کارشناس مسائل آمریکا گفت: آنچه تا حدودی روشن است این است که آمریکا دچار چند بحران شده و به سمت بحران بزرگ تری پیش میرود که ساختاری است.
وی گفت: در زمان بیل کلینتون خیلی از قوانین را به نحوی تغییر دادند که به تدریج ثروت بیشتری در دست عده کمتری جمع شد و قشر متوسط به تدریج کوچکتر و ضعیفتر شد تا در سال ۲۰۰۸ در پی بحران اقتصادی، دولتمردان ببش از تریلیارد دلار به بانکها و شرکتهای بزرگ کمک کردند در حالی که مقصر خود آنها بودند یعنی برای اقشار مرفه پول خلق کردند.
این کارشناس مسائل سیاسی افزود: این میزان جابجایی از جیب قشر متوسط به نفع اقشار مرفه و سرمایه دار بی سابقه بود و همین موجب آسیب جدی تری به قشر متوسط شد و پیش بینی میشد که آمریکا دچار بحران شود، اما کرونا موجب شد پیش بینیها زودتر محقق شود.
وی تصریح کرد: به این علت در بحران آمریکا موضوع فقط تبعیض نژادی نیست، بلکه بحث بی عدالتی و فقر اکثریت جامعه آمریکاست.
آقای مرندی گفت: در آمریکا عموما انتظار بود که حزب دموکرات کمی چپ گرا باشد، اما بعد از فروپاشی شوروی حزب دموکرات هم راستگراتر شد و الان در عمل دیگر فرقی بین دموکراتها و جمهوریخواهان وجود ندارد و برای همین است که مردم علیه هر دو حزب شعار میدهند.
وی با بیان این که همواره نصف مردم آمریکا در انتخابات شرکت نمیکنند افزود: نارضایتی عمیق فعلی، به سمتی دارد میرود که دیگر مدیریتش سختتر شده و الان تازه اوایل بحران است و به تدریج شرایط در آمریکا بدتر خواهد شد.
آقای مرندی گفت: آنچه روشن است این است که آمریکا به سمت بحران شدیدتر و عمیقتر دارد پیش میرود و این بحران زمانی خودش را نشان خواهد داد که کمکهای دولت و بیمه بیکاری که به فقرا میدهند تمام شود و این کمکها به زودی قطع خواهد شد وقتی کمکها قطع شود و شغلها برنگردد و مردم نتوانند وامهای شان را تسویه کنند هم بخش مسکن و هم خودرو سازی دچار مشکل و بحران خواهد شد و حبابهای اقتصادی خواهد شکست و شکاف غنی و فقیر بیشتر خواهد شد.
این کارشناس مسائل آمریکا درباره کتاب بولتون هم افزود: جان بولتون آدم قدرت طلب و علی الظاهر زرنگ و بی رحمی است و آمده بود تا از ترامپ سواری بگیرد، اما ترامپ هم او را آورد تا سپر بلایش باشد، اما بولتون قبلا هم گفته بود که اگر لازم باشد دروغ خواهد گفت و نمیشود زیاد بر کتاب او و حرف هایش اعتماد کرد.
آقای علیرضا کوهکن دیگر کارشناس مسائل آمریکا هم گفت: حمله معترضان به نمادها و مجسمههای آمریکا حمله به نماد همبستگی اجتماعی و تاریخ کوتاه آمریکاست یعنی هر آنچه آمریکا و غرب موجودیتش را بر آنها بنا کرده است و مردم آمریکا از سر درماندگی به هر چیزی که نماد بی عدالتی است حمله میکنند و این نشان از بحرانی عمیق و گسترده است.
آقای حنیف غفاری دیگر کارشناس مسائل بین الملل هم گفت: اعتراضات و بحران آمریکا ۲ کلیدواژه دارد یکی نماد و یکی نهاد که هر دو معطوف به زیرساختهای آمریکاست.
وی افزود: اول سعی شد که اعتراضات را روبنایی و سطحی نشان دهند مثلا اعتراض به ترامپ یا پلیس آمریکا، اما با به زیر کشیده شدن نمادها و مجسمهها معلوم کرد که مفاهیم بنیادی غرب مورد اعتراض است.
این کارشناس گفت: اروپاییها هم ابتدا سعی کردند تظاهرات در کشورهایشان را صرفا هم ذات پنداری و در همدردی با سیاهان آمریکا نشان دهند، اما اعتراضات ساختاری و فراساختاری است و شهروندان آمریکا و اروپا درصدد گذار از وضع موجود هستند.
آقای غفاری با اشاره به این که برخی مقامات آمریکا قبل از کرونا خبر از احتمال وقوع جنگ داخلی در آمریکا داده بودند افزود: واقعیت این است که آنارشی حاکم بر آمریکا و غرب دارد کنترل ناپذیر میشود.
وی گفت: در ۱۰ سال اخیر خط قرمزهای اروپا همه به چالش کشیده شدند و در سالهای آینده ما شاهد ایجاد تحولاتی در غرب خواهیم بود که جنس آن روبنایی نیست و اعتراضها جامعه غرب را در حال گذاری ساختار نشان میدهد.