کارشناس مسائل آمریکا، اقدامات سرکوب گرانه کاخ سفید علیه مردم و نقض گسترده حقوق بشر در این کشور را سبب فروریختن توهم روشنفکران در قبال ایالات متحده دانست.
آقای سید محمد مرندی در مصاحبه اختصاصی با خبرنگار خبرگزاری صدا و سیما، درباره تناقض شعارهای حقوق بشری آمریکا با نقض فاحش حقوق مردم این کشور در اعتراضات اخیر تصریح کرد: برای افراد عاقل، همیشه روشن بود که بزرگترین ناقضان حقوق بشر، همین کشورهای غربی هستند.
وی افزود: نمیشود گفت در کشور خودم همه چیز خوب و آرام است، اما یمن را نابود کنم و در سوریه به ترویج افراطی گرایی بپردازم، عراق را با خاک یکسان و افغانستان را اشغال کنم. نمیشود مدعی حقوق بشر بود، اما مراسم عروسی را بمباران و عربستان را تسلیح کرد؛ این حقوق بشر نیست.
این کارشناس مسائل سیاسی گفت: با این حال، متاسفانه برخی در غرب و بعضی روشنفکران غیرغربی، تفکیکی در این باره قائلند و میگویند اگر خارج از مرزهایشان جنایت شود، اما در داخل کشورشان، شرایط مساعد باشد خوب است و همین، میشود حقوق بشر.
آقای مرندی افزود: وضع کنونی آمریکا نشان میدهد که غربیها در داخل خودشان هم حقوق بشر را به هیچ عنوان رعایت نمیکنند و میتوانیم ادعا کنیم که آنان حقوق بشر را در داخل کشورشان نقض میکنند در حالی که هیچ قدرت خارجی نمیتواند بر آنان اثر بگذارد.
وی گفت: ایرانیان، روس ها، اروپاییها و هیچ کشور دیگری از این قدرت بهرهمند نیستند که در آمریکا تنش ایجاد کنند با این حال میبینم که پلیس این کشور به بدترین شکل رفتار میکند و بروز رویدادهای کنونی، بدون مداخلات خارجی، حاکی از عمق درد، در آن جامعه است.
آقای مرندی با اشاره به درصد بالای سیاه پوستان زندانی و تشدید تنشهای اجتماعی در آمریکا، تصریح کرد: برای برخی آمریکاییها بیشتر روشن شده که شرایط داخلی کشورشان چقدر مشکل و برای برخی روشن فکران ما، مثل بعضی جوانان ساده لوح تا حدی روشن شده که مشکلات داخلی آن کشور چقدر است.
این استاد دانشکده مطالعات جهان دانشگاه تهران گفت: اگر انسان، منصف باشد حتی اگر در داخل کشورش هم خیلی آرام و خوب باشد، اما ببیند که این همه کشور مانند یمن، لیبی، سوریه، افغانستان، فلسطین و غزه را منهدم و علیه ملتهایی مانند ونزوئلا کودتا و تحریم شان میکنند، اینها همه نقض حقوق بشر است.
وی افزود: برای من قابل درک نیست که برخی روشن فکران غیرغربی و برخی افراد کشورهای غربی، میان اتفاقات داخل مرز و رویدادهای خارج از مرزشان تفکیک قائل میشوند درحالی که اگر منصفانه به قضیه نگاه کنند، آنان بزرگترین ناقضان حقوق بشر در جهان هستند.
آقای مرندی همچنین درباره علل و ویژگیهای اعتراضات کنونی ضد نژادپرستی در آمریکا گفت: آمریکای کنونی با آمریکای گذشته، خیلی فرق میکند، قشر متوسط این کشور تا حد زیادی از بین رفته است.
این کارشناس مسائل آمریکا افزود: در گذشته، قشر متوسط بسیار قدرتمندی در این کشور بود، اما اکنون شامل دو قطبی اکثریت فقیر یا نسبتا فقیر و اقلیت ثروتمند است که این سبب افزایش تنشها میشود؛ بنابراین نارضایتیهای اقتصادی به شدت افزایش یافته است.
وی گفت: از طرف دیگر، جمعیت سفیدپوست در آمریکا از نظر درصدی رو به کاهش و نسبت سیاه پوست ستان و رنگین پوستانی که از مکزیک یا آمریکای مرکزی و جنوبی به ایالات متحده آمدند رو به افزایش است.
آقای مرندی، کاهش اکثریت سفید پوستان را سبب حساسیت بسیار در جامعه آمریکا دانست و افزود: در انتخابات ۲۰۱۶، ۵۸ درصد سفیدپوستان به ترامپ رای دادند بنابراین نگرانی سفید پوستان از آینده خودشان و به اصطلاح، هویت آمریکایی از یکسو و شکافهای عمیق اقتصادی، ناشی از سرمایه داری، لیبرالیسم و جنگهای متعدد، شرایط را حتی شدیدتر از دهه ۶۰ انفجار آمیز کرده است.
