همپیمانان آن در منطقه میتوانند با وجود همه هراس افکنیهای آمریکا اعتبار آرمان فلسطین و مرکزیت آن را بازگردانند.»