معنی ساده تحول این است که باید همواره از وضع متوسط به سطح خوب و از خوب به سوی عالی حرکت کنیم.
استمرار این روند باعث شکل گیری الگوهای مشخص برای هدفمند کردن رفتارها و سیاستگذاریهای سازمانی (به معنی فراتر از رفتارهای فردی) است که تمام احاد جامعه را در قالبهای گروهی مشترک و با تکیه بر روشهای علمی در بر میگیرد.
به همین خاطر پدیده تحول هم امروز از حالت فردی خارج شده و فرایندی سازمانی به خود گرفته است. کشورها با تحول فردی، متحول نمیشوند بلکه باید نسلهای اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی و سیاسی آنها متحول شود که ساختارها هدف میگیرد.
تحول در جامعه را نمیتوان با رفتارهای فردی ایجاد و نهادینه کرد بلکه باید سازمانها و گروههای مردمی و دستگاههای اداری و اجرایی خودشان را وارد این جریان کنند.
منظور از سازمانها و گروهها شامل همه دستگاهها، نهادها و اداراتی است که در بنگاههای دولتی، تعاونی و خصوصی، وظایفی را بر عهده گرفته اند و در فرایندی مبتنی بر تقسیم کار تلاش میکنند بخشی از نیازهای جامعه را تامین کنند.
طرح تحول باید به ریشه کن کردن نابسامانیهای موجود در عرصه اقتصاد؛ ریشه کنی برخی ویژه خواری ها، تبعیض ها، ناکارآمدیهای تولید و توزیع به ویژه توزیع منابع بانکی و ثروت در توزیع یارانهها در جمع آوری مالیات و در توزیع کالا کمک کند.
خوشبختانه تغییر و اصلاح نظام برنامه ریزی از مهمترین مواردی است که بخشهایی از ارکان نظام جمهوری اسلامی ایران به آن توجه دارند تا بتوانند منشور جدید نظام مدیریتی را بر این اساس و در بستر امکانات و ابزارهای مختلف مدیریتی، تدوین و نهادینه کنند.
طرحهای تحول باید به نهادینه کردن فرهنگ برنامه ریزی و نگاه توسعهای در سطوح مختلف سازمانی و بهبود مدیریت و استفاده صحیح از منابع و امکانات در نظامهای اجرائی و عملیاتی کمک کند و در نهایت به استقرار نظام ملی کارامدی در سراسر کشور منجر شود.
اگر نظام توسعهای در اذهان مدیران و کارشناسان نهادینه سازی شود، قطعاً فعالیتهای برنامه ریزی شده، منطبق با سیاست ها، راهبردها و چشم انداز ۲۰ ساله کشور و از همه مهمتر بیانیه گام دوم انقلاب اسلامی اجرا خواهد شد و پیش خواهد رفت.
مخاطب طرحهای تحول همه جمعیت ایران و همه مختصات سرزمینی هستند و همه باید حداقل یک قدم برای تحول آفرینی برداریم.
توسعه و پیشرفت در خلاء اتفاق نمیافتد بلکه محصول تعیین راهبردهایی است که متناسب با واقعیتهای روی زمین، منابع زیرزمینی و اقتصاد فضای کشورمان باشد.
برای توسعه و پیشرفت به اندازه ظرفیتها و مزیتها و متناسب با چالشها باید برنامه و راهبرد داشته باشیم و برای تحول آفرینی لازم است سیاستهای کلی اصل ۴۴ باید به تحقق بهره وری بالا، شفافیت حداکثر و رقابت برتر و مزیت سازی منجر شود.
همه مردم باید وارد محدودهای تولید ثروت با حداقل هزنیه زمان و هزینه اداری شوند و شاخصهای کسب و کار بهتر شود.
همه منابع و عوامل تولید، حامل ارزشهای افزودههای نهفته هستند و باید تراز تولید ثروت در سطح حداکثر تحقق یابد و میزان بهره وری افزایش یابد با افزایش کارایی و اثربخشی و.
اسماعیل محمدی
دبیر خبرگزاری صدا و سیما