این استاد علوم سیاسی همچنین درباره تاثیر رویدادهای اخیر آمریکا بر روند معادلات جهانی، گفت: خیلی نمیشود روی این اعتراضات، حساب باز کرد، چون سرویسهای امنیتی اروپایی و آمریکایی به تدریج روی آن سوار میشوند.
وی تصریح کرد: مستنداتی وجود دارد که نیروهای امنیتی در برخی اقدامات افراطی و آشوبها دست داشتند و در جاهایی تحریک کردند و حتی معتقدم که اتفاقات سیاتل، دولت و رئیس جمهور آمریکا بدش نمیآمد که با ادعای هرج و مرج و تاکید بر اجرای قانون، بهانهای بیابد تا خودی نشان دهد و محبوبیتش را در میان سفید پوستان افزایش دهد.
آقای مرندی گفت: در این روند، چه راهپیماییها و اعتراضات ادامه داشته باشد یا نه، شرایط آمریکا بدتر میشود و آینده اقتصادی این کشور، آینده دشواری خواهد بود و اعتراضات مانند قبل باقی است.
این کارشناس مسائل آمریکا پیش بینی کرد: ماههای باقی مانده تا انتخابات، دشوار خواهد بود و بسیاری از مشکلات اقتصادی آمریکا مشخص میشود، چون بسیاری از متخصصان معتقدند که مشکلات این کشور در ماههای آینده رفع نمیشود.
وی افزود: اگرچه مشکلات ناشی از کرونا بر اقتصاد آمریکا تاثیر گذاشت و، چون نتوانستند آن را مهار کنند، وضع را دشوارتر کرد، اما کارشناسان معتقدند که مشکلات کنونی به علت سیاست گذاری بد چهل سال گذشته و ناشی از نظام سرمایه داری و لیبرالیسم است که به جای رفع مشکلات در دهههای قبل، آن را نادیده گرفتند و سعی کردند مشکلات کوتاه مدت را رفع کنند.
آقای مرندی گفت: به عنوان نمونه در بحران اقتصادی سالهای ۲۰۰۸ و ۲۰۰۹ که بحران بسیار خطرناکی بود به جای برخورد اساسی با مسائل و به جای اصلاحات، باز هم درپی حل کوتاه مدت مسائل رفتند و رفع بحران را به تعویق انداختند که این سبب بزرگترشدن حبابهای اقتصادی شد.
وی افزود: کارشناسان معتقدند که دیگر بحرانها را نمیتوانند به تعویق بیندازند و حبابها آن قدر بزرگ شدند که وقتی بترکد وضع را خیلی دشوار میکند به همین علت، ماهها و سالهای آینده برای آمریکا، دوران سختی است.
استاد دانشکده مطالعات جهان دانشگاه تهران همچنین درباره تاثیر اعلام خودمختاری در سیاتل بر مطالبات تجزیه طلبانه در دیگر مناطق آمریکا گفت: در شرایط کنونی، این اقدامات را جدی نمیدانم. آمریکاییها سه دسته شدند؛ برخی طرفدار ترامپ، عدهای مخالف او و برخی هم به هیچ یک از دو طرف اعتماد ندارند، چنانکه ۵۰ درصد مردم این کشور در انتخابت رای نمیدهند.
آقای مرندی افزود: نارضایتی این طیف از مردم آمریکا بیش از هر زمان دیگر است بنابراین این کشور، انسجام گذشته را ندارد و فاصله طبقاتی و تبعیض نژادی هم مسائل حادی است که معلوم نیست شاید روزی سبب تجزیه آمریکا شود.
وی گفت: سیاتل، شهری ۱۵۰ هزار نفری است که چندکوچه از یکی از محلات کوچک آن اشغال شده است و مطمئن نیستم که سرویسهای امنیتی آمریکا در این ماجرا دست نداشته باشند.
این استاد علوم سیاسی افزود: البته این اتفاق برای وجهه آمریکا خوب نیست، اما چون ترامپ درپی کسب رای است و هرج و مرج، مردم را میترساند و بخشی از مردم این کشور از این ماجرا نگران میشوند درست پس از این رویداد، ترامپ از حاکمیت قانون و نظم سخن گفت که حدسم این است که میخواهد از آن بهره برداری کند.
آقای مرندی گفت: حتما مردم در وقایع سیاتل مداخله دارند، اما سرویسهای جاسوسی نیز با اعمال روشهای خاص خود، کارها را جلو ببرند به همین علت واقعا نمیدانم که چه اتفاقی میافتد، اما من این را برای آمریکا ضعف میدانم.
وی با طرح این پرسش که سرنوشت آمریکا چقدر برای ترامپ اهمیت دارد، افزود: برای او بیشتر خودش مهم است تا سرنوشت کشورش، اما این دلیل نمیشود که این کشور تجزیه شود و اصلا نباید روی این مساله، حساب باز کرد.
آقای مرندی گفت: عدهای همیشه هستند که میخواهند آمریکا را تجزیه کنند، اما اکنون بحث جدی در این باره وجود ندارد. بخشی از اعتراضهای کنونی ناشی از مشکلات طبقاتی، بخشی مربوط به نژادپرستی و بخشی هم ناشی از شخص ترامپ است، زیرا او شخصیتی دارد که سبب شکاف در این جامعه میشود.
این کارشناس مسائل آمریکا با اشاره به شکاف اقتصادی، هویتی، فرهنگی و نژادی در این کشور، شخص ترامپ را نیز سبب چند دستگی در این کشور دانست.
وی عملکرد آمریکاییها را در مقابله با بیماری کرونا نامطلوب دانست و آن را ناشی از جنس نظام سرمایه داری، فرد گرایی و لیبرالیسم برشمرد و افزود: ایران با هم مشکلاتش در دهههای ۶۰ و ۷۰ شبکه بهداشتی را در سراسرکشور ایجاد کرد و با بهره مندی از این شبکه و با مشارکت نهادهایی مانند بسیج، مشکل را تا حدی مهار کرد.
آقای مرندی گفت:، اما آمریکا کشور سرمایه داری است و در این زمینه سرمایه گذاری نمیکند، ایجاد شبکه بهداشت برای این کشور پرهزینه است به همین علت، چنین شبکهای ندارد. شبکه درمانی این کشور مربوط به بخش خصوصی و برای کسب درآمد طراحی شده است.
وی تصریح کرد: از طرفی، تکبر آمریکا به حدی است که خودش را استثنایی میداند و همین سبب شد که کرونا را مشکل «جهان سومی» میداند و ادعا میکند که مشکل کشورهایی مانند چین و ایران است.
استاد دانشکده مطالعات جهان دانشگاه تهران افزود: آمریکاییها مدعی بود که گرفتار نمیشوند، زیرا خود را غربی و پیشرفته میدانستند و همین تعلل سبب شد که هم این کشور و هم اروپاییها دچار مشکل شدند بنابراین هم از نظر زیرساختی مشکل داشتند و هم تکبرشان اجازه نداد که این قضیه را جدی بگیرند.
آقای مرندی، بحران اقتصادی کنونی آمریکا را نیز ناشی از سیاستهای غلط چند دهه گذشته برشمرد و گفت: بحران اقتصادی کنونی سبب افزایش آسیب پذیری از کرونا شد.
وی همچنین درباره تاثیر وقایع اخیر آمریکا بر انتخابات ریاست جمهوری این کشور گفت: در شرایط کنونی نمیشود انتخابات آمریکا را پیش بینی کرد یکی از علل حمله ترامپ به چین، فرافکنی است تا مردم او را مسبب مشکلات ناشی از کرونا و بحران اقتصادی ندانند به همین علت با متهم کردن چین، علیه این کشور نفرت پراکنی میکند.
آقای مرندی افزود: از طرفی، معلوم نیست که اختلاف طبقاتی، نژادی و فرهنگی چگونه بر انتخابات آمریکا اثر بگذارد، زیرا اکثر سفید پوستان طرفدار آقای ترامپ هستند و او نیاز به کسب آرای اکثریت ندارد، چون آرای الکترال در این زمینه تاثیر دارد و کافی است فقط آرای ایالات کلیدی را کسب کند بنابراین حتی اگر رقیبش، میلیونها رای بیشتری کسب کند، او انتخاب میشود.
این استاد علوم سیاسی همچنین درباره اتهام یکی از مقامات کاخ سفید مبنی بر دست داشتن ایران و روسیه در اعتراضات اخیر آمریکا گفت: در این که آمریکاییها و اروپاییها با شبکههای مختلف تلویزیونی، جاسوسی و گروهکهای مختلف مانند منافقین و سلطنت طلبها در امور داخلی ما دخالت میکنند تردیدی نیست، اما ادعای دخالت ایران و روسیه در امور داخلی آنان، توهم است.
وی افزود: کسانی که چنین اتهامی میزنند یا توهم دارند یا با فرافکنی و ادعای توطئه خارجی، درصدد آرام کردن مردم هستند. خودشان چنین مداخلاتی در امور داخلی دیگر کشورها میکنند، چون قدرتمند و مدعی هستند، نفی نمیکنند و دخالتهای شان در شبکههای ماهوارهای دیده میشود و همگان از آن آگاهی دارند، اما چنین مداخلاتی در امور داخلی آمریکا وجود ندارد.
آقای مرندی گفت:، اما شبکههای تلویزیونی یا سایتهای اینترنتی ایرانی، روسی یا چینی وجود ندارد که میلیونها آمریکایی تماشا کنند و بر افکار عمومی آن کشور اثر بگذارد.
این کارشناس مسائل آمریکا، تصریح کرد: اتفاقا رخدادهای اخیر آمریکا نشان میدهد که چقدر نارضایتی زیاد است که به رغم نداشتن رقیب خارجی که بتواند در امور داخلی آن کشور اثر بگذارد، این وضع به وجود آمد که این حاکی از عمق مشکلات آن کشور است.